سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
محمود صادقی:پیروزی خاتمی سقوط نظام را ٢٠ سال عقب انداخت!
«محمود صادقی» عضو فراکسیون امید مجلس در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «سازمان منافقین در سال ٧٦ تحلیل کرد که پیروزی آقای خاتمی سقوط نظام را ٢٠ سال عقب انداخت. براندازان وجود اصلاحطلبان را مانع تحرکات تجزیهطلبانه و خشونتطلبانه خودشان میدانند».
«هادی غفاری» از فعالین اصلاح طلب نیز در مصاحبه با روزنامه اعتماد در پاسخ به این سوال که «چرا جریان اصلاحطلب خود را به اندیشههای امام خمینی بسیار نزدیک میداند؟» گفت: «اصلاحطلبان معتقدند تمام مردم در سرنوشت کشور دخیل هستند و این حرف دقیقا حرف اول و اصلی حضرت امام است».
صادقی مدعی شده است که «براندازان وجود اصلاحطلبان را مانع تحرکات تجزیهطلبانه و خشونتطلبانه خودشان میدانند». این در حالی است که اصلاح طلبان در فتنه های ۷۸ و ۸۸ نقش ویژه ای داشتند. حال سوال این است که آیا ایجاد آشوبهای خشونتبار و پرخسارتی نظیر تیر ۷۸ و هشتماهه سال ۸۸، همان رفتار براندازانهای نیست که ضدانقلاب و قدرتهای بیگانه از آن حمایت میکردند.
در فتنه ۸۸ علنا شعار حذف جمهوری اسلامی و «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» سر داده شد ولی سران اصلاحات هیچگاه این خباثتها را محکوم نکردند.
علاوه بر این، غفاری مدعی شده است که «اصلاحطلبان معتقدند تمام مردم در سرنوشت کشور دخیل هستند». این در حالی است که اصلاح طبان که جنبه شکست نداشتند، در سال ۸۸ قانون را زیر پا گذاشته و دروغ تقلب را مطرح کردند. همان دروغی که بعدها ابطحی از آن به عنوان رمز آشوب نام برد.
فتنه ۸۸ علاوه بر امیدوار کردن دشمنان خارجی برای ضربه زدن به کشور، خسارتهای مادی از نوع تحریم را برای مردم ایران به ارمغان آورد.
خاتمی و طیف متبوع وی به خاطر خودکامگی و جاهطلبی- و بعضاً آلودگی به سرویسهای جاسوسی بیگانه- در انتخابات سال ۸۸ مقابل رای ملت که آن هم حقالناس بودند ایستادند و نه تنها این قانونشکنی آن هم با دروغ تقلب را مرتکب شدند بلکه بستر معرکهگیری گروهکهای ضد انقلاب و آدمکشی و حمله به مساجد و تکایا را نیز فراهم ساختند.
گفتنی است در دولت اصلاحات، علیرغم آن همه وادادگی و عدول از مهمترین ارزشهای انقلاب و کرنش همهجانبه در مقابل آمریکا، باز هم ایران از سوی بوش «محور شرارت» نام گرفت و دهها بار به حمله نظامی تهدید شد و پس از آن دهها تحریم سخت به مردم ایران تحمیل شد!
باید با رویکرد «برد-برد» نگرانی موشکی اروپا را رفع کنیم!
روزنامه شرق در سرمقاله امروز نوشت:
«اروپا به دلایلی که زیاد از آن سخن گفته شده، تاکنون بر پایبندی خود بر توافق هستهای تأکید کرده... نگرانیهای حتی ظاهری اروپا درباره سیاستهای منطقهای و برنامه موشکی در صورت بیتوجهی از سوی ایران میتواند به فصل مشترک اقدامات آمریکا و اسرائیل برای اعمال فشار به اروپا تبدیل شود. اقداماتی نظیر آنچه دیروز در مجلس رخ داد و بی توجهی به منافع ملی در بررسی کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم، میتواند فضا را تنشآلودتر کند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «تغییر در جهتگیریها در منطقه با درنظرگرفتن تحولات سریع در عراق، سوریه و یمن و گرایش به حل بحرانها با تکیه بر دیپلماسی و رویکرد برد-برد میتواند به اهرم نیرومندی در مقابله با سیاستهای ترامپ و اسرائیل علیه ایران تبدیل شود. باید به دیپلماسی فرصت داده شود تا با حفظ منافع حداکثری از برگهای برندهای که هنوز از دست نرفتهاند، در راستای تثبیت دستاوردهای اقدامات نظامی و بالابردن قدرت چانهزنی در عرصههای دیگر استفاده شود».
پس از گذشت قریب به سه سال از خسارت محض برجام که دشمن اندک امتیازات ایران در این توافق را با زورگویی نداد و بارها نقض عهد کرده و خیالش راحت است که با سیاست معطلسازی، برجام و نتیجهدهی آن برای جمهوری اسلامی را مشروط به مذاکرات دیگر کرده و به تاریخ سپرده است، ساز «مذاکرات موشکی و قدرت منطقهای» از سوی اصلاح طلبان کوک شده است.
