به گزارش مشرق، «محمد ایمانی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
۱-یونانیها پس از ده سال محاصره تروا، هنگامی که دیدند نمیتوانند با جنگ غلبه کنند، نقشه دیگری کشیدند و ژست عقبنشینی گرفتند. اسبی چوبین ساختند و پیشکش کردند که درون آن، سربازانی پنهان شده بودند. اسب را کنار قلعه شهر رها کردند و نمایش پایان محاصره راه انداختند. اهالی تروا به رایزنی نشستند. عدهای گفتند این نیرنگ جنگی است و نباید اسب را وارد شهر کرد اما نظر دیگر درباره آوردن اسب به داخل غلبه کرد. شبهنگام، نیروهای نفوذی، دروازهها را گشودند و شهر به تصرف درآمد. اغلب ما تلقی افسانه از داستان اسب تروا داریم؛ حال آنکه این شگرد به عنوان پایه جنگ نرم و هوشمند مورد استفاده قرار میگیرد.
۲- امروزه «اسب تروا» یا «تروجان» به هر ترفندی که باعث نفوذ در استحکامات یا محل حفاظتشده گردد، اطلاق میشود. در ادبیات سایبری، اسب تروا یا تروجان، برنامه نفوذ از نوع بدافزار است که به سیستم عامل هدف دسترسی سطح بالا پیدا میکند، در حالی که به نظر میآید در حال انجام کار مناسب و مورد نیاز است. در معماری امنیتی رایانه، اسب تروا لایه بیرونی فریبنده و به ظاهر بیخطر و حتی مفیدی است که با فریب کاربر میکوشد به سیستم و اطلاعات او دست یابد. «تروجان» توسط دانیل ادواردز کارشناس آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا (NSA ) انتخاب شد.
۳- نام یونان برای ما تداعیکننده داستان حمله اسکندر مقدونی به ایران هم هست.۴ قرن پیش از میلاد هنگامی که اسکندر لشکرکشی کرد، دو سردار هخامنشی به نام «جانوسیار» و «ماهیار» به ایران خیانت کردند اما پس از پیروزی اسکندر توسط خود او به دار کشیده شدند. قاآنی ضمن یادآوری این خیانت میگوید «رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن- یا ز جانان یا ز جان بایست دل برداشتن/ ناجوانمردی است چون جانوسیار و ماهیار- یار دارابودن و دل با سکندر داشتن/ یا اسیر حکم جانان باش یا در بند جان- زشت باشد نوعروسی را دو شوهر داشتن». کارآمدترین حربههای دشمن هنگامی کارگر واقع میشود که پای غفلت و خوشخیالی و سهلاندیشی (مانند اهالی تروا) و یا خیانت جانوسیارها و ماهیارها در میان باشد.
۴- جاسوسان، تروریستها و گروگانگیرهای حرفهای، شگرد مشترکی دارند؛ پنهان شدن پشت فرد گروگان یا میان مردم به نحوی که اصلا شناخته نشوند و در صورت شناخته شدن، امکان برخورد با آنها دشوار باشد. نفوذیها معمولا با «متن» همرنگی و استتار میکنند تا شناسایی نشوند، در حاشیه امن خرابکاری یا جاسوسی کنند و آسان از معرکه بگریزند. منافقین نیز همین گونهاند. همرنگ مردم میشوند و به نام آنها حرف میزنند، در حالی که ذاتا دشمن منافع و امنیت و آرامش مردمند. معمولا ضربات کاری را همینها در اثر غفلت پدید آمده میزنند. آنچه ظرف چند روز اخیر در قالب مصادره به مطلوب نارضایتی اقتصادی مردم و تبدیل آن به اغتشاش و بیثباتی مطلوب دشمنان ملت ایران رخ داد، در همین چارچوب قابل ارزیابی است؛ هرچند که فتنهگری و شرارت اخیر قطعا به فضل الهی، بصیرت مردم و تدبیر مسئولان، اسباب اقتدار ملی خواهد شد.
۵- در سال ۸۸ چند ماه طول کشید تا آشوبگران نیابتی نقاب از چهره برداشتند، شعارهای رسوایی مانند «نه غزه نه لبنان» (سفارش ویژه سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی) و «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است» دادند، روی نام اسلام در عبارت جمهوری اسلامی خط کشیدند و عاقبتالامر به ساحت امام حسین(ع) هتاکی کردند. آنها این بار در همان آغاز شعار «نه قرآن نه اسلام، هر دو فدای ایران»! دادند، از تروریستهای تکفیری با شعار «سوریه را رها کن» جانبداری کردند، به مساجد و حسینیهها و اموال عمومی و مغازهها و خودروهای مردم حمله کردند، آدم کشتند و ناامنی ایجاد کردند. اما با این وجود چرا بعد از معلوم شدن حقیقت ماجرا، برخی رسانههای زنجیرهای متهم در فتنه ۷۸ و ۸۸، دیروز به جای انتشار تصاویر خرابکاری و آدمکشی و تخریب اموال عمومی و خصوصی توسط عناصر آشوبطلب، به این رفتار ضد امنیت ملی، لباس «اعتراض مدنی» پوشاندند و خواستار رسمیت بخشیدن به آن شدند؟!
