سرویس سیاست مشرق- رهبر معظم انقلاب روز چهارشنبه(30 خرداد) در دیدار با نمایندگان و کارکنان مجلس شورای اسلامی، در زمینه آفات پذیرش معاهداتی که برای کشور هزینه ایجاد می کنند، بیانات مهمی فرمودند. در بخشی از این بیانات آمده است:
" این معاهدات ابتدا در اتاقهای فکر قدرتهای بزرگ و برای تأمین منافع و مصالح آنها پخت و پز میشود و سپس با پیوستن دولتهای همسو یا دنباله رو یا مرعوب، شکلِ به ظاهر بینالمللی میگیرد بهگونهای که اگر کشور مستقلی مانند ایران، آنها را قبول نکند او را مورد هجوم شدید قرار میدهند که مثلاً ۱۵۰ کشور پذیرفته اند شما چطور آن را رد می کنید؟ "
ایشان جدای از وجه «سلبی»، در وجه «ایجابی» هم راهحل بهرهمند شدن از نکات مثبت احتمالی چنین معاهدات هزینهداری را هم بیان کردند:
" همانگونه که درباره «برخی کنوانسیونهای بینالمللیِ اخیراً مطرح شده در مجلس» گفتیم، مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است، باید مستقلاً در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند."
مشرق در چند گزارش به آفات پیوستن به چنین معاهداتی، آن هم در شرایط اعلام جنگ اقتصادی کاخ سفید علیه ایران، هشدار داد و مجموعهای از این هشدارهای رسانهای و انتقادات دلسوزان کشور و نظام موجب شد که رایگیری برای تصویب لوایح ذیل FATFبه مدت دو ماه مسکوت بماند، تا این که رهبر انقلاب با این سخنرانی، تکلیف را مشخص کردند.
در زمینه FATF بخوانید:
همکاری ایران با آمریکا در اجرای تحریمها! / FATF، یا پرچم سفید تسلیم در «جنگ اقتصادی»
اما رهبر انقلاب از تعبیر «پخت و پز» چنین کنوانسیونهایی در اتاق فکر قدرتهای بزرگ با هدف محدودسازی هر چه بیشتر کشورهای مستقل سخن گفتند. علاوه بر این، کسانی هستند که خواسته یا ناخواسته، همسو و همجهت با نظام سلطه(بعضا با توجیهات ظاهرا معقول و منطقی) به «پخت و پز» این معاهدات در کشورهای هدف، به ویژه کشور ما، کمک می کنند، با این تفاوت که نقش این عناصر داخلی، در آماده کردن بسترها برای پذیرش چنین تعهدات پرهزینه در دستگاههای اجرایی و قانونگذاری است. کاری که این عناصر داخلی انجام می دهند، «ذهنیت سازی» در بین مسوولان تصمیمگیر و البته نخبگان و در نهایت توده مردم است.
مشرق در 28 خرداد، در گزارشی به نقش تعیین کننده محفلی از اقتصاددانان لیبرال و نولیبرال موسوم به «حلقه نیاوران» در سیاستگذاریهای اقتصادی کشور، دستکم از دوران ریاست جمهوری مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی پرداخت. حلقهای که دستکم 3 دهه است بر نهادهای مهم اقتصادی چون سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد دارایی و... سلطه دارند و زمانی با سیاست «تعدیل ساختاری» و تورم 50 درصدی در سال 74، موجبات ناآرامیهای اجتماعی در شهرهایی چون اسلامشهر و قزوین و مشهد را به وجود آوردند، و از آن موقع هم در دولت اصلاحطلب محمد خاتمی، هم حتی در دولت منتسب به اصولگرایی محمود احمدی نژاد (به جز دوره اول ریاست جمهوری او) و هم در دولت اعتدالی روحانی، عقاید و تفکرات لیبرالی خود را بر ریلگذاریهای کشور حقنه می کنند و نه تنها در حوزه اقتصاد، که در حوزه سیاست و روابط بینالملل کشور هم به شدت تاثیرگذار هستند.
گزارش مشرق درباره «حلقه نیاوران» :
دوگانه اقتصاد «لیبرالی» یا اقتصاد مقاومتی/ آیا «حلقه نیاوران» مرد میدان جنگ اقتصادی است؟
در آن گزارش به نقش کلیدی دکتر «مسعود نیلی»، دستیار ویژه رییس جمهور در امور اقتصادی و دبیر ستاد هماهنگیهای اقتصادی دولت، در حلقه نیاوران اشاره کردیم. مسعود نیلی از سال 64 که معاون اقتصادی و هماهنگی سازمان برنامه و بودجه دولت میرحسین موسوی شد و در تهیه گزارش اقتصادی پایان جنگ که در پذیرش قطعنامه توسط حضرت امام تاثیر داشت، مشارکت کرد، چهرهای تاثیرگذار بر برنامهریزی و ریلگذاری اقتصادی و به همان میزان سیاسی، در کشور بوده است.
اما مسعود نیلی برادری کوچکتر به نام «فرهاد نیلی» هم دارد که گرچه به اشتهار و نفوذ برادر نیست، اما یکی از چهرههای آکادمیک به شدت تاثیرگذار بر سیاستهای اقتصادی دولت است و مانند برادر عضو حلقه نیاوران است. و او اکنون نماینده ایران در بانک جهانی است. دلسپردگی این دو برادر به اقتصاد لیبرالی و شیفتگی آنها به تئوری «دست نامرئی» آدام اسمیت، برای همه آگاهان اقتصاد روشن است و خود این دو برادر در سخنرانیهای متعدد، سمینارها و مقالات و کتب خود برای ترویج اقتصاد لیبرالی تلاش بسیار کردهاند.
