به گزارش مشرق، تیم ملی ایران با گل به خودی دقیقه ۹۴ به دومین پیروزی تاریخیاش در جام جهانی رسید اما برخی از شانس صحبت میکنند و به این بهانه میتوان به این پرسش پرداخت که آیا واقعا ایران شانسی به این پیروزی رسید؟
تیم ملی در برابر مراکش تیم برتر میدان نبود. نه تنها تیم برتر میدان نبود که در دقیقه ۱۰ برای اولین بار به زمین حریف رسید و در دقیقه ۲۰ اولین حمله را به دروازه حریف داشت؛ در حالی که قبل از این دقایق دروازهاش آماج حملات مراکش بود.
در طول ۹۰ دقیقه هم هر چند تیم ملی بهترین موقعیت بازی را داشت اما این مراکش بود که بیشترین زمان تصاحب توپ و شوتهای به سمت دروازه را داشت. نمایش قدرتمندانه مراکش این قدر به چشم آمده که در طول روزهای گذشته بارها در محافل غیر کارشناسی و کارشناسی برای این تیم دلسوزی شده و پیروزی ایران لقب «شانسی» گرفته. اتفاقی که البته جدید هم نیست و تیم کیروش پیش از این هم چندین بار به خوششانسی متهم شده است.
مهمتریناش دیدار ایران - کره جنوبی در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ در سئول بود. کره جنوبی ۹۰ دقیقه حمله کرد اما ایران یک حمله و یک گل و صعود به عنوان تیم اول به جام جهانی اما به غیر از این بازی در مقابل قطر در همین مقدماتی ۲۰۱۸ و ازبکستان مقدماتی ۲۰۱۴ هم همین سناریو پیاده شد که توپ و زمین در اختیار حریف بود اما ایران گل زد و پیروز شد.
تیم کیروش شاید زیاد به این نتایج عادت داشته باشد اما تاریخ فوتبال ایران زیاد از این نتایج ندارد و اگر در این ۷ سال ۷ یا ۸ بازی با این شکل به خاطر داشته باشیم. در تاریخ ۲۰ سال قبلش فقط میشود بازی مقابل استرالیا را مثال زد.
اما چطور؟ چطور تیم ملی ایران میتواند در دیدارهای مهم و حیاتی در حالی که تیم برتر زمین نیست، برنده باشد؟ آیا این از خوششانسی است؟ آیا این شانس را سرمربی تیم ملی با خود به ایران آورده؟
شانس از کیروش است؟
شاید قبل از این که در مورد شانس کیروش بگوییم بهتر است از عوامل موثر بر رقم خوردن نتیجه در هر بازی صحبت کنیم. شاید بشود با معیارهای مختلف فاکتورهای زیادی را برای نتیجهگیری در یک بازی در نظر گرفت اما حتما انگیزه، تلاش و لیاقت ۳ فاکتور مهم برای کسب نتیجه هستند. در تعریف میشود انگیزه را آمادگی روحی بازیکنان برای کسب پیروزی، تلاش را میزان فعالیت برای رسیدن به نتیجه و لیاقت را استفاده از فرصتهای به دست آمده دانست.
یعنی تیمی که در این سه فاکتور بهتر باشد احتمال بیشتری برای کسب پیروزی در هر بازی دارد. خب حالا چطور باید این تعریف را به شانس نزدیک کرد؟ چطور گل به خودی مراکش را میشود لیاقت تیم ملی ایران دانست؟ چطور شانس به سمت تیم کیروش میرود؟ جواب این سوال را رفتار کیروش میدهد که چطور انگیزه، تلاش و لیاقت بازیکنانش را بالا میبرد؟
بجنگ، بجنگ و بجنگ
۷ سال قبل زمانی که کیروش به تیم ملی ایران آمد معدل دوندگی تیم ملی ایران ۸ کیلومتر بود. حالا تیم ملی ایران در بازی مقابل مراکش طبق آمار فیفا نزدیک به ۹.۵ کیلومتر دویده است. هم اندازه و شانه به شانه تیم ملی مراکش. همان طور که میدانید برتری ویژه تیم های آفریقایی در جام جهانی همین دوندگیشان است و تیم ملی ایران در یک پروسه طولانی به جایی رسیده که به اندازه یک تیم آفریقایی میدود.
نکته جالب اینجاست که دقیقه ۷۰ بازی سه بازیکن دونده زمین اعلام شد و هر سه از ایران بودند.
