سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** متلک پرانی روزنامه اصلاح طلب به مدافعان حرم
روزنامه قانون در مطلبی نوشت:
«میگویند جنگ سوریه به پایان رسیده است ولی همچنان داعش جولان میدهد و گاهی پیکرهای شهدا را از دیار شام به کشور باز میگردانند؛ شهدایی که بازگشته از جنگ جهانی سوم از نوع نیابتی بودند. دلایل فراوانی برای حضور در این میدان داشتیم که بارها بیان شده و نیازی به تکرار این مسائل نیست ولی برخی نکات وجود دارد که نباید گذاشت تاریخ آنها را فراموش کند و در آینده به نوعی دیگر برای ملتها بازخوانی شود. یکی از اصلیترین مسائلی که در این بین باید به آن اشاره کرد خیانتی است که روسیه در مسائل منطقهای به ایران و محور مقاومت کرد».
درباره این مطلب تأمل برانگیز چند نکته قابل ذکر است:
اول اینکه، این روزنامه اصلاح طلب با تمسخر و متلک پرانی مغرضانه به مدافعان حرم نوشته است که «می گویند جنگ سوریه به پایان رسیده است ولی همچنان داعش جولان میدهد». این ادعا در حالی است که هیچگاه گفته نشد که جنگ سوریه به پایان رسیده است، بلکه همانطور که سردار قاسم سلیمانی در پیام خود به رهبر معظم انقلاب-آبان ۹۶- تاکید داشتند، «سیطره شجره خبیثه ملعونه داعش پایان یافت». در حقیقت با «فتح الفتوح» محور مقاومت به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی، تشکیلات و خلافت خودخوانده داعش به پایان رسید اما هنوز به جهت حمایتهای آمریکا و شرکای اروپایی و برخی از کشورهای مرتجع منطقه از تروریستهای تکفیری، تفالههای داعش به صورت محدود و پراکنده وجود دارد.
دوم اینکه، پیشتر آمریکائیها اعلام کرده بودند نابودی داعش و گروههای تروریستی بین ۲۰ تا ۳۰ سال طول میکشد و قاسم سلیمانی فرمانده پیروز مقاومت که آمریکاییها او را به اسم ژنرال سلیمانی میشناسند، کار داعش را ۲۴ سال زودتر از برنامه ریزی آمریکاییها به پایان رساند و محاسبات و برنامه ریزی آمریکاییها را از بین برد و با این پیروزی به شهادت مجله نیوزویک، پیش از آنکه داعش را زیر پا بگذارد، هیمنه آمریکا را شکست.
سوم اینکه کارِ کارستانی که سرلشگر سلیمانی و همرزمان گمنام او از افغانستان و عراق تا سوریه و لبنان کردند، بسیج قدرتمندانه ظرفیتهای مقاومت و پیروزی در منطقه بود و این بسیج گری هنرمندانه چنان ابهت داشت که حتی روسیه را نیز پس از سفر مهم حاج قاسم به مسکو، پای کار جنگ سوریه آورد. این روحیه انقلابی مؤثر کجا و آن منطق عقیم شکست طلبانه و تسلیم طلبی که به دنبال تئوریزه کردن سازش با کدخدا و قربانی کردن حوزههای اقتدار ایران اسلامی است، کجا؟
چهارم اینکه هدف اصلی حمله اصلاح طلبان به نحوه حضور روسیه در سوریه و اشک تمساح برای مدافعان حرم، بزک آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن است. لازم به ذکر است که روزنامه قانون- مرداد ۹۶- در مطلبی توهین آمیز، ضمن ملامت سپاه قدس و تذکر نسبت به بی توجهی به هشدارهای آمریکا، شلیک موشکهای سپاه به مقر داعش در دیر الزور را اقدامی تنش زا معرفی کرد و شهادت جوانان ایرانی مدافع حرم را نتیجه "اشتباهات محاسباتی ایرانیها" دانست! این روزنامه نوشت: «آری، قابل قبول نیست جوانان ایرانی که برای حفظ امنیت مرزهای کشورش به صدها کیلومتر آنطرفتر از مرزهای ایران رفتهاند، با اشتباهات محاسباتی برخی سیاستمداران جان خود را از دست بدهند.»
پنجم اینکه در مرداد ۹۶ مطلبی تأمل برانگیز با تیتر شیطنتآمیز «انقلاب ایران؛ پیروزی استراتژیک شوروی+متن کامل سند» در وبسایت قانون منتشر شد. تیتر این گزارش که به بهانه انتشار متن اسناد سیا منتشر شده بود، به طور نه چندان غیرمستقیم و تقریباً به صراحت قصد القاء این موضوع را داشت که انقلاب اسلامی ایران یک پروژه مورد حمایت شوروی در تقابل با آمریکا بوده است. وقتی مطلب امروز روزنامه قانون و مطلب مذکور در مرداد ۹۶ و به ظاهر بیربط ولی در باطن با ربط را کنار تحرکات پایگاههای ضدانقلاب در خارج از کشور در تبلیغات مسموم علیه مدافعان حرم قرار میدهیم، یک خط فکری-تبلیغی به هم پیوسته را میبینیم که قصد دارد تقابل امروز ما با آمریکا و اتحاد کنونی ما را با روسیه در مسائل منطقهای، با آن چه جریان لیبرال داخلی «ماهیت مارکسیستی انقلاب اسلامی ایران» در سال ۵۷ میداند، پیوند دهد.
