گروه جهاد و مقاومت مشرق - «گلستان جعفریان» از جمله نویسندگان زن ادبیات پایداری است که تلاش داشته سهم زنان را از ادبیات پایداری پررنگتر کند. وی متولد 1352 در مشهد است که مقطع تحصیلی خود را تا کارشناسی تاریخ و تمدن ملل اسلامی ادامه داده است.
جعفریان پیرامون آخرین فعالیت خود اظهار داشت: تازهترین اثری که مشغول نگارش آن هستم، خاطرات خانم «ناهیدی» است که ایشان جزو 4 زن ایرانی بود که به اسارات عراقیها در جنگ تحمیلی درآمد. نزدیک به 80 ساعت گفتوگو با ایشان انجام شده است و هماکنون مشغول بازنویسی آنها هستم.
جعفریان درباره این شخصیت اظهار داشت: خانم ناهیدی سال 55 در رشته مامایی وارد دانشگاه ملی- شهید بهشتی کنونی- میشود. بعد از فارغالتحصیلی به آمریکا میرود و از آنجا فعالیتهای سیاسی او همراه با دانشجویان پیرو خط امام آغاز میشود. بعد از انقلاب به ایران بازمیگردد و شروع به فعالیتهای جهادی و داوطلبانه در مناطق محروم میکند. در واقع ایشان تنها زنی بود که به مناطق محروم در جنوب کشور نظیر جزیره هنگام و بندرعباس رفته بود و به مردم آنجا خدمت میکرد. بعد از غائله کردستان، خانم ناهیدی به آن نقطه از کشور رفته و مشغول خدمات پزشکی و درمانی میشود. بعد از آن هم به سمت خرمشهر میرود که در جریان دفاع مردمی از این شهر، به اسارت ارتش بعثی در میآید. او 4 سال در اسارت است و با توجه به شرایط زندانهای صدام باید شنید یک خانم اسیر چطور این دوره اسارت را گذرانده است.
نویسنده کتاب «روزهای بیآینه»، درباره شخصیت اصلی کتاب خود بیان داشت: من همیشه راویان خودم را به 2 دسته تقسیم میکنم؛ نخستین دسته انسانهایی هستند که روال معمولی زندگی خود را میگذراندند که جنگ ناخواسته آنها را درگیر کرده اما عدهای دیگر هم انسانهایی آرمانگرا و انتخابگر هستند که خود مسیرشان را انتخاب کردهاند و با آگاهی به تبعات راه انتخاب شده، آن را ادامه میدهند؛ طبیعتا نگاه این قشر بسیار متفاوتتر از بقیه است.
من خانم ناهیدی را در گروه دوم قرار میدهم که انسانی انقلابی و ایدئولوژیک است که در مسیر انقلابیگری خود بسیاری از شکهایش به یقین تبدیل میشود. این شک و تردید در ابتدا بسیار برجسته است و ایشان آشنایی چندانی با انقلاب و امام ندارد اما هرچه جلوتر میرود یقینش به این مسیر بیشتر میشود.
وی با اشاره به اینکه آخرین اثرش با عنوان «روزهای بیآینه» به چاپ رسیده است، پیرامون رویکردهای غالب در تاریخ شفاهی اظهار داشت: من معتقدم باید نگاهها و تفکرات مختلف را در ادبیات پایداری دید و اجازه ورود به آنها داد و نباید از این امر بترسیم. تنها در این صورت است که ادبیات میتواند جایگاه خود را پیدا کند تا مردم از خود نپرسد پرداختن به جنگی که تمام شده چه اهمیتی دارد؟
این نویسنده ادبیات پایداری با انتقاد از رویکردهای کلیشهمحور به این زمینه اظهار داشت: باید به ادبیات پایداری به چشم نوعی مقاومت در زندگی نگاه کنیم؛ اینکه ما همیشه درگیر نوعی جنگ و مبارزه در روزمرگیهای خود هستیم. اگر از ورود نگاههای مختلف به ادبیات پایداری نهراسیم و سراغ آدمهای مختلفی برویم؛ چه آنهایی که در زمره گروه اول بودند و چه سراغ انسانهای آرمانگرای پایداری، بیشک آثار تولید شده از حالت کلیشه خارج میشود و برای جامعه کاربردی خواهد بود.
* وطن امروز