به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه خود نوشت:
مگر ما نوكرها مرده بوديم كه آمريكا اين همه تلفات داد؟!
يك پادوي سازمان سيا در راديو فردا با مرور خسارات سنگين و شكست دولت آمريكا در عراق از گروه هاي ضد انقلاب خواست جور آمريكا را بكشند و به جاي نيروي نظامي به آمريكايي ها بيگاري بدهند.
مجيد محمدي در سايت راديو فردا با بيان اينكه آمريكا از تجربه عراق درس گرفته، مي نويسد: گرچه برخي از جمهوري خواهان (مثل سناتور مك كين) از پايان حضور نظامي آمريكا به عراق راضي نيستند و عراق را نوعي خلأ قدرت براي پر شدن با دشمنان آمريكا ملاحظه مي كنند اما نيروهاي نظامي آمريكا از اين بازگشت بسيار خشنودند. پايان جنگي نامقبول و نامشروع براي مردم آمريكا شادي آور است اما آيا آمريكايي ها و ديگران در دنيا با خيال راحت تري سر به بالين مي گذارند؟ آيا اين جنگ دنياي پس از آن را امن تر (سلاح هاي كشتار جمعي كمتر) و دمكراتيك تر (دو توجيه اوليه و ثانويه دولت بوش براي حمله) كرده است؟ چندان روشن نيست.
اين عضو حلقه كيان با اشاره به 4500 سرباز كشته شده آمريكا و دست كم يك هزار ميليارد دلار هزينه براي اين جنگ مي نويسد: تجربه عراق درسي بزرگ براي آمريكايي هاست كه اشغال نظامي يك كشور را اصولاً از برنامه هاي خود كنار بگذارند. 4500 كشته، هزينه بزرگي است.
وي كه معمولاً سعي مي كند خود را نوكر و غلام حلقه بگوش آمريكايي ها نشان دهد، در تبيين مصاحبه چندي پيش هيلاري كلينتون با بي بي سي و صداي آمريكا گفت: آمريكايي ها به اين درس و تجربه رسيده اند كه در درون كشورها يا بيرون از آن بايد در جست وجوي متحداني باشند. هيلاري كلينتون در مصاحبه با بي بي سي همين سياست را در پيش گرفت.
وي اضافه مي كند: آغاز جنگ عراق براساس اطلاعات نادرست و آشفته و سستي رسانه هاي آمريكايي در پرسيدن پرسش هاي جدي از مقامات آمريكايي پيش از آغاز جنگ موجب كاهش اعتماد بين المللي به دولت آمريكا و رسانه هاي آمريكايي شد. اين كاهش اعتماد به جدي گرفته شدن اخطارها و اطلاعاتي كه مقامات و رسانه هاي آمريكايي در مورد خطر اتمي ايران يا مخاطرات رژيم هاي بشار اسد و كيم جونگ ايل براي امنيت منطقه خاورميانه يا شرق آسيا مي دهند آسيب رسانده است.
در ادامه اين نوشته آمده است: كاري كه دولت بوش - چني با حمله به عراق بدون تصويب شوراي امنيت و همراه كردن برخي همپيمانان اروپايي انجام شد چهره اي غيرمسئول از يك ابرقدرت به نمايش گذاشت كه ثبات و امنيت بين المللي بايد مهم ترين هدف آن به شمار رود.
وي آنگاه نوشت: نيروهايي در درون مخالفان كه به تجربه هاي ناموفق گذشته تمركز دارند، اين فرمول را تحت عنوان اپوزيسيون ساري توسط قدرت هاي بزرگ رد مي كنند اما متوجه نيستند كه از اين طريق سرنوشت را به دست حوادث مي سپارند و هيچ طرح عملي ندارند.
