سرویس فرهنگ و هنر مشرق - سید احمد علمالهدی امام جمعه مشهد در سخنرانی هفته اخیرش به رقص دختران در حضور شهردار تهران در برج میلاد واکنش نشان داد و گفت: «این برنامه را برگزار کردند و با رقص یک عده نوجوان و دختر جوان نشان دادند که الگوی جامعه حضرت زهرا (س) نیست بلکه سوفیا لورن است.»
پس از این اظهارات، حملات رسانهای حول این اظهار نظر امام جمعه مشهد آغاز شد. البته بخشی از حملات سازماندهی شده علیه وی، از یکسال قبل توسط رسانههای مخالف گفتمانش، طراحی شده بود. مخالفت امام جمعه مشهد با برگزاری کنسرت در این شهر، مهمترین دستاویز سیاسی برای حمله به سید احمد علمالهدی به شمار میآید. با جدی شدن حضور «سیدابراهیم رئیسی» -داماد علمالهدی- برای حضور در انتخابات ۱۳۹۶، فضای تخریب این چهره به بهانه برگزاری یا عدم برگزاری کنسرت در مشهد تشدید شد و انتقادات سازمان دهی شده بویژه در شبکههای اجتماعی حول اظهارات او، تنها دستمایهای بود برای تخریب وجهه فرهنگی رئیسی که یکی از نامزدهای جبهه انقلاب در انتخابات ۱۳۹۶ بود. در واقع رسانههای مخالف علمالهدی، او را در تیررس انتقادات قرار میدهند تا در یک جهت گیری سیاسی، یک جبهه فکری-سیاسی را تخریب کنند.
بیشتر بخوانید:
آیتالله علمالهدی: نه اصلاحطلبم و نه اصولگرا؛ اصلگرا هستم
فضای تخریبی حول این چهره سیاسی چنان پررنگ است که حتی اعتراضات منجر به اغتشاشات دی ماه گذشته را که به روایتی از مشهد آغاز شد، به او و اطرافیانش نسبت دادند. هر چند که این اتهامات به شکل قاطعانهای از سوی او تکذیب شد، اما جریان معارض رسانهای، هر گاه فرصت مناسبی فراهم میشود، افکار عمومی منتقد وضعیت اقتصادی فعلی را از کانون سیاسی تصمیمگیر در میدان پاستور پایتخت، به سمت و سوی اظهارات علمالهدی هدایت میکند.
بیشتر بخوانید:
واکنش آیت الله علم الهدی به اتهام دخالت در اغتشاشات اخیر مشهد
جریان معارض رسانهای، هر گاه فرصت مناسبی فراهم میشود، افکار عمومی منتقد وضعیت اقتصادی فعلی را از کانون سیاسی تصمیمگیر در میدان پاستور پایتخت، به سمت و سوی اظهارات علمالهدی هدایت میکند.
دامنه این فضاسازیهای رسانهای برای هجمه علیه امام جمعه مشهد دستاویز خوبی برای جریانهای موافق و هوادار دولت است تا بواسطه اظهارنظرهای علمالهدی و فضاسازی یکسویه توسط چند کانال تلگرامی، صورت مسئله اصلی انتقادات امام جمعه مشهد نسبت به وضعیت اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی که محور اغلب سخنرانیهای ایشان در نمازجمعه مشهد است، تحتالشعاع حواشی رسانهای قرار گیرد.
مراسم رقص دختران در برج میلاد با حضور شهردار تهران یکی از اصلیترین اخبار هفته گذشته بود اما با نام بردن از سوفیا لورن توسط علمالهدی در فضاسازی دیگری، اصل موضوع بازهم شکلی انحرافی به خود گرفت. با یک فضاسازی مجازی کاملا هماهنگ و هجمه علیه اظهارات امام جمعه مشهد، میزان جستجوی نام بازیگر ایتالیایی «سوفیا لورن» در فضای مجازی افزایش به شکل بیسابقهای افزایش یافت؛ حالا سوفیا لورن دستاویزی برای حمله به امام جمعه مشهد بود.
بیشتر بخوانید:
برخی سایتها و کانالهای هنری-سینمایی به شکل مبالغهآمیز و با اهداف خاص، به بازخوانی کارنامه سوفیا لورن و آثارش پرداختند و برخی رسانههایی که جهت سیاسی مشخصی داشتند با درج خبر و کاریکاتور سعی داشتند، اصل صورت مسئله اصلی، یعنی هنجارشکنی و رقص گروهی دختران در مقابل محمدعلی نجفی شهردار تهران را پاک کنند. در یک تغییر روش رسانهای، حالا امام جمعه مشهد هدف تمامی انتقادات بود نه شهردار تهران که طبق اعلام مراجع ذیصلاح، از این برنامه اطلاع قبلی داشت. اما تصویر وارونهای که رسانهها از سوفیا لورن در مقابل انتقادات علم الهدی تصویر میکردند، بیشتر شیبه یک قدیس بود و این شبه پورن استار سینما، در کانالهای تلگرامی و سایتهای منتسب به هواداران دولت، ستایش میشود.
