سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
بزرگترین خدمات نجفی به تهرانیها در 100 روز اخیر
محمدعلی نجفی، شهردار تهران، روز گذشته (یکشنبه) سرانجام به دغدغه و دستور کار همیشگی اصلاحطلبان شورای شهر طی چند ماه گذشته پایان داد و متنی چند صد صفحهای با عنوان گزارش 100 روزه را پیرامون عملکرد محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران ارائه کرد.
متنی که بنا به گفته اعضای شورای شهر حتی یک نقطه مثبت هم در آن نیست[1] و آگاهان مسائل شهری در کنایه به محتوای آن گفتهاند این گزارش، تهران را مثل هیروشیمای بعد از حمله اتمی تصویر کرده است![2]
اما شهرداری و شورای شهر تهران در طول حدود 4 ماهی که مسند امور در تهران را به دست گرفتهاند؛ غیر از تهیه گزارش 100 روزه علیه قالیباف، فعالیتهایی در راستای رسالت ذاتی خود در سطح شهر تهران نیز انجام دادهاند که مردم هم آنها را لمس کردهاند.
از جمله آن فعالیتها میتوان به مقولات زیر اشاره کرد:
یکم: تعویض تابلوهای EXIT در متروی تهران به نحوی که تابلوهای قبلی منقّش به تصویر پلهبرقی نبودند اما تابلوهای جدید عکس نماد یک پلهبرقی را نیز با خود دارند.
دوم: تغییر رنگ تابلوی مؤسسه همشهری به صورتی یواش که بعنوان «بزرگترین عملکرد نجفی در ۱۴۰ روز اخیر» مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی نیز قرار گرفته است.
سوم: لغو رایگان بودن حمل و نقل عمومی برای نمازگزاران جمعه تهران و مکاتبه با ستاد نماز جمعه برای پولی کردن آن.[3]
و چهارم: الزام شهرداری تهران به در نظر گرفتن محلی مناسب برای اعتراضات خیابانی!
*اگرچه ظاهر قضیه مضحک به نظر میرسد ولی ما در وبلاگ مشرق به هیچ وجه قصد پرداختن به مطایبههای روزانه را نداریم و این مطالب نیز جملگی حقیقت دارند.
حقیقت این است که محمدباقر قالیباف در کارنامه جهادی خود، تهران جدیدی را برای مردم و البته برای اصلاحطلبان شورای شهر به یادگار گذاشت که ارائه رویکرد جدیدی از خدمت و مدیریت در آن نیازمند توانمندی و استعدادی برتر از شخص قالیباف است. امری که لااقل در میانه اردوگاه اصلاحطلبان بعنوان یک آرزوی محال محسوب میشود.
شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که اصلاحطلبان قبل از ورود به شورای شهر پنجم، حتی از خطوط BRT نیز انتقاد میکردند و یا از این میگفتند که نبود ایستگاه تاکسی در کنار برخی ایستگاههای مترو سبب بروز مشکل شده است و افتتاح خطوط مترو نیز نمایشی بوده است[4] اما در صد و چند روزی که در مسند کار حضور داشتهاند به جای ارائه ولو یک خط گزارش در زمینه این قبیل فعالیتها و انتقادها؛ تماماً و سر تا پا مشغول انتقاد از محمدباقر قالیباف و تهیه چیزی به نام گزارش 100 روزه بودهاند.
و خدمات ملموسی هم که در این مدت به شهر تهران ارائه شده صرفاً در چارچوب اقداماتی مثل اقدامات اشاره شده در بالا قابل رده بندی است.
جالب آنکه رسانهها و محافل تحلیلی در همان صد روز قبل تأکید کرده بودند چیزی جز تخریب قالیباف در گزارش 100 روزه اصلاحطلبان و شهرداری نخواهد بود.[5]
برخی معتقدند گزارش 100 روزه نجفی از وضعیت تهران البته یک حسن بزرگ دارد و آن اینکه امکان قضاوت نهادهای امنیتی و قضایی را فراهم میکند تا مشخص شود که قالیباف ناکارآمد و متخلف بوده یا چپهای شورای شهر دروغ میگویند؟!
***
توییت جالب قرائتی درباره حرفهای روحانی
حجتالاسلام قرائتی، مفسّر قرآن و چهره شهیر تلویزیونی به تازگی در یک توییت درباره چیزی به نام انتقاد از پیامبر(ص) نوشته است: سخنان و رفتار پیامبر و اهلبیت (علیهمالسلام) نه برخاسته از تمایلات شخصی و نه برخاسته و تحت تاثیر احساسات و محیط اجتماعی است. بلکه «سخن او وحی است که به او نازل میشود.»[سوره نجم آیه ۵]
*توییت حجتالاسلام قرائتی در پیامد جنجالهای مربوط به اظهار نظر اخیر حسن روحانی پیرامون امکان نقد پیامبر و امام زمان(علیهمالسلام) منتشر میشود.