متأسفانه جریان غربگرا با همان دلایلی که مردم را به سمت برجام سوق دادند، در مصاحبهها و اظهارنظرها و مطالب رسانههای همسو با غرب مذاکرات موشکی را توجیه میکنند.
در منطقهای که کشورهای آن قراردادهای تسلیحاتی هنگفتی با آمریکا، انگلیس، فرانسه و... بستهاند و از زمان روی کار آمدن ترامپ مسابقه تسلیحاتی به صورت فوقالعاده تشدید شده چرا همیشه عدهای در داخل همنوا با خارج، پیشنهادهایی در راستای خلع سلاح ایران ارائه میدهند!؟
اگر ایران دست از ارتقای توانمندی موشکی خود بردارد، هیچ ابزار دیگری از جمله گفتوگو و دیپلماسی نه تنها راه را برای رسیدن به کاهش تنشها و حساسیتها نسبت به قدرت نظامی ایران هموار نمیکند بلکه کشور را در معرض حملات احتمالی دشمنان منطقهای و بینالمللی قرار میدهد.
رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) فرمودند: «ساخت موشکهای گوناگون و اقتدار موشکی، موجب ایجاد امنیّت در کشور است. جوانهای ما یادشان نیست، همین شهر تهران در زیر آتش موشکهای شبانهروزیِ دشمن میسوخت! خانهها خراب میشد، انسانها کشته میشدند؛ در شهر تهران! شهرهای جبهه -مثل دزفول، مثل اهواز، مثل شوش و بقیّه شهرها- که جای خود دارد؛ حتّی تا شهرهای دوردست، موشکهای دشمن میرسید! ما موشک نداشتیم، وسیله دفاع نداشتیم، مجبور بودیم دستمان را روی هم بگذاریم، تماشا کنیم! امروز جوانان ما توانستهاند به قدرت موشکی اوّل منطقه تبدیل بشوند. دشمن میداند که اگر یکی بزند، ده تا میخورَد. پس موشک، مایه امنیّت و نقطه قوّت است. ببینید؛ دشمن روی مسئله موشکی متمرکز میشود».
در برجام سرِ آمریکا کلاه گذاشتیم، این هم سندش!
روزنامه ایران در سرمقاله امروز به قلم «فیاض زاهد» نوشت:
«آمریکا بدعهدی کرده و از توافق خارج شده و گفته است که با برجام سر آمریکا کلاه رفته است؛ اتفاقاً این موضع نشان میدهد که تیم مذاکرهکننده ایران در نهایت دقت و مهارت این متن حقوقی را تهیه کردهاند. متنی که اروپاییها به آن متعهد ماندهاند و امریکا به تنهایی از آن خارج شده است و وضعیتی بیسابقه را از تنهایی امریکا رقم زده است».
قرار بود با اجرای برجام تمامی تحریم های ضد ایرانی لغو شده و پولهای بلوکه شده کشورمان بازگردد و سرمایه خارجی به کشور سرازیر شود و مشکل رکود و گرانی و بیکاری و ازدواج و آب خوردن مردم رفع شود.
اما در نهایت آقای روحانی گفت که ۴ سال است که با گونی دلار می آوریم و ظریف گفت که حتی نمی توانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم و عراقچی هم گفت که برجام را داستان موفقی نمی دانیم چون تحریم ها لغو نشد. بماند که برجام حتی باک هواپیمای آقای ظریف را هم پر نکرد!
به دلیل نواقص فاحش حقوقی در برجام، آمریکا بدون هیچ هزینه ای از این توافق خارج شد. از سوی دیگر علت عدم اعتراض رسمی ایران به نقض برجام، وجود بند ۳۷ یا همان «مکانیزم ماشه» در متن برجام است. متن ضعیف برجام به گونهای تنظیم شده که طرف مقابل تعهدات را نقض میکند ولی اگر دولت ایران اعتراض کند در نهایت قطعنامههای شورای امنیت که به طور مشروط لغو شده دوباره علیه کشورمان باز میگردد! این بخشی از متن «فتح الفتوح برجام»! است که در تیرماه ۹۴ امضا شد و به واسطه آن، حامیان دولت، ظریف را «قهرمان دیپلماسی»! و «امیر کبیر عصر ما»! نامیدند.
در روزهای گذشته «علی اکبر ولایتی» عضو هیات نظارت بر برجام گفته بود: «یکاشکال برجام نداشتن متن فارسی بود که احساس حقارت به انسان دست میداد. حتی عهدنامههای گلستان و ترکمانچای هم با آن متن ذلت بار نسخه فارسی داشتند اما درباره برجام اینهم انجام نشد»
«علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی-شهریور ۹۵- گفته بود: «در بعد تحریم و مسائل دیگر سیاسی، امریکاییها از شیوه نادرستی استفاده میکنند، اگر ما وقتی برجام را تنظیم میکردیم دقت بیشتری میکردیم این فرصت برای امریکا پیش نمیآمد که از این قابلیت تفسیر بودن سوء استفاده کند».
