به گزارش مشرق، جامجهانی دیگری نیز برای ایران به پایان رسید و باز هم فوتبال ایران در حسرت صعود به دور بعد جام جهانی ماند و در مرحله گروهی حذف شد. البته این بار تیم ملی ایران توانست ۴ امتیاز از ۳ دیدار خود به دست بیاورد.
شاید خیلیها بگویند اگر توپ طارمی در دقیقه آخر وارد دروازه پرتغال میشد اکنون ایران به صعودی تاریخی دست پیدا میکرد ولی فوتبال بازی حساب و کتاب نیست. چه بسا اگر پنالتی رونالدو گل می شد تیم ملی ایران گل های بعدی را هم دریافت می کرد...
شکست اسپانیا برابر روسیه و توقف برابر مراکش، برد دشوار پرتغال برابر مراکش و شکست برابر اروگوئه به خوبی نشان داد که رقیبان ما در این دوره نقاط ضعف زیادی داشتند و آنطور که درباره این تیمها گفته شد، این تیم ها شکست ناپذیر نبودند.
در تاریخ جام جهانی نیمه اول دیدار ایران - آرژانتین با ۴۷ پاس از سوی بازیکنان ایران، کمترین تعداد پاس یک نیمه جام جهانی از سال ۱۹۶۰ که مرکز آماری فوتبال ایجاد شد را داراست و نیمه اول دیدار ایران و اسپانیا با ۴۹ پاس بار دیگر از سوی ایران در رده دوم است.
تیم ملی فوتبال ایران با سبکی وارد بازیهای خود در جام جهانی شد که در آن تمام بازیکنان برای یک هدف واحد جنگیدند، (گل نخوردن). در این سیستم مهاجمان تیم ملی ایران را در زمین خودی و مرکز زمین می دیدیم. سردار آزمون در پستی که معمولا هافبک های دفاعی بازی می کنند و انصاری فرد و طارمی را در پست بکهای چپ و راست دیدیم. سختترین کار برای یک مهاجم در این پست همین است که نیاز به تلاش بسیار زیاد است و مهاجم باید دائم در حرکت باشد. همه کار کند جز عدم تمرکز در گلزنی.
فوتبال ایران میتوانست از بازی با اسپانیا و پرتغال جور دیگری استفاده کند. خیلی از بزرگان فوتبال جهان با دیدن بازیهای ایران در این دو دیدار، برداشت کلی از فوتبال ایران پیدا کردند. همانطور که الان همه برای فوتبال ژاپن احترام قائل هستند. شاید اگر اتفاق های بعد از گل خورده ایران برابر اسپانیا و پرتغال نبود، اکنون خیلی از کشورها ما را با بحرین و فوتبال چرک و دفاعی میشناختند.
بعد از قرعهکشی جام جهانی حداقل به این امیدوار بودیم که برابر دو تیم بزرگ بازی داریم و می توانیم شانه به شانه برترین بازیکنان جهان بازی کنیم و نام فوتبال خودمان را بر سر زبان بیندازیم. نام فوتبال مان را بر سر زبان انداختیم ولی نه با صفت های خوب بلکه با صفاتی چون بازی بسته، دفاعی، وقت کشی و ... بلافاصله بعد از سوت داور در نیمه اول بازی ایران و اسپانیا بود که بازیکنان بزرگ و باتجربه اسپانیا از جمله اینیستا سمت داور رفتند و به انتقاد از وقت کشی بازیکنان ایران پرداختند. سرخیو راموس به انتقاد از کیروش و سبک بازی ایران پرداخت و دیگو کاستا و کارواخال نیز چنین صحبت هایی را بیان کردند و کارواخال اعلام کرد ایران بازی را زشت کرده بود و این فوتبالی نیست که او دوست داشته باشد.
دیدیه دروگبا بازیکن سابق نامدار چلسی نیز بعد از نیمه اول بازی با اسپانیا گفت: دیگر هوادار ایران نیست چون بازیکنان با تاکتیک هایی دنبال اتلاف وقت هستند.
نکته بارز در بازیهای ایران این بود که فوتبال ایران قابلیت بازی هجومی حتی برابر بزرگان را داشت و این را می شود بعد از خوردن گل از اسپانیا و پرتغال مشاهده کرد، جایی که ایران چیزی برای از دست دادن نداشت و شروع به فوتبال بازی کردن کرد و انصافا هم بازی زیبایی را در آن دقایق به نمایش گذاشت ولی چرا نباید فوتبال ایران از ابتدا برابر حریفان با این نگرش به میدان برود.
در این دوره قدرت هجومی تیم ملی ایران بالا بود. علیرضا جهانبخش آقای گل لیگ هلند بود ولی در این سیستم نتوانست کار خاصی پیش ببرد. کریم انصاری فرد بهترین گلزن المپیاکوس و سردار آزمون پدیده چند سال اخیر فوتبال ایران هم بودند جایی که رضا قوچان نژاد که در فوتبال هلند در دو فصل گذشته گلهای زیادی به ثمر رساند اصلا مجالی برای بازی کردن پیدا نکرد. همه این بازیکنان میتوانستند به مانند تاکاشی اینوی ژاپنیها در گلزنی و ارائه فوتبال هجومی موفق باشند. ژاپنی که برابر بلژیک باخت ولی شجاعانه فوتبال بازی کرد. ممکن بود این بازی را یک بر صفر ببازند و ۹۰ دقیقه دفاع کنند ولی هجومی ظاهر شدند. شاید برای همینها باشد که باشگاههاهای بزرگ به سراغ این بازیکنان میروند. کرهجنوبی هم به اولین تیم آسیایی تبدیل شد که قهرمان دوره قبل شکست داد.
با تمام این اوصاف فوتبال ایران با کارلوس کیروش بعد از ۷ سال به ثبات رسیده است. این مربی با سبک خود توانسته نظم دفاعی را به تیم ملی ایران برگرداند ولی فوتبال ایران هنوز با بازی هجومی و مالکانه فاصله زیادی دارد و زمان آن فرار رسیده تا مربی دیگری با تاکید بر بازی هجومی و مالکانه بتوانند قدرت هجومی تیم ملی ایران را بالا ببرند.
فراموش نکنیم که به زودی سهمیه تیمهای آسیایی برای جام جهانی به ۸ تیم می رسند و دیگر صعود به جام جهانی شاهکار نیست. وقت آن رسیده که ایران بتواند فوتبال هجومی حتی برای دقایقی برابر تیم های بزرگ بازی کند تا اینکه با ۱۱ بازیکن روی خط دروازه قرار گیرند و زیر توپ بزنند و به دنبال توپ های مرده و ضربات شروع مجدد باشد. فوتبال ایران میتواند حالا که قدرت دفاعی خوبی پیدا کرده تغییر تاکتیک دهد و به سمت فوتبال هجومی پیش برود.
نباید این نسل را فدا کرد. نباید مهدی طارمی را مقصر دانست. سردار آزمون که بیشتر دقایق در مرکز زمین دوید و جنگید نباید مورد انتقاد قرار بگیرد تا برای رهایی از این فشار در ۲۳ سالگی خداحافظی کند. تیم فعلی ایران جوان ترین و فانتزی ترین تیم ملی فوتبال ایران است که نیازمند هدایت است تا فوتبال روز دنیا را ارائه کند و همه از تماشای فوتبال یوزهای ایرانی لذت ببرند.