سرویس جهان مشرق - یکی از مهمترین تحولات تاریخ معاصر در عربستان که کمتر به آن توجه شده، جنبش موسوم به «جهیمان» در مکه مکرمه است. این گروه مذهبی به اخوان المسلمین گرایش داشتند و شدیدا با حکومت آل سعود در عربستان مخالف بودند. رهبری جنبش را افرادی به نامهای "جهیمان العتیبی" که وهابی مذهب بود و "محمدبن عبداللـه القحطانی" به عهده داشتند.
این گروه که گروه مسلّحی متشکل از ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر بودند، در بامداد روز ۲۰ نوامبر ۱۹۷۹ میلادی به فرماندهی قحطانی، بعد از اقامه نماز صبح، مسجدالحرام را اشغال کردند. آنها بلافاصله بعد از اشغال مقدس ترین مکان مسلمانان جهان، مدعی ظهور «مهدی موعود» –محمد بن عبداللـه القحطانی- شدند. این گروه پس از حدود ۲۲ روز مقاومت در برابر پلیس عربستان، سرانجام سرکوب شده و شکست خوردند.
دولت عربستان برای سرکوب گروه "القحطانی" تعداد زیادی کوماندو و نیروی مخصوص از فرانسه درخواست کرد و نهایتا با کمک این نیروهای مخصوص خارجی توانست این شورش عجیب را مهار کند.
دولت عربستان بعدها اعلام داشت که نیروهای دولتی این کشور در جریان درگیری ۱۲۷ کشته و ۴۶۱ زخمی داشته است و ۱۱۷ نفر هم از اشغالگران کشته و بقیه دستگیر شدند. در ژانویه ۱۹۸۰ میلادی ۶۳ نفر از دستگیر شدگان از جمله جهیمان العتیبی را پس از محاکمه سریع و سری به چند دسته تقسیم کردند و هر دسته را به شهری فرستادند و همگی را در میادین آن شهرها گردن زدند.
این شورش پیامدهای زیادی بر ساختار حکومت عربستان گذاشت. مهمترین منبع مشروعیت حکومت سعودی؛ حفاظت و حراست و میزبانی از "حرمین شرفین" است.
** حمله شیمیایی و خمپارهای رژیم آل سعود به مسجدالحرام
تلگراف شماره ۸۰۹۵ از سفارت آمریکا در جده برای وزیر خارجه آمریکا در واشنگتن که به صورت محرمانه ارسال شده، به صورت نسبتا دقیق به بررسی بحران به وجود آمده در مکه در نتیجه شورش عدهای از جریانهای سلفی به رهبری جهیمان العتیبی و تحصن و سنگر گرفتن آنها در مسجد الحرام در نوامبر ۱۹۷۹ اشاره میکند.
بر اساس این اسناد، دو خلبان آمریکایی که برای خلبانی بالگرد های دفاع مدنی عربستان سعودی با این کشور قرارداد بسته بودند، اعلام کردند که بر فراز آسمان مسجدالحرام و منطقه اطراف آن در روز ۲۴ نوامبر پرواز کردند و اتفاقاتی را دیدند که به نظر آنها شبیه به مرحله پاکسازی در آخرین مرحله از حمله به مسجد الحرام بود.
خلبانان مذکور اعلام میکنند که خودروهای نفربر زرهی از نوع ام ۱۱۳ را مشاهده کردهاند که در اطراف مسجدالحرام به حرکت در آمده و به سرعت به سمت محوطههای اطراف مسجد شلیک میکنند. آنها اعلام کردند که شاهد بلند شدن دود سیاه از بخش شرقی مسجدالحرام بودهاند. همچنین دودی غلیظتر از بخش شمال شرقی این مسجد بلند شده بود و بخش شمالی مسجد الحرام نیز شاهد خرابی گستردهای بود. در منطقه بین دو مأذنه مسجد، شعلههای آتش از زمین تا طبقه دوم زبانه میکشید. خودروهای آتش نشانی در خارج از مسجد تلاش داشتند حریق را کنترل کنند. این در حالی بود که برخی مأذنههای هفت گانه مسجد نیز در اثر شلیک خودروهای زرهی دچار تخریب گسترده شده بودند.
