فیلم خرگیوش

خرگیوش نسخه ارتجاعی دیگری از مادر قلب اتمی است.در «خرگیوش» بابک، آرش و بهبود سه شخصیت اصلی، قرص مخدر مصرف کرده‌اند و بخش مهمی از فیلم به گفتگوی این سه نفر،در حالت روانی پسامخدری اختصاص داده شده است.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - فیلم بمان (مارک فورستر)، فیلم «برزیل»، فیلم «ترس و نفرت در لاس وگاس» (تری گیلیام)، «جاده مالهالند» (دیوید لینچ) نوع خاصی از روایت‌های سینمایی هستند که تشخیص وهم و واقعیت در آن دشوار است. در چنین آثاری با چنین محتوایی معمولا قصه اصالت ندارد و معمولا ساختار فیلمنامه فاقد قصه و حتی ضد قصه است.

به تاسی از چنین جریانی در سینمای ایران معادل‌هایی همچون شبانه‌ (کیوان علی محمدی، امید بنکدار)، اعترافات ذهن خطرناک من (هومن سیدی)، احضارشدگان (آرش معیریان) مادر قلب اتمی(علی احمدزاده) ساخته شده است. چنین آثاری عموما مقید به یک خط داستانی معین و مشخص نیستند، عمدتا پراکنده‌گو هستند و قیودی برای ارائه قصه‌ایی مدون و مشخص ندارند. نمونه متاخری که می‌توان به عنوان مثال مطرح کرد فیلم «ترانه به ترانه» ترنس مالیک است و بسیاری از آثار «نیکولاس ویندینگ رفن» دانمارکی و لارنس فون تریه عموما ضد پیرنگ و ضد قصه هستند.

اما مخوف‌ترین، ضدسینماترین و ضدقصه‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران فیلم «مادر قلب اتمی» است که در سینمای ایران پس از فیلم «شیرین» (عباس کیارستمی فقید) منفورترین فیلمی است که تاکنون در سینمای ایران اکران شده است. حین اکران «شیرین» کیارستمی، مخاطبان در اعتراض به این فیلم، شیشه‌های سینمای آزادی را شکستند و این واکنش صریح‌ترین واکنش مخاطبان به فیلمی بود که هیچ قصه‌ای برای عرضه نداشت.

نمونه متاخر سینمای ضد قصه، ضد پیرنگ که قواعد فیلمنامه و ساختارش بشدت به مادر قلب‌اتمی شباهت دارد، فیلم «ترانه به ترانه» ترنس مالیک است. سینمای ضدقصه نمونه‌های شاخص قدیمی‌تری مثل «برزیل» دارد اما در سینمای ایران تا پایان سال ۱۳۹۶، مادر قلب اتمی ضد قصه‌ترین فیلمی است که در حد فاصل وهم و واقعیت ساخته شد.

بیشتر بخوانید:

«مادر قلب اتمی» چگونه متقلب‌ترین فیلم سال ۹۶ شد؟

به صورت طبیعی مخاطب سینمای ایران از چنین آثاری استقبال نمی‌کنند، شاید اگر نمونه چنین اثری در یکی از کشورهای اروپایی ساخته می‌شد و یا در آمریکا امکان تولید پیدا می‌کرد در این کشورها با استقبال منتقدان و تماشاگران آنهم به صورت نسبی مواجه می‌شد اما ذائقه تماشاگر ایرانی با قصه‌گویی عجین است و با چنین فیلم‌هایی ارتباط بر قرار نخواهد کرد. در حواشی تحلیل چنین آثاری  باید به این مهم اشاره کنیم که  ذائقه خاص تماشاگران خاورمیانه‌ای هم با سینمای ضدقصه متعارض است.

