سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** در برجام هسته ای برنده شدیم،الان وقت برجام منطقه ای است!
«حسین موسویان» عضو تیم مذاکره کننده هسته ای در توافق سعدآباد در مصاحبه با روزنامه ایران گفت:
«ایران با برجام، هم حق غنیسازی و هم آب سنگین را گرفت و هم درهای بنیان تکنولوژی هستهای صلحآمیز به سمت ایران باز شد.دعوای ما راجع به غنیسازی بود. ما این دعوا را با برجام بردیم...دعوای جدید ما با امریکا درباره موضوع هستهای نیست. نباید یادمان برود دعوا الان سر مسائل منطقه است. امریکا بهخاطر مسائل منطقهای و نه بهدلیل هستهای از برجام خارج شد یعنی برای مقابله با ایران از توافق کنارهگیری کرد تا یک اجماع بینالمللی برای ضربه به منافع ایران در منطقه به وجود آورد. بنابراین بحران جدیدی که ایجاد شده به رهبری امریکا، اسرائیل و عربستان است و واقعاً فراتر از موضوع هستهای است و ربطی هم به برجام ندارد... اینجا یک فرصتی برای ایران ایجاد شده که با استفاده از برجام و شکاف ایجاد شده و انزوای امریکا بتواند ابتکارات جدیدی را در گفتوگو با قدرتهای جهانی برای مدیریت صلح در بحرانهای منطقه به خرج دهد».
موسویان مدعی شده است که «ایران با برجام، هم حق غنیسازی و هم آب سنگین را گرفت». برخلاف این ادعا، نه تنها در متن برجام تعبیر «به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران» به کار نرفته، بلکه کاملاً برخلاف معاهده NPT ایران با برجام در جهان برای اولین بار به یک «استثنا» تبدیل شده و علیرغم فعالیتهای صلح آمیز هستهای، حق غنی سازی بالاتر از ۳.۵% را ندارد و برای غنی سازی باید جزییات آن از جمله مکان، زمان و ...را به سمع و نظر امریکا برساند و با موافقت او این کار را انجام دهد. در حالی که اگر حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده بود، ایران بدون هیچ محدودیتی میتوانست مثل بسیاری از دیگر کشورها میزان غنی سازیاش را بنا به نیاز و توان خود انجام دهد اما متاسفانه بر اساس برجام غنی سازی ایران دچار محدودیتهای متعدد شده است. علاوه بر ایران، با اجرای برجام، دولت ایران در قلب راکتور اراک بتن ریخت.
موسویان تصریح کرده است که «امریکا بهخاطر مسائل منطقهای و نه بهدلیل هستهای از برجام خارج شد». منتقدان پیش از این بارها تاکید کرده بودند که «هسته ای بهانه است» و آمریکا بعد از متوقف کردن صنعت هسته ای ایران، به سراغ دیگر مولفه های قدرت کشورمان خواهد رفت.
اوباما صنعت هسته ای ایران را متوقف کرد و اکنون وظیفه ترامپ- البته به خیال خام دشمن- این است که صنعت موشکی و قدرت منطقه ای ایران را متوقف کند.
برخلاف ادعای موسویان درخصوص «برنده شدن ایران در برجام هسته ای» باید گفت، قرار بود در ازای محدودیت های گسترده در صنعت هسته ای، تمامی تحریم های ضد ایرانی یکباره لغو شود. اما متاسفانه دولت ایران به صورت یکطرفه و شتابزده تعهدات خود را انجام داد و وقتی دست دولت از توانمندی هسته ای خالی شد، طرف مقابل دبّه کرد و از انجام تعهدات خود سرپیچی کرد. در نهایت، هسته ای تعطیل شد ولی تحریم ها در جای خود باقی ماند.
آمریکا با همراهی اروپا در پی تعمیم برجام به مسئله موشکی و منطقه ای است. متاسفانه ارگان دولت از این رویکرد ضد ایرانی دفاع کرده است.
** شکوری راد: چون دولت و مجلس را از دست دادیم، مردم را در ۸۸ به خیابان کشاندیم
«علی شکوری راد» دبیرکل حزب اتحاد ملت- اعضای حزب منحله مشارکت- در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:
«ما در دوره اصلاحات صراحتا میدانستیم که نمیخواهیم مردم را به خیابان بکشیم. علت این که نمیخواستیم مردم را به خیابان بکشیم، این بود که میگفتیم ما دارای مزیتهایی هستیم که با آوردن مردم در خیابان آن مزیتها به خطر میافتد. ما دولت و مجلس را در اختیار داشتیم و آوردن مردم در خیابان ممکن بود منجر به خشونت شود و آن مزیتهای ما هم تحتالشعاع قرار بگیرد. ما در آن زمان نیاز به آرامش داشتیم تا در آن آرامش بتوانیم برنامههای خودمان را پیش ببریم. در سال ۸۴ آن مزیتها را از دست دادیم. در سال ۸۸ دیگر آن مزیتها را نداشتیم».
شکوری راد صراحتا اعلام کرده است که «چون دولت و مجلس را از دست دادیم،مردم را در ۸۸ به خیابان کشاندیم ». گفتنی است در سال ۸۸ اصلاح طلبان که جنبه شکست در انتخابات را نداشتند، دروغ تقلب (آن هم به میزان ۱۱ میلیون رأی!) را مطرح کردند و بر اساس آن آشوبی را تدارک کردند که شعار آن تدریجاً روشن شد؛ «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». فعالین فتنه در پستوها چند بار اذعان کردند که تقلب واقعیت ندارد ولی اگر این حقیقت را علنی بگویند، حمایت کنندگان از دور آنها پراکنده میشوند!
