به گزارش مشرق، اصلاح طلبان مشغول تدارک و بازسازی تشکیلاتی برای حضور در انتخابات های آینده هستند. چند روز پیش محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران و رئیس شورای شهر تهران در گفتگویی، آماده باش حضور اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات های آینده را اعلام کرد. با این وجود، آنطور که پیداست اصلاح طلبان هنوز نتوانسته اند به طرح دلخواه و نهایی خود دست پیدا کنند. انواع پارلمان اصلاحات، مجمع ملی اصلاح طلبان، شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و این آخری، هسته سخت، از جمله طرح هایی هستند که اصلاح طلبان برای خود در نظر دارند. در ادامه به هر کدام از این طرح ها خواهیم پرداخت.
بیشتر بخوانید:
سهم اصلاحطلبان و اصولگرایان از دولت
طرح اول؛ «پارلمان اصلاحات»
آذرماه سال گذشته بود که مصطفی کواکبیان در کنگره حزب اسلامی کار، از طرحی سخن گفت که به زعم او می توانست ایرادات شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را از میان بردارد. کواکبیان به عنوان دبیرکل حزب مردم سالاری نام این طرح را «پارلمان اصلاحات» گذارد.
در حالی کواکبیان و حزب مردمسالاری خود را مبدع طرح پارلمان اصلاحات عنوان کردند که برخی دیگر نظیر حسین کمالی، این حزب را از چنین اقدامی برحذر می داشتند. کمالی با بیان اینکه کواکبیان و حزب مردم سالاری به طرح پارلمان اصلاحات به چشم طرحی ملی نگاه کنند اظهار داشت: خواهشی که از آقای کواکبیان دارم این است که این طرح(پارلمان اصلاحات) را به عنوان طرحی ملی ببینند و به شکلی نشود که گروهی این طرح را برای خود بدانند و بقیه هم به همین دلیل، با آن مخالفت کنند.
بحث ها و اخبار پیرامون این طرح در رسانه ها مطرح بود تا اینکه بحث استعفای شهردار اصلاح طلب تهران در رسانه ها جای خود را باز کرد. استعفای نجفی در اسفندماه سال ۹۶ آنقدر عجیب و غیرمنتظره بود که همه تشکل های اصلاح طلب را به بحث درباره این استعفا و جانشینی نجفی سوق داد به طوری که طرح پارلمان اصلاحات به محاق نادیدگی کشیده شد. تنها خبری که به طور متناوب از چهره های اصلاح طلبی نظیر کمالی، کواکبیان یا دیگر اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات شنیده می شد، این بود که طرح پارلمان اصلاحات به کمیته سیاسی شورای هماهنگی ارجاع داده شده و این کمیته مشغول بحث و بررسی درباره آن است.
اصلاح طلبانِ عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، نظیر موسوی لاری، محمود میرلوحی، آذر منصوری، عبدالله ناصری، مرعشی در ابتدا به طور جد مخالف طرح پارلمان اصلاحات بودند. میرلوحی عضو حزب اتحاد ملت در این باره گفته بود: شکلگیری پارلمان اصلاحات در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان منتفی شده و این شورا این پیشنهاد را رد کرده است.
آذر منصوری هم درباره این طرح گفته بود: با وجود شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و پیگیریهایی که در دستور کار این شورا برای آسیب شناسی و بهبود عملکرد در انتخابات آینده قرار گرفته، تشکیل نهادهای دیگر موجب سردرگمی افکار عمومی و تضعیف نهادهایی که نقش موثری در دو انتخابات قبل ایفا کنند خواهد شد.
عبدالله ناصری هم گفته بود: نه در شورای مشورتی و نه در شورای عالی سیاستگذاری فضای پذیرش پارلمان اصلاحات حاکم نیست.
کدام «پارلمان اصلاحات»؟
علاوه بر اینکه مخالفت های زیادی با طرح «پارلمان اصلاحات» صورت گرفت، بعد از مدتی مشخص شد فقط یک طرح مطرح نیست و تشابه اسمی وجود دارد. مثلا مصطفی کواکبیان به نمایندگی از حزب مردم سالاری درباره طرح پارلمان اصلاحات گفته بود: هماکنون ٢٥ حزب داخل شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هستند، ٢٥ حزب اصلاحطلب هم خارج از شورای هماهنگی هستند و در نتیجه این ٥٠ حزب میتوانند هر کدام ٣٠ عضو معرفی کنند و درنتیجه حداقل اعضای پارلمان اصلاحات یعنی ١٥٠٠ نفر تشکیل میشود.