پادوي سازمان سيا آنگاه از گروهك هاي ضد انقلاب خواسته ميان بوش و اوباما فرق بگذارند و تبديل به پياده نظام ارتش آمريكا شوند. با اين توجيه كه «اين رفتار، همكاري با دنياي آزاد در برابر حكومت هاي ياغي است». مغالطه عضو متواري حلقه كيان در حالي است كه روزنامه زنجيره اي شرق به عنوان نشريه برآمده از حلقه كيان، در اوج تهاجم بوش به عراق و افغانستان، مدعي شده بود «ارتش آزاديبخش در راه ايران است» و «چون ايران تقواي اتمي ندارد، حق با طرف آمريكايي است»! با اين اوصاف معلوم نيست ستايشگران ياغي گري ديروز بوش، چگونه از موضع تخطئه وي برآمده و افسار نوكري جانشين بوش در دولت آمريكا را به گردن مي اندازند كه طي همين ماه هاي اخير، چشم بر سلاخي مردم بي دفاع در خيابان هاي مصر، بحرين، يمن و عربستان بسته بلكه خود حامي اين كشتارهاي وحشيانه است.
البته اين نكته نيز گفتني است كه مطالبي از جنس نوشته عضو حلقه كيان صرفاً براي فاكتور كردن نزد مقامات آمريكايي نوشته مي شود و صرفاً خاصيت تحميق برخي عناصر ساده دل يا طرفدار مزدوري را دارد. اگر غير از اين بود امثال همين كلاهبردارها، خود در ايران مي ماندند و به اصطلاح مبارزه! مي كردند. آيا همين عضو حلقه كيان مي تواند بگويد بدون اينكه در معرض تهديد و توبيخ و بازداشت باشد، چرا از ايران خارج شده و صرفاً به فرموده، شعار «لنگش كن» مي دهد؟!
غصه اوباما كاستن از گرفتاري هاي خود بود نه چاره جويي مقابل افزايش نفوذ ايران
خروج رسمي اشغالگران از عراق، محافل رسانه اي آمريكايي و سعودي را در اضطرابي عميق فرو برده است.
روزنامه آمريكايي سانفرانسيسكو كرونيكل با اظهار نگراني نسبت به دوره پس از خروج اشغالگران نوشت: خروج نظاميان آمريكايي از عراق راه را براي گسترش نفوذ ايران در خاورميانه هموارتر مي كند. اين موضوع از جمله ترديدهايي است كه با تصميم باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا، براي خروج سربازان آمريكا از عراق و شكست وي در توافق با مقامات عراقي براي تمديد حضور نيروهاي نظامي اين كشور در عراق، بوجود آمده است در نظر اول ايران برنده اين حركت است، بخصوص اگر آمريكا تصميم بگيرد مكان قدرت خود را از منطقه استراتژيك خليج فارس به آسياي جنوب شرقي انتقال دهد. اكنون ديگر هزاران سرباز آمريكايي در مرز عراق با ايران مستقر نخواهند بود. اكنون دولتي در عراق باقي مي ماند كه مسلمانان شيعه در آن دست بالا را دارند و سياستمداران آن سال ها در دوران صدام حسين در ايران پناهنده بوده و با رژيم صدام مي جنگيده اند.
اين روزنامه تصريح كرد: عراق به عنوان دومين كشور پرجمعيت خليج فارس با يكي از بزرگترين ذخاير نفت جهان، مي تواند با داشتن حكومتي متحد ايران، بازي قدرت ميان ايران و متحدان آمريكا در منطقه را دستخوش تغييري اساسي كند. ايران هم اكنون هم، علي رغم حضور نيروهاي آمريكا در عراق، نفوذ زيادي در اين كشور دارد. نوري مالكي نخست وزير عراق به ويژه پس از بحران سال 2010 كه آمريكا قصد داشت مانع از نخست وزيري مجدد وي شود، بيش از پيش به ايران نزديك شده است و با تخليه نيروهاي آمريكايي نزديكي بيشتر هم خواهد شد.