عناصر شورشی مستقر در مسجد الحرام از قدرت تسلیحاتی بالایی برخوردار بودند و به این ترتیب تعداد زخمیها و تلفات ارتش آل سعود به حد بیسابقه ای رسید. بنابر مشاهدات خلبانان آمریکایی ارزیابی درستی از میزان قربانیان این حادثه وجود نداشت. حادثه مذکور به رهبری یک ژنرال سعودی آغاز شده بود و به نظر میرسد قربانیان زیادی داشته باشد. سفارت آمریکا پیش از این اعلام کرده بود که عربستان به تمامی پزشکان مسلمان و کادر پزشکی در بیمارستان نظامی جده دستور داده است که به مکه بروند و هر کدام از آنها تجهیزات لازم برای اقامت در این شهر را همراه داشته باشند.
خلبانان آمریکایی قبل از بازگشت به پایگاه هوایی خود در منطقه به افسر سعودی همراه با خود اعلام کردند که تعداد نامشخصی از عناصر شورشی اسلامگرا موفق به فرار از مسجد الحرام شده اند. به اعتقاد آنها این عناصر در بخشهای مختلف مکه مخفی شدهاند. آنان اعلام کردند که در بخشهای مختلف، افراد مشکوکی را مشاهده نکردهاند و نظامیان سعودی تقریباً در تمامی مناطق مستقر شده بودند.
حاکمیت آل سعود در ابتدای شورش تلاش کرد با گرسنه نگه داشتن متحصنین در مسجدالحرام، آنها را شکست دهد، اما این سیاست موفقیتآمیز نبود، همین موضوع باعث شد آنها اقدامات خشنی را برای پاکسازی مسجدالحرام در پیش بگیرند. عناصر شورشی مستقر در مسجد الحرام از قدرت تسلیحاتی بالایی برخوردار بودند و به این ترتیب تعداد زخمیها و تلفات ارتش آل سعود به حد بیسابقه ای رسید. رسانههای سعودی بارها مدعی شده بودند که مسجدالحرام را تحت کنترل کامل نیروهای خود گرفتهاند، اما مشخص بود که این درست نیست. رژیم سعودی احساس کرد که اگر به شدت و با اقدامات خشن وارد عمل نشود و کنترل مسجدالحرام را بدون توجه به حرمت و قداست آن در دست نگیرد، با شکست سختی مواجه خواهد بود.
سناریوهای عوامل پشت پرده شورش مکه
مطالبی که در بالا به آن اشاره شد، ارزیابیهای جان کارل وست سفیر وقت آمریکا در عربستان سعودی بود که برای وزیر خارجه وقت سایروس وانس ارسال شده بود. این ارزیابیها البته دقیق نبود و حمله سرنوشت ساز نیروهای سعودی ضد شورشیان متحصن مسجد الحرام در روز ۲۴ نوامبر صورت نگرفت و در این روز این شورش به پایان نرسید.
دیپلماتهای آمریکایی البته استراتژی تبلیغاتی خاصی برای انتقام از دشمنان خود در پیش گرفتند. برخی از آنها اعلام کردند که حاکمان یمن جنوبی احتمالاً در قضیه شورش جهیمان العتیبی دست دارند. آنها پیش بینی کردند که احتمالاً رهبران حزب سوسیالیست، عناصر مسلح سلفی را با سلاحهای بیشتر تجهیز کردهاند. همچنین منابعی در داخل عربستان سعودی از جمله عبدالعزیز التویجری معاون فرمانده گارد ملی عربستان اعلام کرد که برخی همکاران قدیمی جهیمان در گارد ملی در عملیات قاچاق سلاح و مهمات برای شورشیان دست داشتهاند.
آنها سلاحها را در داخل کیسه های خرما و شیر و نان از انبارهای گارد ملی منتقل کرده و آنها را از طریق تونلهای بزرگی که در زیر مسجد الحرام حفاری شده بود، به داخل مسجد منتقل کردند.
