سرویس جهان مشرق - بعد از جنگ جولای ۲۰۰۶، این جنگ به الگویی قابل تدریس در آکادمیهای نظامی جهان و نمونهای از جنگ بین گروههای مقاومت و یک ارتش کلاسیک تبدیل شد. به نظر میرسد که در آینده نیز مطالعات نظامی در رابطه با جنگ یمن به عنوان یک نمونه بینظیر از اراده مبارزه در شرایط مختلف زیست محیطی نظیر مناطق کوهستانی و آبی و خشکی برای تحقق اهداف استراتژیک یا از بین بردن اهداف استراتژیک طرف مقابل آغاز شود.
استراتژی به معنی چارچوبهای نظری است که باعث میشود یک دولت بتواند به برتری دست پیدا کرده و اهداف مورد نظرش را محقق کند. رهبران مختلف برای رسیدن به اهداف بزرگ از استراتژیهای ویژه خود استفاده میکنند. مطالعات استراتژیک به صورت ویژه شاخصهای نظامی را در مشخص کردن مفهوم و ابعاد خود مورد توجه قرار میدهند.
بیشتر بخوانید:
العهد نوشت: اهمیت برنامهریزیهای استراتژیک و دفاعی که در لحظات سرنوشتساز شکل میگیرد را میتوان به پاتکهای انجام شده توسط نیروهای خود در پیشرویهای دشمن مشاهده کرد. نمونههای زیادی از این الگوها را میتوان در ویتنام یا جبهه مبارزه محور مقاومت در لبنان و سپس در سوریه و عراق مشاهده کرد. هم اکنون این نمونهها در یمن به وفور یافت میشود. فرماندهان استراتژیک موفق شدهاند راهکارهایی را به کار گیرند که اهداف دشمن را با شکست مواجه کرده است.
مبارزان یمنی به این ترتیب در برابر ماشین جنگی عربستان و امارات و گروههای تروریستی و تکفیری ایستادگی کردهاند. این در حالی است که محور مهاجم یمن استراتژی خود را از آمریکا و رژیم صهیونیستی دریافت میکنند، اما با این وجود در آستانه ورود به بندر الحدیده ناکام شدهاند.
استراتژیستهای آمریکایی و اسرائیلی برنامههای استراتژیک مهمی برای کنترل بندر الحدیده در پیش گرفتند، چرا که این بندر اهمیت فراوانی در نقشه منطقهای و سواحل دریای سرخ دارد و میتواند بخشی از گذرگاههای آبی ایجاد ارتباط بین رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی و آفریقایی باشد.
این موقعیت باعث شده بود که صهیونیستها اشغال بندر الحدیده را در روند عادیسازی روابط آینده خود با رژیمهای عربی در چارچوب معامله قرن مطرح کنند تا بتوانند گذرگاههای آسانی را در بین کشورهای مطیع عربی برای خود دست و پا کنند.
اگر به نقشه الحدیده و اتفاقاتی که در ساحل غربی این شهر رخ داده، نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که جنگها و جنایتهای صورت گرفته در این رابطه برای تحقق اهداف آمریکایی- صهیونیستی در نادیده گرفتن این شهر به عنوان مقدمهای برای کنترل خلیج عدن و تنگه بابالمندب است.
آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش دارند به این ترتیب علاوه بر تسهیل مسیر آبی رژیم صهیونیستی با رژیمهای عربی، ارتباط خود با کشورهای آفریقایی نظیر اریتره و جیبوتی و سومالی را نیز تسهیل کنند، چرا که این کشورها نیز برای اسرائیل از اهمیت قابل توجهی برخوردارند.
علاوه بر اینها رژیم صهیونیستی تلاش دارد شاهراههای آبی امنی را از طریق دریای سرخ برای خود ایجاد کند.
ائتلاف متجاوز به یمن نیز تلاش داشت از طریق تحت کنترل گرفتن بندر الحدیده و خلیج عدن به محاصره صنعا و شهر صعده بپردازد. با این وجود پیروزی یمنیها در این جنگ اهدافی را محقق کرد که اهمیت آن کمتر از پیروزی جولای سال ۲۰۰۶ در لبنان نبود، چرا که باعث فروپاشی پروژه جدید آمریکایی صهیونیستی در خاورمیانه شد.
از آنچه که گفته شد اهمیت پیروزیهای یمنیها در برابر نیروهای متجاوز درک می شود. به علت همین اهمیت فراوان بود که سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان از دستاورد بزرگی که مبارزان یمنی در این جنگ محقق کردند، ابراز خرسندی کرده و آرزو کرد که کاش مبارزی از مبارزان یمنی بود که زیر پرچم رهبر شجاع آنها میجنگید.