به گزارش مشرق، «محمد جواد اخوان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
تقریباً واضح است که در جریان ناآرامیهای اخیر آنچه در گسترش یکباره و تبدیل اعتراضات به آشوب و اغتشاش نقش پررنگی داشت، «رسانههای نوین»، «شبکههای اجتماعی» و ابزارهای «نرم افزارهای پیام رسان تلفن همراه» بود. در این میان نقش شبکه پیام رسان تلگرام و به خصوص چند کانال تلگرامی خاص در دمیدن در آتش این فتنه برجسته است. البته این کانالها و به طور مشخص کانالی تحت عنوان آمدنیوز که باید آن را «فتنه نیوز» خواند مدت دو سال است که فعالیت دارد و این اولین بار نبود که به فتنه انگیزی در میان جامعه ایرانی میپرداخت. اما این بار تمام چارچوبهای حرفهای رسانهای را به کنار نهاده و بدون تعارف و حفظ ظاهر، به اقداماتی همچون «آموزش ساخت سلاحها و مواد منفجره دستساز»، «تعلیم روش آشوب و اغتشاش» و «معرفی کردن مراکز حکومتی و تشویق آشوبگران به حمله به آنها» پرداخت که آشکارا نشان از اتصال و وابستگی این کانال و کانالهای مشابه به سرویسهای اطلاعاتی متخاصم و نیز گروهکهای تروریستی است.
اکنون کانال فتنهگر و تعدادی نسخههای ثانویه آن از میان رفتهاند و دسترسی به شبکههای پیام رسان بسترساز فتنه محدود شده، اما نمیتوان فراموش کرد که این تنها چند کانال تلگرامی نبودند که فتنهساز و آشوبطلب بودند و همراهان و همکاران داخلی آنها نیز در این مدت چند ساله را باید تعقیب نمود. روشن است که اینجا مقصود از همکاران و همدستان داخلی این فتنه نیوزها تنها مخبرین و جاسوسکهای متصل به آنها نیست، بلکه علاوه بر کسانی را که اخبار محرمانه و اسناد طبقه بندی شده در اختیار آنها قرار داده اند، دو دسته دیگر از کسانی که با عمل خود راه آنها را هموار کردند نیز در اعمال خرابکارانه آنها شریکند، چه دانسته این راه را هموار کرده و یا چه نادانسته پازل دشمن را تکمیل نموده باشند. این دو دسته که میتوان از آنها به عنوان «همدستان داخلی فتنه نیوز» یاد نمود، عبارتاند از:
۱- برخی مدیران و مسئولان به رغم اطلاع از اعمال خرابکارانه و فتنه انگیزانه کانالهای اینچنینی در شبکه تلگرام، نه تنها هیچ گونه اقدام موثری برای حل این مسئله و اعمال فشار به گردانندگان خارجی تلگرام انجام ندادهاند، بلکه خواسته یا ناخواسته با ایجاد بسترهای فنی زمینه تقویت این قبیل شبکههای اجتماعی را فراهم کردند.
۲- برخی از اینان حتی پا را فراتر نهاده و با موج سازی روانی در جامعه، دلسوزانی را که در خصوص خطر پیام رسانهای فتنهگر هشدار میدادند، تخطئه کرده و با ژست لزوم شفافیت و دسترسی به اطلاعات راه را برای ضدانقلاب فراهم آوردهاند. آیا از کسانی که سالها نان امنیت ملی را خوردهاند و خود را خبره در این امر میدانند، میتوان پذیرفت که تهدیدات جولانگاه گروههای تروریستی و منافقین را درک نکنند و خلاف منافع ملی، میدان را برای ضدانقلاب باز کنند؟ قطعاً چنین افرادی در هر سمت و جایگاهی که باشند باید در مقابل مردم و خون شهدای مقابله با فتنه پاسخگو باشند و مسئولیت اشتباهات و اصرار خود بر مسیر خطا را بپذیرند.
۳- برخی نخبگان سیاسی که بعضاًَ از اعضای فعلی و پیشین قوای سهگانه هستند، حتی پا را فراتر نهاده و با استناد به اطلاعات مغلوط منتشر شده در کانالهای فتنه گر، طی چند سال گذشته، اقدام به تکرار ادعاها و اتهامات ضدانقلابی علیه اشخاص و مسئولان دیگر و کلیت نظام نموده و باعث تشویش اذهان عمومی و تضعیف سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی شدهاند. طی این مدت اینان با تکرار اتهام پراکنیهای فتنه نیوزها، به اعتبارزایی برای این کانالهای ضدانقلاب پرداخته و موجب تقویت آن شدهاند. اینان باید بابت اشتباه خود در اتهام افکنی با استناد به دروغهای کانال ضدانقلاب از مردم و کسانی که با این اتهام افکنیها چهره آنها را تخریب کردند، عذرخواهی و در پیشگاه خداوند استغفار کنند. البته استغفار اینان کافی نیست و مراجع ذیصلاح باید تمام کسانی را که طی دو سال گذشته با تکرار ادعاهای فتنه نیوزها به این اتهامات و منشأ آن اعتباربخشی کرده اند، در وضع موجود شریک تقصیر قلمداد کنند و تحت پیگرد قرار دهند.
تجربه تلخ فتنه آشوبهای اخیر که هرچند از اعتراضات معیشتی شروع شد و با موج سواری ضدانقلاب و میدان داری شبکههای پیام رسان اجتماعی به سمت و سوی ساختارشکنانه و آشوبگرانه حرکت کرد باید درسهای بسیاری برای مسئولان و متولیان امر داشته باشد. از جمله یکی از عبرتهای این روزهای تلخ، اولویت دانستن منافع ملی بر انگیزههای جناحی و سیاسی است. باید بدانیم امنیت متاع گرانبهایی است که نمیتوان آن را با هیچ چیز معامله کرد. ابزارهای رسانهای نوین یا هر چیز دیگر اگر در خدمت بی ثباتی یا ناامنی قرار بگیرند، تهدید بالفعل خواهند بود، حتی اگر منافع زودگذر عدهای محدود، ولنگاری این عرصهها باشد.