به گزارش مشرق، امروز یک سال از آزادسازی شهر راهبردی حلب در شمال سوریه می گذرد. نقطه ای تاریخی و تاثیرگذار که دومین شهر بزرگ سوریه و قلب صنایع و اقتصاد این کشور به شمار می رفت. آزادی این شهر را پس از پیشگیری از سقوط دمشق به دست معارضان مسلح در اوایل بحران سوریه شاید بتوان سرنوشت ساز ترین عملیات نظامی تا آن تاریخ در نظر گرفت.
این پیروزی بزرگ که نقشی بی بدیل در برگرداندن ورق جنگ به سود دولت سوریه و هم پیمانان آن و ایجاد انگیزه و امید در دل نیروهای مسلح و مردمان این کشور داشت نتیجه ماهها نبرد گام به گام و مدیریت شده بود که سرانجام در دی ماه سال گذشته به بار نشست و خود سکوی پرتابی شد برای ادامه نوار موفقیت های ارتش سوریه و نیروهای محور مقاومت.
اکنون اما، بر همگان روشن است که راه حل نظامی برای حل بحران سوریه کارآمدی نداشته و تمام تلاش دشمنان دمشق برای به زانو درآوردن دولت سوریه و فروپاشی آن ناکام ماند. در چنین شرایطی و با عنایت به این که تنها میز گفتگو و توافقی سوری- سوری می تواند آرامش کامل را به ملت سوریه بازگرداند باید تحولاتی را که تا امروز پشت سر گذاشته ایم به خوبی بررسی و واکاوی کرده و چشم اندازی از آینده به دست آوریم.
پیروزی در مادر جنگ ها؛ حلب در آغوش سوریه
آزادی شهر استراتژیک حلب را نمی توان تنها در قالب به دست گرفتن کنترل یک نقطه جغرافیایی در نظر گرفت بلکه فتح حلب امید دشمنان سوریه را قطع و اصطلاحاً چشم فتنه را کور کرد. اول آن که معارضان به شدت تلاش داشتند که حلب را به عنوان پایتخت یا دست کم مرکزی برای خود جلوه داده و مشروعیتی منطقه ای و بین المللی به دست آورند. شکست آنها نقشه هایشان را در این مورد نقش بر آب کرد.
دومین نکته این بود که آزادی حلب و دسترسی ارتش سوریه به نقاط راهبردی و جاده حلب به دمشق، امکانات پشتیبانی و لجستیکی تروریست ها را هدف گرفته و دسترسی آنها را به ویژه به سمت ترکیه از جانب شمال محدود کرد.
و در نهایت، پیروزی مقاومت در حلب لطمه روحی و روانی سنگینی برای معارضان داخل و خارج از سوریه شمار می رفت و در مقابل نور امید و انگیزه ای مهم برای ادامه نبرد دولت سوریه تا رهایی از شر تروریسم در دل های ارتش و رزمندگان مقاومت روشن کرد.
نبرد در مرکز و صحرای شرق سوریه؛ پیش به سوی مرز بین المللی با عراق
در ادامه جنگ با گروه های تکفیری و به ویژه داعش حرکت نیروهای ارتش سوریه و هم پیمانان به سوی مناطق مرکزی و شرقی خاک سوریه آغاز شد. نخست شهر باستانی «تدمر» به شکل قطعی و برای آخرین بار از داعش باز پس گرفته شد. آزادی مناطق نفت خیز پیرامون این شهر و همچنین آزادی شهر «السخنه» مسیر نیروها را برای رسیدن به «دیرالزور» هموارتر کرد.
مرحله سرنوشت ساز و حساس بعدی از محاصره درآوردن بخشی از نیروهای ارتش سوریه بود که از ۳ سال پیش در محاصره داعش بوده و دست از مقاومت نکشیده بودند. رسیدن نیروهای کمکی به محاصره شدگان و در ادامه پاکسازی دیرالزور از لوث وجود تروریست ها نوید بخش رسیدن به مرز بین المللی با عراق و پیروزی نهایی بر داعش بود.
در نهایت پیشروی نیروها در نقطه ای که به هلال حاصل خیز شرق سوریه معروف است ادامه یافت و با آزادی شهر «المیادین»، نوبت به آخرین نقطه در اختیار داعش در سوریه یعنی «البوکمال» رسید.
روحیه در هم شکسته تکفیری های داعش که هم از سوی سوری ها و هم عراقی ها تحت فشار بودند راهی جز پذیرفتن شکست برایشان باقی نگذارد و در نیمه های آبان سال جاری البوکمال نیز آزاد شده و با آزادی شهر «القائم» در عراق دو سوی مرز به کنترل دولت های سوریه و عراق درآمد.