لازم به ذکر است که مالک روزنامه قانون که بدهکار کلان بانک سرمایه است، اسفند ۹۶ بازداشت شد.
** تسلط به زبان دیپلماسی به سبک تدبیر و امید، از «بستن با کدخدا» تا «برجام بدون آمریکا»
در روزهای اخیر زمزمه برجام بدون آمریکا از سوی برخی از مقامات ارشد دولت و رسانههای دولتی و اصلاح طلب مطرح شده است.
در همین رابطه روزنامه ایران در مطلبی با عنوان «شرط ایران برای ماندن در برجام بدون امریکا» نوشت:
«اگر اهداف ما از برجام توسط غیر امریکا محقق شود، چه بهتر؛ در غیر اینصورت تصمیم خود را خواهیم گرفت».
مقامات ارشد دولت آقای روحانی و رسانههای حامی دولت به دفعات مدعی بودند که به زبان دیپلماسی مسلط هستند. ولی علیرغم این ادعا، زمزمه «برجام بدون آمریکا با همراهی اروپا» در حالی است که از ابتدای مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵، گزاره «اروپا آقااجازه است و باید با کدخدا بست و بازی برد- برد انجام داد» به نخ تسبیح راهبرد دولت روحانی تبدیل شده بود. در آن مقطع مقامات ارشد دولت در اقدامی تأملبرانگیز به تعریف و تمجید از «باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا پرداخته و او را فردی مؤدب! و باهوش! نامیدند.
در مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ در دولت یازدهم، دیدارهای دوجانبه وزرای خارجه ایران و آمریکا (ظریف-کری) رکورد زد. پیادهروی ۱۵ دقیقهای ظریف و جان کری در ژنو، تماس تلفنی روحانی و اوباما و دست دادن ظریف و اوباما در سازمان ملل را نیز باید به فهرست اقدامات دولت در مذاکرات اضافه کرد. در مجموع تیم مذاکرهکننده هستهای از تمام امکانات و تواناییهای موجود در پیشبرد مذاکرات آن هم به روش خود بهره برد؛ اما اوباما در مقابل ایران را حامی تروریسم نامید، ۲ میلیارد دلار از اموال ملت ایران را غارت کرد، قانون محدودیت ویزا را با هدف سنگاندازی در روابط تجاری ایران تصویب کرد و قانون تحریمی آیسا را تمدید کرد و در روزهای پایانی ریاست جمهوری خود، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را نیز تمدید کرد و به عبارتی، آخرین لگد را به برجام زد.
«برجام بدون آمریکا» یعنی آمریکا از اجرای نیم بند و دست و پاشکسته تعهدات خود نیز شانه خالی میکند اما ایران باید بدون کوچکترین انتظاری از طرف مقابل، تحریمهای جدید را بپذیرد و همچنان یکطرفه به اجرای تعهدات خود ادامه دهد!
نکته قابل تأمل اینکه مطرح کردن ضعیفترین گزینه برای واکنش به گستاخی آمریکا- یعنی همان برجام بدون آمریکا- از سوی دولتمردان و رسانههای اصلاح طلب در حالی است که حتی رسانهها و مقامات غربی نیز اذعان کردهاند که خروج آمریکا از برجام به نفع ایران است.
برای نمونه در روزهای گذشته «بوریس جانسون» وزیر خارجه انگلیس در یادداشتی در نیویورکتایمز نوشت: «با برجام، ایران دو سوم سانتریفیوژهایش را انبار کرده و ۹۵ درصد از ذخایر اورانیومش را کنار گذاشته است. به علاوه، به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اختیارات بیشتری برای نظارت بر تأسیسات هستهای ایران داده شده است. حالا که این دستبندها (محدودیتهای ایران در برجام) در جایشان قرار گرفتهاند من فایدهای در کنار گذاشتن آنها نمیبینیم. تنها ایران است که از کنار گذاشتن محدودیتها علیه برنامه هستهایش، منتفع خواهد شد. تمامی گزینههای جایگزین، بدتر هستند. عاقلانهترین مسیر، ارتقاء دستنبدها است نه باز کردن آنها.»
فارن پالیسی- مرداد ۹۶- در تحلیلی نوشت: «پاره کردن توافق از سوی آمریکا، به نفع ایران است. پاره کردن توافق در شرایط فعلی میتواند بهترین فرصت برای ایران باشد چرا که آن را از تحریمها آزاد میکند و به این کشور اجازه میدهد بدون محدودیت به تلاشهای غنیسازی ادامه دهد».
