گروه فرهنگ و هنر مشرق - نسل ما بازیگران زیادی را به خود دیده است اما تو برای نسل ما مهمی چون حامل پیامهای بسیاری هستی! ما بسیاری از اسطورههایمان را در چهره تو شناختهایم و بسیاری از تحولات زندگیمان با دیالوگهایی که تو گفتهای رقم خورده است. تو برای ما با بسیاری فرق داری، شاید خودت ندانی اما خیلی فرق میکنی! ما با تو رزمندههای جبهه و جنگ را شناختیم که همیشه خود را بدهکار این آب و خاک میدیدند؛ وقتی در نقش «حاج کاظم» بودی ما اعتقاد به دفاعمقدس را، اعتقاد به ایران را، اعتقاد به همه آن آرمانهای انقلاب اسلامی را با تو شناختیم. وقتی میگفتی «میدونی یه گردان بره خط گروهان برگرده یعنی چی؟ میدونی یه گروهان بره خط دسته برگرده یعنی چی؟ میدونی یه دسته بره خط نفر برگرده یعنی چی؟» 20 سال پیش آنچه امروز به مدد تکنیک سینما در «تنگه ابوقریب» جلوی چشمانمان آمده را تو در ذهنمان هک کرده بودی که این همه رشادت
بچه بسیجیها یعنی چی؟! وقتی گفتی «هیچ کس به ما بدهکار نیست!» فهمیدیم برای چه جنگیدید! وقتی میگفتی «شهادت میدهم به ولایت شیعه هرکس در این نظام تکلیفی به گردن داره و من هم. من هیچ شکایتی از کسانی که ممکنه منو تا چند لحظه دیگه مورد هدف قرار بدن ندارم. اونا به وظیفهشون عمل کردن و من هم. اگر عباس از آرمانی فرمان میگیره که فراتر از ... چرا من تو چنین شرایطی اونو تنها بذارم. امیدوارم نیت حقیر رو درک کرده باشین، من قصد آزار کسی رو ندارم... فاطمه! فاطمه خوبم! تا جنگ بود من نبودم، جنگ تموم شد فشار زندگی چنان فشارم داد که باز تو و بچهها رو درک نکردم. میمونه دو یادگار مشترک؛ ابوذر و سلمان پسرانم باید رنگ و بوی تو رو داشته باشن» میفهمیدیم که داریم با یک اعتقاد آشنا میشویم. وقتی چون بیدی مجنون در جهان جدید حیرتزده بودی با تو متحیر بودیم.
وقتی در «موج مرده» جلوی چشم مسؤولان غربزده زبان ملت بودی که میخواهی آمریکاییهایی که ناجوانمردانه به هواپیمای مسافری مان حمله کردند و آن همه زن و کودک و جوان را شهید کردند، تحقیر کنی با تو همراه بودیم؛ وقتی گفتی «آمریکاییها به کاپیتان ناو وینسنس مدال میدن اون وقت شما برای یه مشت زدن به اون ناو من رو مورد مواخذه قرار میدید...» همه طرف تو بودیم! نه تو همه ما بودی! آن روز که دنبال عباس واقعی راه افتادی تا او را درمان کنی با اشکهای تو در آن فیلم ما نیز اشک میریختیم. وقتی در نقش «حاج حیدر» که تمثالی شبیه سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی بود به «دفاع از شخصیت نظام» میپرداختی ما تو را باور کرده بودیم. باور به اینکه «محافظت از شخصیت نظام» وظیفه ما است حتی به دادن خون که آوینی آموخته بود به من و به شما که «در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمیشود».
