به گزارش مشرق، افزایش ضریب نفوذ تلفنهای هوشمند پابهپای گسترش شاهراههای ارتباطی باندپهن، مردم را به استفاده از سرویسها و خدمات فضای مجازی سوق داده و کار به جایی رسیده که کمترین میزان اختلال در روند خدماتدهی سرویسهای نرمافزاری منجر به بروز نارضایتی در سطح وسیعی از جامعه میشود.
توسعه این ظرفیتها، میل و نیاز به برقراری ارتباطات دو یا چند جانبه را بیش از پیش برجسته کرده و برای ارضای این خواسته مردمی، پیامرسانها در تنوع مختلف و با رسالات متفاوت شکل گرفته و به ارائه خدمات میپردازند.
بیشتر بخوانید:
آیا عضویت بدوناجازه مردم در سروش، صحت دارد؟
پیامرسانها از جمله سرویسهایی هستند که با رویکرد رفع شکاف بین نسلی در استفاده از تکنولوژی پدیدار شدند؛ بنابراین با توجه به اینکه اغلب مردم جامعه و در تمامی گروههای سنی از این سرویسها استفاده میکنند شاید تعریف کردن عنوان آن کاری بیهوده باشد.
پیامرسان «تلگرام» بازار غالب ارتباطی کشور ما را در اختیار و به اذعان خودش بیش از 40 میلیون ایرانی در این بستر عضویت دارند؛ پیامرسانی که رفتهرفته بازار غالب کشور در این حوزه خدماتی را به دست آورد و با وجود خدمات یکپارچهای که ارائه میداد اما در نهایت به دلیل عدم تمکین به قوانین جمهوری اسلامی ایران و برای شکست انحصارش، حکم انسداد آن صادر شد.
در این میان بسیاری از کسبوکارها که مبتنی بر بستر تلگرام شکل گرفته بودند، دچار خسارت شده اما راهی جز تحمل این شرایط نداشتند و عملا نمیتوانستند ادعای احقاق حق کنند چرا که این پیامرسان خود را مقید به تبعیت از قوانین کشورها نمیدانست و بر این اساس شیوهای برای طرح دعوی از متولیان توسعه آن وجود نداشت.
البته اگر واقعبین باشیم در شرایطی که اغلب پیامرسانهای بزرگ دنیا روی به سمت ارائه خدمات بومیسازی شده برای کشورها رفتهاند اما تلگرام تنها ارتباطات دو سویه و تکسویه (کانال) را به کاربرانش ارائه میکرد که شاید بعید به نظر برسد سطح انتظار و توقع کاربران فضای مجازی کشورمان از یک پیامرسان تا این حد پایین باشد.
در حالیکه دلیل انحصار تلگرام شاید به ضعفهای مدیریتی در مواجهه با بسترهای فضای مجازی در سالهای گذشته مربوط باشد که به دلیل سوء تدبیر حاضر شدیم بازار بالقوه کشور را در اختیار بستری خارجی قرار دهیم اما بعد از انسداد فعالیتهای این پیامرسان، نمونههای داخلی روز به روز از تریبونهای مختلف به اشکال گوناگون معرفی و تبلیغ میشوند.
اما سوای از آپشنها و فیچرهای پیامرسانهای بومی برای کاربران ایرانی، سعی کردهایم در گفتوگویی با سید میثم سیدصالحی؛ مدیر "پیامرسان سروش" به آسیبشناسی فضای حاکم بر بازار ICT کشور با تمرکز بر سرویسهایی نظیر پیامرسانها بپردازیم و حرف دل این فعال صنعت فناوری کشورمان را بشنویم.
بنابراین برای اینکه با نقطهنظرات این مدیر پیامرسان داخلی بیشتر آشنا شوید و بدانید چطور سروش به این مرحله از رقابت رسید و ماجرای برخی موضوعات نظیر «اکانتهای اجباری» و «مدل درآمدزایی» چیست، با ما همراه باشید.
