به گزارش مشرق، مهدی پرچمیپور در هفته نامه صبح صادق نوشت: هفته گذشته نتانیاهو، رئیس رژیم صهیونیستی به همراه هیئتی متشکل از برخی وزیران کابینه این رژیم و 150 بازرگان یهودی که عدهای از آنها رؤسای شرکتهای بزرگ صهیونیستی بودند، برای سفری شش روزه، اراضی اشغالی را به مقصد هند ترک کرد.
منابع رسمی صهیونیستی هدف از این سفر را که با مخالفتها و اعتراضهای مردمی مواجه شد، توسعه روابط تجاری و نظامی دولت جعلی اسرائیل با هند اعلام کردند. اما با توجه به سطح روابط راهبردی رژیم صهیونیستی و دولت هند، جا دارد تا به اهداف و ابعاد این مناسبات از دیدگاه مقامات صهیونیستی نگریسته شود.
پیشینه روابط
رابطه هندوستان با رژیم غاصب اسرائیل در دهههای گذشته فرازونشیب بسیاری را طی کرده است. هند طی سالیانی دراز در همه مجامع بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی رأی میداد و تمایلی به بهبود روابط با آن نداشت. اما با پایان جنگ سرد، دهلی نو در سیاست راهبردی خود، تغییراتی داد. در واقع، اگر در گذشته، صهیونیستها اغلب ابزار و متحد استعمار بریتانیا شناخته میشدند و با آنها برخورد احتیاطآمیزی میشد، پایان جنگ سرد فرصتی را برای تغییر مسیر سیاست خارجی هند فراهم کرد و با افتتاح سفارت رژیم جعلی اسرائیل در دهلی در سال ۱۹۹۲ این نگاه تقویت شد.
در این میان قدرتگیری حزب «بهاراتیا جاناتا بیجیپی» در هند و توجه بیشتر به اهداف ملی هند موجب توجه بیشتر به رژیم صهیونیستی شد. چنانکه روابط دو سویه از زمان به قدرت رسیدن «نارندرا مودی» در سال 2014 میلادی نزدیکتر شد. در واقع، سفر وزیر دفاع هند در ژوئن ۲۰۱۴ به اراضی اشغالی فلسطین و فراهم کردن زمینه لازم برای دیدار سران دو طرف در حاشیه مجمع عمومی در سپتامبر ۲۰۱۴ موجب توجه به همکاری در زمینه مسائل امنیتی، فناوری و جاسوسی شد.
دکترین پیرامونی و رابطه با هند
اگر در طرف هندی رابطه با رژیم صهیونیستی تحت تأثیر سیاستهای خاورمیانهای هند و متأثر از موضوع فلسطین بود، طرف صهیونیستی از دیرباز مترصد برقراری و تحکیم هر چه بیشتر این رابطه بود. سران صهیونیستی برای برقراری مناسبات همهجانبه با هند دلایل بیشتری داشتند و ذیل دکترین پیرامونی که راهبردی هوشمندانه است، به دنبال برقراری رابطه با دولتهای غیر عرب حاشیهای و همچنین اقلیتها و گروههای قومی پیرامون اراضی اشغالی با هدف تأمین حاشیهای امن و دیپلماتیک برای رژیم غاصب صهیونیستی هستند.
بسترهای توسعه روابط
رژیم صهیونیستی و دولت هند
الفـ ابعاد سیاسی و ژئوپلیتیک
مودی و حزب وی از گذشته نگاهی مثبت به گسترش روابط با رژیم صهیونیستی داشتهاند. از این نگاه تلاش برای رابطه دو رژیم غیرمسلمان با همسایگان مسلمان همکاری را ضرورتی راهبردی میبخشد. همچنین «مودی» با تغییر سیاست سنتی این کشور در پشتیبانی از مسئله فلسطین، روابط با هر دولت را مستقل و جدا میداند.
در بعد دیگر، از نگاه تلآویو گسترش روابط با هندوستان جدا از خروج از انزوای منطقهای و اعراب و توجه صرف به روابط با آمریکا و اتحادیه اروپا میتواند نوعی همپیمانی میان هند و رژیم صهیونیستی را فراهم کند. در همین راستا است که نتانیاهو در جریان دیدار از هند، این کشور را یک قدرت جهانی نامید.
بـ ابعاد نظامیـ امنیتی
تسلیحات نظامی رژیم صهیونیستی به مثابه اهرمی برای آغاز روابط یا تسهیلکننده مناسبات، نقشی اساسی در روابط خارجی این رژیم با دولتها ایفا کرده است. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در جایگاه حامی اصلی هند از یک سو و از سویی، مذاکرات آشکار(مادرید) و محرمانه(اسلو)، محذورات هند را برطرف کرد و انقلابی در روابط دو طرف در حوزه قراردادهای نظامی و خریدهای تسلیحاتی به وجود آورد.
