به گزارش مشرق، هفدهم اسفندماه سال۹۱، مأموران پلیس تهران از درگیری سه پسر نوجوان در یکی از خیابانهای تهرانپارس باخبر و راهی محل شدند. بررسیها نشان داد در جریان درگیری پسری ۱۸ساله به نام شهروز از ناحیه چشم با ضربه چاقو هدف قرار گرفته و دچار کوری شده است. عاملان حادثه هم که دو پسر نوجوان بودند از محل فرار کرده بودند.
شهروز بعد از ترخیص از بیمارستان در طرح شکایت خود به پلیس گفت: «مدتی قبل با دوستانم – علی و رامین - اختلاف داشتم تا اینکه روز حادثه با تلفن همراهم تماس گرفتند و شروع به فحاشی کردند. آنها از من خواستند مقابل قهوهخانهای در خیابان شریعتی به دیدن آنها بروم. وقتی سر قرار رفتم آنها با مشت و لگد به من حمله کردند و یکی از آنها با چاقو به چشم راستم زد.» بعد از طرح این شکایت از سوی شاکی، علی و رامین ۱۶ساله شناسایی و بازداشت شدند.
متهمان در بازجوییها با اعتراف به درگیری مدعی شدند آسیبی به چشم شاکی نزدهاند، اما هر دو متهم بنا به گواهی شاهدان حادثه و اطلاعاتی که آنها در اختیار مأموران قرار دادند روانه زندان شدند و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز پرونده در همان شعبه به ریاست قاضی قربانزاده رسیدگی شد و بعد از قرائت کیفرخواست شاکی بار دیگر شکایت خود را مطرح کرد.
وی با توجه به اعلام نظر پزشکی قانونی که امکان رعایت تساوی در قصاص وجود ندارد درخواست پرداخت دیه کرد و گفت: «با متهمان اختلاف داشتم، اما قصد درگیری نداشتم تا اینکه روز حادثه در محل کار بودم که آنها تماس گرفتند و بعد از فحاشی با من قرار گذاشتند. سر قرار با هم درگیر شدیم و به خاطر شدت درگیری متوجه نشدم کدام یک از آنها با چاقو به چشمم ضربه زد.»
شاکی در ادامه گفت: «قبل از این حادثه به عنوان پیک در رستورانی کار میکردم، اما به خاطر از دست دادن یکی از چشمانم رانندگی برایم سخت شد و بیکار شدم. بعد از بهبودی در یک انبار مشغول کار شدم، اما به خاطر اینکه دید چشمانم کم شده است خیلی راحت نمیتوانم کار کنم. آن زمان ۱۸سال داشتم و حالا ۲۳ساله هستم و هنوز ازدواج نکردهام. این اتفاق تأثیر بدی در روحیهام گذاشته و هیچ جور قابل جبران نیست.»
بعد از درخواست شاکی در حالیکه متهمان با قرار وثیقه آزاد بودند یکی از آنها به نام رامین در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: «من و علی با شاکی دوست بودیم و مشکلی نداشتیم تا اینکه روزی به خاطر چشم در چشم شدن با او درگیر شدیم، اما با پادرمیانی رهگذران غائله ختم شد.
این گذشت تا روز حادثه، آن روز با شماره همراه شهروز تماس گرفتیم و خواستیم همدیگر را ببینیم. محل قرارمان یکی از قهوهخانههای خیابان شریعتی بود. آنجا منتظر شهروز ایستاده بودیم تا اینکه با رسیدن او درگیری شروع شد. قبول دارم با شهروز درگیر شدم، اما دست به چاقو نشدم و این علی بود که با چاقو به چشم شاکی ضربه زد.»
در ادامه علی نیز در جایگاه ایستاد و گفت: «رامین دروغ میگوید. او خودش با چاقو به چشم شاکی ضربه زد و بعد از من خواست تا فرار کنیم. او خودش با شاکی تماس گرفت و با او قرار گذاشت و بعد از من خواست تا همراهش باشم.»
بعد از توضیحات متهمان پرونده چند شاهد که به دادگاه دعوت شده بودند در جایگاه قرار گرفتند و یکی از آنها گفت: «من وانت داشتم و در حال فروش بار میوه بودم. روز حادثه ماشینم چند متری از محل درگیری فاصله داشت و کنار ماشینم ایستاده بودم که متوجه درگیری شدم. به خاطر فاصلهای که بود احتمال میدهم رامین بود که با چاقو به شاکی ضربه زد.»
دیگر شاهد حادثه خلاف گواهی شاهد قبل گفت: «حوالی قهوهخانه ایستاده بودم که متوجه درگیری سه نوجوان شدم. خواستم جلو بروم که دیدم علی دست به چاقو شد. ترسیدم و کنار کشیدم. آنجا بود که متوجه فریادهای شاکی شدم و دیدم صورتش خون آلود شده و روی زمین افتاده است.»
هیئت قضایی بعد از ختم جلسه وارد شور شد.
منبع: روزنامه جوان