لطفا در ابتدا کمی از وضعیت و حالوروز پیامرسانهای بومی کشور و مانورهای تبلیغاتی یکبارهای که برای جا انداختن آنها در جامعه راه افتاده است، بفرمایید و اساسا شما در این شرایط که اسامی تکتک پیامرسانهای مورد حمایت و بومی در سطح خیابان، اماکن عمومی و حتی داخل وسائل نقلیه عمومی به گوش و چشم میخورد، استقبال میکنید؟
اتفاقا این موضوع که در ابتدا شما اشاره کردید، نکته جالبی است زیرا به واسطه اعلام حمایتهای دولت و حاکمیت چنین شرایطی نمودار شده است و به تعبیر یکی از دوستانم، در حال حاضر حرفهای ما (فعالان حوزه پیامرسان) از مسئولین اجرایی کشور نیز مهمتر شده و از کلمه به کلمه آن برداشتهای مختلفی میشود.
البته پیامرسان "سروش" به جهت سابقه و شناخته شدن آن به واسطه ارتباطش با سازمان صداوسیما ، از ابتدا در پیشانی حوزه پیامرسانهای ایرانی قرار داشته و حتی گاهی سروش به جای عنوان «پیامرسانهای ایرانی» معادلسازی شده است.
جالب است برخلاف صداقت و صراحت بیان شما، مدیران قبلی این پیامرسان سعی در کتمان ارتباط سهامداری سروش با سازمان صداوسیما داشتند؛ لطفا کمی درباره ساختار حاکم بر چارت فعالیتی این پیامرسان بفرمایید.
بنده همواره شفاف گفتهام که صاحب امتیاز اپلیکیشن پیامرسان سروش سازمان "صداوسیما" است و مانند ارتباطی که بین این سازمان با رونامه جامجم وجود دارد، طی قراردادی بلندمدت، مدیریت،راهبری، توسعه و ارائه خدمات این اپلیکیشن از سوی معاونت فضای مجازی سازمان صداوسیما به مجموعه سروش واگذار شده است لذا در حال حاضر نیز روند شکلگیری و تقسیم چارت کاری حقوقی در حال انجام است.
با توجه به اینکه شما ساختار حاکم بر اداره و مدیریت این پیامرسان را شرح دادید، مباحث حقوقی به چه جهت است؟
با توجه به اینکه سازمان صداوسیما بنا ندارد تمام هزینههای مربوط به امر توسعه این پیامرسان را خودش تأمین کند، برای سرمایهگذاری در این پیامرسان راههای مختلفی مد نظر است.
سروش به شکل حقوقی، مجموعهای مستقل ولی عمده سهامدارش مجموعه جامجم است؛ با این حال سعی کردهایم دیگر مجموعهها را نیز با توجه به توان و ظرفیتهای موجود در پیامرسان سروش تشویق به امر سرمایهگذاری در این پلتفرم کنیم که شاید لازمه این کار عرضه سهام در آینده باشد.
از چه زمانی سکان هدایت سروش را به دست گرفتید؟
تقریبا هفتم فروردین ماه سال جاری بود که این مسئولیت را قبول کردم.
عمده صحبتهایی که در زمان توافق شما با سازمان صداوسیما و مجموعه جامجم برای به دست گرفتن مدیریت این پیامرسان انجام شد، پیرامون چه موضوعاتی بود؟
بیشتر صحبتها حول جنبههای حقوقی مربوط به ساختار تعریف شده برای سروش بود؛ با توجه به اینکه سهام عمده این پیامرسان (90 درصد) در اختیار سازمان صداوسیما است و در نظر داشتیم تا برای این پلتفرم رویهای در نظر گرفته شود تا بتواند به صورت مستقل و با تکیه بر جذب سرمایهگذار به امر توسعه خود بپردازد، لذا بحثها بیشتر در این باره مطرح بود.
