سرویس جهان مشرق - «هیچ کس نمی تواند جلوی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای حمله نظامی به سوریه را بگیرد، اما در عین حال آمریکا نمیتواند سرنوشت قطعی این جنگ را از پیش روشن کند.» این عبارتی است که ابراهیم امین سردبیر روزنامه الاخبار لبنان مقاله خود را با آن آغاز کرده و مینویسد که تحولات سیاسی منطقه با تجاوز آمریکا و اروپا به سوریه با ابهام بیشتری همراه خواهد شد. آمریکا دیگر نمیتواند مانند نقاط دیگر جهان هرگونه که می خواهد در منطقه خاورمیانه رفتار کند. تصمیم سازان موسسات آمریکایی به این نتیجه رسیدهاند که باید برخی قواعد را به رئیس جمهور دیوانه آمریکا گوشزد کنند. برای اینکه دشمنان آمریکا در منطقه خاورمیانه مانند موارد دیگر نیستند که آمریکا پیش از این با آن مواجه بوده است.
تصمیم به آغاز تجاوز قطعی است؛ اما نحوه این اقدام و لیست اهداف مورد نظر با محدودیتهای متعددی مواجه است.بین اعلام ترامپ مبنی بر تصمیم گیری در خصوص حمله به سوریه ونگارش این مقاله چند روز سپری شده است. مشورتهای مختلفی در این زمینه انجام شده و رایزنیهای سیاسی و نظامی و امنیتی و دیپلماتیک انجام شده است. خبرهای متعددی در رابطه با ارتباطات و مواضع طرفهای مختلف مطرح شده که نشان میدهد تصمیم به آغاز تجاوز قطعی است. اما نحوه این اقدام و لیست اهداف مورد نظر با محدودیتهای متعددی مواجه است. در این میان تنها یک نکته ثابت وجود دارد و آن اینکه دلیل حمله احتمالی آمریکا هرگز مسائل مطرح شده در رابطه با حمله شیمیایی به شهر دوما نیست.
با پایان تابستان گذشته ائتلاف حاضر در کشورهای غربی و خلیجی و رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیدند که زمان گروههای مسلح در سوریه به پایان رسیده و باید فعالیت مستقیم با هدف مهار مواضع آنها در سوریه انجام شود. آمریکاییها اعتقاد داشتند که تسلط آنها بر مناطق شرق فرات و در اختیار داشتن گروههای کرد برای تهدید ثبات حاکمیت در دمشق کافی است. آمریکا در عین حال به این نکته نیز واقف بود که مبارزه ضد گروه داعش نیازمند اقدامات عملیاتی بزرگی در خاک عراق است، عملیاتی که به دست متحدان بشار اسد انجام شده است.
در طرف مقابل ترکیه نیز دیگر بر اساس دستورالعمل آمریکا فعالیت نمیکند و برنامههای این کشور در چارچوب اولویتهای رقبا و دشمنان آمریکا قرار دارد. آنکارا به سیاست خود برای سرکوب کردها ادامه داده و این موضوع به معنی تحولی عملیاتی در مواضع ترکیه نسبت به پرونده سوریه است.
درست است که اردوغان به دنبال عقب نشینی از مواضع خود در رابطه با سرنگونی بشار اسد نیست، اما حضور پایگاههای روسیه و ایران را پذیرفته و به این ترتیب هر نوع فعالیت ترکیه در سوریه نیازمند تفاهم در جزئیات با مسکو و تهران است. این به معنی تفاهم غیر مستقیم با دمشق است بدون این که موافقت سوریه با اقدامات ترکیه را به دنبال داشته باشد.
حتی در زمانی که ترکیه به شهر عفرین حمله کرد، میدانست که اسد با وجود تمام اشتباههای کردها، به آنها کمک خواهد کرد تا بتوانند پیچیدگیهای بیشتری در مأموریت ترکیه به وجود آورند.
در این شرایط جار و جنجال رژیم صهیونیستی روز به روز افزایش پیدا کرد. درست است که رژیم صهیونیستی اولین طرفی بود که از وجود یک جریان دیگر یعنی روسیه برای تعیین سرنوشت منطقه خبر داد و درست است که مناسبات این رژیم با مسکو قوی است، اما مسکو به سرکردگان اسرائیل مجوزی بیشتری از سفرهای مکرر به کرملین برای دریافت تضمین از خود نمیدهد.
واقعیت این است که روسیه در تصمیم خود برای بی طرفی در درگیریهای ایرانی-عربی با رژیم صهیونیستی قاطع است. این کشور همچنین تضمینی برای حمایت از امنیت اسرائیل ارائه نکرده است.
