به گزارش مشرق، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل طی نامهای به دژپسند وزیر اقتصاد با اشاره به حضور فرهاد نیلی به عنوان نماینده ایران در بانک جهانی نوشت: فرهاد نیلی به عنوان نماینده ایران در بانک جهانی چه دستاوردی داشته و آیا دوتابعیتی بودن و خرید خانه لوکس توسط ایشان را تایید می کنید؟
بیشتر بخوانید:
آیا نماینده ایران در بانک جهانی قصد اقامت دائم در آمریکا را دارد؟ +اسناد
متن این نامه به شرح زیر است:
« وزیر محترم اقتصاد و امور دارایی
جناب آقای دکتر دژپسند
سلام علیکم
ضمن عرض ادب و تقدیم احترام؛
همانگونه که مستحضر هستید از بدو تاسیس بنای جمهوری اسلامی ایران تاکنون، اقدامات خصمانه غرب به سرکردگی آمریکا همواره در جریان بوده، لکن از اوایل دهه 90 شمسی در قالب یک جنگ تمام عیار اقتصادی بروز یافته که هدف اصلی آن ایجاد تنگناهای معیشتی و شکلگیری نارضایتیهای اجتماعی است تا امکان موج سواری عوامل خارجی را نیز فراهم آورد.
با توجه به تحولات مذکور، وزیر امور اقتصادی و دارایی در کابینه دولت به عنوان ژنرال و پیش قراول جنگ اقتصادی، بیش از سایرین میبایست نسبت به مولفههای جنگ اقتصادی، خطوط مقدم مبارزه، رصد و شناسایی طرحهای عملیاتی دشمن، کنشها و واکنشها و نظایر آن حساس و مسلط باشد، لکن متاسفانه عملکرد مشاهده شده تاکنون، تصویر دیگری از جهتگیریها را نشان میدهد تا آنجا که نه تنها استراتژی مشخصی در مقابل حملات دشمن ملاحظه نمیگردد بلکه حتی مسئولان در برابر اعلانِ منافذ خطر یا هشدار نسبت به کارکرد غلط نیروهای خودی، گویا ترجیح میدهند با سکوت و بیتفاوتی، وضع نامناسب موجود با تمام نواقص را حفظ نمایند.
از آنجا که رویه مذکور برای هر ایرانی غیرتمندی، مایه تعجب و پرسشگری است از وزیر محترم اقتصاد خواهشمند است مواضع خود را دستکم پیرامون وقایع و اخباری که اخیرا منتشر شده به طور صریح و شفاف، بیان نمایند:
1- به طور سنتی، نماینده ایران در بانک جهانی از سوی وزارت اقتصاد و نماینده ایران در صندوق بینالمللی پول توسط بانک مرکزی تعیین میشود. آقای فرهاد نیلی از سال 1394 تا 1398 بر کرسی نمایندگی ایران در بانک جهانی تکیه زده بود. اسناد و مدارک در دسترس عموم حاکی از آن است که وی یکی از تأثیرگذاران وزارت اقتصاد بوده و هست. اسنادی همچون الزام و اجبار مجموعه های اقتصادی بر اجرای استانداردهای IFRS که منجر به انتشار اسناد نهادهای مالی ایران میشود و همچنین تلاش برای متقاعد کردن ایران در اجرای لوایح گروه موسوم به FATF در دست است که شائبهی همکاری وی با نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده را تقویت میکند. اکنون نیز مدارکی از همان سالهای انتصاب ایشان منتشر شده که احتمال اقامت دائم ایشان در آمریکا را تقویت میکند.
اولا ارزیابی دقیقی از نتایج حضور ایشان به عنوان نماینده ایران در بانک جهانی طی این مدت ارائه فرمایید.
ثانیا جنابعالی اخبار منتشر شده در خصوص خرید ملک لوکس توسط ایشان، احتمال اقامت دائم و نیز دوتابعیتی بودن ایشان را تایید مینمایید؟
چرا ایشان پس از پایان مسئولیت هنوز به کشورمان بازنگشته اند؟
ثالثا شخصی با این مختصات، چه حد حافظ منافع ملی کشورش در شرایط عادی است چه رسد به شرایط جنگی؟
2- حضور تیم ایرانی در اجلاس بهاره مشترک بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول در سال جاری، با سئوالات متعددی همراه بود که مقامات ترجیح دادند به راحتی و با اختیار سکوت از کنار آن عبور کنند. لکن جنابعالی باید به طور شفاف و صریح درباره موارد زیر پاسخگو باشید:
الف) تیم منتخب وزارت اقتصاد به همراه تنی چند از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به دلیل عدم صدور ویزا از سوی دولت آمریکا، ابتدا به یکی از کشورهای اروپایی (اتریش) سفر کرده و پس از حضور در سفارت آمریکا در وین و دریافت ویزا راهی آمریکا میشوند. تایید میکنید که این اقدام علاوه بر تبعات امنیتی، موجب کسر شأن نظام جمهوری اسلامی شده است؟ نمایندگان بانک مرکزی نیز همین مسیر را انتخاب کرده بودند؟
ب) ترکیب تیم ایرانی نیز تعجببرانگیز بوده و این موضوع در برخی خبرگزاریها با عنوان "هدف سفر غیر ضروری مدیران به آمریکا/ شرکت در اجلاس بانک جهانی یا دیدار خانواده"، منتشر شد. علاوه بر نکات قابل تامل و متعدد در خصوص اعضای تیم ایرانی، نکته حائز اهمیت آنکه افراد مذکور پس از پایان اجلاس و در شرایطی که مشکلاتی ناشی از سیل، گریبان گیر جمع کثیری از هممیهنان بوده به منظور گردش و تفریح از واشنگتن عازم نیویورک میشوند که موجب تاخیر در بازگشت به ایران شده و سرپرست تیم ایرانی جناب آقای دکتر خزاعی در آمریکا میمانند. جنابعالی آیا موارد فوق را تایید میفرمایید؟ آیا علت تاخیر جناب آقای دکتر خزاعی که با منابع مالی بیتالمال به این سفر کاری رفته بودند همانطور که در برخی خبرها پیش از وقوع سفر اعلام شده بود، دیدار با خانواده بوده است؟
با عنایت به مطالب مطروحه و علیرغم استفاده مکرر مسئولان از کلید واژه «جنگ اقتصادی»، گویا هنوز درک عمیق و مشخصی در این خصوص شکل نگرفته تا بتواند منشاء اثر در کنشها و واکنشهای متناسب داخلی باشد. از این رو اعلام مواضع روشن و شفاف مقامات مسئول میتواند کمک شایان توجهی را به شکلگیری جبهه داخلی نماید.»