همزمان با عملیات نظامی در عراق و سوریه، نیروهای تحت پشتیبانی آمریکایی ها موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه نیز توانستند شهر «الرقه» را از اشغال داعش درآورند هر چند که نمی توان آنها را با رزمندگان جبهه مقاومت و ارتش سوریه همسان دید.
پایان نبرد زمینی، شروع رایزنی های دیپلماتیک
از آنجا که شکست تروریست ها در حلب طلیعه شکست های آینده آنها بود وزن گفتگوهای دیپلماتیک را بیشتر کرده و طرف های ذینفع در بحران را به یافتن راه حل سیاسی ترغیب کرد از درون این برداشت بود که نشست های آستانه به ابتکار ۳ کشور ایران، روسیه و ترکیه برقرار شد.
این نشست ها که از بهمن ماه سال گذشته تا کنون ۸ جلسه اش برگزار شده توانسته تا حدی اوضاع را در سوریه سر و سامان داده و به روند گفتگو ها نظم ببخشد. همچنین توافقاتی نظیر اعلام مناطق عاری از تنش، رساندن کمک های انسان دوستانه، حل مسائل مناطق مورد محاصره و در اجلاس اخیر توافق پیرامون تبادل اسیران و اطلاعات افراد ناپدید شده نقش مهمی به روند گفتگو های آستانه داده است.
مهمترین دستاورد نشست هشتم، توافق سه کشور ضامن در مورد برگزاری کنگره ملی سوری در روزهای نهم و دهم بهمن ماه جاری در شهر سوچی روسیه بود. در بیانیه پایانی نشست بار دیگر بر حفظ حاکمیت و وحدت و تمامیت ارضی سوریه تاکید شد که این تاکید چند باره نیز حائز اهمیت بسیار است.
سرانجام بحران و چشم انداز آینده سوریه
به نظر می رسد با روند رو به افول توان گروه های تکفیری- تروریستی، بحران در سوریه به پایان خود نزدیک تر شده و درست به همین دلیل شرایط به مرحله حساس تری رسیده چرا که تعیین سرنوشت آینده این کشور بر سر میز گفتگوهای سیاسی رخ خواهد داد.
دو خطر عمده پیش روی آینده سوریه قرار دارد. اولین آن خطر تجزیه مناطق کردنشین شمال سوریه است. پشتیبانی ایالات متحده از شبه نظامیان کرد سوریه که به نیروهای دموکراتیک سوریه موسوم اند نشان از برنامه ریزی های بلند مدت آمریکایی ها برای این منطقه دارد.
افزایش حضور غیر قانونی نظامیان ایالات متحده و ساخت پایگاه در خاک سوریه که البته علاوه بر سوریه در تعارض آشکار با منافع هم پیمان مهم آمریکا یعنی ترکیه نیز هست نیازمند بررسی و رصد دقیق تر و چاره اندیشی است. به ویژه اگر رخدادهایی نظیر همه پرسی غیرقانونی تجزیه کردستان عراق را هم مدنظر قرار دهیم.
خطر دوم که در منطقه، مورد نظر ترکیه و همچنین مطلوب طرف های غربی نیز هست کنار گذاشتن بشار اسد از مقام ریاست جمهوری و جایگزینی آن با «فاروق الشرع» معاون پیشین ریاست جمهوری سوریه و از مردان تاثیرگذار و پرنفوذ در دوره حافظ و بشار اسد است.
فاروق الشرع هم پیشینه کار با روس ها را دارد و هم به عنوان یک چهره منتقد نظام سوریه در چشم غربی ها و مخالفان منطقه ای اسد هم گزینه مناسبی به نظر می آید. مطرح شدن وی که دارای چهره ای میانه رو است به نوعی می تواند توافق همه طرف ها به جز ایران که حامی پر و پاقرص بشار اسد است را جلب کند.
به گمان نگارنده برگزاری کنگره ملی سوریه در بهمن ماه بسیاری از مسائل را پیرامون آینده سوریه روشن خواهد کرد و وزن و توان طرف های گوناگون سنجیده شده و قابل ارزیابی می شود. به هر روی بحث در مورد ماندگاری یا عدم ماندگاری رئیس جمهوری اسد در راس قدرت سوریه و حفظ تمامیت ارضی این کشور چالش برانگیز ترین دستور کار پیش رو است که بدون توافق بر سر آن بحران در سوریه پایان نخواهد یافت.