تعیین مکان برای اعتراضات، دردی از مردم دوا نمی کند
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «مکانهای خاص و مثل قیمه!» نوشت:
«صرف نظر از اینکه آیا میتوان نقطه یا نقاطی را در شهر تهران برای تجمعات و اعتراضات در نظر گرفت و گروهها یا اقشار مختلف مردم را به تجمع در آن مکانها اجبار کرد یا خیر، اساسا سخن اینجاست که اولا، چگونه مسئولان بعد از سالها هنوز خمیرمایه صدای اعتراض مردم که همانا مشکل مسکن و کار و نان و بهداشت میباشد را نشنیدهاند؟ که میخواهند از طریق این مکانهای خاص این صداها را بشنوند. ثانیا، از قدیم گفته شده، علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. بدیهی است اگر مسئولان مربوطه مشکلات و مسائل معیشتی مردم را جدی بگیرند و در جهت رفع آنها عزمشان را جزم کنند، ریشه اغلب اعتراضات خود به خود از بین خواهد رفت. ثالثا، اصل این است که دولتمردان باید خیلی بیشتر از اینها گوششان نسبت به خواستههای حقّه مردم که اغلب برمیگردد به مسائل یاد شده، حساس باشد».انتقادها و اعتراضات اصولی مردم را نمیشود نادیده گرفت. مطابق اصول قانون اساسی تامین کار، نان، مسکن، بهداشت از حقوق اولیه شهروندان است. به ضرس قاطع میتوان گفت که اغلب اعتراضات صورت گرفته در گذشته حول این محورها بوده. هدایت کردن تجمعات مردمی به مکانهای خاص یک ایده شکلی و ظاهری و شاید نوعی ظاهرسازی است.
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «صدای اعتراضات مردم این سرزمین کهن را از هرجا و هر مکان میتوان به سهولت شنید. مهم این است که مسئولان محترم خود با این خواستهها همدل و همصدا باشند و در جهت برآوردن خواستههای آنان عزمشان را به صورت جدی جزم کنند. والا اگرصرفا قرار باشد که تجمعات اعتراضی مردم را به صورت گفته شده در مکانهای خاصی محدود کرد که هیچ اتفاقی صورت نگیرد و دل مسئولی نلرزد و احساس همدردی نکند، باید گفت که دریغ از راه دور و رنج بسیار! قطعا اگر مسئولان همراه با مردم و در دل مردم باشند، دقیقا میدانند که خواستههای آنان چیست و قطعا از کوچکترین تلاشی در جهت رفع مشکلات و خواستههای قانونی آنان فروگذاری نخواهند کرد. معروف است از شخصی پرسیدند که قیمه با «قاف» درست است یا با «غین» گفت با هیچکدام، با گوشت! مکانهای خاص در جهت تجمعات مردمی هیچ مشکلی را آنطور که انتظار میرود حل نخواهد کرد».
پس از اعتراضات دی ماه ۹۶، روزنامه اعتماد در واکنش به طرح تعیین مکان تجمعات اعتراضی نوشته بود:
«لازم نیست ما به مردم بگوییم بروید فلانجا و فریاد بزنید، باید مشکلاتی که باعث میشوند مردم نیاز به فریاد زدن داشته باشند را کم کنیم. در حوادث اخیر آمارها نشان میدهد که اغلب دستگیرشدگان در رده سنی ۱۶ تا ۲۶ سال هستند، یعنی کسانی که نیاز به کار دارند، کسانی که نیاز به مشغولیت دارند. به مسوول عزیز در شورای شهر توصیه میکنم که به جای پیگیری محلی برای اعتراض، پول این پروژه را صرف این کنند که برای صد نفر از آن کسانی که نیاز به فریاد زدن دارند، کار پیدا کنند. کارگران را سر کار برگردانند، زمینهای فراهم شود که پدران از فرزندانشان شرمنده نباشند و این عصبیت و سرخوردگی در خانواده کاهش پیدا کند».
آمارهای مختلف نشان دهنده آن است که مطالبات اصلی مردم مربوط به معیشت و مسائل اقتصادی است. حقوق معوقه کارگران، هزینه بالای اجاره مسکن و تحت فشار بودن مستاجران، گرانی اقلام ضروری خانوار، بیکاری جوانان، تأمین مسکن برای اقشار متوسط و ضعیف جامعه، رکود در بخش تولید، واردات بی رویه، و...از جمله مطالبات اصلی مردم است. حال اینکه بگوییم بیایید فریاد بزنید، به نوعی پاک کردن صورت مسئله و شانه خالی کردن از مسئولیت و در حقیقت ایجاد ناراضی تراشی به جای رفع مشکل است.