به گزارش مشرق، پس از خروج آمریکا از برجام شاهد خروج شرکت های مطرح اروپایی از صنعت نفت ایران هستیم به طوری که دربرخی از مسئولان صنعت نفت جو نا امیدی از توسعه صنعت نفت وجود دارد.
ظاهرا این نکته فراموش شده است که ایران در سالهای تحریم توانسته بود کار توسعه فاز های پارس جنوبی را به تنهایی انجام دهد و در مقاطعی حدود 100 هزار نفر در پارس جنوبی و دیگر پروژههای عظیم صنعت نفت مشغول به کار بودند و کار توسعه صنعت نفت را انجام میدادند.
کارشناسان صنعت نفت معتقدند ظرفیت ایران برای توسعه صنعت نفت بالا است. به شرط آنکه مسئولان صنعت نفت نگاه و دید خود را تغییر دهند و برنامه ریزی مناسب برای به کارگیری این ظرفیتها انجام دهند.
پس از خروج آمریکا از برجام شرکتهای اروپایی و حتی مطرح آسیایی که با آمریکا منافع مشترک داشتند ترجیح دادند فعالیت خود را در ایران خاتمه دهند. گرچه هنوز 6 ماه به اعمال تحریم های آمریکا زمان باقی است اما این شرکت ها به خصوص توتال ترجیح دادند از هم اکنون ایران را ترک کند به نظر شما ایران چه مقدار آمادگی دارد در صورتی که بعد از تاریخ تعیین شده شرکت های اروپایی به ایران نیاید خودش کار توسعه صنعت نفت را پیگیری کند؟
ابراهیمی اصل: نکته ای که باید حتما مدنظر قرارداد این است که ایران تنها در سال جاری تحریم نشده و گرچه 40 سال است تحریم های متنوعی به ایران اعمال می شود اما شدیدترین تحریمها به سالهای 2010 باز می گردد که به تدریج افزایش یافت.
خود آمریکاییها تحریم های سال 90 و 91 را به عنوان تحریم های فلج کننده معرفی کردند که حتی در دوران حضور امریکا در برجام اثرات این تحریمها هنوز وجود داشت. هرچند که عده ای معتقد بودند با امضای برجام تحریم ها نیز برطرف شد.
در پاسخ به سوال شما باید بگویم در طول مدت بعد از انقلاب توانستیم در صنعت نفت ظرفیت های خوبی را ایجاد کنیم و در سالهای تحریم همین شرکت های ایرانی بودند که توسعه صنعت نفت را به پیش میبردند.
در حال حاضر 700 شرکت سازنده تجهیزات صنعت نفت در داخل کشور وجود دارد و 300 شرکت پیمانکاری کوچک و بزرگ داریم که اگر به این مجموعه ها اعتماد شود می توان کارهایی که خارجیها وعده دادند ولی هرگز انجام نشد را به خوبی انجام دهند.
اگر چنین است که شما می گویید چرا برای برخی از پروژه های صنعت نفت معطل ورود خارجی ها ماند که نمونه بازرش همین فاز 11 پارس جنوبی است. به نظرشما با چه پیشزمینه ذهنی این پروژه به شرکت توتال داده شد؟
ابراهیمی اصل: اینکه با چه تفکری پروژه فاز 11 بعد از این همه معطلی به شرکت توتال داده شد را باید از مسئولان فعلی صنعت نفت پرسید.
اما به این نکته اشاره می کنم که فاز 11 به شرکتی داده شد که سابقه درخشانی در صنعت نفت ایران نداشت.
این شرکت 8 سال صنعت گاز کشور را معطل کرد؛ اصلا شرکت توتال کارش معطل کردن میادین مشترک ایران است و با این ماموریت به ایران میآید در همین میدان گازی پارس جنوبی به جای آنکه کار توسعه را از لبه مرزی میدان مشترک آغاز کند از وسط میدان آغاز کرد و در صورتی که تجهیزات به روز داشت سعی کرد از تجهیزات قدیمی خود برای توسعه این میدان استفاده کند.
وقتی کار را در فاز 2 و 3 نیز آغاز کرد دقیقا چاههای تولیدی را در لایههای غیر مشترک حفر کرد و سالها ایران داشت از لایهای گاز برداشت می کرد که مشترک نبود.
آنها وقتی ایران را به دلیل تحریم ترک کردند عملا خسارتهای سنگینی به ایران وارد کرده بودند و وقتی کار توسعه توسط شرکت ایرانی پتروپارس پی گرفته شد توانستیم توسعه فازها را به خوبی و از لایههای مشترک انجام دهیم.