متاسفانه رویکرد منفعلانه دولت آقای روحانی در واکنش به نقض برجام توسط دولت سابق و فعلی آمریکا، آمریکاییها را به این نتیجه رسانده که هر چقدر تحریمها شدیدتر و گستردهتر شود، پاسخ متقابلی دریافت نخواهند کرد.
نکته دیگر اینکه دوگانههای غلط و دروغین «اروپای خوب، آمریکای بد» و «اوبامای خوب، ترامپ بد» که بارها از سوی اصلاح طلبان و برخی دولتمردان مطرح شده است، صرفاً بازی در زمین دشمن است.
«احمد زیدآبادی» در مصاحبه با روزنامه آرمان با اذعان به غلط بودن این دوگانه، گفت:
«به نظر من اگر خانم کلینتون نیز در آمریکا به قدرت میرسید سرنوشت برجام مانند امروز بود و هیچ تفاوتی بین ترامپ و کلینتون در این زمینه وجود ندارد. به صورت کلی آمریکاییها با این انگیزه وارد مذاکره با ایران شدند که سیاست ایران در موارد دیگر هم تغییر کند. به همین دلیل نیز هنگامی که این خواسته برآورده نشد، آمریکا تلاش کرد با اضافه کردن تبصرههای مختلف به برجام عرصه را برای ایران تنگ کند. این رویکرد در دولت اوباما آغاز شد و قرار بود در دولت کلینتون ادامه پیدا کند. در نتیجه برای آمریکا این مسأله که چه کسی در آینده به قدرت میرسید دارای اهمیت نبود و در اولویت بعدی قرار داشت».
زیدآبادی افزود:
«شکافهای موجود بین برخی از کشورهای اروپایی با آمریکا بیشتر شکل رسانهای دارد و در واقعیت هیچ شکافی وجود ندارد...اتفاقاً صدای واحدی از همه آنها به گوش میرسد. در شرایط کنونی کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیدهاند که برجام باید باقی بماند؛ با این وجود این توافق نیاز به تقویت و متمم دارد که باید هر چه سریعتر انجام شود. به نظر میرسد آمریکا و کشورهای اروپایی در مقابل ایران تقسیم کار انجام دادهاند. آمریکا فشارهای خود را نسبت به ایران افزایش داده و در مقابل کشورهای اروپایی تلاش میکنند در شرایطی که ایران تحت فشار است با ایران وارد مذاکره شوند تا نتیجه دلخواه هر دو گروه حاصل شود. همه کشورهای غربی نیز به دنبال این هستند که ایران از مواضع خود عقب نشینی کند تا شرایط برای شکلگیری یک «برجام ۲» و یا اضافه کردن مکمل به برجام به وجود بیاید».
** بی قراری اصلاح طلبان برای اجرای خودتحریمی در ایران
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:
«حدود شش ماه بعد از اینکه رئیسجمهور لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی را به مجلس فرستاد، اخیراً در مجلس کلیات این لایحه را مورد بررسی قرار دادند، همچنان برخی از منتقدان دولت با بهکارگیری ضوابط مربوط به پولشویی که نهادهای بینالمللی آن را توصیه میکنند به مخالفت میپردازند تحلیل اظهارات آنها نشان میدهد این مخالفتها نه کارشناسی شده که بیشتر سیاسی است».
در حالی دولت روحانی به دنبال اجرای کامل برنامه اقدام FATF با هدف خروج ایران از بیانیه عمومی این نهاد بینالمللی است که بندهای ۲۱ و ۳۱ این برنامه با موضوع «شناسایی و به اشتراکگذاری اطلاعات مربوط به ذی نفع واقعی»، تهدیدکننده جدی امنیت ملی هستند زیرا زمینه لازم برای موفقیت تحریمهای ثانویه بانکی را فراهم میکنند. بند ۲۱ برنامه اقدام عبارتست از: «تضمین اجرای تمامی الزامات مربوط به شناسایی یا احراز هویت ذینفع واقعی در تمامی موارد از جمله زمانی که مشتریان اشخاص حقوقی باشد» و بند ۳۱ این برنامه هم عبارتست از: «تضمین ارائه همکاری بینالمللی در زمینه تبادل و به اشتراکگذاری اطلاعات مربوط به ذینفع واقعی».
در واقع، با اجرای کامل این بندها توسط ایران، بستر مناسب برای اجرای تحریمهای اقتصادی دولت آمریکا در خاک کشورمان توسط نظام بانکی ایران فراهم میشود. با توجه به اینکه ۲۲۳ فرد، نهاد و موسسه ایرانی در لیست تحریمهای ثانویه بانکی آمریکا قرار دارند و همچنین ۸۷ فرد و نهاد ایرانی کماکان در لیست تحریمی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد؛ در صورت شناسایی ذینفع واقعی و به اشتراکگذاری اطلاعات آن، شاهد اعمال تحریمها از سوی بانکها و مؤسسات اقتصادی ایرانی که در لیست تحریم قرار ندارند، علیه افراد و نهادهای ایرانی که در لیست تحریم قرار دارند، خواهیم بود.