همزمان، عبدالرحمن راشد سردبير روزنامه سعودي الشرق الاوسط در تحليل مشابهي يادآوري كرد: كاخ سفيد هفته گذشته از نوري مالكي پذيرايي كرد و او را نتيجه روي كار آمدن دموكراسي در عراق دانست اما آمريكايي ها خودشان هم به چيزي كه درباره مالكي مي گويند اعتقادي ندارند. اوباما به اين دليل از مالكي استقبال كرد كه مي خواهد از گرفتار شدن بيشتر در امور خاورميانه ملتهب به دليل انقلاب ها، درگيري ها و بحث و جدل هايش بر سر صلح اجتناب كند. چرا كه مي خواهد در انتخابات رياست جمهوري آمريكا پيروز شود به همين دليل است كه به رغم فشارهايي كه به او وارد مي شد دستور به خروج نيروهاي آمريكايي از عراق داد.
مدير بركنار شده العربيه مي افزايد: حالا كه اوباما، از نظر نظامي و سياسي از بازي جاري در منطقه خارج شده، ايراني ها بيشترين تمايل را براي پر كردن خلاء نبود آمريكايي ها در منطقه به ويژه در عراق دارند. همين كه حكومت عراق مي گويد كه براي تامين برق عراق قراردادهايي به ارزش يك ميليارد و دويست ميليون دلار با ايران و چين امضا كرده، نشان مي دهد كه ايران تا چه اندازه در عراق نفوذ كرده است و حتي پيش بيني مي شود كه ايران از خاك عراق براي دور زدن تحريم ها استفاده كند و حتي مصالح غرب در منطقه به ويژه در خليج فارس را به چالش بكشد.
ما شرط بندهايي هستيم كه فقط فحش و تلفات مي دهيم
يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون، خالي بندي هاي 30 ساله و بي پشتوانه ضدانقلاب درباره پيش بيني زمان سرنگوني جمهوري اسلامي را به باد اعتراض و استهزا گرفت.
«اخبار روز» نوشت: پيش بيني سرنوشت جمهوري اسلامي از فرداي سقوط شاه تا امروز همچنان داغ باقي مانده است. سلطنت طلب ها و سازمان مجاهدين خلق هم در اين ميان ركورددار تعيين تاريخ سرنگوني هستند. از كشورهاي خارجي، عراق صدام حسين و «كارشناسان» آمريكا و اسرائيل، از اين غيب گويي ها كرده و مي كنند. سال گذشته در چنين روزهايي جرج سوروس، ميلياردر آمريكايي در مصاحبه با فريد زكريا در «سي ان ان»، گفت كه حاضر است شرط ببندد تا يكسال ديگر جمهوري اسلامي اي در كار نخواهد بود.
جمهوري اسلامي ولي چند سالي است كه به علت بي توجهي رژيم به اين «احكام بديهي» به آنها مجبور به تمديد مكرر «ضرب الاجل هاي علمي» شده اند. واقعاً علت اين همه پريشان گويي چيست؟
نويسنده با انتقاد از حرف هاي بي پايه اپوزيسيون تصريح مي كند: «سرنگوني»، فحش سياسي نيست كه با ميزان نامطلوب بودن رژيم و انزجار ما از آن قابل توجيه باشد. بلكه يك گروه سياسي زماني آن را مطرح مي كند كه شرايط آن را مهيا ببيند و ضمناً آب به آسياب ديگران نريزد. مجاهدين خلق [منافقين] تنها سازماني بودند كه ادعا مي كردند هم جمهوري اسلامي بد است و هم آنها داراي تشكيلات آلترناتيو هستند. سي سال شعار دادند و امروز جز تلفات، توشه اي با خود ندارند. سلطنت طلبي و شبه آن هم سالهاست نه تنها در ايران، بلكه در ديگر نقاط جهان، از جمله در افغانستان، حمايت آمريكا را از دست داده است و نوع مستقلش را هم در جهان، خدا كي آفريد؟
اخبار روز در پايان به دعوت محافل منقرض سلطنت طلب و نظاير آنها براي مداخله نظامي آمريكا اشاره كرد و نوشت: اينها كه چشم انتظار آمدن آمريكا و رفتن جمهوري اسلامي هستند، ابتدا به اين بيانديشند كه چرا آمريكا رفت و جمهوري اسلامي آمد!؟
اوباما مي خواست بگويد خيلي يهودي است!
