سرویس سیاست مشرق - عید فطر امسال نسبت به عید سال گذشته، رنگ و بوی دیگری برای مردم ایران داشت و این تغییر طعم، در اشعار امروز مداح عید به درستی به نظم درآمده بود و با تشویق مردم اعم از تکبیر، صلوات و کف زدن همراه بود.
ماه مبارک رمضان در حالی به پایان رسید که مردم ایران، تجربههای گرانقدری را به دست آوردند که در ادامه و با توجه به مضامین اشعار قرائتشده در مراسم امروز؛ به آنها اشاره میشود:
در همین زمینه:
تجربه اول: چهل سال شعار مرگ بر آمریکا؛ دلیل منطقی دارد
میتوانیم بهجرئت بگوییم که چهل سال دشمنی آمریکا با نظام اسلامی و مردم ایران، در اظهارات رؤسای جمهور آمریکا موج میزند اما حضور ترامپ، ایستادگی چهلساله مقابل آمریکا را بهخوبی و به درستی نمایان کرد و اگر نیاز به وحدت ملی باشد، وحدت ملی در شعار مرگ بر آمریکا تجلی پیدا میکند و نه در سکوت نسبت به بیتدبیریها و رفتارهای غلط داخلی.
مطیعی در اشعار امروزش میگوید:
عید رسوا شدن دشمن پیمانشکن است
روز یکدل شدن و جشن خروش وطن است
شد عیان بر همه دنیا که چهل سال چرا
بود ورد لب ما، مرگ به تو آمریکا...
تجربه دوم: نتیجه اعتماد یکجانبه به آمریکا؛ خروج یکجانبه آمریکا از برجام بود
از دیگر تجارب ارزنده برای مردم ایران، نتیجه مذاکرات برجام با آمریکا است، همه دیدند که بعد از توافق بر سر برجام معیوب و ناقص، دولت جمهوری اسلامی ایران، یکجانبِ به تعهداتش در متن برجام عمل کرد بهنحویکه بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی از این اقدام دولت تعجب کردند که چرا دولت روحانی بدون بده بستان همزمان با غرب و آمریکا، یکجانبِ خود تعلیقی را آغاز کرده است... اما نتایج همه این رفتارها، خروج یکجانبِ آمریکا از برجام و تحریمهای بیشتر مردم ایران بود.
مداح عید فطر گفت:
چند روزی به تو و عهد تو دادیم زمان
چند روزی محک تجربه آمد به میان
تا سیهروی شود هر که در او غش باشد
تا سیهروی شود هر که دُروغش باشد
هان! مپندار که پیمانشکنی آسان است
نقض این عهد میندیش که بیتاوان است
پنجه در پنجه مشو روبهکا! با شیران
آن که با آن طرفی، جان جهان است: ایران
...
دست تو رو شد و شرّت کم و ننگت افزون
پنجه از دستکش مخملیات زد بیرون
شرّ تو از سرمان کم شده حمداً لله
دشمنیهات مسلم شده حمداً لله
...
دل به لبخند که بستیم؟ خدایا! توببخش
پای عهد که نشستیم؟ خدایا! توببخش
...
دشمن است او، چه سگ زرد و چه روباه سیاه
دشمن است او، چه دموکرات و چه جمهوریخواه
تجربه سوم: نباید به امضای کری و لبخند اوباما اعتماد میکردند
مسؤولان ایرانی مدعی هستند که خط به خط برجام دلیل بی اعتمادی به آمریکا است اما شواهد، وقایع و در انتها، نتایج، واقعیت دیگری را نشان میدهد و آن اینکه در نزد تیم مذاکره کننده، امضا و قول اوباما و جان کری، تضمین و اعتبار مهمی بود به طوری که آقای ظریف به این مسئله اعتراف میکند و میگوید: من اعتراف میکنماشتباه کردم و به حرف جانکری اعتماد کردم، اگر استراتژی خودم را دنبال میکردم، اکنون با مشکل مواجه نمیشدم، میپذیرم کهاشتباه کردم و مسئولیت آن را قبول میکنم، ما با صحبت و قول آقای کری اظهارنظر کردیم، به جان کری بعد از نقض عهد اخیر که درخواست مذاکره در ایتالیا را داشت گفتم شما کاری کردید که حضور من با شما در یک شهر غیرممکن است.