در آسیا از شرق دور تا شمال آفریقا، تمایل شدیدی برای شنیدن قصص متنوع جدید وجود دارد. حتی کتب الهی ادیان ابراهیمی که در منطقه خاورمیانه به پیامبرانش نازل شده مبتنی بر قصص است. قصه‌جویی و روایت طلب کردن از مدیوم‌های نمایشی ریشه در  DNA  مردمان منطقه خاورمیانه دارد. مردم این منطقه چون هیچ رنسانس فرمالیستی را تجربه نکرده‌اند، در برخورد با پدیده سینما، محتوا نسبت به فرم برایشان اصالت بیشتری دارد. به همین دلیل صنعت سریال‌سازی ترکیه رشد می‌کند و می‌تواند بازگشت مالی یک میلیارد دلاری برایشان به ارمغان بیاورد. چون در پیکره صنعتی سریال سازی، اصالت را به قصه‌گویی می‌دهند هر چند با ساختار وفرمی ضعیف.

تاریخ  نشان می‌دهد، منظومه‌های بزرگی در خاورمیانه خلق شده‌اند. مخاطبان این منطقه، در دوران کودکی «روایت‌های هزارویک شب»، «شب‌های عربی» و «قصه‌های شهرزاد» را دست کم شنیده‌اند و عاشق مدیوم‌های قصه‌گو هستند. به صورت طبیعی در مقابل هر اثر نمایشی مبتنی بر قالب‌های جدید روایی که ضد قصه باشد موضع خواهند گرفت. تاریخ سینما نشان می‌دهند مردم ایران بشدت به ضد قصه بودن حساسیت دارند.

«سال گذشته در مارین باد» از نخستین‌ تالیفات سینمایی ضد قصه، در سینماهای ایران در دهه چهل اکران شد و مخاطبان سینما شیشه‌های سینماها را شکستند و به نمایش چنین فیلمی در سینماها اعتراض کردند. ۵۰ سال بعد هم مشابه همین اتفاق تکرار شد و مخاطبان سینما به خاطر اکران فیلم «شیرین» مرحوم کیارستمی شیشه‌های سینما آزادی را شکستند. این اتفاق در مورد فیلم «مادر قلب اتمی» تکرار نشد اما مخاطبانی که گول حضور چهره‌هایی نظیر ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی و محمدرضا گلزار در فیلم  خورده بودند، در اغلب اکران‌ها نیم ساعت از فیلم که می‌گذشت سالن‌های سینما را ترک می‌کردند.

سینمای ضد قصه در نیمه دهه هشتاد می‌رفت که در سینمای ایران مد رسمی شود. در دهه هشتاد هر فیلمسازی که فیلمی می‌ساخت و مردم و منتقدان قصه یک خطی آنرا درک نمی‌کردند، نقدهای ستایش آمیزی فراوانی درباره‌اش می‌نوشتند. به تدریج اهالی مطبوعات هم فهمیدند آثاری نظیر «اعترافات ذهن خطرناک» هومن سیدی، «شبانه» کیوان محمدی و بنکدار و «مادر قلب اتمی» فیلم نیستند تا ستایش شوند. چنین آثاری که نمونه بلوغ یافته آن «مادر قلب اتمی» است، از کمی لغزو لنترانی گویی اجتماعی، دیالوگ‌های بی ربط و متلک سیاسی روز پسا نشئگی تشکیل شده است. اما در شرایط کنونی اصحاب رسانه‌ها، علی الخصوص مخاطبان سینما، فهمیده‌اند در سینمای ایران، سازندگان چنین آثاری،   برای پر کردن خلاء سوادی و ژست زیاد فهمیدن چنین آثاری را ساخته‌اند.

«مانی باغبانی» با عنوان اصلی «محمد باغبانی» از منتقدان دو اسمه‌ای است که علی‌رغم محمد بودن، دست به انکار آن می‌زند و تمایل شدیدی به مانی بودن دارد. همین انتخاب اسم نشان می‌دهد که خالق اثر در جستجوی هویت جدیدی برای خویش است. در جراید درج شده که باغبانی منتقد سینما بوده و چندین باری هم با همین عنوان به برنامه هفت فریدون جیرانی آمد. اما در عرصه نقد، نویسنده اصلا مطرحی نبود، نوشته‌هایش بیشتر از آنکه نقد باشند، مجیزه بودند.

