سرویس سیاست مشرق – همانطور که برخی محافل تحلیلی از چند سال قبل پیشبینی کرده بودند، «برجام روحانی» سرانجام با شکست مواجه شد و ایالات متحده آمریکا که زمانی از سوی مردان دولت اعتدال بهعنوان «کدخدا» و رژیم پرقدرت جهان به افکار عمومی جهان معرفی میشد، اکنون از این توافق بیرون رفته است.
اگرچه برجام روحانی هرگز برای ملت ایران هیچ دستاورد ملموسی نداشت و کارویژه اصلی آن یعنی «لغو تمام تحریمها» نه تنها هیچگاه محقق نشد، بلکه بر دامنه آنها نیز اضافه شد اما اکنون که رئیسجمهور آمریکا خروج خود از این چاه ویل را اعلام کرده است؛ بر طبق منطق و عقلانیت، هیچ دلیلی برای تداوم ماندن دولت ایران در توافق برجام و یا بدتر از آن، اصرار همچنان بر این توافق بیدستاورد وجود ندارد.
با این وجود اما مشاهده میشود که از چند هفته مانده به اعلام خروج آمریکا، زمزمههایی از سوی دولت و اصلاحطلبان به گوش رسید که یک کلیدواژه تازه را به محضر افکار عمومی در ایران معرفی میکرد.
کلیدواژه عجیبی به نام «برجام بدون آمریکا»!
*وابستگی تجاری اروپا به آمریکا ۶۸ برابر ایران است/ آبروی مردم و نظام مصروف «کرنش ذلیلانه» نمیشود
همانطور که اسمش هم پیداست، برجام بدون آمریکا یعنی برجامی که فقط شامل ایران و متحدان اروپایی آمریکاست.
برجامی که دیگر نهتنها خبری از کدخدای دولت و لغو تحریمها در آن نیست بلکه بر گسترده تحریمهای ایران نیز خواهد افزود.
یک برجام ثانی که دیگر همان فوائد اعلامی و لسانی را هم ندارد.
وجه بارزتر این ماجرا اما ید واحده بودن شرکای اروپایی با آمریکاست.
چیزی که یقیناً دولت و اصلاحطلبان به عنوان شارعان عبارت «برجام بدون آمریکا» بیش از همه به آن وقوف داشته و دارند.
جالب آنکه اروپاییها نه تنها به لحاظ سیاسی و هژمونیک عبد ذلیل آمریکا هستند بلکه مراودات اقتصادی آنها با این کشور نیز صدها میلیارد دلار است.
گفته میشود وابستگی تجاری اروپا به آمریکا ۶۸ برابر ایران است. [۱]
اکنون واضحتر است که این برجام ثانی نه تنها همان خواص لسانی را هم ندارد بلکه حاوی مضارّی بیش از پدر اولیه خویش است.
به سخن دیگر اینکه حتی اگر تیم دولت به دنبال اخذ تضمین از طرفهای اروپایی برای ادامه برجام باشد (که به گفته مقام معظم رهبری بعید است به این هدف برسد [۲]) اما برجام ثانی مثل یک بمب عملنکرده است و هر لحظه میرود تا صورت برزخی اروپاییها را به راحتی به رئیسجمهور روحانی و اصلاحطلبان نشان بدهد.
اکنون سؤال اینجاست که اصلاحطلبان و دولت علیرغم دانستن این حقایق آشکار از چه رو بر ماندن در برجام و ادامه دادن آن با شرکای اروپایی آمریکا اصرار دارند!؟
پاسخ این است که شاید آنها فکر میکنند از این ستون به آن ستون فرج است و شاید به این نحو بتوان از رسوایی شکست برجام کاست و یا احیانا آسیب آن را به سمت دیگری منحرف کرد!
*مردم دیگر اجازه نمیدهند.../ درباره پشت پرده برجام که هیچگاه افشا نشد
پر واضح است که در حال حاضر آبروی مردم و نظام اسلامی در حالتی نامشروع، قرار است که مصروف ستاد برجام شود.
ستادی تشکیل شده از چند چهره معمّر اصلاحطلب و دولتی که طبق یک اصل ساده اسلامی، عقلانی و سیاسی قصد عذرخواهی و برگشت از مسیر غلط را ندارند و میخواهند که مشکل تنگنای خود را با خریدن وقت و فرار رو به جلو مرتفع کنند.
اما این مسئله به ۲ دلیل ممکن نخواهد شد و همانطور که برجام روحانی به برجام موشکی و منطقهای تبدیل نشد؛ از آتش برجام ثانی هم آبی برای اصلاحطلبان و کسانی از دولت گرم نمیشود.
زیرا اولا چشم تیزبین ولایت فقیه نخواهد گذاشت سدهای سدید نظام اسلامی با خلل مواجه شوند و ثانیا مردم نیز دیگر اجازه نمیدهند امروز و فردای آنها بیش از این بازیچه چند نفر در عرض ارادت به محضر «دهکده جهانی» شود.
برخی محافل تحلیلی از سالها قبل تأکید داشتند که هدف اصلی برجام نه لزوما لغو تمام تحریمها و مرتفع کردن مشکلات گفتمانی دشمن با ایران اسلامی که چیزی به نام استحاله در گفتمان «جهانیسازی» آمریکا و قبول میانپایه بودن ایران اسلامی برای همیشه است!
کسانی از اصلاحطلبان نیز بودند که به این تحلیل مهم اشاره کردند.
عباس عبدی، از تئوریسینهای اصلاحطلب زمانی در همین رابطه گفته بود: معتقدم برجام تنها یک توافق هستهای نبود. برجام در واقع گفتوگویی با جهان بینالملل در قالب مذاکرات هستهای بود. بنابراین برجام مانعی بسیار جدی برای بازگشت ایران به سیاستهای گذشته است. [۳]
تحلیلگران معتقدند سرنوشت برجام ثانی هم چیزی غیر از سرنوشت برجام با حضور آمریکا نیست و دولت بایستی خود را آماده صدور اعلامیه «شکست رسمی برجام» کند.
فرجام تلخی که آقای روحانی و اعضای ستاد برجام ۵ سال آزگار نخواستند به آن بیاندیشند... اما اکنون هم که باید به آن بیاندیشند؛ طریقی دیگر برگزیدهاند و به ستون بعدی فکر میکنند.
***
پاسخ سایت: با تشکر از توجه و تذکر شما اصلاح شد.