الغرض، قصه آنجاست که روز سهشنبه، 29 خرداد، در اختتامیه بیست و هشتمین همایش ساستهای پولی و ارزی در سالن همایشهای صدا و سیما، این دو برادر سخنرانان اصلی بودند. به گزارش روزنامه اصلاحطلب «اعتماد» (30 خرداد، ص 10) فرهاد نیلی در این همایش "بانکهای ایرانی را مانند بازیکنانی فرض کرد که در بازیهای گذشته کارت قرمز گرفتهاند و نمی توانند در مسابقات جهانی یا همان نظام بینالملل بدون اجازه FATF شرکت کنند. "
کاملا روشن است که در فضایی که بحثهای موافقان و مخالفان درباره تصویب یا عدم تصویب لایحه مربوط به FATF در مجلس، یکی از بحثهای بسیار مهم روز سیاست ایران است و رای گیری درباره آن برای چند هفته مسکوت مانده، مسوولان دولتی و چهرههای منسوب به دولت، نهایت تلاش خود را به کار گرفتهاند که لزوم تصویب این لایحه و «حیاتی» بودن آن را تئوریزه کنند. کار به آنجا رسیده که فرهاد نیلی که معمولا یک چهره آکادمیک خشک و جدی است که زبانی فنی و تکنیکال (و ثقیل برای عوام) در گفتگو دارد و معمولا جز در محافل اقتصادی حرفهای یا میزگردهای تخصصی صحبت نمی کند، با استفاده از فضای فوتبالی و جام جهانی، با تمثیلسازی قصد دارد لزوم تصویب تعهدات FATF را برای «مخاطب عام» جا بیاندازد.
جالب اینجاست که گروه اقتصادی اعتماد در ذیل خبر سخنرانی این دو برادر در این همایش چنین می نویسد:
" این دو سخنرانی در فضایی صورت گرفته که اقتصاد ایران ظرف دو ماه گذشته فاقد تحلیلهای دقیق و حرفهای جدید بوده است و اهمیت این تحلیلها قادر است ریلگذاری نظام تصمیمسازی و سیاستگذاری کشور را تغییر دهد تا کسانی که سنگهای خود را به سمت قطار اقتصاد ایران نشانه گرفتهاند، نتوانند آن را به هدف بزنند. "
این مصداق همان «برند سازی» از چهرهها در رسانههای زنجیرهای برای حقنه کردن عقاید آنها بر نظام سیاستگذاری کشور است، آن هم درست در زمانی که ترامپ رسما جنگ اقتصادی خود را علیه کشورمان اعلام کرده و با وجود پایبندی سفت و سخت ما به تعهدات هستهای و بینالمللی، از برجام خارج شده است. به بیان دیگر، ترامپ با این اقدامات، رسما نشان داد که معاهدات بین المللی تنها تا جایی از نظر قدرتهای نظام سلطه معتبر است که کاملا در راستای منافع آنها باشد و هدف آن ها ها از تحمیل معاهدات، نه بازی «برد-برد» که به چهارمیخ کشیدن کشورهای مستقل با حربه «خودتحریمی» است.
روزنامه اعتماد برای چاپ متن کامل سخنرانی فرهاد نیلی از تیتر کاملا عوامانه، تبلیغاتی و رندانه استفاده کرده است: «FATFبرای بانکها، همان FIFAبرای فوتبال است»
و در دنیای امروز که بسیاری از مخاطبان معمولا چیزی جز تیتر مطلب را نمی خوانند، همین یک جمله قرار است پیام را منتقل کند که نپیوستن به این معاهده چه چیز خطرناکی است و مصادف با پایان دنیاست و اگر نپیوندیم «کارت قرمز» می گیریم. ترساندن کشوری که چهل سال است با انواع و اقسام تحریمها زندگی کرده و همواره به صورتی کاملا ناجوانمردانه(صرفا به جرم خواست مستقل بودن) از بسیاری از امکانات نظام جهانی اقتصاد منع شده، و فراتر از آن، رییس جمهور آمریکا رسما جنگ اقتصادی علیه آن را امضاء کرده، ترساندن مردم از «کارت قرمز» یک نهاد کاملا سیاسی و جهتدار به نام FATFاز آن حرفهاست.
فرهاد نیلی در سخنرانی خود که بسیار رندانه و با به کارگیری استعارات فوتبالی مسابقه، داور و تماشاگر و کارت زرد و قرمز طراحی شده بود، در نهایت پیشنهاد داد که هر چه زودتر «کمپینی» با محوریت اتاق تهران، اتاق ایران و همه اتاقهای بازرگانی برای تصویب لایحه FATFدر مجلس تشکیل شود و "هر چند امروز دیر است، اما به طور قطع هنوز از فردا زودتر است! "
علی ای حال، سالهاست که امثال نیلی و همفکران او، بر اتاقهای فکر اقتصادی کشور و دستگاههای سیاستگذاری پولی و مالی و بانکی سیطره دارند، لیکن نتوانستهاند یا نخواستهاند که بستری سالم، پویا، چابک و کارآمد برای سیستم اقتصادی کشور طراحی کنند و ظاهرا این چهرهها به تعداد نامحدود از سوی کانونهایی در قدرت و حاکمیت، فرصت «آزمون و خطا» دارند و هر اندازه که نتایج تصمیمات و سیاستگذاری آنها اشتباه باشد و به قیمت اتلاف سرمایهها و منابع کشور، تعمیق فساد، تعمیق شکافهای اجتماعی و... و. تمام شود، این چهرهها بازنشستگی ندارند و باز اجرای همان پروژه را که در کل چیزی جز «استحاله» تام و تمام در نظام سرمایهداری جهانی نیست، دنبال می کنند.