نقدهایش مثل فیلم‌نوشت‌هایش مبتنی بودند بر عبارات خاص متفرعانه و غیر عمومی. اغلب نوشته‌ها در ستایش مهرجویی، کاهانی، بهرام توکلی و جریان روشنفکری در سینما بود. حتی از بدترین آثار مهرجویی حمایت می‌کرد. هیچ اثر مکتوبی جدی از دوران منتقد بودنش چاپ نشد. با خواندن نوشته‌های باغبانی درخواهیم یافت فرد با اتکا به اندک داشته‌های شنیداری‌اش، نه مطالعه شده، دست به خلق می‌زند. از همان ابتدا مشخص بود که باغبانی برای ورود به عرصه سینما نقد می‌نوشت و نتیجه نقدنویسی در مسیر سینماگری منجر شد به چند نقش کوتاه در آثار جیرانی و کاهانی و کرم‌پور.

پس از آن هم فیلمنامه نهنگ عنبر از او توسط سامان مقدم تبدیل به فیلم شد. بر اساس شنیده‌ها فیلمنامه اولیه فاجعه بود که با بازنویسی دوباره سر و شکلی پیدا کرد اما در همان فیلمنامه نهنگ عنبر می‌توان کمی با فضای ذهنی مانی باغبانی آشنا شد. او هر فیلمنامه‌ای که می‌نویسند یک عرض ارادت به مایکل جکسون حتما در محتوای آن وجود دارد. این عرض ارادت در اغلب فیلم‌نوشته‌هایش وجود دارد. نهنگ عنبر، مادر قلب اتمی و فیلم خرگیوش که توسط خود او کارگردانی شده، یک عرض ارادت کوچک نسبت به این آوازه‌خوان وجود دارد. اما اشاره به این موتیف به عنوان یک سند استفاده می‌شود تا ثابت کنیم، فیلمنامه مادر قلب اتمی تالیف اوست و هیچ ربطی به علی احمدزاده دارد. احمدزاده در مادر قلب اتمی صرفا نقش کارگردان را بر عهده دارد.

 فیلمنامه مادر قلب اتمی توسط باغبانی نوشته شده است و آوردن نام علی احمدزاده در حوزه نگارش فیلمنامه یک تعارف تیتراژی است. وقتی «خرگیوش» آخرین ساخته مانی باغبانی،   را تماشا می‌کنید، می‌توانید به سادگی روی این ادعای نگارنده صحه بگذارید. البته باغبانی با اضافه کردن یک سکانس با لب زدن ترانه مایکل جکسون و لایونل ریچی در مادر قلب اتمی، مهمترین تمایلش را در نگارش فیلمنامه و ساخت اثر سینمایی به مخاطبان ثابت می‌کند، تنها رویکرد جاه‌طلبانه‌اش در فیلمسازی لب زدن بازیگران سرشناس  با ترانه‌های مایکل جکسون است.

همین اتفاق در «خرگیوش» تکرار می‌شود. در واقع اشاره به این موتیف لب زدن جکسون، مقدمه‌ای برای تطبیق مادر قلب اتمی و خرگیوش است. سازندگان مادر قلب اتمی در تیتراژ آورده‌اند که علی احمدزاده و مانی باغبانی فیلمنامه را نوشته‌اند اما اگر فرمول شخصیت پردازی و ساختار ضد قصه اثر را که بررسی کنیم، درخواهیم یافت احمدزاده نقشی در نگارش فیلمنامه نداشته و تراژدی مادر قلب اتمی در حوزه نگارش را می‌توانیم به نام باغبانی ثبت کنیم.

در واقع خرگیوش نسخه ارتجاعی دیگری از مادر قلب اتمی است. فرمول خلق فیلمنامه نیز خیلی روشن است، خلقی که در محدوده ذهنی علی احمدزاده نیست و بیشتر منتسب به باغبانی است. در مادر قلب اتمی سه شخصیت اصلی مست از یک مهمانی شبانه بازگشته‌اند و سوار خودروی آرینه (ترانه علیدوستی) شده‌اند و با یکدیگر درباره موضوعات بی‌ربط صحبت می‌کنند. بخش مهمی از فیلم  را پراکنده‌گویی‌های پس از «چِت کردن» در برمی‌گیرد. مخاطب چِت کردن پسامستی سه شخصیت اصلی را در مادر قلب اتمی تجربه می‌کند.

