به گزارش مشرق، سازمان ملل متحد طی بیش از سه سالی که از بحران یمن و جنگ خانمان سوز سعودیها علیه مردم این کشور سپری می شود، کوچکترین گامی برای حل و فصل بحران ایجاد شده توسط خاندان سعودی صورت نداده است. این سازمان حتی در برهه ای از زمان، ضمن جانبداری آشکار از عربستان سعودی، به صورت تلویحی جنایت های قرون وسطایی علیه یمنی ها را به رسمیت شناخته و آن را مشروع جلوه داد.
سازمان ملل متحد در زمان «اسماعیل ولد الشیخ» فرستاده ویژه سابق خود در یمن بارها و در مناسبت های مختلف طرحهای گوناگونی را برای پایان دادن به جنگ یمن ارائه داد اما تمامی این طرح ها یک جانبه و برای حمایت از منافع عربستان سعودی ارائه شد. از جمله طرح های گذشته سازمان ملل در زمان ولد الشیخ، خلع سلاح نیروهای یمنی و در رأس آنها انصارالله و عقب نشینی آنها از مناطق تحت سیطره خود بوده است.
بیشتر بخوانید:
رویترز: ائتلاف سعودی در الحدیده به بنبست رسید
جانبداری های متعدد ولد الشیخ از سعودیها در زمان رایزنی های گسترده و فشرده وی برای پایان جنگ علیه یمن، تاحدی پیش رفت که صدای تمامی انقلابیون را درآورد. انقلابیون یمنی ضمن معرفی ولد الشیخ به عنوان یک عنصر نامطلوب از سوی سازمان ملل متحد صراحتا اعلام کردند که وی نه تنها جزئی از راه حل در این کشور محسوب نمی شود بلکه جزئی از مشکل در یمن نیز تلقی می شود.
در همین ارتباط، پیشتر «محمد البخیتی» عضو ارشد انصارالله گفته بود: «جانبداری سازمان ملل از عربستان به بزرگترین مانع برای رسیدن به راه حل بحران تبدیل شده است». وی همچنین در خصوص ولد الشیخ گفته بود: «عربستان ولد الشیخ را خریده بود».
یمنی ها ولد الشیخ را فردی می دانند که در امانتی که به او سپرده شده بود خیانت کرد و طی مدت ماموریتش تلاش کرد واقعیت های یمن را از چشم جهانیان پنهان نگه دارد. به عنوان مثال اسماعیل ولد الشیخ در آبان ماه 95 طرحی را برای حل بحران یمن ارائه کرد. این طرح سطح بحران یمن را به یک دعوای داخلی کاهش داد و در آن هیچ اسمی از عربستان به میان نیامده بود. علاوه بر این در این طرح هیچ سخنی از لزوم توقف هرچه سریعتر حملات وحشیانه رژیم سعودی به یمن به میان نیامده بود.
در واقع تعلل سازمان ملل و انفعال آن در قبال جنایت های هولناکی که سعودی ها مرتکب می شوند، از عوامل تشدید بحران یمن و گسترش کشتار مردم این کشور توسط رژیم سعودی است. بحران یمن نشأت گرفته از حملات رژیم سعودی به مردم این کشور است؛ حال آنکه که فرستاده ویژه سازمان ملل در طرح های خود سطح این بحران را به یک دعوای سیاسی ساده میان احزاب یمنی و منصور هادی تنزل می داد.
در یکی دیگر از طرح های ولد الشیخ بر لزوم عقب نشینی نیروهای نظامی از مناطق مختلف این کشور تأکید شده بود. این در حالی بود که در این طرح سخنی از عربستان سعودی و جنایت های آن علیه مردم بی گناه به میان نیامده بود. علاوه بر این فصل مشترک طرح های ولد الشیخ در مورد حل بحران یمن این بود که وی هیچ تضمینی برای توقف حملات رژیم سعودی به مناطق مختلف این کشور در صورت پایبندی گروههای یمنی به تعهدات احتمالی، ارائه نمی کرد.
به دلیل جانبداری ولد الشیخ از منافع عربستان، برکناری وی با استقبال یمنی ها مواجه شد. محمد علی الحوثی در پیامی که در صفحه وی در پایگاه ارتباط اجتماعی توییتر منتشر شد نوشت: این رویدادی مثبت است که سازمان ملل در برابر ملت یمن که با فعالیت اسماعیل ولد الشیخ به عنوان فرستاده سازمان ملل مخالف بود سر فرود آورد و شخص دیگری را جایگزین او کرد.
الحوثی افزود: به سازمان ملل متحد می گوییم انتخاب فرستاده ای که دنباله رو فرستاده قبلی نباشد و برخوردی غیرمنصفانه با ملت یمن و آرمان عادلانه آن نداشته باشد و چشم به پول سعودی ها اندوخته باشد، گامی تلقی خواهد شد که ملت مظلوم یمن از آن استقبال می کند و امیدوار است بعد از این تغییر، تجاوز به یمن متوقف شود.
با وجود تمامی امیدها برای حل و فصل بحران یمن و پایان جنگ علیه این کشور، اما هیچ اتفاقی در این زمینه نیفتاد و مارتین گریفتسِ انگلیسی هم به عنوان جانشین ولد الشیخ نتوانست به اصل بی طرفی در جنگ یمن پایبند بماند. این واقعیت حداقل تاکنون به اثبات رسیده است و البته ممکن است در آینده با سیاست های جدید نماینده سازمان ملل در امور یمن، اوضاع به شکل دیگری رقم بخورد.
در زمینه مواضع خفت بار سازمان ملل در قبال جنگ یمن یادآوری عقب نشینی آشکار این سازمان در برابر سعودیها در پرونده کودک کشی رژیم سعودی، ضروری است. همگان دیدند که سازمان ملل متحد چگونه در روز روشن بیانیه خود درخصوص کودک کشی سعودیها در یمن را بازپس گرفت و حاضر نشد در برابر تهدیدات ریاض مقاومت کند. این مسأله واقعیت های امروز یمن را بیش از پیش نمایان می سازد.
طرح اخیر «مارتین گریفیتس» فرستاده این سازمان در یمن گویای همه چیز است. این طرح، یک طرح ظالمانه، یکسویه و مبتنی بر تأمین منافع قدرت های بزرگ و سعودی است و نه ملت یمن. این بسیار تعجب برانگیز است که فرستاده سازمان ملل از اتباع یک کشور و دولت حاکم بر آن (یمن) می خواهد بخشی از کشورشان را به سازمان ملل متحد واگذار کرده و آن را تحت قیمومت این سازمان قرار دهند.
امروز سؤالی که افکار عمومی را در خصوص تحولات یمن به خود مشغول ساخته این است که چه کسی به رژیم قبیله ای سعودی اجازه داده تا ضمن به راه انداختن جنگی تمام عیار علیه یک ملت فقیر و مظلوم، آنها را به خاک و خون بکشد؟ امروز افکار عمومی به دنبال پاسخ این سؤال می گردند که مردم یمن چه اقدامی را علیه ریاض صورت دادند که امروز مستحق تحمل چنین جنایت های هولناکی هستند؟