این همان تلاش لازم برای کسب نتیجه در جریان بازی است. البته کی روش به غیر از مسائل فنی بازی که توسط خودش کنترل می شود و نشان داده که یکی از بهترین ها برای ایران است کلا به مسائل فیزیکی اهمیت می دهد.
تیم او از نظر سنی هفتمین تیم جام جهانی است و او سعی کرده بلندقدترین بازیکنان را همراهش ببرد. بلندترین، آماده ترین و جوان ترین بازیکنان ایرانی برای این بازی انتخاب شده اند که بتوانند بیشترین تلاش ممکن را انجام بدهند و تاکتیک های فنی کی روش را پیاده کنند.
این همان رازی است که سبب می شود بازیکنان ایران تا دقیقه ۹۳ انرژی لازم برای بازی کردن را داشته باشند و امیری که ۱۰.۵ کیلومتر دویده و خستهترین بازیکن زمین است می تواند با دقتی بالا سامان قدوس را پشت دفاع حریف صاحب توپ و دفاع حریف را مجبور به خطا کند. طعنه انگیز است که دونده ترین بازیکن زمین کلیدی ترین پاس بازی را هم می دهد. این همان جادوی کی روش است که بازیکنانش را مجبور کرده تلاش بیشتری از حریف داشته باشند.
روح پیروز من
هر چند انتخاب حسین اوجاقی به عنوان دستیار کی روش سبب انتقادهای زیادی شد اما سرمربی تیم ملی خوب می دانست که چه می خواهد. ووشو هر چند ورزشی رزمی است اما به آمادگی ذهنی و تمرکز بسیار اهمیت می دهد و سرمربی تیم ملی ووشو قرار بود بازیکنانی متمرکز و از نظر روحی آماده نبرد تحویل تیم ملی دهد.
کی روش هر چند در آنالیز رقبا حرف ندارد و یک سال و نیم است تیمش را جوری به زمین فرستاده که نشود آنالیز کرد اما همچنان به برتری روحی و تمرکزی بازیکنانش در طول ۹۰ دقیقه نیاز دارد. در دقیقه ۸۹ خطایی در زمین اتفاق افتاد که بازیکنان ایران با بازیکنان مراکش درگیر شدند و همان طور کادر فنی دو تیم.
قاب ویژه بعد از این درگیری ها، نمایی تمام قد از کی روش بود که دوربین به تصویر کشید. کی روش فریاد می زد و دست هایش را به هم می کوبید. او بعد از جنجال بازیکنانش را متمرکز می کرد. همانی که لازم بود در تمام دقایق بازی باشند و برایش آماده شده بودند.
فقط چند دقیقه بعد مدافع مراکشی یک خطای کاملا اشتباه روی قدوس انجام داد و ثانیه هایی بعد دیگر مدافع شان به اشتباه توپ را وارد دروازه خودشان کرد. هم خطا و هم گل به خودی یک چیز را نشان می داد:بازیکنان تیم مراکش تحت تاثیر جنگ روانی یا چیزی دیگر تمرکزشان را از دست دادند. تیمی که ۹۰ دقیقه متمرکز صاحب توپ و میدان بود یک دقیقه تمرکزش را از دست داد و گل خورد.
ایران شانس را خرید
مردمان ایران خودشان را احساساتی معرفی می کنند و البته بسیاری از موفقیت هایی که در موقعیت های حساس به دست آورده اند با دخالت موثر احساسات بوده اما هر وقت صحبت از منطق شده ایران به خاطر نداشتن امکانات شرایط کسب موفقیت را نداشته.
کارلوس کی روش با این تیم ملی حالا یک چیز را کاملا عوض کرده است. او از بازیکنانش، مردانی ساخته که انگیزه، تلاش و تمرکزشان تحت تاثیر احساسات قرار نمی گیرد و به همین شکل می توانند بهترین بهره وری را داشته باشند.
تیم کی روش نه تنها بازی مقابل را با شانس نبرد که کاملا مستحق پیروزی بود. تیم او یک برنامه داشت که دفاع - ضد حمله بود و بسیار خوب اجرایش کرد. تیم ملی ۹۰ دقیقه بدون این که اشتباه کند منتظر اشتباه تیم حریف نشست. ۹۰ دقیقه بدون اشتباه بودن اسمش شانس نیست؛ لیاقت است. ایران تلاش بیشتری کرد انگیزه زیادی داشت و البته مهمتر از همه این که لایق تر از مراکش برای کسب پیروزی بود.»
منبع: عصر ایران