راديو اسرائيل آخرين سخنراني رئيس جمهور آمريكا در جمع شماري از يهوديان مريلند را «يهودي ترين نطق اوباما» توصيف كرد. اوباما در اين سخنراني گفته بود هيچ رئيس جمهور آمريكا مانند من حامي اسرائيل نبوده است.
راديو اسرائيل در گزارش سخنراني اوباما اعلام كرد: اوباما در يكي از ملتهبانه ترين نطق هاي حمايت خود از اسرائيل، در حالي كه عبارات پي در پي يهودي و مضامين تورات را به كار مي برد و حتي واژگان عبري باستاني را از تورات قرض گرفته بود، پشتيباني كامل خود را از اسرائيل مورد تاكيد قرار داد و گفت: «ايستادگي آمريكا در كنار اسرائيل، قابل تزلزل نيست». اوباما در جمع يهوديان مريلند در شرق آمريكا سخنراني پرهيجان و طولاني ايراد كرد.
براساس اين گزارش «اوباما حتي با شوخي هاي معمول در ميان يهوديان، دختر نوجوان خود را به عنوان مفسر يهودي خانواده اوباما معرفي كرد و گفت دليل اين امر اين است كه دوستان يهودي مليا به سن «بت ميتصوا» رسيده اند و مليا هر هفته در جشن يكي ديگر از دوستان مدرسه اي يهودي اش ميهمان مي شود.»
راديو اسرائيل اضافه كرد: پرزيدنت اوباما در ميان هيجان بسيار شنوندگان نطق بسيار تنظيم شده او، حتي به تفسير فصلي از تورات پرداخت كه اين شنبه در كليساهاي يهوديان خوانده مي شود. او تاكيد كرد كه دولت او و شخص وي اينجا ايستاده اند تا در كنار اسرائيل باشند.
براساس اين گزارش «اوباما يادآوري كرد بعنوان فردي زاده شده از پدري مسلمان از كنيا و مادري مسيحي از آمريكا، براي يهوديت ارزشي فراوان قايل است و عبارات عبري را بارها تكرار كرد. به گفته تحليلگران راديو اسرائيل، پرزيدنت باراك اوباما غير مستقيم، اما به طرز روشني، در حال پاسخگويي به رقباي خود در حزب رقيب (جمهوريخواه) بود كه از وي در مناظره هاي اخير خود، به سختي انتقاد كرده اند. اين تحليلگران يادآوري مي كنند كه در مناظره دو شب پيش هفت نامزد جمهوريخواه در ايالت آيووا، آنها بسياري از رويكردهاي سياسي اوباما را در قبال اسرائيل به شدت محكوم كردند و او را عامل منزوي شدن اسرائيل، نبود پيشرفت در روند صلح و حتي پسرفت در مذاكرات سياسي اسرائيلي- فلسطيني و عامل انواعي از مماشات در برابر جمهوري اسلامي ايران معرفي كردند».
تحليلگران راديو اسرائيل مي گويند كه نطق اوباما تنها ساعاتي پس از ملاقات او با ايهود باراك، وزير دفاع اسرائيل انجام شد.
راديو اسرائيل همچنين گزارش داده است: اوباما خطاب به يهوديان آمريكا و اسرائيل گفت به حرف هاي ديگراني كه مي گويند ما كار زيادي در برابر رژيم ايران انجام نداده ايم، گوش نكنيد، در زمان رياست جمهوري من بود كه سخت ترين تحريم ها را عليه ايران برقرار كرده ايم. تحليلگران راديو اسرائيل مي گويند نطق پرزيدنت اوباما در برابر يهوديان مريلند، كاملا بوي انتخاباتي مي داد- به ويژه آنكه اكثريت يهوديان آمريكا، به طور سنتي حامي حزب دموكرات هستند.
راديو اسرائيل در پايان اعلام كرد: در انتخابات سه سال پيش كه اوباما به روي كار آمد، 74 درصد از يهوديان آمريكايي از او حمايت كرده و ميليون ها دلار براي كمپين انتخاباتي او پول اهدا كردند.