۶- طیفی از همین مدعیان اصلاحطلبی ابتدا، تجمع اعتراضی مالباختگان در مشهد را به دروغ به رقبای سیاسی نسبت دادند، اما برخی رسانههای مدعی حمایت از دولت یا حامی جریان فتنه، از اقدامات تشنجآفرین بعدی و تبدیل اعتراض معیشتی مذکور به اغتشاش ضدامنیتی و سیاسی استقبال کردند. چنانکه سایت - کانالهایی مانند آمدنیوز و کلمه سعی کردند اعتراض اقتصادی را مصادره به مطلوب کنند. این رسانهها که توسط مشاور فراری یکی از سران فتنه و برخی عناصر خارجنشین گروهک ملی مذهبی و حزب مشارکت و حضور پررنگ بهائیها اداره میشوند، در انتخابات، تظاهر به حمایت از دولت میکردند اما اکنون آشکار شده اولویت آنها، زدن نظام است هرچند که نقاب حمایت از دولت، از چهرهشان بیفتد. همینها زمانی به صراحت و وقاحت گفتند، دولت را درحد رحم اجارهای و کاتالیزور (تسریعکننده) گذار از انقلاب و نظام اسلامی قبول دارند نه بیشتر.
۷- به یاد داریم از وزیر دولت اصلاحات گرفته تا معاون وزیر و چند نماینده مجلس و مدیر بانکی و گلّهای از روزنامهنگاران مدعی اصلاحطلبی، پس از خیانتهای متعدد از کشورگریختند و در آمریکا و انگلیس و فرانسه پناه گرفتند. اما همتیمیهای آنها در داخل بیکار نشستهاند؟ آیا نمیتوان احتمال داد همین طیف مغفول، همچنان در برخی مراکز تصمیمگیر و تصمیمساز حضور داشته باشند؟ از یک طرف مدیران را به بیعملی بکشانند یا مشورت گمراهکننده بدهند و از طرف دیگر، مردم را ناراضی و ناامید کنند که مقدمه سربازگیری دشمن است.
۸- خداوند در آیه ۸۸ سوره نساء با عتاب میفرماید «فَمَا لَکُمْ فِی الْمُنَافِقِینَ فِئَتَیْنِ وَالله أَرْکَسَهُم بِمَا کَسَبُوا... شما را چه شده که درباره منافقان دودسته شدهاید، در حالی که خدا آنان را به خاطر آنچه انجام دادند ، وارونه و سرنگون کرده است؟». به تعبیر حکیمانه امام علی(ع) در غررالحکم «مَنْ نَامَ عَنْ عَدُوِّهِ أَنْبَهَتْهُ الْمَکَایِد» و «مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَهًِْ وَلِیِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَهًِْ عَدُوِّه». هر کس نسبت به دشمن خواب باشد، نقشهها و نیرنگها او را بیدار میکند. و هر کس از یاری مولای خود غفلت کند و خواب بماند، با لگد دشمن بیدار میشود. عدم مرزبندی با دشمن پنهان، غفلت از نقشههای او و عدم تبعیت شایسته از مولا و مقتدا، دیر یا زود میوه تلخ میدهد.
۹- رهبر حکیم انقلاب بارها مشفقانه از دولتمردان خواستند مرزبندی با جریان فتنه و یاغیان علیه قانون را به عنوان خط قرمز نظام (جمهوریت و اسلامیت) حفظ کنند، چنانکه ۵ شهریور ۹۳ فرمودند «علائق اعضای دولت به برخی جناحهای سیاسیاشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناحبندیها شوند. در موضوع جناح بندیهای سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و اُنس با یکدیگر است اما در برخی موارد هم مسئله متفاوت است و باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند. مسئله فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند». متاسفانه بعضا این هشدار مهم مورد غفلت واقع شد و این در حالی است که نسبت طیف فتنه با دولت جمهوری اسلامی، بدتر از حکایت مجنون و شتر ناهمراه وی است؛ فتنه گران گرای تحریمهای فلجکننده را به دشمن دادند، حال آنکه دولت شعار رفع تحریمها را سر دست گرفته بود. و دولت منطقا باید به حل مشکلات اقتصادی اهتمام میکرد، در حالی که فتنه گران ناراضی و ناامید کردن مردم را لازمه بازسازی نقشه شکست خورده خود میدیدند.
۱۰- فلان کانال تلگرامی ۲سال است به نیابت از سرویسهای جاسوسی، عملیات روانی میکند و میلیشیای شستوشوی مغزی شده تربیت مینماید اما اکنون که وارد فاز دعوت به ترور و تخریب شده و شیوه ساخت بمب دستی آموزش میدهد، تازه وزارت ارتباطات به صرافت میافتد کاری بکند. اما از آن سو مدیر تلگرام مقاومت میکند و مانند مهره گوش به فرمان سرویسهای جاسوسی، ماندن پای کانال کذایی را به ۴۰ میلیون کاربر ایرانی ترجیح میدهد! آیا اهمیت میلیشیا پروری شبکههای مجازی، کمتر از آموزش ساخت بمب دستی است؟!