کواکبیان تصریح کرده بود: با این حال برای دستیابی به نصاب حداکثری پارلمان اصلاحات که همان ۴ هزار عضو باشد، ۲ هزار و ۵۰۰ عضو دیگر هم میتوانند توسط احزاب مختلف معرفی شوند که در این راستا شاخصهایی تعیین شده که اگر حزبی این شاخصها را داشته باشد، میتواند از حداکثر سهم خود استفاده کند.
حسین کمالی به عنوان دبیرکل حزب اسلامی کار درباره پارلمان اصلاحات گفته است: باید همه مسائل پارلمان اصلاحات بررسی شود. پارلمان تولید مفاهیم مشترک، برنامه و مانیفست است اما احتمال دارد که شخص دیگری، وظایف دیگری برای پارلمان اصلاحات در نظر بگیرد. باید به تعریف و مفهوم مشترکی برای پارلمان اصلاحات برسیم.
در کنار کواکبیان و کمالی، کرباسچی دبیرکل کارگزاران هم نظر حزب متبوعش درباره طرح پارلمان اصلاحات را اینگونه بیان کرده است: قرار است که پارلمان اصلاحات با مکانیزمی مشخص و با حضور ۲۹۰ نفر از نمایندگان ادوار در آیندهای نزدیک فعالیت خود را آغاز کند. همچنین قرار است به برخی شخصیتهای اصلاح طلب مانند رئیس دولت اصلاحات و برخی اقشار از جمله صنعتگران و هنرمندان سهمیهای جداگانه برای عضویت در این پارلمان تعلق بگیرد که مجموع تعداد اعضا را پس از تایید نهایی به حدود ۶۰۰ نفر خواهد رساند.
محسن رهامی هم به نمایندگی از انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها درباره طرح تشکل متبوعش گفته است: در صورت اجرایی شدن که بهتر است به آن مجلس سنای اصلاحطلبان گفته شود از هر استان مثلاً دو نفر و از تهران هم ۲۰ تا ۳۰ تن از دبیران کل احزاب اصلاحطلب را شامل میشود که جمعاً حدود ۸۰ تا ۱۰۰ نفر خواهند شد، این عده دورهم جمع میشوند و مسائل عمده و کلان مربوط به انتخابات و امثال آن را موردبحث و تصمیمگیری قرار میدهند.
وی تصریح کرد: طرحی تحت عنوان پارلمان اصلاحات را مطرح کردهایم تا اشخاص توانمند و باسابقه اصلاحطلبی بتوانند وارد شوند. در این صورت ۴۰۰۰ نفر از درون احزاب میتوانند حضور فعال داشته باشند. میخواهیم شورای هماهنگی مجری این طرح شود. حتی امیدواریم کاندیدای ریاست جمهوری هم از این طریق به مردم معرفی شود.
بقیه احزاب و گروه های اصلاح طلب هم به طور جسته و گریخته مشغول طرح ریزی های خود برای پارلمان اصلاحات هستند که هنوز البته به جمع بندی خاصی در این زمینه نرسیده اند.
طرح دوم؛ «مجمع ملی اصلاح طلبان»
حزب کارگزاران سازندگی نیز مستقلاً طرحی برای اصلاح طلبان در حال تدوین دارد که محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی آن را «مجمع ملی اصلاح طلبان» عنوان کرد و گفت: به دلیل اینکه تشکیلات اصلاح طلبان اعم از «شورای هماهنگی»، «شورای عالی سیاستگذاری» و حتی برخی مجامع فردی باید هر چه بیشتر همسو و هماهنگ باشند و در بزنگاه های انتخاباتی صدای واحدی از اردوگاه اصلاح طلبان شنیده شود تصمیم بر این است بر اساس فکر جمعی و اجماع بزرگان اصلاحات همه این مجموعه ها در قالب مجمع ملی اصلاح طلبان یکپارچه شود.
وی با بیان اینکه پیش نویس طرح مجمع ملی اصلاح طلبان تهیه شده است، تصریح کرد: پیش نویسی تهیه شده تا مجمع عالی اصلاح طلبان، چتر فراگیری برای همه افراد و گروه های اصلاح طلب باشد.
تفاوت مجمع ملی اصلاح طلبان با پارلمان اصلاحات
عطریانفر در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا مجمع ملی اصلاح طلبان با طرح پارلمان اصلاحات که از سوی «مصطفی کواکبیان» مطرح شد، تفاوت دارد، گفت: طرح مجمع ملی اصلاح طلبان فراتر، جامع تر و عمیق تر از آن چیزی است که اشاره می کنید.
وی تصریح کرد: ممکن است کواکبیان طرحی را برای خود ارائه داده باشد اما آن چه مهم است، «مسما»ست نه «اسم». مسمایی که محتوا و هویت فراگیر مجمع را نشان داده و نمایندگی تمام گروه ها، احزاب و شخصیت های منفرد اصلاحات را عهده دار باشد.