جالب است که دولت یازدهم با آنکه میدانست توتال چه خیانتی در حق صنعت نفت ایران کرده است و بارها کارشناسان در رسانهها این موضوعات را گوشزد کردند اما سعی کرد دوباره قرار داد توسعه فاز 11 را با این شرکت منعقد کند.
حتما میدانید که شرکت توتال یک شرکت چند ملیتی است و 36 درصد سهام این شرکت متعلق به آمریکا است و مسئولان با یک حرکت کاملا اشتباه فرصت توسعه را از این فاز که مرزی ترین فاز پارس جنوبی است گرفتند.
شما ببنیند چه خسارت سنگینی به ایران زده شد، 16 سال تاخیر در اجرای فاز 11 را اگر در روزها و درآمد 15 میلیون دلاری میعانات گازی ایران در این فاز و همچنین گازی که از این فاز تولید میشود محاسبه کنیم چیزی حدود 87 میلیارد دلار را از دست دادیم.
اشتباه مسئولان صنعت نفت در واگذاری فاز 2 و 3 به شرکت توتال موجب شد تا فاز 15 و 16 تعریف شود تا گازی که از لایه مشترک سالها توسط قطری ها و با همکاری توتال از دست رفته بود دوباره کار تولید از آن لایه را آغاز کنیم.
چرا با این شرایط هنوز مسئولان اصرار دارند که شرکت های خارجی برای توسعه صنعت نفت به ایران بیایند و ادامه برجام با اروپاییها را مطرح میکنند؟ مگر ظرفیت داخلی جوابگوی صنعت نفت ایران نیست؟
ابراهیمی اصل: ایران ظرفیتهای پیمانکاری زیادی برای توسعه صنعت نفت دارد که من فقط چند نمونه را نام می برم قرارگاه سازندگی، شرکت OIEC، شرکت پتروپارس، تاسیسات دریایی، صدرا و غیره که تعدادشان هم کم نیست به نظر شما توانایی انجام پروژه را ندارند؟
چه طور پتروپارس توانست فاز 12 را به تنهایی راه بری کند اما برای فاز 11 فقط سهام 19 درصدی به این شرکت دادند که در کار توسعه دخالتی نکند. این سوالی است که باید حتما پرسیده شود.
نکته ای که باید اشاره کرد این است که فاز 11 بخش خشکی ندارد و هزینه اجرای آن نیز معادل اجرای بخش آبی در فاز های 6 و 7 و 8 خواهد بود یعنی رقمی بین 1.5 تا1.8 میلیارد دلار اما شما ببینید قراردادی که با توتال منعقد شد با چه عددی بود. حالا باید پرسید علت این رقم کذایی چیست؟
گفته شد توتال فاینانس میآورد و سرمایه خواهد آورد. این نشان می دهد که مسئولان صنعت نفت کار را جدی نگرفتند درصورتی که اگر می خواستند کار کنند فاز 11 با رقمی حدود 1.8 میلیارد دلار امکان توسعه دارد و 85 تا 90 درصد کار هم توسط شرکت های داخلی قابل انجام است.
معمولا برای انجام پروژه های نفتی و گازی در دنیا از مشاورین خارجی استفاده می شود کاری که در زمان تحریم هم انجام شد و ایرادی هم به استفاده از مشاورین قوی خارجی نیست. اما متاسفانه مسئولان صنعت نفت اعتقادی به شرکت های داخلی توانمند نداشته و ندارند.
سرمایه مورد نیاز اجرای پروژه در داخل کشور قابل تامین است؟
ابراهیمی اصل: اولا باید گفت هم نیروی متخصص وجود دارد و هم سرمایه لازم برای انجام پروژه را با پذیره نویسی یا مشارکت مردم در پروژهها مثل صندوق پروژه میتوان تامین کرد و این خلاء را جبران کرد. در ثانی باید گفت هم اکنون در بسیاری از کشورها به دلیل رکود حاکم در اقتصادشان نرخ بهره منفی است و صاحبان پول به بانکها هزینه هایی را پرداخت می کنند که پولشان را نگهداری کنند.
خوشبختانه ایران با برخی از این کشورها نیز روابط خوبی دارد بنابراین می تواند از این ظرفیت نیز برای جذب سرمایه استفاده کند. بنابراین باید سازو کارهای مناسبی برای تامین سرمایه طراحی کرد.