۱۱- رو شدن دست گردانندگان کانالهای مذکور در حالی است که گردانندگان آنها در انتخابات ریاست جمهوری، خود را حامی دولت جا میزدند و با همین پوشش منافقانه اقدام به دروغپراکنی، جعل سند و شانتاژ علیه سران نظام، مجلس خبرگان، شورای نگهبان، قوه قضائیه، سپاه پاسداران و رهبری کردند. عجیب اینکه وزیر اطلاعات ۱۸ مرداد امسال در پی تشدید اعتراضها گفته بود «به مرتبطین کانال […] تذکر دادیم و اقدامات در زمینه ایجاد جنگ روانی علیه این کانال راه افتاده است»! چرا در طول ۲ سال اخیر با شبکه رابطین و مرتبطین این کانالهای ضدانقلابی برخورد نشد؟ وچرا در تمام این سالها درباره راهاندازی شبکه ملی اطلاعات کوتاهی شد تا اتاق مدیریت فضای مجازی به خارج کشور منتقل شود و اسباب شبیخون دشمن فراهم گردد؟ دشمنی که سر جنگ نظامی و اقتصادی و تحریم و ترور داشت، چگونه این حوزه را از تحریمها استثنا کرد؟!
۱۲- شست و شوی مغزی از انسانها، آدم آهنی و ربات میسازد؛ منفعل و کنترل شونده از راه دور. مجله نیوزویک خرداد ۹۶ گزارشی هشدارآمیز درباره سرنوشت دموکراسی منتشر کرد. در تصویر روی جلد، شهروندان در حالی که هرکدام سرشان به گوشی گرم است و غرق در فضای مجازی هستند، به سمت مرکز رایگیری میروند. سؤال نیوزویک این بود؛ HOW BIG DATA IS CORRUPTING DEMOCRACY?. چگونه اطلاعات و دادههای عظیم، دموکراسی را فاسد و خراب میکند؟». و در پاسخ تیتر زده بود:
«BRAIN WASHED شستوشوی مغزی»! چند ماه بعد، مجله اکونومیک گزارش صفحه اول خود را به تیتری مشابه اختصاص داد: «شبکههای اجتماعی، تهدیدی برای دموکراسی».
۱۳- شست و شوی مغزی و تحمیق یعنی اینکه یک شبکه درهم تنیده تلگرامی، اینستاگرامی و توئیتری، در انتخابات از مخاطبان بخواهند به فلان نامزد رای بدهند اما چند ماه بعد از پیروزی همان نامزد، از گارد اعتراض به عملکرد اقتصادی دولت وارد شوند و سپس افراد را به آشوب بکشانند!البته اکثریت قریب به اتفاق مردم با وجود اعتراض به حقی که به برخی سوء مدیریتها و کم کاریها دارند، به این تحمیق تمکین نکردند و تجمعات فرصتطلبانه، چند ده یا حداکثر چند صد نفره برگزار شد. اما نکته جالب و توهین بعدی به شعور مخاطبان در همین بزرگنمایی و کوچکنمایی شعبده بازان مجازی قابل رصد است. این روزها در شهرهای مختلف راهپیماییهای چند ده و چند صد هزار نفری با شکوهی به مناسبت حماسه ۹ دی برگزار شد که هیچ بازتابی در رسانههای کذاب مجازی نداشت اما تجمعات بزن دررویی چند ده نفره در فلان شهر را به شکل کاریکاتوری آب و تاب دادند.
۱۴- طبقات پایین پشتیبان واقعی کشور و نظام در روزهای سخت بودهاند اما بعضا مطالبات بحق آنها مغفول مانده است. رهنمود امیر مومنان درنامه ۵۳ نهجالبلاغه باید نصب العین دولت، مجلس و دستگاه قضایی در همه تصمیمات و مدیریتها باشد: « دوست داشتنی ترین چیزها در نزد تو باید ، در حق میانه ترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد، که همانا خشم عمومی مردم، خشنودی خواص را از بین میبرد، امّا خشم خواص را خشنودی همگان بی اثر میکند.
خواصّ همواره باری سنگین بر حکومت تحمیل می کنند و در روزگار سختی یاریشان کمتر، و در اجرای عدالت از همه ناراضی تر، و در خواسته هایشان پافشارتر، و در عطا و بخششها کم سپاستر، و به هنگام منع خواستهها دیر عذر پذیرتر، و در برابر مشکلات کم استقامتتر می باشند. در صورتی که ستون استوار دین، و اجتماعات پرشور مسلمین، و نیروهای ذخیره دفاعی، عموم مردم هستند، پس به آنها گرایش داشته واشتیاق تو باید به سوی آنان باشد.