پیامرسان سروش پیش از این، زیرمجموعه معاونت فضای مجازی سازمان صداوسیما بود که با قاعده مورد نظر ما، سعی کردیم دوران جدیدی را برای این پیامرسان رقم بزنیم و به مدیریت آن به شکل مستقل و در مجموعهای مجزا بپردازیم.
با قبول مدیریت سروش خودتان را به چه چالشی دعوت کردید؟
مهمترین نکته در ارتباط با توسعه پیامرسانهای ایرانی، متبلور شدن ظرفیتهای ICT در کشور است و بنده نیز امیدوارم در این پیامرسان برای نمودار شدن و تقویت این ظرفیتها گام بردارم.
در کشور ما بسیاری از بخشهای مربوط به حوزه فناوری اطلاعات توسعه پیدا نکرده و همینطور ضعفهایی در زیرساختهای ارتباطی ما وجود دارد؛ لذا برای اینکه پیامرسانی بتواند توسعه یابد و به چند ده میلیون کاربر فعال دست یابد، باید تمامی این ظرفیتها که حکم پیشنیاز برای تحقق ظرفیتهای لازم پیامرسانی را دارند ارتقاء یابند.
این روال ممکن است در دنیا چندان مورد توجه نباشد و تمرکز مدیران پیامرسانها تنها بر توسعه پلتفرم یا همان اپلیکیشنشان باشد اما در ایران برای توسعه پلتفرم ارتباطی باید به ساختار شبکه، دیتاسنتر، مباحث مجازیسازی، خدمات ابری، ایجاد شبکه تحویل محتوا و در لایههای بالاتر به بانکهای اطلاعاتی و سرویسهای پیامرسانی فکر کرد.
بسیاری از پیامرسانهای جهانی که هماکنون اسمشان را میشنوید، ساختار و چارچوب اپلیکیشن پیامرسانشان مبتنی بر پلتفرمهای آمادهای است که به عنوان سرویس (Xs a Service) در اختیار آنها قرار گرفته است و به هیچ عنوان دنبال ساختن پلتفرم زیرساخت پیامرسان نرفتهاند.
این در حالی است که شرکتهای ارائهدهنده سرویسهای زیر ساختی به دلیل شرایط تحریمی که برای کشور ما وجود دارد، نمیتوانند خدماتشان را به ما ارائه کنند.
بنابراین طبیعی است که برای ساختن یک اپلیکیشن موفق ایرانی، باید به تکنولوژی تمامی این حوزهها دست پیدا کنیم و مدام درصدد توسعه این تکنولوژی باشیم زیرا ممکن است با شرایط غیرقابل پیشبینی مواجه شویم که خارج از ظرفیتهای فعلی باشد و به همین خاطر باید به فکر چاره و راهکارهای احتمالی برای شرایط بحرانی بود.
در حالیکه سروش از منظر کمیت، بیش از پیامرسانهای دیگر کشور مورد اقبال عمومی قرار گرفته اما در همین شرایط پیامرسانهایی هم حضور دارند که از بدو فعالیتشان مدلهای تجاریشان را تصویر کرده و به سمت ارائه سرویسهای درآمدزا رفتهاند، آیا شما برنامهای برای انجام این کار دارید؟
مدل مدیریتی جدید مبتنی بر بحث امکان جذب سرمایه و درآمدزایی پیامرسان شکل گرفته است؛ سروش یک مجموعه تجاری است که رویکردهای آن در بخش درآمدزایی و سرمایهگذاری به صورت شفاف مدون شده است و به زودی از سرویسهای درآمدزا و خدمات تجاری آن رونمایی میشود.
البته با توجه به ماهیت صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات که به واسطه تحولات سریع در تکنولوژی و اتفاقات خاصی که رقم میخورد، خیلی نمیتوانیم روی یک سند قاطعانه بیستیم یا پافشاری کنیم؛ لازم است بتوانیم متناسب با حضور سرمایهگذاران جدید و رویدادهای صنعت واکنش در خوری داشته باشیم.