طرح سوم؛ شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان
انتخابات شوراهای شهر و ریاست جمهوری سال ۹۶، آخرین آزمون شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان بود. این شورا قرار بود صرفا برای انتخابات مجلس دهم در اسفند ماه سال ۹۴ نقش آفرینی کند اما عده ای نظیر حسین مرعشی، موسوی لاری، محمدرضا عارف مشغول ایجاد مقدمات لازم برای تشکیل مجدد این شورا برای انتخابات های آتی نیز هستند. محمدرضا عارف در آخرین نشست خبری خود که دو هفته قبل برگزار شد، از آغاز به کار مجدد شورای عالی اصلاح طلبان در آینده ای نزدیک سخن گفت و اظهار داشت که بیشتر بحث ها در این شورا درباره نحوه جذب چهره های حقیقی است.
مرتضی مبلغ دیگر عضو شورای عالی سیاستگذاری دو ماه قبل از اظهارات عارف، همین اظهارات را تکرار کرد. وی اظهار داشت: هم اکنون، مشغول گفتگو و رایزنی با احزاب و شخصیتهای اصلاحطلب برای تعیین سازوکار مناسب جهت عضویت چهرههای حقیقی در شورای عالی اصلاحطلبان هستیم.
در حالیکه برخی در درون اصلاحات به دنبال تشکیل مجدد شورای عالی سیاستگذاری هستند اما جبهه مخالفین شورای عالی اصلاح طلبان بر پایان کار این شورا تاکید دارند که در میان مواضع و انتقادات برخی چهره های اصلاح طلب نظیر حکیمی پور، محسن رهامی، رسول منتجب نیا و سیدهادی خامنه ای به چشم می خورند.
روی صحبت منتقدان عملکرد شورای عالی یک چیز است؛ آن هم اینکه همه کاره شورای عالی، افراد حقیقی اند و جای آنچنانی برای فعالیت و اثربخشی افراد حقوقی(نمایندگان احزاب) باقی نمانده است. رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی در همین باره گفت: این شورای عالی کارآمد نیست و باید منحل شود برخی از دوستان این ایراد من را پذیرفتند و ۸۰ الی ۹۰ درصد اصلاح طلبان با من هم صدا هستند.
حکیمی پور درباره شورای عالی اصلاح طلبان گفت: حزب اراده ملت معتقد است که شورای عالی اصلاح طلبان فقط برای انتخابات تشکیل شد و الان انتخاباتی در کار نیست و از طرفی هم شورای عالی اصلاح طلبان علنا جلسه ای ندارد و کاری انجام نمی دهد.
محسن رهامی هم مانند احمد حکیمی پور و رسول منتجب نیا منتقد شورای عالی سیاستگذاری است. وی در این باره گفته است: عیب شورای عالی سیاستگذاری این است که حضور اشخاص حقیقی و غیرحقوقی بیشتر از افراد حقوقی است. در واقع شورای عالی سیاستگذاری سعی کرده نقش احزاب را کمرنگ کند، حال آن که ما معتقدیم دموکراسی از کانال تحزب محقق می شود. من، آقای هادی خامنه ای، آقای منتجب نیا، آقای کواکبیان و آقای حکیمی پور معتقدیم احزاب باید میدان دار باشند و اشخاص حقیقی نیز به دعوت احزاب در مجموعه حضور پیدا کنند؛ برخی دوستان فکر می کنند سند کل جریان اصلاحات به نام آنها زده شده است.
اصلاح طلبان در حالی مشغول بند و بست شورای سیاستگذاری و ایجاد طرحی مناسب برای چگونگی جذب افراد حقیقی هستند که چند هفته قبل تعدادی از فعالان جوان اصلاح طلب در نامه ای خطاب به خاتمی، ضمن نقد آشکار به عملکرد شورای عالی، از خدشه وارد شدن به اعتبار رئیس دولت اصلاحات برای «جذب آرای مردم» احساس نگرانی کردند.
در بخشی از این نامه چنین آمده است: «عملکرد این شورا(شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان) و ساختار و ترکیب آن دچار ضعفها و نقایص جدی است که در صورت بیتوجهی به آنها بیم آن میرود که حتی نام و اعتبار جنابعالی نیز دیگر برای جذب آرای مردم موثر نباشد. بنابراین انتظار می رفت که در فرصت کافی باقیمانده تا انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰، این نقایص با هدف افزایش فراگیری، کارایی و دموکراتیکتر کردن این نهاد و تقویت رویکرد جبههای آن مرتفع شود، اما شوربختانه اخباری که شنیده میشود حاکی از حکایت دیگری است.»