رئیسجمهور در دیدار وزیر و معاونان وزارت امور اقتصادی و دارایی اظهار کرده بود:
«هیچ استثنایی در کشور برای انتقاد کردن وجود ندارد و در کشور ما معصوم نداریم، حالا یه وقتی اگر امام زمان(عج) در کشور ظهور کرد، حالا اون وقت هم میشه نقد کرد؛ پیامبر اسلام (ص) هم به مردم اجازه انتقاد میدادند و بالاتر از مقام پیامبر در تاریخ وجود ندارد؛ وقتی پیغمبر یک صحبتی میکرد؛ طرف بلند میشد رو به روی پیغمبر و میگفت: اَ من الله او منک؟ (این حرف از طرف خدا به شما وحی شده است یا نظر خودت است)، اگر پیغمبر میگفت از طرف خداست، میگفت حرفی نیست و اگر میگفت از طرف خودم هست، میگفت من قبول ندارم و نقد میکرد»[6]
در همین حال، حجتالاسلام کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران نیز در واکنش به اظهارات روحانی که به کنایه گفته بود برخی مردم را آشغال خطاب کردهاند، گفت: آنچه که در خطبه نماز جمعه تهران به سمع مردم عزیز و نمازگزاران رسید تجلیل از مردم و تشکر فراوان از اجتماع مثالزدنی مردم در مقابله با آدم کشی، تخریب و آتشسوزی و سلب امنیت عمومی بود؛ بنده در نماز جمعه از مردم تشکر کرده و از حق اعتراض ایشان حمایت کردم.
وی با بیان اینکه، اعتراض حق معترضین است اما آشوب علیه مردم قابل قبول نیست، تصریح کرد: از رئیسجمهور محترم انتظار ظرفیت داریم.
صدیقی خطاب به روحانی گفت: ما دلسوز شما هستیم به جنگ با دشمنان بروید و شما مسئولیت کمرشکنی دارید و بهتر است فرصت خود را صرف خدمت و رفع مشکلات مردم کنید نه مقابله با یک طلبه.[7]
در اقتفای این مطلب لازم به ذکر است که آقای روحانی در حالی از ضرورت نقد همه ولو امام معصوم نیز سخن میراند که متأسفانه شخص ایشان به هیچ وجه کارنامه خوبی در زمینه شنیدن نقد ندارد و مقولاتی مثل «بروید به جهنم»، «بیشناسنامهها»، «چنددرصدیها» و... تنها بخشی از الفاظی است که رئیسجمهور خطاب به منتقدانش به کار برده است.
به این سابقه جالب البته بایستی تقلّای فراکسیون اصلاحطلبان مجلس برای تصویب قانونی در زمینه لزوم حبس و زندانی کردن منتقدان دولت نیز افزوده شود.[8]
***
یادداشت یک بازجوی سابق درباره ناکارآمدی اصولگرایان و راه نجات مردم!
محسن آرمین، فعال اصلاحطلب و کسی که گفته میشود در دهه شصت رفتارهای خشنی در بازجویی از متهمان دستگیر شده داشته است، به تازگی طی یک یادداشت در روزنامه اعتماد با اشاره به فتنه اخیر در کشور نوشت:
«ناکارآمدی جریان رقیب در ادوار جمهوری اسلامی ایران به خوبی ثابت شده است و جریان اصلاحات کارآمدی خود را ثابت کرده است که نمونه بارز آن دوران سید محمد خاتمی است. اصلاح طلبی تنها راه نجات کشور است و این مهم در جامعه جاافتاده است. مردم به اصلاح طلبان اقبال دارند»[9]
*اشاره آرمین به ناکارآمدی رقیب اصلاحطلبان یا همان اصولگرایان را باید اشاره او به شاکله نظام اسلامی دانست که به گواه خود چپها، اصولگرایان به آن نزدیکترند.
فیالجمله اینکه آرمین تلاش کرده است به بهانه فتنه اقتصادی اخیری که رخ داد؛ بخشی از پروژه «ناکارآمدنمایی از نظام اسلامی» را پیش ببرد که طی روزهای اخیر به یکی از دستور کارهای اصلی غرب و اذناب داخلیاش علیه کشورمان تبدیل شده است.