طرح تجاری سروش دقیقا بر چه اهدافی متمرکز شده و با توجه به اینکه ظاهرا با تغییراتی مواجه شده است، درباره مشخصههای این طرح کمی توضیح دهید.
طرح تجاری این پیامرسان چندین بار تاکنون بازبینی شده و هنوز هم بسته نشده است؛ چارچوبهای آن درآمده و اِلمانهای اصلی آن استخراج شده اما در صنعت فناوری اطلاعات خیلی نمیتوانید روی سند مستحکم چند ساله قسم بخورید زیرا همانطور که قبلا هم گفتم جریانات و اتفاقات سریع روی میدهد و لازم است مجموعهای توانمند نسبت به این اتفاقات واکنش مناسب نشان دهد.
پیش از این تغییرات (تا اوایل سال 96)، سند تجاری پیامرسان سروش مبتنی بر بودجههای تخصیصی از سمت سازمان صداوسیما بود اما با توجه به اینکه سازمان با محدودیتهای مالی مواجه بود و هست، نمیتوانست متناسب با رشد پیامرسان جایی برای هزینههای سروش در دل بودجههای خود باز کند و به همین جهت از یک سال پیش تصمیم گرفته شد یا اسپانسرهایی در این مسیر فعال شوند یا خود اپلیکیشن مبتنی بر ظرفیتهای فضای دیجیتال و امکان بهرهبرداری از مزیتهای حوزه اقتصاد دیجیتال، به درآمدزایی برسد.
چه نقشه راهی برای رسیدن این اپلیکیشن به درآمدزایی ترسیم کردید؟
شاید در ابتدا برجستهترین حوزهای که به ذهن متبادر شود، تراکنشهای مالی باشد که از قضا شرکتهای بزرگی در کشور از همین مسیر گردشهای مالی بزرگی انجام میدهند که البته درآمدهایشان از این طریق نیز توجیه شده است؛ اتفاقا یکی از رقبای ما روی همین جریان نقدینگی سرمایهگذاری کرده است و در حال حاضر اسپانسر بانکی دارد.
بنابراین ما هم زیرساختهای مالی را فراهم کردیم و امکاناتی نظیر پرداخت، شارژ و خدمات کیف پول الکترونیکی را که در ارتباط با شرکتهای خدمات پرداخت (PSP) انجام میدهیم، را داخل سروش گنجاندیم.
همکاری شما مانند پیامرسان رقیب تنها با یک شرکت خدمات پرداخت است؟
خیر؛ ما خدماتمان را از طریق چندین گیتوی مربوط به PSPها ارائه میکنیم و همچنین ظرفیتهای لازم برای همکاری با تمامی آنها را داریم.
با توجه به اینکه بخشی از وظایف سند حمایت از پیامرسانهای بومی که به تصویب شورایعالی فضای مجازی رسیده برعهده بانک مرکزی است، آیا به جای همکاری با شرکتهای خدمات پرداخت، بانک مرکزی نباید به سمت اعطای تمامی خدمات آن شرکتها نظیر گیتوی به پیامرسانهای داخلی باشد؟
اتفاقا زمانی پیامرسانها به این سمت رفته بودند که مجوز PSP از بانک مرکزی دریافت کنند و طبیعی بود که بانک مرکزی این مجوز را واگذار نکند زیرا هر حوزهای اقتضائات خاص خودش را دارد و ما هم سعی کردیم از مسیر قاعدهمند ارائهدهندگان خدمات پرداخت اقدام کنیم.
با وجود اینکه در حال حاضر مشکلی نداریم ولی اگر شرایط اعطای این مجوز از سوی بانک مرکزی فراهم شود، با زیرساختهایی که در اختیار داریم به سمت دریافت مجوز مذکور خواهیم رفت.