به همین علت است که دشمن صهیونیستی هیچ تعهد نظری یا عملی از مسکو برای جلوگیری از دامنه نفوذ روز افزون ایران و حزبالله در سوریه و به ویژه جنوب این کشور ارائه نکرده است.
مسکو به اسرائیلیها اعلام کرده که هرگز در برابر عملیات نظامی ایران و حزب الله در سوریه مانع تراشی نمیکند. پوتین همچنین به اسرائیلیها اعلام کرده که خط قرمز آنها تنها شخص رئیسجمهور سوریه نیست، بلکه تمام ساختار دولت سوریه را در بر میگیرد.
به این ترتیب هر نوع تجاوز رژیم صهیونیستی نمیتواند از اهداف مربوط به حزب الله و ایران فراتر برود. مسکو همچنین به تلآویو اعلام کرده که در صورتی که بشار اسد بخواهد به حملات رژیم صهیونیستی در سوریه واکنش نشان دهد، کرملین نمیتواند مانع از استفاده سوریه از توان تسلیحاتی خود شود. رژیم صهیونیستی در روز دهم فوریه گذشته این موضوع را تجربه کرد. یعنی روزی که سامانه دفاع هوایی سوریه یک هواپیمای جنگی دشمن صهیونیستی را ساقط کرد.
البته اوضاع در همین حد باقی نمانده است. دولت سوریه و متحدانش شامل روسها و ایرانیها و حزبالله لبنان میدانند که تقویت این پیروزیها نیازمند اقدامات میدانی ویژهای است و هر نوع تعطیلی در توانمندی دشمن برای تهدیدات مجدد، میطلبد که دایره کنترل اطراف دمشق گستردهتر شود و در نتیجه بایدغوطه شرقی آزاد شود. این موضوع نیازمند عملیات نظامی هماهنگ و فشرده بود که در زمان قابل توجهی به آزاد سازی این منطقه منجر شد.
تهدیدات انجام شده در زمان عملیات پاکسازی غوطه شرقی دمشق در طول این عملیات موفق نبود. به این ترتیب آمریکا و رژیم صهیونیستی و عربستان و پایتختهای دیگر وابسته به عربستان دچار چالش شدند. این چالش هنگامی بود که بشار اسد با خودروی خود از دفترش در مرکز دمشق به شهرهای غوطه رفت و از آنها بازدید کرد.
وقتی که اردوگاه غربی به این نتیجه رسید که سستی در دوما موفقیتآمیز نخواهد بود، اوضاع را مورد بررسی قرار داده و متوجه شد که کسی که کنترل منطقه غوطه را در دست بگیرد، در نتیجه ماهیت نظامی و عمرانی این منطقه قادر خواهد بود کنترل مناطق بیشتری در جنوب سوریه در درعا یا قنیطره را نیز در دست داشته باشد.
نگرانی اردوگاه آمریکایی هنگامی بیشتر شد که متوجه شد عناصر مسلح در جنوب سوریه قادر به ایستادگی نیستند، چه برسد به اینکه بخواهند در عملیات پاتک از مواضع تروریستها در غوطه حمایت کنند. نگرانی اردوگاه آمریکایی هنگامی بیشتر شد که متوجه شد عناصر مسلح در جنوب سوریه قادر به ایستادگی نیستند، چه برسد به اینکه بخواهند در عملیات پاتک از مواضع تروریستها در غوطه حمایت کنند. تمامی این محاسبات در شرایطی شکل گرفت که عرصه میدانی سوریه شاهد شرایط زیر بود:
- روسیه موقعیت خود به عنوان بازیگر سرنوشت ساز دارای نقش اساسی در خاورمیانه را تثبیت کرده و به دنبال تثبیت حضور خود در تمام جهان است. اقدامی که مسکو انجام میدهد قدرتی را برای این کشور ایجاد خواهد کرد که بتوانند در تاثیرگذاری این کشور در تمامی عرصههای مختلف جهان نقش داشته باشد.
- غرب نسبت به این نکته اطمینان پیدا کرد که شریک تُرکش در اردوگاه دیگر قرار دارد و اولویتهای آنکارا که اخیرا اعلام شده با چرخش اساسی سیاستهای این کشور نسبت به گذشته همراه بوده است.
- برای غرب ثابت شد که متحدان عرب این کشور از جمله عربستان سعودی حتی اگر آمادگی خود را برای پیشبرد پروژههای کلان اعلام کنند، اما در موقعیتی نیستند که بتوانند به تعهدات خود عمل کنند.
- نگرانیهای رژیم صهیونیستی نسبت به نتایج میانمدت و بلندمدت تحولات سوریه افزایش پیدا کرده و تلآویو این تحولات را تهدیدی برای امنیت داخلی خود میداند. اسرائیل نه تنها نفوذ نیروهای مقاومت در سوریه و لبنان را نظارهگر است، بلکه به تحولات روز افزون و سریع در عرصه قدرت نیروهای مقاومت در فلسطین نیز با نگرانی نگاه میکند.