تسلیحات ارزان، پیشرفته، فارغ از تعهدات سیاسی، تحویل سریع و بیقید و شرط، خدمات و پشتیبانی مطلوب و کارآمد، رژیم صهیونیستی را به مهمترین شریک دهلی نو در کمتر از یک دهه تبدیل کرد.
در این میان تلاش هند برای به دست آوردن آخرین فناوریها و نیاز مقامات صهیونیستی به گسترش بازار تولیدات خود موجب شد این رژیم منبع فناوری نظامی هند مطرح شود و دومین تأمینکننده دفاعی هند باشد. از این نظر عملاً به رژیم جعلی اسرائیل به چشم یک ابرقدرت فنّاوری نگریسته شد.
در همین راستا در سالهای اخیر توجه به توسعه سامانههای نظامی قدیمی هند و تلاش هند برای مدرنیزهسازی صنایع داخلی و تسلیحات مورد نیازش در رقابت با پاکستان (با صد میلیارد دلار بودجه)، برتری در مقابل پاکستان، تهدیدات مشترک راهبردی منطقهای و مبارزه با تروریسم و گروههای جهادی اسلامی، دغدغههای همسوی امنیت سایبری و مسائل امنیت ملی، توسعه مشترک محصولات دفاعی و انتقال فناوری از سرزمینهای اشغالی و... موجب انعقاد مجموعهای از موافقتنامهها بین هند و رژیم صهیونیستی در زمینه دفاعی و امنیتی شده است.
گفته میشود رژیم صهیونیستی هر سال یک میلیارد دلار تجهیزات نظامی به هند میفروشد.
جـ ابعاد اقتصادی
هندوستان تا سال 2050 بخش مهمی از تولید ناخالص جهانی را به دست خواهد آورد. جذابیت بازار یک میلیارد نفری هند برای رژیم صهیونیستی در کنار تمایل مقامات هندی به ادامه رشد اقتصادی و انباشت ثروت در هندوستان از طریق رویکرد همگن به فناوریهای رژیم صهیونیستی و آمریکا، سبب گسترش دامنه همکاریهای اقتصادی بین دو طرف شده است. حضور شرکتهای هندی در اراضی اشغالی در حوزههای فنّاوری برتر، اکتشاف گاز هند در برخی از میدانهای فراساحلی و مشارکت در کنسرسیومها و جستوجوی منابع جدید در رژیم صهیونیستی، بومیسازی فنّاوریهای صهیونیستی در بازار هند، توجه به نقش جمعیت شاغل هندی در اراضی اشغالی و... موجب شده هند به بزرگترین شریک اقتصادی رژیم غاصب صهیونیستی در قاره آسیا تبدیل شود و رشد فزاینده تجارت بین رژیم صهیونیستی و هند از حدود ۲۰۰ میلیون دلار در سال ۱۹۹۲ به بیش از ۴ میلیارد در وضعیت کنونی برسد و افزایش آن به 15 میلیارد دلار در سال در چشمانداز همکاری دوجانبه قرار گیرد.
اهداف رژیم صهیونیستی
در رابطه با دولت هند
استراتژیای که بنگوریون با نام «دکترین پیرامونی» بنیان نهاد را کابینههای مختلف در رژیم اشغالگر قدس ادامه دادند، به طوری که برای همه رؤسای کابینههای بعدی نیز ارتباط با کشورهای پیرامون اراضی اشغالی، راهبردی اساسی تلقی میشد. به همین منظور، ارتباطات میان این کشورها با ترکیه، ایران(حکومت پهلوی) و سپس اتیوپی و مهمترین کشور آسیایی، یعنی هند با جدیت تمام در دستگاه نفوذ و دیپلماسی رژیم صهیونیستی پیگیری میشد. برخی از اهداف مبنایی و زیربنایی رژیم صهیونیستی برای برقراری رابطه با مقامات هندی در این وضعیت را میتوان به صورت زیر برشمرد:
1ـ خروج از انزوای سیاسی
پذیرش و مقبولیت منطقهای و همگانی همواره یکی از مهمترین نگرانیهای رژیم غاصب صهیونیستی در عرصه سیاست خارجی بوده است. از این رو، ارتباط موفق با هندیها و بهرهگیری از این ظرفیت در تنظیم مناسبات با جهان اسلام و جهان عرب، میتوانست اوضاع سیاسی و دیپلماتیک این رژیم را به گونه دیگری رقم بزند. پس از بهبود و توسعه روابط و در اندک زمانی، هند به مهمترین دوست و عقبهای قابل اتکا در شرق و رژیم صهیونیستی نیز به معتمدترین دوست دولت هند در خاورمیانه مبدل شد و جای خالی حکومت پهلوی، متحد قدیمی رژیم صهیونیستی را پر کرد.