جالب است بدانید به دنبال توسعه این کار به فضای ارزی هم هستیم.
منظورتان از توسعه به سمت فضای ارزی دقیقا چیست؟
مذاکراتی برای بهرهبرداری از کارتهای نقدی (دبیت ارزی) روی پلتفرم سروش انجام شده است که کاربران میتوانند برای خریدهای ارزی یا نقلوانتقال پول (به غیر از ریال) از طریق سروش اقدام کنند.
یعنی در واقع این کار را قرار است در قالب همکاری با بانکها و صرافیها باشد؟
در این زمینه قرار است با مجموعههای بانکی همکاری کنیم.
تاکنون با کدام بانکها به تفاهم رسیدهاید؟
اجازه دهید اسامی آنها را در زمان لانچ سرویس اعلام کنیم زیرا هنوز مذاکرات ادامه دارد و باید منتظر توافق نهایی باشیم.
بنابراین تمامی این مباحث در ارتباط با بیزینسپلن مطرح بوده است؟
این طرح اولیه بیزینسپلن و مبنای درآمدها و هزینههای سروش بود.
مسئله دیگری که به طور جدی روی آن کار میکنیم، خدمات محتوایی است زیرا با توجه به اینکه سازمان صداوسیما آرشیو غنی از دادههای محتوایی و یکسری امکانات خاص دیگری مانند آنتن پخش زنده دارد، ترکیب محتوای سروش با آنها میتواند خدمات جدیدی را برای کاربر نهایی خلق کند.
جبران هزینهها و ارائه خدمات مربوط به پیادهسازی چنین ایده مشارکتی با آرشیو محتوایی سازمان صداوسیما، میتواند از طریق دریافت هزینه اشتراک از کاربران جبران شود یا به اشکال دیگری باشد که سرویسهای آن در دست تعریف است.
ممکن است که برای جبران هزینهها، پولی که قرار است از طرف کاربران دریافت کنید را حذف و با تبلیغات جابجا کنید؟
قطعا ورود به فضای تبلیغاتی جزو آخرین ردههای اولویتی برای ماست؛ نمیخواهیم کاربران را مورد اذیت و آزار قرار دهیم؛ از طرفی آنچه کاربران در تلگرام تجربه کردهاند، فضایی کاملا باز و رایگان بوده که ارائه تبلیغات میتواند موجب رنجش خاطر آنها شود.
با این حال اصرار داریم فضای تبلیغات را برای کسبوکارهایی که پیش از این در پیامرسان تلگرام ارائه خدمات داشتند، به شکل خوبی در سروش انجام دهیم تا بیزینسهای آنها به حالت نرمال برسد.
آیا در این دایره خدمات، باز هم فیچری خاص در نظر گرفته شده است؟
بله! مرحله بعدی مربوط به حوزه خدماتی است که میتواند به سازمانها و ارگانهای به صورت حلقه بسته ارائه شود.
خدمات بسیاری در مراکز این بخشها ارائه میشود که از منظر درون سازمانی، کارمندان باید مدام در تعامل با منابع انسانی باشند تا بتوانند از خدمات رفاهی استفاده کنند و از منظر برون سازمانی، مکاتباتی با مجموعه در قالب ارسال پیام صورت میگیرد که ما در نظر داریم با تکیه بر قابلیتهای پرداختی، انتقال اطلاعات و هم ایجاد سرویس این خدمات را به شکل دور کاری برای سازمانها و ارگانها فراهم آوریم.
با توجه به اینکه ما هر سه رکن موردنظر یک اکوسیستم ارتباطی را داریم، سازمانها به راحتی میتوانند با تکیه بر پلتفرم ما خدماتشان را به صورت مجازی ارائه کنند.
