سرویس جهان مشرق- رسانهها همواره در انتخاب عبارات دقت میکنند تا نکند «تروریست» را بنویسند «رزمنده» یا به عکس، و «شورشیان» را بنویسند «مخالفان میانهرو» یا به عکس، ما گاهی آن قدر زیادهروی میکنند که دم خروس بر همه آشکار میشود.
اریک مارگولیس، روزنامهنگار ۷۵ ساله آمریکایی که مانند مادر روزنامهنگارش متخصص حوزه غرب آسیا بوده و چندین سفر به کشورهای منطقه داشته، در یادداشتی اعتراضی به رسانههای غربی از تأکید آنها بر «قاتل» بودن بشار اسد برآشفته است و واقعیاتی را بر زبان آورده که کمتر در رسانههای جریان رسمی به چشم میآید.
این مطلب با عنوان «دکتر مرگ از دمشق؟» که توسط چندین پایگاه دیگر بازنشر شده، ابتدا به چند عبارت پرکاربرد در این رسانهها برای اشاره به بشار اسد آغاز میکند: «قصاب دمشق»، «قاتل کودکان با گاز سمی»، «کودککُش سوریه»، «آلت دست مسکو»، «مستبد بیرحم»، «هیولا» و ... مارگولیس مینویسد استفاده همزمان رسانهها و سیاستمداران از این واژهها بیدلیل نیست. آنها بشار اسد را «مرد رذل خاورمیانه» کردهاند و آن قدر تکرار کردهاند که «ما از ابراز نفرت از او لذت میبریم». در حالی «در نسبت با حاکمانِ خشنِ دیگر در خاورمیانه، او اصلاً مورد مهمی به شمار نمیآید». پرسش این است که چرا اکنون اینهمه تأکید روی بشار اسد قرار گرفته است؟
پاسخ مارگولیس جالب است: «رهبرانی در خاورمیانه که دقیقاً جای پای ایالات متحده حرکت میکنند و مورد پسند اسرائیل هستند، معمولاً از سوی دولت آمریکا و رسانههای غربی با عنوان «دولتمرد» یا «رئیسجمهور» معرفی میشوند.» اما اصلاً وضعیت خوبی ندارند.
* عبدالفتاح السیسی یک «دیکتاتور نظامی» است اما هیچگاه در رسانهها اخباری از «اعدامهای سیاسی، ناپدیدشدن افراد، زندانهای مخفی و شکنجه» در مصر نشنیدیم.
* حاکمان سعودی سرآمد دنیا در اعدام و فبدونقط یک «حکومت پلیسی در میانه شن و شتر» هستند، اما «برخورد رسانهها و دولت آمریکا با آنها همراه با احترام است».
* مراکش که «متحد آمریکا» است، به «زندانهای مخوف و شکنجههای وحشانه شهره است».
* «اسرائیل که بیشترین کمکهای را از آمریکا دریافت میکند، نزدیک به ۷۰۰۰ زندانی سیاسی فلسطینی را حبس کرده است که ۴۰۰ تن از آنها کودک هستند و تظاهرکنندگان فلسطینی را شلیک بر زمین میاندازد».
جدا از این برای مارگولیس جای سؤال است که چرا پیش از این نسبت به خشونتهای موجود در سوریه واکنشی نشان نمیدادیم؟ پاسخ او اینگونه است: «آن زمان قرار نبود حکومت قانونی سوریه را به عنوان اولین قدم برای حمله به ایران، سرنگون کنیم»! بنابر این عملاً رسانههای جریان اصلی در آمریکا، هماهنگ با سیاستمداران حرکت میکنند و به بوق تبلیغاتی آنها تبدیل شدهاند. این کار با توجه به تجربه او در دهههای گذشته علیه هر کدام از رهبران خاورمیانه که «قیمومیت لندن و در سالهای بعد، قیمومیت واشینگتن» را نپذیرند، انجام شده و هدفش «نامشروع جلوهدادن» آنها و مشروع جلوه دادن اقدام علیه آنها است.
اریک مارگولیس تاریخ جنگ جهانی اول را یادآوری میکند که در سالهای پیش از آن، آلمان نیز مانند آمریکایِ کنونی تلاش میکرد با انتشار اخبار تحریککننده بر نفرت علیه دشمنانش در اروپا بیافزاید و به حمله آتی خود به آنها مشروعیت بدهد. حتی پیش از آن، در قرن نوزدهم میلادی رسانههای بریتانیا برای مشروعیتبخشیدن به مقابله دولت با نهضتهای آزادیبخش در مستعمرات از عبارتهای مشابه مانند «مُلاهای دیوانه» استفاده میکردند. نکته جالبی که اریک میافزاید، این است که آیا عراق و افغانستان که پس از حمله آمریکا تحت کنترل آن کشور قرار گرفت، دیگر شاهد اینگونه خشونتها نبودهاند؟
به بیان دیگر، آیا همکاری با اسد که خود مدتها در لندن زندگی کرد، همسرش متولد لندن است و در دوران حکومتش نیز تلاش میکرد میان گروههای قدرتمند در دمشق میانجیگری کرده و کشورش را نوسازی کند، نمیتوانست مشکلات درونی آن کشور را که مدعی هستیم بخاطر آن باید اسد سرنگون شود، حل کند؟ مارگولیس پس از طرح این مسأله مینویسد «آمریکا، بریتانیا، اسرائیل و عربستان سعودی ترجیح دادند آتش اعتراضات را در سال ۲۰۱۱ میلادی شعلهور کنند و برای این کار اغلب از جهادیهای متعصب بهره گرفتند» و همین موجب شد سوریه در معرض چندپارگی قرار گرفته و بشار بالاجبار فرماندهی در یک جنگ داخلی خونین را برعهده بگیرد.
روزنامهنگار کهنهکار در جمعبندی مینویسد با این حساب آیا تعجب میکنید که عده بسیار زیادی از مردم سوریه، بشار اسد را تنها امید خود برای بازگشت کشور به حالت عادی میدانند؟
منابع
https://www.strategic-culture.org/news/2018/04/19/how-guardian-fulfills-george-orwell-prediction-of-newspeak.html
https://ericmargolis.com/2018/04/doctor-death-from-damascus