تو نه فقط برای ما که برای همصنفان خودت هم بسیار مهمی، یادآوری میکنم مریلا زارعی در مراسم نکوداشتت میگفت: «سینمای ما کاملاً جدی است. الان فردی که در این جایگاه درباره پرستویی صحبت میکند سالها پیش دیوارهای اتاقش با عکسها و پوسترهایی از مدونا، مدرنتاکینگ و ... پُر شده بود اما بعد از تماشای فیلم آژانس شیشهای وقتی پا به اتاق خود گذاشت تمام این پوسترها و عکسها را از دیوارهای اتاقش جدا کرد. میخواهم بگویم سینما در این حد مهم است که در شرایطی حتی تفکرات افراد را تغییر خواهد داد. آقای پرستویی! جایگاه شما بسیار بالاتر از حرفهایی است که شنیدید». مریلا زارعی در همان مراسم نکوداشت خودتان گفته بود: «اعتقاد شخصیام این است که هنرمندان جزو میراث فرهنگی ما به شمار میروند و همانطور که موظف به نگهداری از میراث فرهنگیمان هستیم درباره هنرمندان نیز میبایست احترام آنها را نگه داریم و دلشان را نشکنیم.» و البته نخستین کسانی که موظف به نگهداری از این میراث هستند خود هنرمندان هستند.
اینها را نوشتم تا بگویم ما با تو آرمانها و اعتقاداتمان را ساختهایم و این یعنی تو باید بیشتر از این مراقب خودت باشی! که مانند خیلیهای دیگر سطحی نشوی! غرق در فضای مجازی نشوی! ما تو را به عنوان یک سلبریتی با تعریف مصطلح جهانی آن نمیخواهیم، کسی که صرفا با ابزار رسانههای نوین دنبالکنندههای زیادی دارد، ما تو را با اعتقادمان میخواهیم و از تو میخواهیم این اعتقاد را لکهدار نکنی! فیلمی که چند روز پیش درباره «9 میلیارد دلار گم شده» گذاشتی را اگر این فیکنیوزها میگذاشتند تعجبی نداشت اما از تو توقع نداشتیم؛ درباره مسالهای که بعد از چند ساعت معلوم شد یک حرف غلط و اشتباه بوده راه عوام گمراه را بروی و خودت را به ندیدن و نشنیدن واقعیت بزنی! مثل چند بار قبلی که باز هم گول همین موجهای فضای مجازی را خوردی و با این صفحه اینستاگرامت مسیر اشتباهی رفتی! آن روز که پای بازیگر فیلمفارسیهای زمان طاغوت را بوسیدی و از ظلم نظام به او گفتی اشتباه کردی؛ حتی اگر مشاوران و دوستانی داری که اینها را برایت میفرستند و تو را هیستریک میکنند که اینها را بگذاری به تو میگویم دوستانت را عوض کنی. اصلا از من بخواهی میگویم ما پرویز پرستویی غرق در اینستاگرام را دوست نداریم! پرویز پرستویی غرق در اینستاگرام پرویز پرستویی نیست، آدم دیگری است، شکلی است که ما هیچ کدام نمیخواهیم ببینیمش! اصلا برای ما این پرویز پرستویی خیلی تصویر نشده است!
اینها را که نوشتم البته به این معنا نیست که ما «پرویز پرستویی» معترض نمیخواهیم، اتفاقا نقطه اشتراک همه اسطورههایی که پرویز پرستویی به ما شناسانده، اعتراض به وضع موجود بوده است، هم «حاجکاظم دهه هفتاد» و هم «حاج حیدر دهه نود» معترض به وضع موجود بودند؛ اتفاقا پرویز پرستویی منتقد مورد علاقه ما است اما منتقدی که از دریچه آرمانهای انقلاب اعتراض میکند با منتقد سطحی فضای مجازی فرق دارد! ما پرویز پرستویی را که همیشه آوانگارد در کمک به مردم و دستگیری از مستضعفان است را دوست داریم؛ همانکه برای کمک به زلزلهزدگان پیشقراول است، همان که برای تهیه اقلام آموزشی برای دانشآموزان محروم غرفه میزند و پشت غرفه میایستد تا مردم را به این کار خیر دعوت کند، همان که صدای اعتراضش بر سر دشمنان انقلاب و مردم بلند است و دوست دارد ناو آمریکایی را نابود کند، همان که قدر شهدا و جانبازان را میداند! آقای پرستویی سینما! قدر خودت را بدان!
*وطن امروز