به گزارش مشرق، حواشی پیش آمده در شصتوهشتمین دوره جشنواره فیلم برلین، بار دیگر مسئله جشنوارههای غربی را پررنگ کرد. جشنوارههایی که سالهاست به محل تجلیل از فیلمهایی با مضامین ضدملی و سیاهنمایی تبدیل شدهاند و افزون بر این، از متهمان امنیتی داخل ایران نیز حمایت میکنند؛ بهگونهای که جشنواره فیلم برلین در چند دوره اخیر خود، افزون بر نمایش چنین فیلمهایی، برای این متهمان صندلی خالی تعیین کردند و حتی با وجود ممنوعالخروج بودن، آنها را به عنوان مهمان ویژه و داور هم دعوت کردند.
بیشتر بخوانید:
وطنفروشی در برلین هم نتیجه نداد
امسال نیز سینماگرانی که به نمایندگی از سینمای ایران در جشنواره برلین حضور یافتند، تن به هر کاری دادند تا مورد توجه قرار گرفته و جایزه بگیرند؛ اما برخلاف گذشته این بار تیر آنها به سنگ خورد و به دلیل ضعف شدید آثارشان، دست خالی برگشتند. فیلم «خوک» که مهمترین فیلم ایرانی حاضر در برلیناله بود، در نظرسنجی صورت گرفته از منتقدان حاضر در این جشنواره، نمرهای بسیار پایین کسب کرد و در بین سه فیلم آخر جدول این نظرسنجی قرار گرفت. این فیلم هر چند ضعیف است؛ اما به محورهایی اشاره کرده که همواره به منزله نقض حقوق بشر علیه ایران مطرح میشود. از قتلهای زنجیرهای نخبگان تا سانسور و...؛ موضوعاتی که در یک فیلم بسیار ضعیف و سطح پایین به نمایش درآمدهاند. اتفاقی که بار دیگر نشان داد، ملاک اصلی جشنوارههای غربی برای توجه به سینمای ایرانـ به ویژه در یک دهه اخیرـ سیاسی بوده است؛ اما عوامل فیلم خوک به همین هم بسنده نکردند و در نشست خبری خود در جشنواره برلین، یک شوی سیاسی راه انداختند تا شاید از این طریق بتوانند به دستمزدی برسند.
اما این اولین بار نیست که چنین مسائلی در محافل به اصطلاح سینمایی در غرب پیش میآید و بدون تردید در آینده نیز باز هم شاهد چنین حاشیههایی خواهیم بود. هر چند نمیتوان رفتار غلط برخی از سینماگران در این جشنوارهها را نادیده گرفت (رفتارهایی که گاه مصداق بارز وطنفروشی است)؛ اما باید ریشه و منشأ اصلی به وجود آمدن چنین اتفاقاتی را هم شناخت. اگر قرار است تغییری در رویکرد ایران به جشنوارههای خارجی پیش بیاید، چارهای نیست جز تغییر اساسی در ساختار انتقال فیلم به خارج از کشور.
بیشتر بخوانید:
بازی دو سر باخت لیلا حاتمی
وقتی فهرست آثار را که از ایران به جشنوارههای غربی راه یافتهاند، مرور میکنیم، به چند فیلمساز ثابت برمیخوریم. در مقابل، بسیاری از سینماگران مطرح ایرانی که آثار شاخصی ساختهاند، هیچگاه در چنین جشنوارههایی دیده نشدهاند. برای نمونه، در جشنوارههایی چون برلین، کن، ونیز، مراسم اسکار و... هیچ اسمی از ابراهیم حاتمیکیا، ابوالقاسم طالبی و... نمیبینیم؛ اما در مقابل، همیشه اسم جعفر پناهی، مانی حقیقی، محمد رسولاف و... در این جشنوارهها به چشم میخورد. برای بسیاری از مردم جای سؤال است که چرا چنین وضعیتی پیش آمده است؟ در این باره میتوان گفت، به جز جنبه سیاسی، مسائل اقتصادی نیز دخیل است؛ یعنی ما با واسطههایی مواجه هستیم که با دلالی فیلم به خارج از کشور، به سود مالی میرسند. این واسطهها در اصطلاح عامیانه به دلال شناخته میشوند. البته این افراد هیچگاه خود را دلال یا واسطه معرفی نمیکنند؛ بلکه نام «پخشکننده بینالمللی» را بر خود نهادهاند. آنها معمولاً آثاری را معرفی میکنند که به دلیل جنبههای سیاسی و تبلیغاتی علیه ایران، با استقبال مسئولان جشنوارهها و جوایز خارجی روبهرو میشود.
از اتفاقات منفی این دوره از جشنواره فیلم برلین، این بود که یکی از نمایندگان سینمای کشورمان در بخش فیلمهایی با محتوای دگرباشی نامزد دریافت جایزه شد! هر چند که قبلاً هم فیلمهایی به کارگردانی فیلمسازان ایرانی مقیم خارج در این بخش نامزد شده بودند؛ اما این اولین بار است که فیلمی رسمی که با مجوز وزارت ارشاد ساخته شده و به نمایش درآمده، در بخش آثاری درباره همجنسخواهی نامزد شده است. در این اتفاق نیز ردّ پای همان دلالها دیده میشود و این افراد، فیلم مذکور را به منظور ترویج همجنسخواهی به جشنواره برلین معرفی کردهاند. نکته مهم این است که سیاستگذاری خاص جشنوارههای غربی در حمایت از فیلمهایی با مضامین اینچنینی و همچنین فعالیت دلالها برای انتقال آثاری با محتوای انحرافی سبب شده است برخی از فیلمسازان دست به کار ساختن فیلمهایی شوند که از آنها برداشت همجنسبازی میشود. حتی یکی از فیلمهای سیوششمین جشنواره فجر نیز که در چند بخش نامزد سیمرغ شد، به چنین موضوعی آلوده است.
منبع: هفته نامه صبح صادق