بیشتر بخوانید:

ترویج ابتذال، مستی و خماری در مادر قلب اتمی

همین فرمول در فیلم خرگیوش تکرار شده است و بابک، آرش و بهبود سه شخصیت اصلی، قرص مخدر مصرف کرده‌اند و بخش مهمی از فیلم به گفتگوی این سه نفر اختصاص داده شده است. در واقع تماشاگر در مادر قلب اتمی، محاوره‌های پس از «چِت کردن» الکی و در خرگیوش گفتگوهای پسا مصرف مخدری سه شخصیت را تجربه می‌کند. دیالوگ‌های پراکنده، بحث درباره خندیدن، نحوه خندیدن، مریض بودن آرش، حسن روحانی، سیاهچاله‌ها، فردوسی پور، فریال برنده مسابقه استیج من و تو، تنفس دهان به دهان، نفس به نفس، بحث درباره کمدی و ... در فیلم از زبان بازیگران می‌شنویم.

البتهه بهبود، آرش و بابک درباره کمدی بحث می‌کنند اما این بخش در فیلم نیست و ما متوجه نمی‌شویم نظر کارگردان پرمدعای درباره کمدی و فیلمنامه چیست. فیلم از دو بازیگر سینمای کمدی، جواد عزتی و سیامک انصاری سوء استفاده کرده تا با حضور آنان قصه ارتجاعی‌اش را ارائه دهد و مخاطب برای دیدن این فیلم فریب حضور انصاری و عزتی را می‌خورد، همانطور که مخاطبان سینما را با حضور محمدرضا گلزار در مادر قلب اتمی فریب دادند. فیلم «خرگیوش» نه کمدی است نه تراژدی. اصلا فیلم نیست. سه نفر به صورت مستمر حرف‌های خاله زنکی می‌زنند تا مغز تماشاگر را نابود می‌کند.  