به این ترتیب که آنها قصد دارند با سیاهنمایی از اوضاع اقتصادی کشور و تأکید بر اینکه نظام حکومتی ایران ناکارآمد است؛ خود را بعنوان آلترناتیو وضع موجود جلوه دهند و از این راه به اهدافی که برای آینده ترسیم کردهاند دست یازند.
این در حالی است که نظام جمهوری اسلامی ایران نه تنها ناکارآمد نیست بلکه به گواه نهادها و تحلیلگران غربی از خلیج فارس تا دریای مدیترانه را در ید قدرت خود دارد، هجدهمین اقتصاد جهان است، اتکای حیاتی به نفت ندارد و دچار بحران اقتصادی هم نیست.
وبلاگ مشرق چندی قبل در همین زمینه ترجمه تحلیلی را به نقل از شورای روابط خارجی آمریکا منتشر کرد که در آن تلاش شده بود تا ضمن ثابت دانستن فرض ناکارآمدی نظام ایران، تمام این ناکارآمدی به عهده رهبری معظم نظام جلوه داده شود.[10]
ما در وبلاگ مشرق و طی 2 سال گذشته کرارا تأکید کردهایم که سیاهنمایی گسترده اصلاحطلبان از تمام قیام و قعود کشور به هیچ وجه مبنای عقلانی ندارد و صرفاً ایجاد «فتنه اقتصادی» را دنبال میکند.
مقولهای که آشوبهای اخیر نشان داد چندان هم پربیراه نیست و کسانی امید بستهاند که در صورت تکرار، نه از تاک نشان باقی گذارد نه از تاکنشان!
در اشاره به صحبتهای آرمین ذکر این نکته ضروریست که مردم ایران هرگاه به اصلاحطلبان رأی دادهاند هیچگاه غیر از شمشیر کشیدن علیه نظام، توهین به مردم و سیاستبازی چیز دیگری ندیدهاند.
و برخی محافل تحلیلی معتقدند به همین دلیل است که اصلاحطلبان طی 16 سال گذشته در هیچ انتخاباتی نتوانستهاند بصورت اکثریتی رأی مردم را از آنِ خود کنند.
حقیقتی که اصلاحطلبان را در 3 انتخابات 92، 94 و 96 مجبور به بردگی برای آقای روحانی و مجیزگویی برای آقای لاریجانی نیز کرده است.
کارآمدی اصولگرایان که چپها و امثال آرمین قصد خدشه کردن بر آنرا دارند نیز چیزی نیست که با ایستادن در مقابل آن بتوان کتمانش کرد.
مردم ایران 12 سال مدیریت جهادی قالیباف در شهرداری تهران را به رأیالعین دیدهاند و لمس کردهاند که تهران بوسیله آن توانسته است فقط طی 12 سال به شهری مدرن تبدیل شود و به گواه دشمن حتی، شهری باشد که پایتختهای اروپایی هم به آن غبطه بخورند.[11]
افکار عمومی ایران، مدیریت جهادی و مورد انتقاد اصلاحطلبان یعنی مدیریت سپاه و ارتش را در مناطق زلزله زده دیدهاند که هنوز زخمهای زلزلهزدگان التیام نیافته اما هزاران کانکس با مدیریت جهادی این دو نهاد انقلابی ساخته شده و در اختیار مردم قرار گرفته است.
و مردم عزیز ایران ایضاً مدیریت جهادی اصولگرایان را در سپهر سیاسی و دفاع از مردمسالاری دینی نیز به تماشا نشستهاند که نه تنها در فتنه سال 88 تمام قد پای رأی مردم ایستاد و از دموکراسی در ایران دفاع کرد بلکه سال 92 و 96 هم بدون هیچگونه اعتراض جمعی به رأی رقیب احترام گذاشت و بر خلاف اصلاحطلبان از نتیجه تمکین کرد.
آیا همین منصهها کافی نیست برای اینکه سره و ناسره در ماجرای شوم ناکارآمدنمایی از اصولگرایان بازشناخته شود و مردم بدانند که چرا اصلاحطلبان دائما تأکید دارند که راه نجاتی جز آنها و چهرههای پر سنّ و سالشان وجود ندارد؟!
***
1_http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961024000802
2_http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961024000673
3_http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961024001251
4_mshrgh.ir/747874
5_http://www.farsnews.com/13960515000721
6_ mshrgh.ir/819613
7_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961024001668
8_ http://www.farsnews.com/13951127000615
9_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3691542
10_ mshrgh.ir/817656
11_ http://fararu.com/fa/news/176828