مگر ما نوكرها مرده بوديم كه آمريكا اين همه تلفات داد؟!
يك پادوي سازمان سيا در راديو فردا با مرور خسارات سنگين و شكست دولت آمريكا در عراق از گروه هاي ضد انقلاب خواست جور آمريكا را بكشند و به جاي نيروي نظامي به آمريكايي ها بيگاري بدهند.
مجيد محمدي در سايت راديو فردا با بيان اينكه آمريكا از تجربه عراق درس گرفته، مي نويسد: گرچه برخي از جمهوري خواهان (مثل سناتور مك كين) از پايان حضور نظامي آمريكا به عراق راضي نيستند و عراق را نوعي خلأ قدرت براي پر شدن با دشمنان آمريكا ملاحظه مي كنند اما نيروهاي نظامي آمريكا از اين بازگشت بسيار خشنودند. پايان جنگي نامقبول و نامشروع براي مردم آمريكا شادي آور است اما آيا آمريكايي ها و ديگران در دنيا با خيال راحت تري سر به بالين مي گذارند؟ آيا اين جنگ دنياي پس از آن را امن تر (سلاح هاي كشتار جمعي كمتر) و دمكراتيك تر (دو توجيه اوليه و ثانويه دولت بوش براي حمله) كرده است؟ چندان روشن نيست.
اين عضو حلقه كيان با اشاره به 4500 سرباز كشته شده آمريكا و دست كم يك هزار ميليارد دلار هزينه براي اين جنگ مي نويسد: تجربه عراق درسي بزرگ براي آمريكايي هاست كه اشغال نظامي يك كشور را اصولاً از برنامه هاي خود كنار بگذارند. 4500 كشته، هزينه بزرگي است.
وي كه معمولاً سعي مي كند خود را نوكر و غلام حلقه بگوش آمريكايي ها نشان دهد، در تبيين مصاحبه چندي پيش هيلاري كلينتون با بي بي سي و صداي آمريكا گفت: آمريكايي ها به اين درس و تجربه رسيده اند كه در درون كشورها يا بيرون از آن بايد در جست وجوي متحداني باشند. هيلاري كلينتون در مصاحبه با بي بي سي همين سياست را در پيش گرفت.
وي اضافه مي كند: آغاز جنگ عراق براساس اطلاعات نادرست و آشفته و سستي رسانه هاي آمريكايي در پرسيدن پرسش هاي جدي از مقامات آمريكايي پيش از آغاز جنگ موجب كاهش اعتماد بين المللي به دولت آمريكا و رسانه هاي آمريكايي شد. اين كاهش اعتماد به جدي گرفته شدن اخطارها و اطلاعاتي كه مقامات و رسانه هاي آمريكايي در مورد خطر اتمي ايران يا مخاطرات رژيم هاي بشار اسد و كيم جونگ ايل براي امنيت منطقه خاورميانه يا شرق آسيا مي دهند آسيب رسانده است.
در ادامه اين نوشته آمده است: كاري كه دولت بوش - چني با حمله به عراق بدون تصويب شوراي امنيت و همراه كردن برخي همپيمانان اروپايي انجام شد چهره اي غيرمسئول از يك ابرقدرت به نمايش گذاشت كه ثبات و امنيت بين المللي بايد مهم ترين هدف آن به شمار رود.
وي آنگاه نوشت: نيروهايي در درون مخالفان كه به تجربه هاي ناموفق گذشته تمركز دارند، اين فرمول را تحت عنوان اپوزيسيون ساري توسط قدرت هاي بزرگ رد مي كنند اما متوجه نيستند كه از اين طريق سرنوشت را به دست حوادث مي سپارند و هيچ طرح عملي ندارند.