مهمترین توصیه درباره این فیلم این است که مخاطبان و علاقه‌مندان سینما فریب حضور سه بازیگر سرشناس ودو بازیگر توانمند کمدی در این فیلم را نخورند. فیلم هیچ قصه‌ای ندارد و شنیدن حرف‌های پسامنقلی سه چت مغز به هیچ عنوان شبیه هیچ فیلمی در جهان نیست الا شبیه همه فیلم‌هایی بی سر و تهی که بدترین فیلمسازان تاریخ سینما از  «اد وود» تا «تامی ویزو» ساخته‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 18
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • رحمان IR ۱۲:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
    16 87
    آره آره ..ما هم به توصیه شما میریم فیلم سفارشی به وقت شام رو می بینیم
    • IR ۱۴:۰۱ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
      20 26
      یعنی اینقدر که صدا و سیما تبلیغ به وقت شام میکنه تبلیغ برنامه های خودش نمیکنه . باشه میریم میبینیم ولی تبلیغ بیش از حد توی ذوق مخاطب میزنه .
    • IR ۱۷:۲۱ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
      38 9
      شما برو همون خرگیوش رو ببین که لیاقتت همونه، حیف از به وقت شام
    • امیر IR ۱۹:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
      34 7
      جناب رحمان خان، دیدن فیلمی مثل به وقت شام که درباره مظلومیت شهدای مدافع حرم است ، لیاقت می خواد که امثال شما ندارید، لیاقت امثال شما ،دیدن فیلم های شانه تخم مرغی بی سر و ته است، همین که به فیلم به وقت شام میگی سفارشی!!!! اوج بی منطقی خودتو نشان دادی، چون همه می دانیم جناب حاتمی کیا این فیلم را با همه اعتقادش ساخته است.
    • امین IR ۱۹:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
      28 5
      خطاب به 14:01، تبلیغ فیلم به وقت شام در صدا و سیما یک تبلیغ متعارف برای یک فیلم بسیار خوب ( از نظر مردم و اکثر منتقدین) است، فیلم خوب ، تبلیغ خوب هم می خواهد، اگر غیر از این بود باید از صدا وسیما شاکی می شدیم، سوختن امثال آقا رحمان هم بابت همین قضیه است، چون این افراد دوست دارند، صدا وسیما بیشتر فیلم های بی سرو ته بی ارزش را تبلیغ کند.
    • حرف حق IR ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۳
      11 0
      صدا و سیما تو برنامه هفت، کارگردان نابغه سینما ایران را میخواد دروغگویانه غیرمستقل معرفی کنه بعد هم با نمایش زیاد تیزرهاش می خواد اینو ثابت کنه. کسی نیست بگه مستقل در سرمایه فیلم، که هیچ کس نیست. سرمایه گذار خصوصی و دولتی اند که سرمایه میارند. مهم مستقل بودن در فیلمنامه و کارگردانی هست که حاتمی کیا عمرش رو و حتی جونش رو برای جنگ گذاشته. اما عده ای چه راحت فیلمنامه شون رو به سرمایه گذار و فروش بیشتر و جشنواره های خارجی می فروشن... :(
    • حرف حق IR ۱۴:۱۲ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۳
      13 1
      کلا سینماگرا بلد نیستن قصه گو باشن، میخوان از نابلدیشون یه سبک بسازن :) درود بر نابغه سینمای ایران : ابراهیم حاتمی کیا
    • IR ۱۶:۵۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۳
      15 1
      سفارشی فیلمیه که به توصیه ی سفارت انگلیس و اسپانسری خواهر امیر قطر ساخته میشه نه فیلمی که از غیرت بزرگ مردان و مدافعان عزت مردم حرف میزنه.
    • IR ۱۶:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۳
      12 3
      به شما فیلم لاتاری رو پیشنهاد میکنم.شاید باعث بشه کمی با غیرت تر بشی! و کمتر کاسه لیسی دشمن رو بکنی
  • IR ۱۲:۳۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
    28 4
    فیلم خوب هم هست مثل لاتاری اما باید تا آخرش ببینی تا بفهمی، اولش قشنگ نیست
  • IR ۱۲:۳۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
    5 51
    خاک بر سرت مشرق. پس مردم چی ببنیند
    • ایرانی الاصل IR ۱۰:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۳
      12 1
      امثال شماها تا یه نفر حرف منطقی و درستی میزنه به خاطر کمبودها و عقده گشایی که دارید فقط فحش و ناسزا میگید.
  • فرشید IR ۱۲:۴۷ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
    1 17
    اصلا نظرتون درست نیست..باید همرو دید و خود مردم انتخاب کنن..برید ببینید تفکر کنین و انتخاب..البته مادر قلب اتمیو نبینید..بقیه رو ببینید#######
    • IR ۱۳:۱۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
      29 4
      مردم خودشان باید بروند داروخانه و هر دارویی خواستند بخورند و بعد ببینند خوب می شوند یانه! به حق انتخاب مردم احترام بگذارید! چرا مردم را مجبور به ارائه نسخه پزشک می کنید؟
    • IR ۱۷:۲۷ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
      1 5
      بالاخره فرق زیادی هست بین پزشک و عطار کهنه سواتتت !!! جمع کن بابا بساط استدلال شخمیتو
    • IR ۱۸:۵۵ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
      6 1
      کسی شما رو مجبور نکرده که این فیلمو نبینید.... این یه توصیه ست... یعنی اینکه برید ببینید ولی تهش به این نتیجه ای که گفتیم می رسین
  • IR ۱۵:۱۰ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
    21 2
    ممنون از روشنگری تون. البته بد نیست مردم منقلی برن ببینن. مخاطب اصلی فیلم
  • IR ۱۵:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۲
    8 15
    میریم فیلم حلیم سلطان و فیلم‌های ترکیه و افتخارات عثمانی رو میبینیم....ذهن بچه هامون رو با اونا پر میکنیم...باشه....

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس