گروه جهاد و مقاومت مشرق - مرتضی قاضی از جمله نویسندگان و پژوهشگران موفق و پرکار در حوزه دفاع مقدس است و یکی از برادرانش هم در جریان جنگ تحمیلیبه شهادت رسیده است.
درباره مرتضی قاضی و فعالیت هایش بیشتر بخوانیم:
خواننده قبل از انقلاب، چگونه در محضر امام اجرا کرد؟
1199 نفر مسلمان و یک ارمنی!
شبی که 7 نفر از بچه های مدرسه مفید شهید شدند
معلمی که از بمب و مهمات می ترسید + عکس
آثار مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس تا چند سال گذشته بیشتر تخصصی و پژوهشی بودند، ولی طی سالهای اخیر مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، در حوزههای تاریخ شفاهی نیز شروع به فعالیت کرده و در این حوزه کتابهای فاخری را به چاپ رسانده است و توانسته در این عرصه نیز گامهای بلندی را بردارد ازجمله کتاب شماره پنج که بر مبنای تاریخ شفاهی به نگارش درآمده و در هفدهمین دوره بهترین کتاب سال دفاع مقدس از آن تقدیر ویژه بهعملآمده است. ازاینرو با نویسنده کتاب مرتضی قاضی گفتگویی را ترتیب دادهایم.
لطفا خودتان را معرفی کنید؟
مرتضی قاضی، متولد 1359 در شهر چالوس هستم. رشته ریاضی کاربردی در دانشگاه صنعتی شریف خواندهام و کارشناسی ارشد خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی گرفتهام.
از چه زمانی فعالیت خود را در عرصه نویسندگی و بخصوص در حوزه دفاع مقدس آغاز کردهاید؟
از دوران دانشجویی در حوزه دفاع مقدس فعالیت داشتم و در دانشگاه شریف با همکاری دوستانم خاطرات شهدای دانشگاه را جمعآوری میکردیم. از سال 80 فعالیتهایم را شروع کردم و کتابهای «اسارت در هور»، «یادگاران شهید احمدی روشن»، «اولین روزهای مقاومت»، «حرفهای»، «عملیات فریب»، «شماره پنج»، «تنهای تنها»، «تاریخنگاران و راویان صحنه نبرد» را در کارنامه خود دارم. لازم به ذکر است که تمام این کتابها در حوزه خاطرات هستند.
در هفدهمین دوره بهترین کتاب سال دفاع مقدس از کتاب شماره پنج از شما تقدیر ویژه به عمل آمد، در خصوص این کتاب توضیحاتی را ارائه دهید؟
بخش خاطرات، پر عنوانترین بخش بوده است و همه کتابها مطالعه و بررسیشده و برخی از کتابها برگزیدهشده و جزو نه نامزد قرارگرفته و از میان آنها شش کتاب برگزیده شدند که یک کتاب برگزیده شد و از کتاب «شماره پنج» تقدیر ویژه به عمل آمد و از چهار کتاب دیگر هم تقدیر شد.
کتاب «شماره پنج» تاریخ شفاهی و بیان خاطرات خانم فاطمه جوشی است فرمانده بسیج خواهران آبادان بوده است. در زمان جنگ، آبادان بهعنوان منطقه نظامی محسوب میشد و هرکسی که در شهر بود باید در ذیل بسیج ثبت میشد و فعالیت میکرد و خانم جوشی مسئولیت خانمها را بر عهده داشته است. همانطور که در ذیل عنوان اصلی کتاب یعنی شماره پنج نوشتهشده، نقش زنان در آبادان است.
ویژگیها و شاخصههای اصلی کتاب شماره پنج را بیان کنید؟
یکی از ویژگیهای این کتاب که در مقدمه نیز به آن اشارهشده، این است که خانم جوشی اساسا علاقه نداشت یا بنا نداشت که از خودش بگوید یا از زندگی خودش صحبت کند بلکه قصدش مطرح کردن نقش زنان در آبادان بود و این قید را در تمام بخشهای مصاحبه تأکید داشت و از گفتن زندگی شخصی خودش طفره میرفت هرچند متوجه بود که این مسئله ممکن است به کتاب لطمه بزند، چون آدمها دوست دارند در مورد زندگی شخصی راوی بدانند.
از طرفی خانم جوشی مسائلی را بیان کرده که افراد دیگری که در آبادان بودند شاید یا اینها را مطلع نبودند یا از یک زاویه شخصی خودشان آن را مطرح کردند اما چون خانم جوشی مسئول بوده و با مسئولین بالاتر در ارتباط بوده آن واقعه را از منظر بالاتری هم در جریان بوده و آن را در این کتاب مطرح کرده است و ازاینجهت شنیدن و نگارش خاطرات ایشان لازم بود.