پادوي سازمان سيا آنگاه از گروهك هاي ضد انقلاب خواسته ميان بوش و اوباما فرق بگذارند و تبديل به پياده نظام ارتش آمريكا شوند. با اين توجيه كه «اين رفتار، همكاري با دنياي آزاد در برابر حكومت هاي ياغي است». مغالطه عضو متواري حلقه كيان در حالي است كه روزنامه زنجيره اي شرق به عنوان نشريه برآمده از حلقه كيان، در اوج تهاجم بوش به عراق و افغانستان، مدعي شده بود «ارتش آزاديبخش در راه ايران است» و «چون ايران تقواي اتمي ندارد، حق با طرف آمريكايي است»! با اين اوصاف معلوم نيست ستايشگران ياغي گري ديروز بوش، چگونه از موضع تخطئه وي برآمده و افسار نوكري جانشين بوش در دولت آمريكا را به گردن مي اندازند كه طي همين ماه هاي اخير، چشم بر سلاخي مردم بي دفاع در خيابان هاي مصر، بحرين، يمن و عربستان بسته بلكه خود حامي اين كشتارهاي وحشيانه است.
البته اين نكته نيز گفتني است كه مطالبي از جنس نوشته عضو حلقه كيان صرفاً براي فاكتور كردن نزد مقامات آمريكايي نوشته مي شود و صرفاً خاصيت تحميق برخي عناصر ساده دل يا طرفدار مزدوري را دارد. اگر غير از اين بود امثال همين كلاهبردارها، خود در ايران مي ماندند و به اصطلاح مبارزه! مي كردند. آيا همين عضو حلقه كيان مي تواند بگويد بدون اينكه در معرض تهديد و توبيخ و بازداشت باشد، چرا از ايران خارج شده و صرفاً به فرموده، شعار «لنگش كن» مي دهد؟!
غصه اوباما كاستن از گرفتاري هاي خود بود نه چاره جويي مقابل افزايش نفوذ ايران
خروج رسمي اشغالگران از عراق، محافل رسانه اي آمريكايي و سعودي را در اضطرابي عميق فرو برده است.
روزنامه آمريكايي سانفرانسيسكو كرونيكل با اظهار نگراني نسبت به دوره پس از خروج اشغالگران نوشت: خروج نظاميان آمريكايي از عراق راه را براي گسترش نفوذ ايران در خاورميانه هموارتر مي كند. اين موضوع از جمله ترديدهايي است كه با تصميم باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا، براي خروج سربازان آمريكا از عراق و شكست وي در توافق با مقامات عراقي براي تمديد حضور نيروهاي نظامي اين كشور در عراق، بوجود آمده است در نظر اول ايران برنده اين حركت است، بخصوص اگر آمريكا تصميم بگيرد مكان قدرت خود را از منطقه استراتژيك خليج فارس به آسياي جنوب شرقي انتقال دهد. اكنون ديگر هزاران سرباز آمريكايي در مرز عراق با ايران مستقر نخواهند بود. اكنون دولتي در عراق باقي مي ماند كه مسلمانان شيعه در آن دست بالا را دارند و سياستمداران آن سال ها در دوران صدام حسين در ايران پناهنده بوده و با رژيم صدام مي جنگيده اند.
اين روزنامه تصريح كرد: عراق به عنوان دومين كشور پرجمعيت خليج فارس با يكي از بزرگترين ذخاير نفت جهان، مي تواند با داشتن حكومتي متحد ايران، بازي قدرت ميان ايران و متحدان آمريكا در منطقه را دستخوش تغييري اساسي كند. ايران هم اكنون هم، علي رغم حضور نيروهاي آمريكا در عراق، نفوذ زيادي در اين كشور دارد. نوري مالكي نخست وزير عراق به ويژه پس از بحران سال 2010 كه آمريكا قصد داشت مانع از نخست وزيري مجدد وي شود، بيش از پيش به ايران نزديك شده است و با تخليه نيروهاي آمريكايي نزديكي بيشتر هم خواهد شد.
