گروه فرهنگ و هنر مشرق - کارگردانِ «اتاق تاریک» این روزها دل و دماغ ندارد؛ از سویی در هیچ کدام از رشته های جشنواره، حتی نامزدی هم به دست نیاورد و از سوی دیگر برخی از نقدهای سینمایی او را در نشست خبریِ فیلم، به واکنش واداشت.
دلگیری او را به طور واضح تر می شود از آخرین پستش در شبکه های اجتماعی فهمید که خطاب به فرزندش نوشت: امیرعلی ام! اتاق تاریک با تو رقم خورد. تو و هم نسلان تو وقتی بزرگتر شوید و روزی روزگاری به تماشای اتاق تاریک بنشینید، میفهمید که من کم فروشی نکردم! سفارش نگرفتم و با اشک و درد ساختم! من جایزه ام را در سالن های سینما از خنده ها و اشکهای مردم گرفتم. من محبتهای مردم پیش از اختتامیه و پس از آنرا فراموش نمی کنم. من دغدغه دارم و مستقل مستقل مستقلم! سالهاست می دانم که اخلاق، آموزش و تربیت مهمترین نیاز فراموش شده جامعه ماست. من قصه نسل تو را گفتم و قصه گفتن را بلدم! این را تو هم خوب میدانی که با قصه هایم بخواب می روی. چهار دوره است که تمام تلاششان را کرده اند تا فیلم نسازم و باز می سازم به لطف حق.
یادداشت بر برخی فیلم های دیگر جشنواره را هم در اینجا بخوانید:
سید روح الله حجازی اهل آبادان است و سال 58 در حالی به دنیا آمد که کمتر از یک سال بعد، آتش جنگ به خانه اش رسید و پدرش از مردانی بود که فرش فروشی اش را کنار گذاشت و همراه مردان مدافع، اسلحه به دست گرفت. شاید تندی هایی که از او در این روزها و خصوصا در نشست مطبوعاتی دیدیم را بشود به گرم مزاجی او و همانندی اش با آبادانی های خونگرم نسبت داد.
سید روح الله حجازی در خانواده ای رشد کرد که با هنر و سینما نسبتی نداشتند اما او با پشتکار، راهش را هموار کرد و فیلم هایش را قدم به قدم ساخت و پیش آمد.
«اتاق تاریک» ششمین تجربه ی سینمایی حجازی است و پیش از «اتاق تاریک»، «مرگ ماهی» اولین فیلمی بود که فیلمنامه اش را هم حجازی به تنهایی نوشت. مرگ ماهی با تمام تلاش های حجازی و حضور چهره ها و ستاره های سینمایی به موفقیتی دست پیدا نکرد و علت اصلی آن را می شد در فیلمنامه آن جستجو کرد. مرگ ماهی فیلمی شیک و به اصطلاح روشننفکرانه بود که اگر داستانش چفت و بست محکمی داشت، به خاطر ستاره هایش می توانست به یک پدیده منتهی شود اما با فاصله زیادی نسبت به «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» و «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» ایستاد.
فیلم «هیهات» البته به خاطر اپیزودیک بودنش و این که حجازی می توانست تنها بخشی از زمان فیلم را به دست بگیرد، قابل مقایسه با کارهای دیگر او نبود و حالا «اتاق تاریک»، بهترین دلیل بر این ادعا است که موفقیت حجازی در کارگردانی، لزوما به این معنا نیست که می تواند فیلمنامه نویس موفقی نیز باشد.
«اتاق تاریک» البته در ساخت و پرداخت سینمایی هم با مشکلاتی روبروست که باز هم بیشتر این اشکالات را باید در ریشه آن، یعنی فیلمنامه جستجو کرد.
حق می دهیم که کارگردان مستقلی مانند روح الله حجازی که قرار است تهیه کنندگی فیلمش را هم بر عهده بگیرد، بعد از 3 سال دوری از سینما، بخواهد همه دغدغه هایش را در قالب تصویر به مخاطبانش منتقل کند اما این انتقال اگر هنرمندانه و بر اساس اصول حرفه ای نباشد، فیلم را به اثری خنثی و تا حدودی بی حاصل تبدیل می کند یا در خوشبینانه ترین وضعیت، آنگونه که انتظار می رود، نمی درخشد و جایش را در بین مردم و مخاطبان باز نمی کند.
«اتاق تاریک» با همه دغدغه های اجتماعی و مهمی که کارگردان و نویسنده اش داشته، متاسفانه فاقد نیروی لازم برای تاثیرگذاری بر مخاطب است و نهایتا تماشاگرش را به این نتیجه می رساند که: «بیشتر مراقب روحِ فرزندانمان باشیم!»
این نتیجه اگر چه بسیار مهم و قابل تامل است اما آن را می شود حتی در قالب یک اثر کوتاه چند دقیقه ای هم به مخاطب ارائه داد.
تماشاگر امروز که با همه سختی ها خود را به سالن سینما می رساند، انتظار دارد که به جز سرگرم کنندگی (که رگه های آن در «اتاق تاریک» باریک و کم جان است) به محتوای قابل توجهی نیز دسترسی پیدا کند. «اتاق تاریک» در بیان مانیفست های اجتماعی اش مثل ازدواج زنان سن بالا با مردان کم سن و سال تر، شعارهای فمنیستی، حمایت از حیوانات، حمایت از مهاجران بی پناه، وضعیت جوانان و نسبتشان با خانواده های از هم پاشیده، زنان مطلقه و سرنوشت آن ها، عمل های زیباییِ خارج از عرف و انبوه دیگری از دغدغه ها، موفق نیست و بیان این دغدغه ها به بیشتر از یک فیلمنامه و فیلم نیاز دارد و گفتن همه آن ها در یک اثر، منجر به وضعیتی می شود که امروز در «اتاق تاریک» شاهدش هستیم.
سید روح الله حجازی بی شک در ادامه مسیرش نیاز به همراهی فردی با عنوان «فیلمنامه نویس» دارد که بتواند دغدغه های او را در قالب سکانس هایی سنجیده و حساب شده، پشت سر هم ردیف کند و حجازی هم در پشت دوربین، تمام حواسش به قاب بندی ها و بازیِ بازیگران باشد و در نهایت فیلمی تولید شود که امکان دفاع از آن برای همه فراهم گردد.
عشق حجازی به سینما قطعا آینده درخشانی برای او رقم خواهد زد به شرط آن که از همه نقدهای تند و نرم، بدون پیشداوری و موضع گیری بهره ببرد و راهش را با چراغ هایی که دیگران می افروزند، بهتر و زودتر پیدا کند.
*میثم رشیدی مهرآبادی