به گزارش مشرق، در میان خاک و باد و قهر طبیعت در سیستان، در میان فقر و نداری و سفره خالی، «علی» یک نوجوان سیستانی توانست با تحمل مشکلات با تحمل گلایههای مسؤولان باشگاه ورزشی به خاطر واریز نشدن شهریه، در رشته ورزشی کاراته رشد کند، به گونهای که روزی برای اعزام به مسابقات ملی نه بلکه مسابقات بینالمللی و آسیایی، فدراسیون کاراته روی او حساب کند.
مادرش در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده، از مشکلات مالی خانواده و از اوضاع نابسامان زندگیاش میگوید: مدت یک سال است که شهریه باشگاه را نتوانستهایم واریز کنیم و مربی وی اگرچه ملاطفت لازم را داشته، اما برای سال جاری امیدمان را ناامید کرده و اظهار کرده تا زمانی که شهریه سال قبل تسویه نشده، علی نمیتواند به باشگاه برود.
پدر علی بیماری گواتر دارد و نمیتواند کار کند و زندگی ما از طریق یارانه سپری میشود و در مخارج اولیه زندگی ماندهایم، به کمیته امداد و بهزیستی هم مراجعه کردهایم، اما چون همسرم جوان است میگویند نمیشود تحت پوشش قرار بگیرد، مدارک پزشکی بیماری همسرم را که به تأکید پزشک نمیتواند حتی شیء ۵ کیلویی را جا به جا کند به این نهادها نشان دادهایم، اما هیچگونه حمایتی تاکنون نداشتهاند.
هفته اخیر علی از اعزام به مسابقات آسیایی خبر داد و گفت که مربی ما گفته باید هزینه رفت و آمد به مسابقات را خودتان پرداخت کنید، نمیدانستم چطور به او بگویم پسرم ما برای نان شب ماندهایم ۶۰۰ هزار تومان برای تو از کجا بیاوریم! دلم نیامد دلسردش کنم، با لبخند گفتم نگران نباش هرطور باشد هزینه را جور میکنیم، تمام تلاشمان را انجام داده و به اکثر ادارات مراجعه کردیم، اما نتیجهای حاصل نشد.
ناگزیر مثل همیشه شرمنده محبت فامیل و دوست و آشنا شدیم که در سختیها همیشه به آنها رو میزنیم.
خلاصه هر طور که بود هزینه قرض کردیم و علی به مسابقات آسیایی اعزام شد، شب و روز خدا خدا و دعا دعا میکردیم شاید علی رتبهای بیاورد و از طریق هدیهای که به او خواهند داد بتوانیم پول قرض گرفته شده را پس دهیم.
علی با مدال نقره مسابقات که حکایت از سوم شدن وی در مسابقات آسیایی کاراته بود، به خانه بازگشت و در آغوش من و پدرش گریه کرد، اما معلوم بود این گریهای از سر خوشحالی نیست، بلکه از شرمندگی است، چراکه برای مقام سوم هدیهای به او نداده بودند که بتواند در پس دادن قرضی که گرفته بودیم سهیم باشد.
مادر علی همانطور که حال نامساعدی دارد، میگوید: شرایط زندگی ما بسیار سخت است، ما حمام و سرویس بهداشتی نداریم و هر دو هفته یک بار خانه اقوام فرزندانم را حمام میبرم.
خیلی از لوازم اولیه زندگی را نداشتهایم که دوستان و آشنایان لوازم دست دومشان را به جای دادن به سمساری به ما بخشیدهاند که بازهم از آنها ممنونیم.
مادر علی در پایان پیگوید: ما چهار فرزند داریم که هر کدام هزینههای خاص خود را دارند و واقعاً دیگر در پرداخت هزینههای پیشرفت علی در رشته ورزشی مورد علاقهاش درماندهایم.
امیدوارم مسؤولان مربوطه این قهرمان کوچک را که از دل روستاهای محروم با اوضاع نابسامان اقتصادی به اینجا رسیده را حمایت کنند تا افتخارآفرین باشد و برای کشور مدالهای طلا کسب کند.