همزمان، عبدالرحمن راشد سردبير روزنامه سعودي الشرق الاوسط در تحليل مشابهي يادآوري كرد: كاخ سفيد هفته گذشته از نوري مالكي پذيرايي كرد و او را نتيجه روي كار آمدن دموكراسي در عراق دانست اما آمريكايي ها خودشان هم به چيزي كه درباره مالكي مي گويند اعتقادي ندارند. اوباما به اين دليل از مالكي استقبال كرد كه مي خواهد از گرفتار شدن بيشتر در امور خاورميانه ملتهب به دليل انقلاب ها، درگيري ها و بحث و جدل هايش بر سر صلح اجتناب كند. چرا كه مي خواهد در انتخابات رياست جمهوري آمريكا پيروز شود به همين دليل است كه به رغم فشارهايي كه به او وارد مي شد دستور به خروج نيروهاي آمريكايي از عراق داد.
مدير بركنار شده العربيه مي افزايد: حالا كه اوباما، از نظر نظامي و سياسي از بازي جاري در منطقه خارج شده، ايراني ها بيشترين تمايل را براي پر كردن خلاء نبود آمريكايي ها در منطقه به ويژه در عراق دارند. همين كه حكومت عراق مي گويد كه براي تامين برق عراق قراردادهايي به ارزش يك ميليارد و دويست ميليون دلار با ايران و چين امضا كرده، نشان مي دهد كه ايران تا چه اندازه در عراق نفوذ كرده است و حتي پيش بيني مي شود كه ايران از خاك عراق براي دور زدن تحريم ها استفاده كند و حتي مصالح غرب در منطقه به ويژه در خليج فارس را به چالش بكشد.
ما شرط بندهايي هستيم كه فقط فحش و تلفات مي دهيم
يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون، خالي بندي هاي 30 ساله و بي پشتوانه ضدانقلاب درباره پيش بيني زمان سرنگوني جمهوري اسلامي را به باد اعتراض و استهزا گرفت.
«اخبار روز» نوشت: پيش بيني سرنوشت جمهوري اسلامي از فرداي سقوط شاه تا امروز همچنان داغ باقي مانده است. سلطنت طلب ها و سازمان مجاهدين خلق هم در اين ميان ركورددار تعيين تاريخ سرنگوني هستند. از كشورهاي خارجي، عراق صدام حسين و «كارشناسان» آمريكا و اسرائيل، از اين غيب گويي ها كرده و مي كنند. سال گذشته در چنين روزهايي جرج سوروس، ميلياردر آمريكايي در مصاحبه با فريد زكريا در «سي ان ان»، گفت كه حاضر است شرط ببندد تا يكسال ديگر جمهوري اسلامي اي در كار نخواهد بود.
جمهوري اسلامي ولي چند سالي است كه به علت بي توجهي رژيم به اين «احكام بديهي» به آنها مجبور به تمديد مكرر «ضرب الاجل هاي علمي» شده اند. واقعاً علت اين همه پريشان گويي چيست؟
نويسنده با انتقاد از حرف هاي بي پايه اپوزيسيون تصريح مي كند: «سرنگوني»، فحش سياسي نيست كه با ميزان نامطلوب بودن رژيم و انزجار ما از آن قابل توجيه باشد. بلكه يك گروه سياسي زماني آن را مطرح مي كند كه شرايط آن را مهيا ببيند و ضمناً آب به آسياب ديگران نريزد. مجاهدين خلق [منافقين] تنها سازماني بودند كه ادعا مي كردند هم جمهوري اسلامي بد است و هم آنها داراي تشكيلات آلترناتيو هستند. سي سال شعار دادند و امروز جز تلفات، توشه اي با خود ندارند. سلطنت طلبي و شبه آن هم سالهاست نه تنها در ايران، بلكه در ديگر نقاط جهان، از جمله در افغانستان، حمايت آمريكا را از دست داده است و نوع مستقلش را هم در جهان، خدا كي آفريد؟
اخبار روز در پايان به دعوت محافل منقرض سلطنت طلب و نظاير آنها براي مداخله نظامي آمريكا اشاره كرد و نوشت: اينها كه چشم انتظار آمدن آمريكا و رفتن جمهوري اسلامي هستند، ابتدا به اين بيانديشند كه چرا آمريكا رفت و جمهوري اسلامي آمد!؟
اوباما مي خواست بگويد خيلي يهودي است!