نکتهای که در همه کتابهای بچههای آبادان مغفول است ولی در کتاب خانم جوشی به آن پرداختهشده، فصل آخر این کتاب است که وقتی همه آن حماسهها و شجاعتها و رشادتها و صبرها در آبادان اتفاق میافتد توسط خواهران و برداران آبادانی که در شهر مانده بودند و از شهر محافظت میکردند، متأسفانه به علت اختلافات و مسائلی که در سپاه آبادان اتفاق میافتد، منجر به این میشود که سپاه آبادان در سال 62 منحل شود و این مسائل درجایی بیاننشده و حتی کمتر اشارهشده و از آن عبور کردهاند اما خانم جوشی برای عبرت گیری و تجربه آینده، بیان کرده است. این مسئله جزو وجه تمایز این کتاب با کتابهای شبیه خودش است بطوریکه میبینیم که همه کتابها با پایان خوش تمام میشوند ولی در این کتاب در فصل ششم با پدیدهای مواجه میشوید که یک گروه همدل، همنوا، خیلی همراه که خیلی کارها انجام دادند، به خاطر سلیقههای شخصی و اغراض شخصی در آنها دخالت دارد، منجر به از هم پاشیدن این گروها میشود و اینها برای عبرت گیری خیلی مهم است.
ویژگی دیگر کتاب، این است که کتاب با همان دایره لغات و لحنی است که خانم جوشی در بیان خاطرات داشتهاند و با کمترین دخل و تصرف و با زبانی ساده و روان و صمیمی نگارش شده و فقط تدوینشده و اتفاقات سر جای خودشان به شکل منطقی و منظم تنظیمشدهاند.
به لحاظ محتوایی نیز، جنس خاطرات خانم جوشی، همهچیز را در خودش دارد ازجمله فعالیتهای بسیج، فعالیتهای امدادگری در بیمارستان، از فضای اولین سفر خانوادههای شهدا به منطقه جنگی آبادان و کارهای ستادی، جهادی، رسیدگی به روستاهای آبادان در همان ایام جنگ، مجروحیت، مواجهه با اسرای عراقی و همه نوع خاطره در این کتاب است و از طرفی حضور یک زن در میدان جنگ و جنس زنانگی در لابهلای خاطرات خانم جوشی کاملا مشخص است و بسیار دیده میشود و اینها جزو نقاط قوت کتاب است.
آیا آثار دیگرتان هم در هفدهمین دوره بهترین کتاب سال دفاع مقدس حضور داشت؟
در این دوره پنج کتاب بنده در رقابت با دیگر عناوین در بخشهای مختلف حضور داشتند، کتاب «عملیات فریب» در بخش مستند بود که در آنجا تقدیر شد و همچنین کتاب «تنهای تنها» در بخش مستند، کتاب «شماره پنج»، «اولین روزهای مقاومت» و کتاب «حرفهای» در بخش خاطرات بودند و البته انتظار داشتم کتاب حرفهای دیده شود ازآنجهت که این کتاب ازلحاظ موضوعی منحصربهفرد است و حرفهایی که در آن زدهشده و حتی تابهحال به کسی به این موضوع نپرداخته است و فکر میکردم این کتاب بیشتر دیده میشود ولی اینگونه نشد، البته سلیقه داوری در همهجا وجود دارد.
با توجه به تقدیری که اتفاق افتاده و توجهی که به این مسئله شده، به نظر شما مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس چگونه باید این راه را ادامه دهد؟
گروه مطالعات جامعهمحور باید خیلی بهتر و مناسبتر این مسیر را ادامه دهد. جایش است تا این کارنامه درخشان باکارهایی از همین جنس ادامه پیدا کند چون هم به لحاظ علمی و منطقی نیاز است که این کار ادامه پیدا کند و هم به لحاظ اینکه الآن تجربهای وجود دارد و یک تقدیری شده، حیف است که این نهال خشکیده شود و ادامه پیدا نکند.
شما خودتان هم به یکی از داوران در بخش جنبی جشنواره بودهاید، آیا نقدی بر داوریها دارید؟
در مورد هر جشنواره و هر مسابقهای که داوری وجود دارد، عدهای ناراضی و عدهای راضی هستند، انتقاداتی در خصوص داوریها در این دوره بهویژه در بخش داستان وجود داشت و سؤال این بوده که شاخصها چه چیزهایی بوده و اصلا داوریها در چه سطحی برگزارشده است.
بنده داور بخش جنبی دفاع مقدس بودم که شامل کتابدارها، کتابخانهها، خبرنگارها و رسانه، کتابشناسها و مروجین و فعالین فرهنگی حوزه دفاع مقدس بود، این گروه سختترین گروه برای داوری کردن بود چون گروههای دیگر اثر را داوری میکردند ولی ما افراد را داوری میکردیم، افرادی که هیچ گزارشی از آنها وجود ندارد. فرآیند پیچیده و سختی بود ولی یک اتفاق خوبی در آن افتاد که پایهای برای سالهای آینده شد.
در بخش مستند نیز برای داوری دعوت شدم ولی چون خودم در این حوزه کتاب داشتم ترجیح دادم که کتابم در این بخش به داوری گذاشته شود و بهعنوان داور حضور نداشته باشم.
*سایت مرکز تحقیقات و اسناد دفاع مقدس