بیشتر بخوانید:
***سوفیا لورن؛ شبه پورن استاری که حاصل یک رابطه نامشروع است
«سوفیا لورن» با نام اصلی سوفیا چیکالونه در بیستم سپتامبر ۱۹۳۴ در بیمارستانی در شهر رم ایتالیا به دنیا آمد. مادر سوفیا، رومیلدا میلانی فقط بیست سال داشت و آرزوی هنرپیشه شدن را در سر میپروراند. پدرش ریکاریدو چیکالونه، مهندس ژیگلویی بود که به دروغ خودش را به مادر سوفیا تهیه کننده و کارگردان سینما معرفی کرده بود. هر چند این اولین و آخرین دروغی نبود که ریکاردو به رومیلدا گفت. زمانیکه رومیلدار خبر باردار بودن خود را به شریک زندگیاش گفت ریکاردو از ازدواج با او خودداری کرد و رومیلدا برای نگاهداری از سوفیای کوچک دست تنها به روستای خود نزد خانوادهاش بازگشت. مادربزرگ سوفیا با وجود اینکه بیپدر بودن سوفیا را ننگی برای خانواده میدانست ولی چارهای جز مراقبت از دختر و نوهاش را نداشت.
رومیلدا با اینکه ریکاردو بازهم رابطه مخفی خود را با او ادامه داد و در سال ۱۹۳۷ دومین دخترش ماریا به جمع آنها اضافه شد. سوفیا لورن ماحصل یک رابطه نامشروع است و این مسئله را مستند شبکه History channel کاملا تصدیق میکند. از سی دیگر رومیلدا، دخترش سوفیا را مناسب برای تحقق رویای خودش، هنرپیشه شدن میدید و نام او را در کلاسهای رقص نوشت و به تدریج سوفیا لورن سر از مسابقات زیبایی مدلینگ درآورد و در نهایت وارد عرصه سینما شد. آیا مسیری که او در سینما طی کرد مسیر مشروعی بود؟ او بواسطه کارلو پونتی وارد سینما شد و هفت سال با این مرد متاهل رابطه داشت و بواسطه او وارد سینما شد و پونتی با داشتن همسر، از شانزده سالگلی با سوفیا رابطه نامشروع داشت تا اینکه در سال ۱۹۵۷ در مکزیک به صورت غیر قانونی با سوفیا ازدواج کرد. سوفیا لورن «بمب جنسی» دهه پنجاه و شصت میلادی بود. کمتر فیلمی از او را میتوان پیدا کرد که فاقد برهنگی باشد، در اغلب صحنههای فیلمهایی که لورن در آن حضور پیدا کرده وضعیت بسیار آشفته جنسی حاکم است. برهنگی موتیف بازیگری اوست و عمدتا معاشقههای میان او سایر همبازیاش در اغلب فیلمهایش اتفاق میافتد. لورن یک قدم تا پورن استاری در سینما فاصله داشت.
قبل از انقلاب فیلمهای لورن که دارای جنبه اروتیک است در سینماهای ایران نمایش داده میشود و از همان زمان نام سوفیا لورن به عنوان سمبلی از اروتیسم ارتجاعی در سینما بر سر زبانها میافتد و در ایران اغلب خانوادهها به فرزندانشان توصیه میکردند آثار سینمایی این شبه پورن استار سینمایی را تماشا نکنند.
اما پرسش مهم این است چه چیزی موجب شده سوفیا لورن فرزند نامشروع رومیلدا و ریکاردو به چنین مرتبه ای برسد؟ وضعیت نابسامان اخلاقی جامعه ایتالیای تحقیر شده پس از جنگ، مجال آزادیهای غیر متعارفی را فراهم کرد و سوفیا لورن از آموزش رقص و اجرای آن در مکانهای عمومی وارد عرصه مدلینگ شد تا زمینه ورود به سینما آنهم بواسطه یک رابطه نامشروع برایش فراهم شود.
فرهنگ محاورهای ایرانی به دلیل عقبه نمایش آثار لورن در سینماهای ایران، او به عنوان سمبل ارتجاعی تبرج شناخته میشود. از سوی دیگر رواج تبرج در جامعهای که فرهنگ عامهاش در تعارض با تبرج جاهلی است، آموزش عمومی رقص و نمایش عمومی آن توسط دختران کم و سن سال زمینه و عاملی برای گسترش و توسعه خودنمایی زنانه است.
امام جمعه مشهد در سخنان هفته اخیر خود یک ناهنجاری اجتماعی را با یک مثال ساده همه فهم با قیاس سمبلیک یک بازیگر فیلمهای اروتیک ارتجاعی، به مخاطبانش ارائه کرده است. در واقع اگر امام جمعه مشهد چنین نقد اجتماعی را ارائه نمیکرد باید بر او خرده میگرفتیم. ضمن اینکه سالهای متمادی فعالان فرهنگی به ائمه جماعات نقد داشتند که چرا به مسائل فرهنگی و اجتماعی ورود نمیکنند و از قضا سید احمدعلمالهدی از معدود ائمه جمعه است که به مسائل فرهنگی و اجتماعی ورود میکند.
کارزار کنونی، در دوران پساانتخابات بیشتر از آنکه سیاسی باشد، فرهنگی است و نقدی که علمالهدی به صورت کلی بیان کردند اگر به صورت جزئی تشریح شود، نقد بسیار درست و به جایی است. این حکایت دقیقا شبیه همان رویدادی است که در دهه شصت حین پخش سریال سالهای دور از خانه (اوشین) رخ داد و بانویی در گفتگو با رادیو الگوی زندگیاش را اوشین معرفی کرده بود. حال آنکه سریال اوشین روایت دخترکی فقیری بود که برای تامین خانوادهاش در روسپیخانه کار میکرد که در دوبله تلویزیونی عبارت روسپیخانه به آرایشگاه تغییر پیدا کرد. اینکه الگوی زن ایرانی، دختری ژاپنی است که در آرایشگاه (بخوانید روسپیخانه) کار میکند، برای جامعه بانوان دهه شصت تازه انقلاب کرده، یک فاجعه تلقی میشد. خلأ الگوسازی و ارائه الگوی اشتباه دررسانهها مرجع اشتباه استراتژیکی است که باید به مرور زمان رفع شود.