شرکت پیمانکاری بن لادن که متولی توسعه مسجد الحرام و تعمیر آن بود، این شبکه گسترده تونلها را در زیر مسجد حفاری کرده بود تا بتواند مصالح ساختمانی را جهت ساخت و ساز برای عملیات خود به داخل آن بیاورد و مانعی در روند حج و عمره زائران ایجاد نکند. گفته میشود یکی از نگهبانان تونلها با دریافت رشوهای بالغ بر ۴۰۰۰۰ ریال سعودی عملیات انتقال تسلیحات به داخل مسجد الحرام را تسهیل کرده بود.
سوء استفاده آمریکا از شورش مکه و پاسخ قاطع امام خمینی
وزارت خارجه آمریکا روش بازی خباثت آلودی را برای بهرهبرداری از این بحران امنیتی طراحی کرد. هودنگ کارتر سخنگوی وقت وزارت خارجه آمریکا در رسانههای بین المللی اعلام کرد که ایرانیها در پشت پرده اقدامات شورشیان در مسجدالحرام هستند. این ادعاها البته با واکنش مناسب و به موقع امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به بحرانی برای آمریکا تبدیل شد. رسانههای وابسته به غرب و رادیو و تلویزیونها و روزنامههای غربی نتوانستند هجمه طراحی شده را برای محکوم کردن ایرانیها به این شورش ساماندهی کنند.
امام خمینی اعلام کرد که آمریکا در پشت پرده این حوادث قرار دارد و مسلمانان باید انتقام خود را از آمریکا بگیرند. اما در مقابل امام خمینی اعلام کرد که آمریکا در پشت پرده این حوادث قرار دارد و مسلمانان باید انتقام خود را از آمریکا بگیرند. در نتیجه این بیانات بود که واکنشهای تندی در جامعه اسلامی ضد آمریکا به راه افتاد. تظاهرات کنندگان پاکستانی سفارت آمریکا در اسلام آباد را به آتش کشیدند و مسلمانان بنگلادش نیز ساختمان سفارت واشنگتن در داکا را تخریب کردند. در لیبی نیز تظاهرات کنندگان خشمگین ساختمان سفارت را محاصره کردند و کادر آن را مجبور به فرار کردند.
در جهان عرب نیز هر کشوری سعی داشت رقبای خود را به دست داشتن در این حادثه تروریستی محکوم کنند. حسنی مبارک معاون وقت رئیس جمهور مصر در دیدار با سفیر آمریکا در قاهره، سوریه را به دست داشتن در انتقال سلاح به عربستان برای این عناصر متهم کرد. در مقابل، تلویزیون و رادیو و روزنامه های رسمی دمشق هجمه گستردهای را ضد نیروهای امپریالیستی و صهیونیستی و ارتجاع عربی و اردو گاه کمپدیوید آغاز و اعلام کردند که آنها به دنبال ایجاد اختلاف و تناقض در منطقه عربی هستند تا بتوانند جلوی ایستادگی نیروهای ملیگرا در برابر توطئههای خارجی را بگیرند.
اردنیها اعلام آمادگی کردند تا نیروهای کماندویی خود را برای مقابله با شورشیان به مکه بفرستند، اما حاکمیت آل سعود این درخواست را رد کرد. گفته می شود حساسیت قدیمی موجود بین خاندان پادشاهی اردن و عربستان عامل این درخواست بوده است. مراکش نیز ضمن اعلام همبستگی خود با خاندان آل سعود پیشنهاد ارسال صدها تن از نیروهای کماندویی خود برای مشارکت در این عملیات را داشت، اما این پیشنهاد نیز با موافقت عربستان مواجه نشد.