گفته بودند که امضای فلان تضمین است
نه فلان ماند و نه امضاش، حقیقت این است
تجربه چهارم: اروپا برادر آمریکا است، به اروپا هم اعتماد نکنیم
با توجه به خروج آمریکا از برجام و توجه تیم مذاکرهکننده به سه کشور اروپایی (آلمان، فرانسه، انگلیس) باید به این مسئله اشاره شود که نتیجه مذاکرات قبلی با همین سه کشور اروپایی (تروئیکای اروپا ) منجر به شکست شد و در نهایت با بدعهدی اروپا و دستور رهبری مبنی بر رفع تعلیق از اقدامات هستهای، مذاکرات با این کشورها به بن بست رسید و بعد از آن، توجه مذاکره کنندگاه به سمت آمریکا جلب شد که نتیجه مذاکره مستقیم با آمریکا در رفتار اوباما و ترامپ جلوه کرد.
شاید شاه بیت اشعار امروز مراسم عید فطر، در چند بند زیر ارائه شد آنجایی که به ماجرای مذاکرات شکست خورده ایران به سه کشور اروپایی در سعدآباد اشاره میکند و میگوید که مبادا رفتارها و اظهارات فریب دهنده اروپائیان، بازهم برجام معیوبتری را نصیب ایران بکند.
زان هیاهو چه به جا مانده به غیر از اسمش
جسدی مانده ز برجام و ز روح و جسمش
بوی فاسدشدنش نیز بلند است بلند
اُدکلنهای اروپایی اگر بگذارند
اُدکلنهای اروپایی بیخاصیتی
که ندارند به جز گیج شدن منفعتی
این اروپا مگر آن نیست که در سعدآباد
بست پیمان و بلافاصله دادش بر باد؟
تجربه پنجم: شمر زمان، هیچگاه مردم ایران سیراب نخواهد کرد
رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها به زیبایی صفت نخستوزیر رژیم صهیونیستی را تبیین کردند و از وی با عنوان شمر زمان نام بردند، حال همان نخست وزیر کودک کش اسرائیل، دلسوز مردم ایران شده است و میگوید که من برای سیراب کردن و مشکلات آبی ایرانیان اماده هستم حال آنکه همین شمر زمان، به کابینه خود گفت اسرائیل با مشکلاتی در زمینه کمبود آب مواجه است. وی اظهار داشت کابینه طرحی فوری را برای حل مشکل کمبود آب تصویب خواهد کرد.
به هرجهت توطئه و فتنه جدید با اسم رمز آب، توسط شمر زمان مخابره شده است و ایرانیان با هر نوع تفکر و اعتقادی، در این چهل سال انقلاب و حتی قبل از انقلاب، با دشمنی و خباثت این رژیم آشنا هستند و در ابیات امروز اشعار عید فطر نیز به این مسئله و نابودی اسرائیل اشاره شده است:
پشت سر لشکر فرعون و مقابل، دریاست
ذرهای ترس به دل راه مده، حق با ماست
نیل اگر هست عصا در کف موسا هم هست
مژده «إِنَّ مَعِی رَبِّی» آقا هم هست
باتوام ای سند جعلی باران دیده!
موریانهزده! طومارِ به هم پیچیده!
ای به هر جنگ جهان، نحسی نام تو دلیل
ننگ بادا به تو و مرگ به تو اسرائیل
ای که از عمر تو جز بیست خزان برجا نیست
حرص بیهوده نخور، نام تو در فردا نیست
از سوی کرب و بلا عازم راه قدسیم
روز پیکار همه عضو سپاه قدسیم
قدس ای قدس! پی یاری تو از همه سو
میرسد لشکر پیروز "رِجالٌ صَدَقوا"
میرسیم از ری و بلخ و نجف و شام و حجاز
صف به صف تا که بخوانیم به صحن تو نماز
مژدهای قدس که آیات رهایی با ماست
بزن ای قلب فلسطین که صدایت زیباست
تجربه ششم: تجربه شکست برجام حتماً برای دانش آموزان تدریس شود
یکی از اظهارات دولتیها و شخص ردیس جمهور، تدریس برجام در مدارس ایران بود تا دانش آموزان با این مذاکرات و نتایج آن شوند، با توجه به بدعهدی آمریکا و غربیها در این مذاکرات گسترده، به نظر میرسد برجام با همه نتایج آن باید در سطوح دانش آموزی و دانشگاهی تدریس شود، مسئلهای که در شعر امروز نیز به آن اشاره شد:
دشمن است او، چه سگ زرد و چه روباه سیاه
دشمن است او، چه دموکرات و چه جمهوریخواه
باید این تجربه در «مدرسه تدریس» شود
سند محکم بدعهدی ابلیس شود
دل به لبخند که بستیم، عدو غدار است
وقت اظهار «اَشداءُ علی الکُفار» است
پس اگر ذکر تبرای کسی گشته قضا
حال فریاد کند مرگ بر آمریکا را...