گروهی که حماسه عظیم مردم در سال ۸۸ را با دروغ تقلب به فتنهای عظیم بدل کردند، در جامعه شکاف ایجاد کردند و بیگناهان زیادی را به خاک افکندند، طمع دشمن را بر انگیختند و باعث تشدید تحریمها شدند.
** هاشمی: وعده های روحانی در ایام انتخابات، برنامه نبود، صرفا برای رای جمع کردن بود
محمد هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:
«در نظر داشته باشید که آقای روحانی در همه حوزهها...تنها تصمیمگیرنده نیست. یعنی ساختار سیاسی در کشور بهگونهای است که اینگونه موارد در جای دیگری تصمیمگیری میشود اما مردم از چشم دولت میبینند».
خبرنگار در ادامه پرسید:
«اما آقای روحانی در دوران انتخابات اختیارات رییسجمهور را میدانست». محمد هاشمی در پاسخ گفت: «اگر به وعدههایی که در انتخابات داده میشود توجه کنید، میبینید که مدام از پیشوندهایی مثل تلاش میکنم و قول میدهم استفاده میکنند. یعنی اینها برنامه نیست. وعدههای انتخاباتی در واقع حرفهایی است که در شهرستانی و جمعی بر مبنای خواستههای مردم منطقه عنوان میشود. مبنای این وعدهها یک بحث روانشناختی جامعه است و نباید این اظهارات و وعدهها را برنامههای دولت تلقی کرد. البته من هم تایید میکنم که در جامعه اسلامی کسی که اختیار ندارد نباید اینطور وعده دهد و لازم است که با مردم شفاف صحبت کند».
«علی شکوری راد» نیز در مصاحبه با روزنامه اعتماد در اظهارنظری مشابه گفت:
«آقای روحانی نتوانسته به وعدههای خود عمل کند. شاید وعدههای بیش از اندازه هم داد. در رقابت انتخاباتی همه شعار میدهند، آقای روحانی هم شعار داد. تا یک زمانی شعار نداد اما احساس کرد [آرای او در حال ریختن است] و مجبور شد شعار دهد. این خاصیت انتخابات است».
در حال حاضر و پس از سپری شدن حدود یکسال از ایام انتخابات ریاست جمهوری ۹۶،حامیان دولت صراحتا اعلام می کنند که وعده های انتخاباتی روحانی، برنامه نبوده و صرفا برای رای جمع کردن بوده است. این در حالی است که این جماعت در سال گذشته، روحانی را تنها کاندیدای دارای برنامه معرفی کرده و بقیه رقبا را به رفتارهای پوپولیستی(مردم فریبانه) متهم می کردند.
در آن مقطع روزنامه های اصلاح طلب با تیترهایی همچون «بحران وعدههای پوپولیستی»،«بلای وعدههای نجومی»،«وعدههای توخالی»،«سنکوب سیاسی ناشی از اُوِر وعده ها»،«دلربایی انتخاباتی با سرابهای اقتصادی»،«ظهور دوباره پوپولیسم» و...مدعی بودند که رقبای روحانی بر مبنای توهم و با وعدههای غیرواقعی، افکار عمومی را به سراب اقتصادی دل خوش کرده اند!
** توتال گریخت؛ این هم دستپخت ژنرال زنگنه!
روزنامه کارگزاران در مطلبی با عنوان «توتال گریخت»، نوشت:
«غول انرژی فرانسه از هراس سرشاخ شدن با آمریکا، قراردادش با ایران را پاره کرد».
گفتنی است در تیرماه سال گذشته، زنگنه-وزیر نفت- در نشست علنی مجلس در تشریح قرارداد نفتی با توتال فرانسه، گفت: زمانبندی در این توافقنامهها نقش مهمی دارد و در صورت تأخیر قیمت بالاتر میرود، یعنی هر یک سال تأخیر معادل پنج میلیارد دلار ضرر است. البته من دنبال قاصر و مقصر نیستم، اما در فازهای پارس جنوبی هر پنج سال تأخیر حدود ۳۲ میلیارد دلار به کشور ضرر رساند که این زیان از جیب مردم پرداخت شده و به بیکاری و فقر منجر میشود».
قرارداد دولت با توتال یک وجه اشتراک پرررنگ با برجام داشت و آن عدم اخذ تضمین از طرف مقابل بود.
یکی از نکات قابل تأمل در قرارداد توتال، محرمانه و مبهم بودن جزئیات این قرارداد بود. دولت به مانند اغلب قراردادهای خارجی، از پاسخ به افکارعمومی و نمایندگان مجلس امتناع کرد.
در سال گذشته، منتقدان دولت تاکید داشتند که با توجه به اینکه سایه تحریمها هنوز بر سر کشور باقی است و تحریمهای جدیدتر نیز در راه است و همچنین با توجه به سابقه توتال در دبّه کردن در توافقات، باید این شرکت تبعات و خسارات احتمالی ناشی از اعمال تحریمها را بپذیرند تا چون گذشته، این خسارتها به جیب ملت ایران تحمیل نشود و دراینباره لازم است تا توتال، تعهد شفاف خود را اعلام کند.
منتقدان در آن مقطع تاکید داشتند که با قراردادهای خارجی مخالف نیستند به شرطی که به اندک بهانهای و گوشه چشم «کدخدا»، شرکت های طرف قرارداد کار را بر زمین نگذارند و طلبکارانه بروند و ما بمانیم با قراردادی بلاتکلیف!