کشتار مردم با سلاحهای شیمیایی فرانسوی
این درخواست ها از این رو بود که سعودی ها برای سرکوب شورش صورت گرفته، بر روی متحدان دیگر خود نظیر پاکستانیها و فرانسویها حساب کرده بودند. شاید علت این انتخاب این بود که مقامات آل سعود تصور میکردند این دو متحد ریاض شایستگی بیشتری در محرمانه نگهداشتن جزئیات این عملیات دارند. والری جسیکار دیستان رئیس جمهور فرانسه با مطالبه عربستان در این خصوص موافقت کرده و تیم متخصصی را در زمینه مبارزه با تروریسم به طائف فرستاد. این تیم با یک هواپیمای اختصاصی از نوع فالکن به این شهر رفتند تا افراد آن به عنوان مشاور نیروهای سعودی وارد عمل شوند. تیم فرانسوی متشکل از نیروهای یگان مداخله سریع در گارد ملی فرانسه بود. این افراد عبارت بودند از: کاپیتان پل باریل، و معاونان وی یعنی کریستین لامبرت و اینیاس ویدیکی.
فرانسویها در درجه اول از مشکلات سعودیها در نحوه تقابل با شورشیان متحصن شده در داخل تونلهای گسترده و شبکه زیر مسجد الاحرام اطلاع پیدا کردند.
فرانسویها برای سرکوب این شورش دو گزینه را طرح کردند. گزینه اول این بود که با فشار آب را به داخل تونلها هدایت کنند و سپس سیمهای برق را داخل آب بیندازند تا انرژی برق افراد داخل تونل را از بین ببرد. این طرح باعث میشد تمامی مخالفان در دم کشته شود، اما لذت زنده گرفتن شورشیان و اعتراف گرفتن از آنها و انتقامجویی از آنها را از خاندان آل سعود میگرفت. لذا طرح جایگزین مطرح شد که استفاده از گازهای شیمیایی و سمی برای مجبور کردن متحصنین در داخل تونلها به خروج از آن بود. وقتی این پیشنهاد مطرح شد، آل سعود بلافاصله آن را پذیرفتند.
طرح هیئت فرانسوی شامل سوراخ کردن زمین حرم و ایجاد روزنه ای در سقف تونلهایی بود که شورشیان در آن مستقر شده بودند. قرار بود از طریق این سوراخها بمبهای حاوی مواد سمی (ماده سمی استفاده شده در عملیات کلورو بینزلیدین مالونو نیتریل بود) با حالت انفجار به داخل تونلها تزریق شود. این گاز جلوی تنفس انسان را میگیرد و شورشیان را مجبور میکنند که از تونلها خارج شوند یا در اثر خفگی جان خود را از دست بدهند.
مشکل اصلی در استفاده از این گازها این بود که سعودیها تجربه کافی برای استفاده از آن را نداشتند. فرانسویها تلاش کردند آموزشهای لازم را به تعدادی از عناصر ویژه نیروهای گارد ملی عربستان برای استفاده از این سلاحها طی چند روز بدهند، اما در این زمینه موفقیتی حاصل نشد. در ادامه شاهزادگان آل سعود تصمیم گرفتند کارشناسان پاکستانی را برای انجام این ماموریت خطرناک وارد عرصه کنند.
پاکستانیها ایجاد روزنه از روی زمین را آغاز کردند، اما به محض ایجاد روزنه، شورشیان به سمت آنها شلیک کردند. شورشیان پارچههایی را با آب زمزم خیس کرده و بر روی دهان خود گذاشتند تا جلوی تاثیرگذاری گازهای سمی را تا طولانی ترین زمان ممکن بگیرند و در ادامه به محوطههای دورتر از محل انفجار رفتند.
هتک حرمت فرانسویها به منطقه حرم در مکه
پاکستانیها با ماسکهای ضد گاز به عمق تونلها نفوذ کردند تا بتوانند عناصر شورشی را تسلیم کرده و آنها را مجبور به فرار از گازهای سمی کنند. این ماموریت بسیار مشکل بود، چرا که هواداران جهیمان با وجود خستگی و گرسنگی و کم خوابی تسلیم نمیشدند. در نتیجه این فشارها بود که سعودیها مجبور شدند راهی برای ورود کارشناسان فرانسوی به حرم مکی پیدا کنند.
از آنجا که اطراف مکه جزو منطقه حرم شمرده میشود و ورود غیر مسلمانان به آنجا حرام است، سعودیها به صورت صوری از نظامیان فرانسوی خواستند تا مسلمان شوند و بتوانند وارد محوطه حرم گردند.