بیشتر بخوانید:
ژست بزرگ نظامی برای گرفتن حداقل امتیاز/ منتظر حمله خفیف آمریکاییها به سوریه باشید!
گزینههای روسیه در برابر حمله احتمالی موشکی آمریکا به سوریه چه خواهد بود؟ +عکس
- غرب و عربستان و رژیم صهیونیستی احساس میکنند که انتقال درگیری با ایران به سطح جدید مرتبط با تصمیم احتمالی دولت آمریکا برای کنارهگیری از توافق هستهای میتواند پیامدهایی در منطقه داشته باشد. لذا آنها تلاش دارند از هم اکنون ابتکار عمل را در دست بگیرند تا شاید بتوانند وقایع را به نحوی اصلاح کنند که ایران را خسته کنند.
در این فضا مواضع جدید آمریکا مبنی بر درخواست حمایت و پوشش از جنگ در سوریه ما را به یاد تحولات قبل از جنگ عراق میاندازد. کشورهای غربی در پشت آمریکا قرار گرفتهاند و مواضع دولتهای عربی که نسبت به سرنوشت خود نگران هستند، نیز به گونه ای است که آنها را شریک ریختن خون ملتهای ما قرار داده است.
ماهیت بازی جدید آمریکا برای منطقه چیست؟
هر نوع تلاشی برای آغاز این تجاوز با هدف سرنگونی دولت بشار اسد رئیس جمهور سوریه به معنی یک جنگ و یک درگیری محدود با روسیه، ایران و نیروهای مقاومت نخواهد بود. در گزینههای آمریکاییها و متحدان آنها این گونه آمده است که آنها به دنبال برگرداندن میز هستند تا بتوانند اهداف استراتژیک را برای خود تحقق بخشند. آنها به دنبال جنگ فراگیر هستند تا روند تحولات را از سر شروع کنند. هر نوع تلاشی برای آغاز این تجاوز با هدف سرنگونی دولت بشار اسد رئیس جمهور سوریه به معنی یک جنگ و یک درگیری محدود با روسیه و ایران و نیروهای مقاومت نخواهد بود. در این شرایط نه تنها سوریه بلکه منطقه شعلهور میشود و اسرائیل نیز مانند کشورهای حاشیه خلیج فارس به عرصهای برای این درگیری تبدیل میشود که هیچ کس نمیتواند پایانی برای آن تصور کند.
آمریکاییها میخواهند خط قرمزی را ترسیم کنند تا مانع از ادامه پاکسازی کشور توسط سوریه و متحدانش از دست گروههای مسلح شوند، این موضوع نیازمند جنگ گسترده با روسیه و ایران و متحدانش خواهد بود. حتی اگر این جنگ منحصر به داخل سوریه باشد. در این شرایط باید متجاوزان به سوریه قدرت لازم برای انجام این ماموریت را داشته باشند که تحقق این موضوع مشکل است.
اگر آمریکاییها به دنبال وارد کردن حملات موضعی هستند تا بتوانند خشم خود را فروکش کنند، محور مقاومت میتواند این شرایط را تحمل کرده و آن را به عنوان هزینهای برای آزاد سازی غوطه بپذیرد.
البته باید دید این حملات کافی خواهد بود یا نه و اسرائیل که اخیرا شدیدترین حملات را ضد نیروهای ایرانی در سوریه به کار گرفته و اقدام به موشک باران فرودگاه « تی 4» کرده، چه رفتاری خواهد داشت. باید دید چگونه میتوان اسرائیل را قانع کرد که غرب نمیتواند اقدامی بیش از این انجام دهد. در این شرایط باید دید رفتار دشمن صهیونیستی چگونه خواهد بود، به ویژه در شرایطی که این رژیم میداند ایران قطعا نسبت به حمله به تی 4 واکنش نشان خواهد داد.
اگر تهران نخواهد در این لحظات سرنوشت ساز روسیه و سوریه را به دردسر بیندازد، این بدان معنی نیست که نسبت به این حمله واکنش نشان ندهد، بلکه واکنش ایران میتواند سطحی جدید از تقابل با دشمن صهیونیستی را باز کند.
امروز ما گزینه های محدودی را فرا روی خود داریم و برای ترسیم آینده نیاز به علم غیب نداریم. امروز آمریکاییها و غرب و رژیم صهیونیستی و برخی رژیمهای عربی باید تصمیم نهایی خود را بگیرند. یا شکست موجود را تحمل کرده و خود را برای پیامدهای آن آماده کنند یا اینکه دست به اقدامات دیوانهوار بزنند و خود را برای نتایج مصیبتبار آن آماده کنند.