با توجه به تعدد و ارائه انواع خدمات بر بستر پیامرسانها آیا برای ارائه خدمات ارزش افزوده نظیر پرداختهای خرد درون برنامه که ویچت در حال حاضر انجام میدهد، برنامهای ندارید؟
طبیعتا ویژگی کلیدی که پیامرسانها دارند این است که شکاف بین نسلی را در حوزه دیجیتال پر میکنند؛ به همین خاطر است سالمندانی که به راحتی قادر به تعامل با اینترنت نیستند اما در استفاده از پیامرسان مشکلی ندارند.
پیامرسانها برخلاف تمامی اپلیکیشنها از منطق سادهای تبعیت میکنند و روان هستند؛ همانطور که اشاره کردید ما هم در نظر داریم تا مجموعهای از خدمات ارزش افزوده را به مرور در اختیار کاربران سروش قرار دهیم تا بدون هیچگونه تغییری در منطق ساده کاربری، قادر به دریافت خدمات بیشتر و جذابتری باشند.
این خدمات میتواند در زمینه پرداختهای خرد باشد به گونهای که برای خرید غذا نیازی به پرداخت پول نقد یا کشیدن کارت نباشد و کاربران با کیف پولی که در برنامه سروش دارند، پرداختشان را انجام دهند.
لذا باز هم به سه رکن اصلی که در پیامرسان سروش قرار دارد، میرسیم؛ این ارکان عبارتند از سرویسهای ارزش افزوده، امکان پرداخت و انتقال ساده پیام.
علاقهمندم در صورت موافقت شما کمی شفافتر و بیپیرایه صحبت کنیم...
همواره شفاف و صریح بودم و از این موضوع استقبال میکنم ...
داغ شدن بحث پیامرسانهای بومی دقیقا همزمان با دستور فیلتر شدن تلگرام به وقوع پیوست و رفته رفته برخی مردم اینگونه برداشت کردند که حاکمیت به زور در حال تغییر ذائقه کاربران فضای مجازی است؛ این نوع رفتار آیا تأثیری بر فعالیتهای شما به عنوان بازیگران اصلی این حوزه داشت؟
به این موضوع باید از دو جنبه نگاه شود که متأسفانه درست به آن پرداخته نشده است؛ با توجه به اینکه در هر کشور و صنعتی به دست آوردن انحصار، تابع قوانین و شرایطی است بنابراین حاکمیتها اجازه شکلگیری قدرت انحصاری را نمیدهند.
بنابراین اگر از این موضوع به مقوله تصمیم برای انسداد تلگرام نگریسته شود، نه تنها ما بلکه تمامی کسبوکارهای دیجیتال مدعی برخورد با این پیامرسان خارجی هستند که به راحتی انحصار بازار ارتباطی کشور را در دست داشت اما اینکه تلگرام بدون تبعیت از قوانین و شرایط بازار تجاری، به مرحله انحصاری رسیده است به معنای بستن آن نیست؛ همانطور که همه میدانند، بستن تلگرام برای حمایت از پیامرسانهای بومی نبود.
پیامرسانهای بومی مسیر خودشان را میرفتند و طرح تجاری خود را با تمامی مزایای جذاب به نسبت تلگرام داشتند؛ بنابراین از این منظر باز و بسته کردن تلگرام تنها منجر به ایجاد تنش شد.
تنش از سمت کاربران یا شما (فعالان حوزه پیامرسانی)؟
برای ما که بسیار تنشزا بود زیرا بیش از مسیر عادی زیر ذرهبین قرار گرفتیم و مورد هجمههای ناروا واقع شدیم.
تمامی هجمههایی که از سمت فیلترینگ تلگرام به ما وارد شد صرفا بخاطر أتخاذ تصمیمی در مرکز ملی فضای مجازی بود که پیامرسانهای داخلی هیچ نقشی در آن نداشتند و ندارند.
دلایل فیلتر تلگرام هم بارها از سمت دبیر شورایعالی فضای مجازی گفته شده است که از نظر کارشناسی دلایلی محکم و متقن است؛ اما اگر از منظر مدیر یک پیامرسان بومی به این قضیه نگاه کنم، بسته شدن تلگرام را تنها یک تنش و چالش میدانم.