این بخشی از رویکرد توخالی سعودی-وهابی برای توجیه استفادههای ابزاری خود از دین بود. در نتیجه اطلاعات و نقشههای کارگران شرکت بن لادن از تونلهای زیرزمینی مسجدالحرام که نزدیک به ۶۵ هزار مترمربع بود، نقشه ای سریع برای یورش به این منطقه مهیا شد. کاپتان باریل از ایوان بورژیه وزیر دفاع وقت فرانسه و مقام مافوق خود درخواست کرد تا مقادیر بیشتری گاز شیمیایی را برای استفاده در اختیار عربستان قرار دهد. همچنین ۵۰ پمپاژ کننده گاز بعلاوه تجهیزات انفجاری و فتیله درخواست شد.
فرانسویها به شرط اینکه نقش آنها در عملیات سرکوبگرانه مکه محرمانه باقی بماند و امنیت ملی کشورشان در نتیجه دادن این گازهای شیمیایی و سمی و غیر متعارف به خطر نیافتد با این خواسته موافقت کردند.
جزئیات حمله شیمیایی به مسجد الحرام
در روز اول دسامبر ۱۹۷۹ مواد مورد درخواست باریل، وارد عربستان شد و ۹۰ نفر از نیروهای ویژه گارد ملی عربستان و نیروهای ویژه پاکستانی آموزشهای لازم را برای انجام مأموریتهای هجومی پایانی پشت سر گذاشتند. نیروهای حاضر در عملیات در دستههای سه نفری تقسیم شدند. یک نفر از اعضای تیم، مدیریت ارتباط با اتاق فرماندهی را برعهده داشت، نفر دوم مأموریت شلیک گازهای سمی را بر عهده داشت و نفر سوم نیز مسئول عملیات انفجار درب اتاق های تونلها بود. تیم فرانسوی نیز آموزش نیروها را میان خود تقسیم کردند. کاپیتان باریل افسران مسئول اجرای انفجارها را آموزش میداد و همکاران وی نیز افسران پرتاب گاز و و ارتباطات را تمرین میدادند.
هرکدام از نظامیان سعودی باید در پشت خود سیلندرهای گاز حاوی ۱۰ کیلوگرم پودر سمی را حمل میکردند که یک دستگاه پرتاب گاز به آن متصل بود. زمان نهایی برای اجرای عملیات حمله، ساعت ۱۰ صبح روز چهارم دسامبر تعیین شد. طی چند ساعت قدرت مقاومت شورشیان از بین رفت و در نتیجه استنشاق گازهای سمی بیشتر عناصر شورشی در تونلها جان خود را از دست دادند و برخی دیگر نیز مجبور به خروج از تونلها و تسلیم شدند. آنها در نتیجه استنشاق گازهای سمی به صورت بی اراده به خود میلرزیدند. آخرین کسی که خود را تسلیم کرد، جهیمان العتیبی رهبر شورشیان بود.
در روز ۹ ژانویه ۶۳ نفر از شورشیان در هشت شهر عربستان سعودی اعدام شدند. اولین کسی که سرش از تن جدا شد، جهیمان رهبر شورشیان بود که در مکه اعدام شد. در ریاض، سلمان بن عبدالعزیز شاه کنونی عربستان ماموریت نظارت بر اعدام تعداد زیادی از عناصر شورشی را بر عهده داشت.
سلمان تصمیم گرفته بود که هر کدام از اعدامیها به وسیله یکی از افراد قبیله خود و در برابر دیدگان خانوادهاش اعدام شود.
این روش سلمان برای انتقام گرفتن از شورشیان بود. نظامیان پاکستانی شرکت کننده در این عملیات مبالغ مالی فراوانی را به جیب زدند و نظامیان سعودی نیز هرکدام از طرف ملک خالد به عنوان پاداش یک منزل دریافت کردند. دولت فرانسه نیز در نتیجه مشارکت در این عملیات معاملههای تسلیحاتی سخاوتمندانهای را به عنوان پاداش از سوی عربستان دریافت کرد.