به گزارش مشرق، انتشارات دنیای اقتصاد کتاب «بن لادن: پدری که تروریست شد» را به قلم جین ساسون و ترجمه مهریار میرنیا روانه بازار نشر کرده است.
از 11 سپتامبر 2001، روزنامهنگاران و محققان بسیاری تقلا کردهاند که زندگی خصوصی اسامه بن لادن پرده بردارند. تا به امروز اما اعضای خانواده اسامه بن لادن با هیچ نویسنده و ژورنالیستی همدستی و مساعدت نکرده اند.
جین ساسون نویسنده با بینش و دسترسی بی سابقهای به لطف و یاری زن و فرزند بن لادن، ما را به درون دنیای نهان و ناگفتههای اسامه بن لادن میبرد. خانواده بنلادن، در این کتاب حکایتی فوقالعاده از مردی را روایت میکنند که مورد نفرت و بیزاری بسیاری است، منتها مادر و فرزند عشق بسیاری نثارش میکنند، همراه با جزئیاتی صاف و ساده، بکر، شگفت و چه بسا خوف برانگیز، از سر و همسری، از مهربانی و خانواده، از ایمان و اعتقاد، از وفا و صفا، از یأس و حرمان، از وجد و سرور، از عزت و قهرمانی، از خفت و خواری، از شکست و پیروزی، و از حیات و دوران مردی که به عنوان شوهر و پدر میشناسند.
بن لادن در این کتاب، آن مرد خشن و بی رحمی نیست که فرمان انفجار و عملیات انتحاری می دهد. بلکه پدری است که ابتدا مرد، شوهر و پدر است و به طریقی که حتی نزدیکانش درست نمی دانند چه بوده است، به تروریستی هولناک تبدیل می شود. اما این تروریست هولناک، تا آخر برای خانواده اش همچنان اسامه می ماند.
در بخشی از کتاب آمده است: «حین زندگی در کوه شوهرم (بن لادن)، پسرهای بزرگترم را میدیدم که بزرگ و بالغ میشوند. عبدالرحمن مردی 19 ساله بود، در حالی که سعد از پشت سرش میآمد و 18 سال داشت. عمر که چندین سال از آنچه به واقع روی زمین از سر گذرانده بود بزرگتر مینمود، بزودی 16 سالش میشد. عثمان که قد کوه همینطور داشت دراز میشد، 14 ساله بود. از قرار عثمان پسری میبود که قد و قامت بلند بالای پدرش را میگرفت. محمد شیرین و ساکت 12 سالش بود، خیلی تلاش میکرد با برادران بزرگترش برابر باشد.
ساعات زیادی را با بچه های کوچکترم میگذراندم، برای اینکه عمدتا در محل سکونت خودمان منزوی و جدا بودیم. فاطمه دختری 10 ساله و جدی خلق که سایه به سایهاش ایمان 7 ساله بود. لادن که هنوز از سوی اسامه بکر خوانده میشد، کوچکترین پسرم بود، نوپای پرجنب و جوش 3 ساله. دخترانم عاشق برادر کوچکشان بودند و خیلی کیف میکردند مادر کوچولوی او شوند، همانطور که خیلی از دختر کوچولوها خواهر و برادران نوپایشان را ناز نازی میکنند. من و دخترانم موفق شده بودیم از طریق پسرها مقداری لوازم دوخت و دوز فراهم کنیم، آنها گاهی اجازه خروج از کوه را مییافتند تا برای خرید لوازم و مایحتاج به روستاهای پاییندست بروند. این بود که من و دخترها با هم مینشستیم و از هر دری گپ میزدیم، ضمن اینکه لباس های کهنه را کوک زده و رفو میکردیم و سعی داشتیم بدون سود جستن از چرخ خیاطی یا برق لباس های تازه ای بدوزیم.»
انتشارات دنیای اقتصاد « «بن لادن: پدری که تروریست شد» را به قیمت 30 هزار تومان در 432 صفحه روانه بازار نشر کرده است.