سرویس جهان مشرق- فیلیپ ام. جرالدی متخصص پیشین اداره ضدتروریسم در سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا و افسر باسابقه اطلاعاتی ارتش این کشور که ۱۸ سال در ترکیه، ایتالیا، آلمان و اسپانیا مأموریت داشته است، در یادداشت جدید خود به ناآرامیهای اخیر ایران اشاره کرده و طی آن، نظر کارشناسی خود را پیرامون ریشهها و عوامل این رخدادها تصریح کرده است.
دو روایت اصلی از دلیل ناآرامیهای ایران
فیلیپ جرالدی ابتدا دو روایت اصلی از این اتفاقات را بیان میکند و سپس به ارائه تحلیل سیاسی-اطلاعاتی خود از هر یک میپردازد:
۱- نارضایتی گسترده از سوءمدیریت اقتصاد کشور که به ویژه به اقشار فقیر صدمه زده است، در ایران وجود دارد. فیلیپ میگوید این روایت، دلخواه دولت و حاکمیت ایران نیست.
۲- اکنون شاهد تکرار اتفاقات ۱۹۵۳ و سرنگونی محمد مصدق هستیم که در آن زمان از سوی سیا و امایسیکس مدیریت شد.
روایت اول: سوءمدیریت اقتصادی کشور
مدیر اجرایی اندیشکده آمریکایی «شورای منفت ملی» مینویسد افکار عمومی ایران انتظار داشت که توافق هستهای به بهبود وضعیت زندگی آنها بیانجامد اما این تصور با زیر سؤالبردن توافق از سوی دانلد ترامپ و اعمال یک سری تحریمها از سوی او از جمله در همین ماه، خراب شد. او مینویسد به نقلی ترامپ به بیلیونر اسرائیلی/آمریکایی قول شخصی داده که این توافق را پاره کند، همان شلدون آدلسون که برای انتقال سفارت آمریکا از تلآویو اصرار دارد.
این «توافق هستهایِ در حال محو شدن» و «اقتصادی که دست و پا میزند»، میوه خود را در لایحه بودجه ۲۰۱۸ نشان داد (منظور او لایحه بودجه ۱۳۹۷ شمسی است)، بودجهای که طبق آن یارانههای مواد غذایی و خدمات عمومی کاسته شده و قیمت سوخت و کالاها افزایش مییابد. او مینویسد طبق نقلهایی نهادهای مذهبی مرتبط با حاکمیت و نهادهای اقتصادی مرتبط با سپاه پاسداران از فشارهای این بودجهبندی جدید در امان ماندهاند و این بر خشم مردم افزوده است.
بر همین اساس، فیلیپ جرالدی مینویسد که ترامپ اگر واقعاً نگران معترضان یا دموکراسی است، میتوانست از «سرکوب تظاهرات از سوی دولت ایران» استفاده کرده و با تجدید تحریمها، توافق هستهای را لغو کند. نه اینکه آشکارا و به صورت پیاپی از ناآرامیها حمایت کندزیرا این کار، دستِ تهران را باز گذاشت تا ادعا کند معترضان آلت دست دولتهای خارجی شدهاند.
روایت دوم: مداخله خارجی
جرالدی ابتدا در پاسخ به این پرسش که آیا اعتراضات اخیر نتیجه مداخله خارجی بوده است، مینویسد: «هم بله و هم نه». اما چرا نه؟
به نظر او سیا و موساد از چنین توان شبکهای در داخل ایران برخوردار نیستند که تجمعات مردمی را به سمت اقداماتی خاص هدایت کنند، بنابر این ادعای دولت ایران در این مورد که این افراد، «آشوبگران خارجی» هستند بیش از هر چیز یک گزاره تبلیغاتی برای مخاطبان داخلی است.
افسر پیشین اطلاعاتی آمریکا مدعی میشود زیرساخت شبکه سیا در ایران در دهه ۱۹۹۰ میلادی منهدم شده و رئیس بعدی، جرج تِنِت نیز بیش از هر چیز بر فعالیتهای شبهنظامی متمرکز شد و توان سیا در تربیت مأموران (منظور او جاسوسان و مأموران سیا در کشورهای دیگر است) تحلیل رفت و اضافه میکند آمریکا در ایران نه سفارت دارد و نه حضور فیزیکی، بنابر این در چنین شرایطی «پرورش یک شبکه جاسوسی» در ایران بسیار چالشبرانگیز است.
فیلیپ شواهدی را که نشان از مداخله خارجی در اتفاقات ایران دارد، ردیف میکند:
۱- «مدارک قابل ملاحظهای وجود دارد مبنی بر اینکه ایالات متحده و احتمالاً اسرائیل، با همکاری عربستان سعودی چندین مرکر فرماندهی در افغانستان و عراق با هدف حمایت از معترضان تأسیس کردهاند».
وی ادامه میدهد شبکههای اجتماعی و امواج رادیویی به خدمت این مراکز درآمده تا مردم را به حضور در تظاهرات تشویق کنند. وی از «آمدنیوز» نام میبرد و تأکید میکند این کانال که از خارج ایران منتشر می شود، مردم را به حضور در تظاهرات و حمله به ایستگاههای پلیس و ساختمانهای دولتی تشویق میکرد.
۲- تمام مشاوران ترامپ، ایرانستیز هستند. ژنرال مکمستر مشاور امنیت ملی در کنفرانس اخیر، ایران را منبع خشونت فرقهای و حامی شبکههای جهادی «در سراسر جهان عرب» است. عزرا کوهن وتنیک از مدیران پیشین شورای ملی امنیت ایالات متحده آمریکا پیشتر گفته بود کاخ سفید از جاسوسان آمریکایی برای تغییر رژیم درایران استفاده کند.
۳- در ژوئن گذشته، مایک پمپئو رئیس جدید سیا یک نیروی عملیات ویژه در ارتباط با ایران را با مدیریت «مایک آیتالله» تشکیل داده است. وی یعنی مایکل دیاندریا یا شاهزاده سیاه، بسیار مورد اختلاف است، به ویژه از این نظر که یک تازهمسلمان است. اما به هر حال به عنوان متخصص خاورمیانه در دولت آمریکا به او توجه میشود. گزارشها در مورد او نشان میدهد بسیار فعال شده و بسیار با دقت و با روشهای علمی در حال تشکیل شبکهای است که زمان میبرد اما در نهایت، قطعاً جواب میدهد.
۴- جرالدی بر این باور است که پمپئو در حال بازیابی روشهای گذشته در سیا برای جاسوسی و عملیات مخفی است و به عنوان مثال به سخنی از او اشاره میکند مبنی بر اینکه سیا باید «ماهیت نیشدار و شرور» خود را دوباره بازیابی کند.
بر اساس این شواهد چهارگانه، به نظر او به هیچ وجه نباید نقش ایالات متحده و اسرائیل را دستکم گرفت. در واقع «به نظر میرسد این یک جبهه آمریکایی است که افراد آن اسرائیلیهایی هستند که به فارسی سخن میگویند».
منابع
https://www.strategic-culture.org/news/2018/01/11/who-or-what-feeding-unrest-in-iran.html
http://www.councilforthenationalinterest.org/new/?page_id=29