عدم شفافیت در برخورد با تلگرامی که انحصار بازار را در اختیار داشت، باعث عدم امکان تصمیمگیری در تیمهای بومی شده بود زیرا نمیدانستند چه زمانی قرار است حجم گستردهای از کاربران به سمت پلتفرمهایشان بیایند.
خوب است بدانید از ابتدای سال که بحث انسداد تلگرام مطرح شد، اکثر پرسنل سروش 24 ساعته مشغول کار بودند تا شرایط برای کوچ احتمالی کاربران از تلگرام فراهم شود؛ البته چارهای هم جز این نداشتیم و میبایست بستری آماده میکردیم تا در صورت انجام این کوچ، کاربران بیشترین امکانات را با کیفیت عالی دریافت کنند اما این شرایط تحمیل شده به تیم ما و مشخص نبودن زمان بستن تلگرام، امری فرسایشی شد که تا حدی به بیزینس ما آسیب زد.
به عنوان مثال برنامهریزی مشخص و دقیقی برای رونمایی از سرویسها و خدمات جدیدمان داریم و مبنای کارمان این است در هر دورهای یکسری از آنها را معرفی کنیم؛ در برنامه پیش از سال 97 این بود که همزمان با آغاز نوروز رایگان شدن پهنای باند سروش برای کاربران را اعلام کنیم اما تمامی این مباحث فرسایشی به چالشی تبدیل شد که نهایتا این کار را با یازده روز تأخیر انجام دادیم.
خودتان شخصا چه دیدگاهی نسبت به فیلترینگ تلگرام داشتید؟
قطعا به عنوان یک کارشناس حوزه فناوری اطلاعات و مطابق با همان شرایطی که شورایعالی فضای مجازی اعلام کرد، معتقد بودم باید جلوی خروج بیگدیتای ارزشمند کشور و همچنین حجم وسیع پهنایباندی که مصرف میشود، گرفته شود.
از طرف دیگر زمانیکه گستاخی مدیر تلگرام در برابر ملت ایران را میبینیم به نظرم همه با هم اتفاق نظر خواهیم داشت که باید با این فرد برخورد شود؛ او تصویری با ظاهری برهنه از خود منتشر میکند و میگوید فیلم 300 که یک فیلم ضد ایرانی است را دوست دارم!؛ این موضوع به چالش کشیدن و مبارزه طلبی با یک ملت و دولت است.
بنابراین پرواضح است به عنوان یک ایرانی انتظار داشتم تلگرام مسدود و با آن فرد برخورد شود؛ حتی اعتقاد دارم باید پیگرد بینالمللی علیه او اتفاق افتد.
اما همانطور که عرض کردم اگر از نقطه نظر مدیر یک پیامرسان بخواهم درباره انسداد این پیامرسان صحبت کنم، باید بگویم که اصلا نیازی به ایجاد این تنش نبوده و در فضای آرامتری هم میشد فعالیتهای تلگرام را از رونق انداخت.
به چه شکل دقیقا میشد چنین کاری را انجام داد؟
فرضا با ارائه خدمات پرداخت روی پیامرسانهای داخلی، هویت دادن به کاربران فعال روی اپلیکیشنهای داخلی، احراز صلاحیت کسبوکارهای موجود روی این بسترهای داخلی تا مردم با خیال راحت به خرید در بستر پیامرسان بپردازند و مواردی از این دست جزو قابلیتهایی است که یک اپلیکیشن ایرانی میتواند داشته باشد و خارجیها قادر به ارائه آن نیستند.
از سوی دیگر دسترسی به خدمات دولت الکترونیکی که درصدد فراهم کردن آن هستیم، میتواند مزیت دیگر اپلیکیشنهای داخلی باشد که باید بیش از فیلتر تلگرام روی تحقق این خدمات تمرکز میشد.