تجربه هفتم: نباید همه تخممرغها را در سبد برجام قرار میدادیم
یکی از موضوعاتی که در این شش سال از عمر دولت یازدهم و دوازدهم به روشنی برای همه مردم اثبات شده است، اشتباه در قرار دادن همه تخم مرغهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دولت در سبد برجام بود، اشتباهی که با آمدن رفتن یک رئیس جمهور و آمدن یک فرد دیگر در آمریکا به باد هوا رفت و هیچ یک از دولتهای غربی و اروپایی نیز نتوانستند جلوی خروج او را بگیرند، از سوسی دیگر، بنا بر شواهد کافی، عمده فعالیت و انرژی وزارت خارجه، دولت یازدهم و دوازدهم در عرصه اقتصادی و سیاسی برای به نتیجه رسیدن برجام صرف شد که نتیجه آن به اذعان خود دولتیها، تقریباً هیچ بود، مسئلهای که در اشعار مطیعی نیز به آن پرداخته شد:
دست تو رو شد و شرّت کم و ننگت افزون
پنجه از دستکش مخملیات زد بیرون
شرّ تو از سرمان کم شده حمداً لله
دشمنیهات مسلم شده حمداً لله
دولت ما شده هشیارتر، إنشاءالله
مجلس ما شده بیدارتر، إنشاءالله
دل به لبخند که بستیم؟ خدایا! توببخش
پای عهد که نشستیم؟ خدایا! توببخش
حیف از آن سعی و از آن آمدن و رفتنها
که شده با لگد بوالهوسی باد هوا
تجربه هشتم: به جای اقتصاد برجامی و نفتی، اقتصاد مقاومتی دوای درد مشکلات است
رهبر انقلاب از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم بر حمایت و عمل بر محور اقتصاد مقاومتی و خروج از اقتصاد نفتی تأکید داشتند و اعلام کردند که دشمن از همین ناحیه برای ضربه زدن به کشور و مردم وارد میشود، تذکری که به طور جدی از سوی مسؤولین مورد توجه قرار نگرفته است و بعد از شکست برجام، هنوز مشکلات اقتصادی و تحریمهای نفتی، گریبانگیر مردم و کشور است، در اشعار امروز عید فطر نیز به این معضل کشور اشاره میشود:
مشکلی نیست که با همّت ما حل نشود
کارها کاش به برجام معطّل نشود
آنچه باعث شده تحریم شود طاقتسوز
اقتصادی است که وابسته به نفت است هنوز
نفت ما جوهر امضا شدن تحریم است
نفت ما خونِ دمادم به تن تحریم است
تکیه بر همت خود کن که فرج خواهد شد
ما برآنیم که تحریم، فلج خواهد شد
تجربه نهم: مقابل غرب و آمریکا نباید کرنش داشت، باید حمله کرد
یکی از مضامین امروز اشعار عید فطر، توجه به فرمایش اخیر رهبر انقلاب درباره شروع مجدد بعضی از اقدامات هستهای است که نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران اگر به این نتیجه برسد که برجام همان عاید تقریباً هیچ را هم برای کشور نداشته باشد، دوباره به فعالیتهای هستهای خود همانند قبل از برجام، ادامه خواهد داد و این سیاست، رفتار درستی مقابل زیادهخواهیهای غرب و آمریکا است، آنها نشان دادند که بعد از کرنش برجامی ایران، به سمت برجام موشکی هم حرکت خواهند کرد، لذا باید در همین نقطه متوقف شوند.
