به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی واقعهای است که در 7 تیر 1360 منجر به شهادت شهید بهشتی و 72 نفر از اعضای این حزب شد. به مناسبت ایام این ترور به مرور فعالیتهای چند تن از شهدای این حادثه پرداختیم که در ادامه میخوانید:
شهید حسن عباسپور (وزیر نیرو)
حسن عباسپور در سن 19 سالگی فعالیتهای سیاسی خود را با پخش اعلامیههای حضرت امام آغاز کرد. وی بر اثر هوش و ذکاوت فوقالعادهاش از چهار سالگی علم را فرا گرفت و در سن 46 سالگی از دانشکده فنی رشته الکترومکانیک فوق لیسانس گرفت و با ادامه تحصیلات خود چند تز دکترا را در کشورهای اروپایی به دست آورد و معتقد بود که فراگیری تکنولوژی جدید در حد یک فرضیه واجب است و خود نمونه بارز یک متخصص مکتبی بود.
از خصوصیات بارز وی شهامت و قاطعیت در کارهایش بود. از کارهای بزرگی که شهید عباسپور انجام داد حذف قراردادهای تحمیلی استعماری و تلاش در جهت خودکفایی صنعت آب و برق و قراردادن طرحهای عمران در خدمت مستضعفین و به کارگیری نیروهای جوان و مومن در وزارت نیرو بود. دیگر از کارهای جالب وی نشر عقاید اسلامی جهت حاکمیت هرچه بیشتر فرهنگ اسلامی و به وجود آمدن دفاتر و ارشاد و روابط عمومی در سطح وزارتخانه بود.
شهید محمدعلی فیاضبخش (وزیر بهداری)
شهید فیاضبخش خود از جنوب شهریها بود. او میدانست یک جنوب شهری محروم با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند تا به دانشگاه راه پیدا کند و به همین دلیل به محض فارغالتحصیل شدن از دانشگاه مطب خود را در جنوب شهر انتخاب کرد.
معروف است که دکتر روزانه بیش از 18 ساعت به طور مداوم کار میکرد و بعد از گرفتن تخصص در رشته جراحی به مدت چهار سال به طور رایگان در یکی از بیمارستانها به جراحی و طبابت بیماران مشغول بود. گویند در هفده شهریور خونین او حماسه آفرید و از صبح تا شام در منزل به مداوای مجروحین فاجعه میدان شهدا مشغول بود و حتی با قیچی خیاطی و کمترین وسائل به جراحی و معالجه تیرخوردگان میپرداخت.
همسرش روایت کرده است: «یاد ندارم که دکتر یک شب به خود این اجازه را داده باشد که از مریضها رویگرداند. رفتارش در منزل با پدرانی که من در اطراف خود میبینم خیلی فرق دارد. گذشته از پدر بودن برای فرزندانش یک دوست بود.» فرزند شهید نیز روایت کرده است: «پدرم خیلی چیزها به ما یاد داد. یکی از آنها نماز جعفر طیار بود.»
دکتر معتقد بود که مرد وقتی میتواند در جامعه مفید و کارساز واقع شود که زن و فززندانش را خوب بسازد. شخصیت مرد را باید در خانواده جستجو کرد.
شهید موسی کلانتری (وزیر راه و ترابری)
شهید کلانتری از وزاری پرکار و فعال کابینه شهید رجایی بود، راههایی که او در مدت کمتر از 2 سال در محرومترین نقاط کشور ساخت، از 50 سال حکومت ننگین پهلوی بیشتر بود.
بر اثر طرح جالب احداث جاده از روی دریاچه ارومیه که از طرف شهید کلانتری ارائه داده شد و تاکیدی که شهید بهشتی از فعال بودن و کارآیی او داشت باعث شد وزارت راه را بر عهده او بسپارند. راهی را که وی در ارومیه ساخت به تمام متخصصین ثابت کرد که ما میتوانیم در این زمینه خودکفا و بینیاز از مهندسین خارجی باشیم.
شهید کلانتری از مادرش خواسته بود که طلاهای خودش را بفروشید و پولش را به حساب مستمندان بیخانه واریز کند. خودش هم ماشین بیوکش را فروخت و برای خرید جهیزیه به خانوادههای نیازمند کمک کرد.
از خصوصیات اخلاقی او اعتقاد و توکلش به خداوند بود و هر کاری میکرد یا در صدد انجام دادن آن بود پیوسته رضایت خداوند را مد نظر خود قرار میداد و معتقد بود که اگر انسان در راه خداوند گام بردارد و نیتش الهی باشد و به او توکل کند بدون شک در کارهایش موقق خواهد بود و اگر در کاری موفق نشود حتماً خداوند مصلحت ندانسته است.
شهید کلانتری در وصیتنامه نوشته است: «خداوندا آرزو دارم که در بستر نمیرم. به بچههای من بگویید همه چیز خود را فدای اسلام کنند و تا جایی که در ذهن دارم به کسی بدهکار نیستم به جز پدر و مادرم که انشالله مرا میبخشند. آنهایی که مرا نمیشناسند بدانند این انقلاب، الهی است و خود را فدای آن کنند و خداوند همیشه رحمت خود را از این ملت دریغ نفرماید و طول عمر به امام امت عطا فرماید.»