طرح چهارم؛ هسته سخت
در کنار شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان، مجمع ملی اصلاح طلبان و انواع طرح های پارلمان اصلاحات، طرحی دیگر در میان این جریان مطرح شده است. این طرح که اولین بار از سوی سعید حجاریان مطرح شد، «هسته سخت» نام گرفت. حجاریان در گفتگویی درباره این طرح گفت: «جبهه اصلاحات باید هسته سختی -نه به شکل فردی یعنی ممکن است خاتمی در آن باشد یا نباشد- شامل عدهای سالم، پاک و قدرتمند باشد، البته میشود انواع هالهها یا حلقههایی را دور آن کشید، حتی برسد به اعتدالگرایان و راستها(اشاره به اصولگرایان) ما میخواهیم کار جبههای بکنیم؛ اگر هسته کار جبههای سخت نباشد، جبهه "وا" میرود.»
بحث های زیادی پیرامون پیشنهاد حجاریان درگرفت. یکی از این بحث ها از سوی روزنامه اعتماد مطرح شد. این روزنامه در مطلبی درباره این طرح با تاکید بر اینکه باید به جای استفاده از اصطلاح هسته سخت، از هسته عقلانیت سخن بگوییم نوشت: «حضور افرادی چون ناطق نوری با اینکه به جناح اصلاحات منتسب نیست در این هسته میتواند راهگشا باشد.»
علی شکوری راد دبیرکل حزب اتحاد ملت هم در اظهاراتی درباره طرح حجاریان گفت: «حرف آقای حجاریان این است که «فرد» باید در «نهاد» ادغام شود تا آن نهاد که پایایی بیشتری میتواند داشته باشد، تقویت شود؛ این طرح واجد مساله نویی است. نوبودن آن در این است که نمیگوید کنش اصلاحطلبی باید منحصر به هسته سخت اصلاحطلبی شود بلکه میگوید باید هسته سخت اصلاحطلبی وجود داشته باشد تا بستر هویت اصلاحطلبی و مرکز ثقل آن باشد.» اظهارات شکوری راد به وضوح نشان می دهد که اصلاح طلبان در پی حذف یا مستحیل ساختن ریاست فردی خاتمی در ریاست شورایی و جمعی هستند.
اما از سوی دیگر صدای اعتراض به این طرح هم بلند می شود و محمدرضا تاجیک از نظریه پردازان اصلاح طلب نگاه خوشی به هسته سخت حجاریان ندارد. وی در گفتگویی با انتقاد به این طرح با بیان اینکه هسته مزبور باید به جای «سخت»، «نرم» باشد گفت: منظورم از هسته نرم این است که باید از پوسته مرکزی ژنرالهای اصلاحطلبی عبور و برای ورود یک نسیم، فکر جدید، نخبگان جدید فضایی باز کنیم؛ اجازه دهیم در آن هسته چرخش نخبگان صورت بگیرد و فکر و گفتمان تازه به وجود آید.
وی در همین باره افزود: نه معتقدم که باید اصلاحطلبی را از انحصار عدهای خاص بیرون کشید. هم به لحاظ گفتمانی و هم به لحاظ راهبری باید واقعا اجازه داد که این بدنه شاداب، فراخ و گسترده اصلاحطلبی در تدبیر جریان اصلاحطلبی، در راهبری جریان اصلاحات و در بازتولید اصلاحات حضور فعال داشته باشند.
هسته سخت در حالی امروز از سوی حجاریان مطرح شده که پس از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ هم این طرح به شکل دیگری به اطلاع چهره های شناخته شده اصلاح طلب رسید که این چهره ها به طور صریح و عیان با این طرح که ریاست جبهه اصلاحات از فرد به جمع و شورا سوق داده شود، مخالفت کردند.
یکی از چهره های عضو شورای مشورتی خاتمی ضمن طرح این موضوع اظهار داشت: پس از انتخابات سال ۹۲ عده ای طرحی را پیش کشیدند تا رئیس جبهه اصلاحات از فرد به جمع تغییر کند که مورد مخالفت اطرافیان خاتمی نظیر عبدالله نوری و محمد موسوی خوئینی ها قرار گرفت.
همانطور که مشاهده شد، اصلاح طلبان تاکنون نتوانسته اند طرح جامعی که مورد وفاق همه گروه ها و شخصیت های سیاسی درون جبهه اصلاحات باشد ارائه کنند و حتی طرح های ارائه شده نیز باعث شده است که لایه هایی از اختلافات آنها نیز به فضای رسانه ها کشیده شود. بنابراین علی رغم اینکه طرح مذکور سعی داشت جبهه اصلاحات را همگن و در مسیر «وحدت» هدایت کند، به «بن بست» رسیده است.