قفل تعلیق به امید خدا میشکنیم
هرچه زنجیر کشیدی همه را میشکنیم
چرخه هستهای از نو به تکاپو افتد
آب رفته همه باز آید و در جو افتد
دست تو رو شد و شرّت کم و ننگت افزون
پنجه از دستکش مخملیات زد بیرون
شرّ تو از سرمان کم شده حمداً لله
دشمنیهات مسلم شده حمداً لله
دولت ما شده هشیارتر، إنشاءالله
مجلس ما شده بیدارتر، إنشاءالله
دل به لبخند که بستیم؟ خدایا! توببخش
پای عهد که نشستیم؟ خدایا! توببخش
تجربه دهم: جواب حمله اسرائیل را باید با موشک داد
زیاده خواهی رژیم صهیونیستی در منطقه به جایی رسیده بود که باعث شد بعضی از مدافعان حرم توسط موشکهای اسرائیلی به شهادت برسند و این حملات، با جواب قاطع و کوبنده جمهوری اسلامی رو به رو شد تا همه دشمنان منطقهای و غیر منطقهای ایران بداند پاسخ هر موشک، ۱۰ موشک است و اینگونه است که دشمن مقابل جمهوری اسلامی ایران مجبور به کرنش میشود.
موشک ما که در آفاق شما جولان داد
پشت گوشت بنویس این سخن، این سیلی را
که یکی گر بزنی، میخوری از ما ده تا
شریانهای حیاتی جهان در کف ماست
تنگه هرمز و دریای عمان در کف ماست
صبر کن روز پریشان شدنت نزدیک است
لحظه سختپشیمان شدنت نزدیک است
تجربه یازدهم: مسؤولان جمهوری اسلامی نقدپذیر باشند
مراسم عید فطر سال گذشته با حواشی بسیاری همراه بود، بسیاری از مسؤولان دولتی و بعضاً غیر دولتی، به اشعار خوانده شده در مراسم عید حمله کردند و ادعا کردند که به رئیس جمهور توهین شده و به وی گفتهاند صف اولی، بعد زا این حملات گسترده خبری منتشر شد مبنی بر اینکه رهبر انقلاب از اشعار عید فطر سال ۹۶ حمایت کردهاند و فرمودهاند که من هم صف اولی هستم، صف اولی تنها یک نفر نیست.
به هر جهت مسؤولان متوجه شدند که میبایست همان طور که رهبر انقلاب هم خودر ا صف اولی میدانند، از نقد و شنیدن نظر مخالف عصبانی نشوند و اگر نمیتوانند انتقاد را تحمل کنند، از مسؤولیت خارج شوند.
ای نشسته صف اول! صف ایثار آنجاست
آن سوی «نرده»... ببین... لذت دیدار آنجاست
نکند «نرده» میان تو و مردم باشد
دردِ دلها پسِ این فاصلهها گُم باشد
...
صف اول، صف خدمت، صف مردمداری
یک نفر نیست مخاطب، همه هستند آری
گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست
صف اول منشین، بین جماعت جا هست
سعی کن در سعه صدر شوی پیشقدم
رهبری گفت که من نیز صف اولیام
تجربه دوازدهم: برگشت به روحیه دهه شصت برای حل مشکلات کشور
رهبر انقلاب به مظلومیت دهه شصت اشاره کردند و همچنین به حال و هوای این دهه در خدمت به مردم و حل مشکلات کشور، مسئلهای که به درستی در ابیات امروزعید فطر نیز وجود داشت و به جوان گیرایی و مجاهدتها در دهه شصت و اجرای عدالت و قطع دست دانه دشتها اشاره میکند:
دوستان! صدق و صفای دهه شصت چه شد؟
راستی حال و هوای دهه شصت چه شد؟
آن مدیران جوانی که جهادی بودند
بیتکلّف، ز همین مردم عادی بودند
شور آن شعله مگویید که خاموش شده
«اختلاس» آمده، «اخلاص» فراموش شده
ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز
مانده بر شانه تو بار امانت برخیز
عَلم داد برافراز، که ملت هستند
دل به شاهینِ ترازوی عدالت بستند
همتت قطعید دانهدُرشتان باشد
وای اگر دزدی از این قافله آسان باشد
وای اگر توصیه و نامه پذیرد قاضی
داد و بیداد اگر رشوه بگیرد قاضی
شکر کن، اینهمه نعمت نرود از دستت
قدر دان، فرصت خدمت نرود از دستت
*******