گروه فرهنگ و هنر مشرق - تاریخ شفاهی یکی از شیوههای پژوهش در تاریخ است. این شیوه به شرح رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاهها، شنیدهها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجرا میپردازد. از این رو است که میتوان گفت مطالعه تاریخ شفاهی میتواند زوایایی از تاریخ را برای مخاطب آشکار کند که در روایتهای رسمی مورخان با آنها روبهرو نیستیم. سنگهایی که پیش پای «جلیل اسدی طائفی» در رسیدن به هدفش انداختهاند و شنیدن و خواندن آنها از زبان خودش گواه خوبی است بر اینکه همواره پیش پای کسانی که میخواستند بیادعا مسیری را برای آیندگان هموار کنند تا با مشکلات دردسرساز روبهرو نباشند، مشکلاتی وجود داشته که بخشی از آن ناظر بر افرادی بوده که در سیستم مشغول هستند و همواره فعالیت باانگیزه و پرانرژی دیگران، کمکاری آنها را عیان میکرده و به همین خاطر است که در مرور تاریخ انقلاب با موارد بسیاری از سنگاندازیهای مسؤولان و دستاندرکاران روبهرو هستیم.
تاریخ شفاهی حتی در صورت مکتوب شدن، خصلتی گفتاری دارد. در فرآیند مصاحبه تاریخ شفاهی 2 عامل مصاحبهکننده و راوی ارتباطی تنگاتنگ یافته و مصاحبهکننده به عنوان شنوندهای فعال، نقشی اساسی ایفا میکند تا مصاحبهشونده (راوی) در فضایی آرام و بیدغدغه به شرح و بسط دیدگاهها و شنیدههای خود بپردازد. بدیهی است نقش مصاحبهگر در این میان، نقشی فعال و پویاست و گفتوگوی متقابل مصاحبهگر و راوی با بهکارگیری شیوههای اصولی و استاندارد مصاحبه تاریخ شفاهی به آشکارشدن زوایای پنهان تاریخ و بازسازی دوباره آن منجر میشود.
در کتاب «آپاراتچی» هم که محصول مصاحبه و تدوین روحالله رشیدی است شاهد این دو نکته یعنی گفتاری بودن و حفظ لحن راوی و همچنین تعامل میان گفتوگوکننده با مصاحبهشونده هستیم؛ اتفاقی که بخوبی از کار در آمده و خواننده با وجود اینکه میداند یک نفر مشغول هدایت مصاحبه و گرفتن اطلاعات از راوی است اما با این حال رد پای او را در خلال مصاحبه نمیبیند و با متنی یکدست و منسجم روبهرو است.
کتاب «آپاراتچی» خاطرات جلیل اسدی طائفی را که روحالله رشیدی تحقیق و تدوین آن را برعهده داشته، باید یکی از قطعات پازل فعالیتهای فرهنگی خودجوش در تاریخ صدر انقلاب دانست؛ حرکتهایی که از سوی انسانهای باورمند به انقلاب اسلامی صورت میگرفت و ثمرات جالب توجهی نیز به همراه داشت. شاید وقتی صحبت از ساخت یک فیلم سینمایی میشود بیدرنگ ذهن شنونده به سوی دشواریهای کار تولید یک اثر سینمایی میرود؛ اتفاقی که در عالم واقع و نه فقط روی کاغذ یک اتفاق دشوار محسوب میشود ولی راوی کتاب «آپاراتچی» نشان میدهد در صورت انگیزه و همت با تلاش بسیار میتوان به آن دست پیدا کرد تا جایی که بسیاری را وادار به سنگاندازی در مسیر موفقیتهای او کرد. از شکستن دستگاه آپارات توسط سینماداری در تبریز تا گم شدن بخشی از فیلمهای مستندی که در جریان مبارزههای انقلاب و پیروزی آن گرفته بود، تنها بخشی از خاطرات کارگردان، تدوینگــر، نویسنـــده و «آپاراتچی» روزهای پس از انقلاب است.
رسیدن به قله با دست خالی شاید مهمترین هدفی است که این کتاب دنبال میکند. روزهایی که بسیاری به بهانههای مختلف دست به فعالیت نمیزدند و کار هنری تولید نمیکردند و در کنار نهادهای فرهنگی نیز زیرکانه آب در آسیاب مخالفان میریختند، جلیل اسدی طائفی بیکار ننشسته و مشغول تولید آثاری بوده تا بتواند هم پیام انقلاب را به مردم شهر و روستا برساند و هم بتواند از این مسیر هنر انقلاب را ارتقا بخشد. این فیلمساز انقلابی که این روزها در کنج خانهاش نشسته و کسی سراغ او نمیرود از روزهایی در این کتاب سخن گفته که با کمترین امکانات فیلمهایی با مضامین انقلابی میساخته و آتش به اختیار برای تولید و اکران آنها وارد میدان شده بود. شاید اکران کردن با امکانات ابتدایی آن هم روستا به روستا و مدرسه به مدرسه در دورافتادهترین نقاط استان آذربایجان مهمترین پیامی باشد که این کتاب به جوانان انقلاب ارسال میکند؛ پیامی که حاوی این نکته است که از تلاش هیچگاه نباید خسته شد!
روحالله رشیدی که تحقیق و تدوین این اثر را انجام داده در اقدامی دقیق سراغ یکی از حلقههای مهم فعالیتهای فرهنگی آتش به اختیار رفته و پای سخنان او نشسته است. در این کتاب خواننده با جزئیات زندگی راوی از ابتدای تولدش روبهرو نمیشود، بلکه با مروری گذرا بر زندگی راوی در واقع تصویری از شرایط اقتصادی و فرهنگی خانواده را به خواننده نشان میدهد و سراغ موضوع اصلی رفته و خواننده را منتظر نگذاشته است. این محقق و فعال فرهنگی در کتابش تلاش کرده نشان دهد که میتوان زمین خورد اما دوباره ایستاد. کتاب «آپاراتچی» خاطرات شفاهی جلیل اسدی طائفی که تحقیق و تدوین آن برعهده روحالله رشیدی بوده از سوی دفتر نشر معارف با قیمت ۷ هزار تومان روانه کتابفروشیها شده است.