راديو اسرائيل آخرين سخنراني رئيس جمهور آمريكا در جمع شماري از يهوديان مريلند را «يهودي ترين نطق اوباما» توصيف كرد. اوباما در اين سخنراني گفته بود هيچ رئيس جمهور آمريكا مانند من حامي اسرائيل نبوده است.
راديو اسرائيل در گزارش سخنراني اوباما اعلام كرد: اوباما در يكي از ملتهبانه ترين نطق هاي حمايت خود از اسرائيل، در حالي كه عبارات پي در پي يهودي و مضامين تورات را به كار مي برد و حتي واژگان عبري باستاني را از تورات قرض گرفته بود، پشتيباني كامل خود را از اسرائيل مورد تاكيد قرار داد و گفت: «ايستادگي آمريكا در كنار اسرائيل، قابل تزلزل نيست». اوباما در جمع يهوديان مريلند در شرق آمريكا سخنراني پرهيجان و طولاني ايراد كرد.
براساس اين گزارش «اوباما حتي با شوخي هاي معمول در ميان يهوديان، دختر نوجوان خود را به عنوان مفسر يهودي خانواده اوباما معرفي كرد و گفت دليل اين امر اين است كه دوستان يهودي مليا به سن «بت ميتصوا» رسيده اند و مليا هر هفته در جشن يكي ديگر از دوستان مدرسه اي يهودي اش ميهمان مي شود.»
راديو اسرائيل اضافه كرد: پرزيدنت اوباما در ميان هيجان بسيار شنوندگان نطق بسيار تنظيم شده او، حتي به تفسير فصلي از تورات پرداخت كه اين شنبه در كليساهاي يهوديان خوانده مي شود. او تاكيد كرد كه دولت او و شخص وي اينجا ايستاده اند تا در كنار اسرائيل باشند.
براساس اين گزارش «اوباما يادآوري كرد بعنوان فردي زاده شده از پدري مسلمان از كنيا و مادري مسيحي از آمريكا، براي يهوديت ارزشي فراوان قايل است و عبارات عبري را بارها تكرار كرد. به گفته تحليلگران راديو اسرائيل، پرزيدنت باراك اوباما غير مستقيم، اما به طرز روشني، در حال پاسخگويي به رقباي خود در حزب رقيب (جمهوريخواه) بود كه از وي در مناظره هاي اخير خود، به سختي انتقاد كرده اند. اين تحليلگران يادآوري مي كنند كه در مناظره دو شب پيش هفت نامزد جمهوريخواه در ايالت آيووا، آنها بسياري از رويكردهاي سياسي اوباما را در قبال اسرائيل به شدت محكوم كردند و او را عامل منزوي شدن اسرائيل، نبود پيشرفت در روند صلح و حتي پسرفت در مذاكرات سياسي اسرائيلي- فلسطيني و عامل انواعي از مماشات در برابر جمهوري اسلامي ايران معرفي كردند».
تحليلگران راديو اسرائيل مي گويند كه نطق اوباما تنها ساعاتي پس از ملاقات او با ايهود باراك، وزير دفاع اسرائيل انجام شد.
راديو اسرائيل همچنين گزارش داده است: اوباما خطاب به يهوديان آمريكا و اسرائيل گفت به حرف هاي ديگراني كه مي گويند ما كار زيادي در برابر رژيم ايران انجام نداده ايم، گوش نكنيد، در زمان رياست جمهوري من بود كه سخت ترين تحريم ها را عليه ايران برقرار كرده ايم. تحليلگران راديو اسرائيل مي گويند نطق پرزيدنت اوباما در برابر يهوديان مريلند، كاملا بوي انتخاباتي مي داد- به ويژه آنكه اكثريت يهوديان آمريكا، به طور سنتي حامي حزب دموكرات هستند.
راديو اسرائيل در پايان اعلام كرد: در انتخابات سه سال پيش كه اوباما به روي كار آمد، 74 درصد از يهوديان آمريكايي از او حمايت كرده و ميليون ها دلار براي كمپين انتخاباتي او پول اهدا كردند.