گروه جهاد و مقاومت مشرق - گاهی باجناقها میتوانند از دو دوست به همدیگر نزدیکتر باشند، طوری که طاقت دوری از هم را نداشته باشند. گاهی دو دوست میتوانند نسبت خونی با هم نداشته باشند ولی داشتن هدف مشترک و خون دادن در راه آرمان و اعتقادات، آنها را از خویشاوند به هم نزدیکتر کند. درست شبیه سرگذشت شهیدان قاسم غریب و مهدی ایمانی فردویی؛ دو باجناقی که در فاصلهای کوتاه از هم، شهید مدافع حرم شدند و نامشان در تاریخ کشور ماندگار شد.
قدم گذشتن در این راه عاشقانه را باجناق بزرگتر شروع کرد. قاسم غریب متولد 1361 بود و سال 1379 به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. پنج سال بعد در سال 1384 در شهر قم با خانم اعظمالسادات حسینی خادم افتخاری مسجد جمکران ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند پسر6 و 8 ساله به نامهای امیرعباس و محمد امین بود.
شهید غریب در میدان رزم با گروههای انحرافی پژاک و منافقین داخلی مجاهدانه جنگید تا اینکه یک چشم خود را از دست داد و همچنین چهار ترکش نیز در بدن وی جاخوش کرد. پس از چند سال شهید غریب نتوانست نسبت به ظلم و جنایت تروریستهای تکفیری ساکت و آرام بماند و سال 1394 خودش را به سوریه رساند. این دومین مرحلهای بود که او برای دفاع از حریم حضرت زینب(س) به سوریه میرفت و آخرین باری بود که وطن را میدید و در 24 رمضان سال 94 در ارتفاعات تلمور سوریه برای همیشه از میان ما پر کشید.
همسر شهید درباره نحوه شهادت ایشان میگوید: «24 ماه رمضان ساعت 11 شب آقامهدی با همرزمانشان در حال استراحت بودند. ساعت 12 آنها در حالی که غافلگیر شده بودند با صدای تیراندازی از مقر خارج شدند. آقا مهدی که فرمانده محور بودند چند باری برای تقویت روحیه بچهها «یا زینب(س)» میگوید و به جلو میرود تا بچهها هم قوت قلب بگیرند. ساعت یک نیمه شب در بیسیم آقامهدی را صدا میکنند ولی ایشان شهید شده بود و درگیری تا ساعت 3 نیمه شب ادامه پیدا میکند و بعد از چند ساعت پیکر شهید غریب را پیدا میکنند و میبینند که هیچ خونی بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند میکنند، خون از قلبشان سرازیر میشود.»
شهادت قاسم، راهی تازه را در مقابل مهدی باز کرد. قاسم با شهادتش مسیر زندگی باجناقش را تغییر داد. پس از آن بیقراریها و دلتنگیهای مهدی شروع شد. او یکی از بهترین رفقایش را از دست داده بود و باید کاری میکرد. شهید ایمانی متولد سال 1362 بود و 14 سال سابقه خدمتگزاری در حرم حضرت معصومه(س) را داشت. همچنین پدر شهید ایمانی از پاسداران پیشکسوت دفاع مقدس و برادرش نیز از شهدای بزرگوار روستای فردوی قم هستند. خانوادهای که جهاد و مقاومت در خونشان است.
شهید ایمانی به واسطه سالها خادمی با فضای حرم و حریم اهل بیت(ع) آشنا بود. طاقت هیچ بیحرمتی و هتک حرمتی را نداشت و این موضوع را خط قرمز زندگیاش میدانست.
پس از شهادت قاسم، مهدی رخت رزم به تن کرد و رزمنده مدافع حرم شد. او حالا قدم در راهی میگذاشت که قاسم برای آن جانش را داده بود. مهدی هم هیچ ابایی از حضور در میدان نبرد و معرکه نداشت و برای مقابله با دشمنان اسلام آماده هر کاری بود. همانطوری که پدر و برادر روزی بدون واهمه بر دشمن متجاوز تاختند، او هم وارد کارزار شده بود و ترسی از چیزی نداشت. در دلش آرزوی شهادت موج میزد و دلش برای باجناقش، مهدی تنگ شده بود. سرانجام شهید ایمانی روز چهارشنبه ۲۲ آذر پس از چندین بار اعزام داوطلبانه به سوریه، در استان دیرالزور در شرق سوریه به فیض شهادت نائل آمد. حالا خانواده حسینی دو شهید دارد؛ دو باجناق و دو رفیق که با فاصله کوتاهی از همدیگر، در مسیر جهاد قدم برداشتند و شربت شهادت نوشیدند.
منبع: روزنامه جوان