2ـ نفوذ در بدنه شرقی اسلام و دور کردن هند از اعراب و مسلمانان
مقامات صهیونیستی در ابتدای دوران تأسیس رژیم جعلی اسرائیل بر این گمان بودند که هند در میان دولتهای غیر اسلامی، بهترین گزینه برای خروج از انزوا و نفوذ در شرق جهان محسوب میشود. برای رژیم غاصب صهیونیستی بسیار مهم بود که همزمان هند را به دلیل جمعیت عظیم، تنوع مذهبی، بازار مصرف فوقالعاده و ارتباطات شخصی با رهبران این کشور از جهان اسلام و جهان عرب جدا و به متحدی راهبردی برای خود مبدل کند.
3ـ ایجاد پایگاه دریایی در اقیانوس هند
این نکته بدیهی است که رژیم صهیونیستی از فقدان عمق استراتژیک رنج میبرد و به همین دلیل، سران جانی آن براساس دکترین پیرامونی تلاش میکنند از فضاهای مختلف پیرامونی خود برای جبران این نقیصه بهرهبرداری کنند.
انعقاد پیماننامههای راهبردی و همکاریهای نظامی با کشورهایی مانند ترکیه به منظور بهرهگیری از آسمان این کشور و هند برای دسترسی به پایگاههای دریایی در دستور کار این رژیم قرار دارد. جستن متحدان و حامیانی در خارج منطقه راهبردی غرب آسیا و انعقاد پیمانهای امنیتی با کشوری مانند هند با ملاحظه موانع تردد، مانورهای گسترده، مأموریتهای خارج از محیط مدیترانه و لزوم در اختیار داشتن پایگاههای پشتیبانی برای ناوگان دریایی در مواقع اضطراری، از هر نظر برای مقامات صهیونیستی اهمیت حیاتی دارد.
از سوی دیگر، تکیه به پایگاه دریایی در هند و امکان تردد زیردریاییهای رژیم صهیونیستی به این منطقه، قدرت مانور و پاسخ به حملات متعارف و نامتعارف احتمالی را توسعه میداد. افزون بر آن با توجه به مسدود شدن راههای هوایی و زمینی رژیم صهیونیستی از سوی کشورهای غرب آسیا به سوی آسیا، اقیانوس هند و داشتن پایگاهی برای تردد ناوها و کشتیها و حتی هواپیماهای صهیونیستی در راستای اهداف نظامی، امنیتی تجاری و بازرگانی بسیار ضروری به نظر میرسد.
چشمانداز روابط رژیم صهیونیستی و هند
روابط بین هند و رژیم صهیونیستی صرفاً به حوزههای نظامی و فناوری منحصر نمیشود؛ بلکه تعمیق و توسعه آن به دیگر حوزهها نیز دیده میشود. اگر چه در گذشته رهبران هند از بیم برانگیخته شدن دشمنی کشورهای عربی از علنی کردن روابط با مقامات صهیونیستی نگران بودند، اما امروز با کلید خوردن سناریوی عادیسازی روابط دول عربی با رژیم جعلی اسرائیل دیگر چنین مسئلهای کمتر مصداق دارد.
افزون بر این، با به قدرت رسیدن نارندرا مودی و حزب او (بهاراتیا جاناتا) که با حمایت پشت پرده صهیونیسم بینالملل صورت گرفت، اوضاع تغییریافته و بسترهایی برای تغییر نگرش هند در قبال رژیم صهیونیستی و توسعه مناسبات دوجانبه در سطوح راهبردی ایجاد شده است.
البته، بخشی از این امر با پروژه داعش و تغییر جایگاه رژیم صهیونیستی در غرب آسیا ارتباط دارد که مهمترین وجه آن ایجاد شکاف در جبهه سنی و شیعه و برقراری اتحادهایی میان رژیم صهیونیستی و دول عربی خودفروخته نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی علیه محور مقاومت به مثابه مهمترین تهدید بود.
به علاوه، با تبلیغات و عملیات روانی و دیپلماتیک جریان صهیونیسم بینالملل، هند و رژیم صهیونیستی ارزشها و اهداف و نیز دشمن مشترکی (بیداری اسلامی) دارند که انگیزهای برای توسعه همکاری دوجانبه شده است.