به گزارش مشرق، روبرویمان نشسته؛ خسته از تمرین فشرده صبح! درست در روزی که فوتبال حرفه ای اش ۵۰ ساله می شد در تور مصاحبههای پشت همش برابرمان نشست تا از او بپرسیم.
پرسیدیم. از استقلال ، تیم ملی، برانکو، ترس از دربی و از تیم ملی و ماجرای کی روش.
شاید مهمترین حرفش اما این بود:«تا وقتی این مچبند آبی را در دست دارم ، هیچ کس نمی تواند به استقلال ضربه بزند»
*روزهای اولی که شما آمده بودید شاید هواداران استقلال باورشان نمی شد که روزی به یک قهرمان برایشان تبدیل شوید ولی به نظر می رسد از همان روز اولی که آمدید و همان شالی که گردنتان انداختید، از همان بازی اول با نساجی استارتتان را برای یک چالش بزرگ و یک اتفاق هیجان انگیز زده بودید. آن روزها آن نگاهی که هنوز مثبت نبود را حس می کردید؟
کاملا طبیعی است. وقتی روزهای اول هر مربی ای جایی می رود شاید روزنامه نگارها و خبرنگارها درباره او نامطمئن باشند و شاید روزنامه نگارهای ایرانی هم در ابتدا درباره کاری که من می خواستم انجام بدهم مطمئن نبودند. من شنیدم یک مربی ترکیه ای در لیست باشگاه بوده، اما چیزی که گذشته برای من مهم نیست، مهم این است که الان چه وضعیتی داریم. آن زمان خیلی چیزهای بسیار بسیار بدی در اینستاگرام و فضای مجازی نه فقط درباره هواداران مطرح می شد ولی من هیچوقت نگران این چیزها نبودم. در برنامه اینستات یک بازی استقلال را دیدم و شرایط تیم را دیدم. دوستان زیادی در آلمان داشتم، روتن مولر که مربی بود و با او درباره باشگاه و ایران صحبت کردم. آن زمان شاید روتن مولر خیلی دوران خوبی در استقلال نداشت ولی من به خانواده ام گفتم دو آپشن داریم یکی در تونس و یکی در استقلال و طبیعی است که وقتی من اینجا موفق باشم، استقلال موفق است و هوادارانش خوشحال هستند و زمانی که من با استقلال قرارداد بستم فکر می کنم کار درستی انجام دادم و از این بابت خوشحالم. بازیکنان زیادی از ایران در آلمان فوتبال بازی کردند و آنها را دیده بودم. من شخصیت و ذهنیت آن بازیکنان را می دانستم که خیلی خیلی خوب بودند و مشخص بود که اگر همه با تمرکز و سخت کار کنند و مسیری که من می گویم را پیش بروند می توانند به موفقیت های خیلی خوبی برسند.
*شما به مربی ترکیه ای اشاره کردید ولی گزینه دیگری که همراه شما وجود داشت آقای دالیچ بود که شاید اگر ایشان جای شما آمده بود شاید اصلا سرنوشت جام جهانی تغییر می کرد.
همینطور است. در فوتبال نمی توانید بگویید که این چیزی که الان به آن فکر می کنید، قطعا همین است و اتفاق دیگری نمی افتد. در فوتبال شاید یک مقدار خوش شانسی لازم است و بعضی وقت ها خیلی هم مهم است که شانس هم بیاوری. قبلا در کرواسی خیلی از قدیم زمانی که یوگسلاوی هم بود بازیکن های خوبی هم داشتند. برای دالیچ اینطور نشد که به استقلال بیاید و برای من اینطور شد که به استقلال بیایم، حالا هر دو خیلی خوشحال هستیم.
*و فکر می کنم طرفدارهای استقلال هم خیلی خوشحال باشند. شما بعد از آقای رایکوف این ایده را تغییر دادید که همیشه می گفتند در استقلال مربی خارجی جواب نمی دهد.
ما آلمانی ها می گوییم که اگر شما خیلی سخت کار کنید شانس هم می آورید. شما نمی توانید به عنوان یک آلمانی به ایران بیایید و خودتان را جدا از ایران و استقلال بدانید. باید خودتان را بخشی از استقلال و بخشی از ایران بدانید. من کشورهای زیادی بودم، بعد از یک هفته دو هفته با توجه به تجربیاتی که داشتم، یواش یواش دستم آمد که باید چه کنم و خیلی مهم بود که من آن زمان مربی بدنساز تیم را عوض کردم و بازیکن ها شاید خیلی از این موضوع خوشحال نبودند. اما بعد دیدم که بازیکن ها با قلبشان و با روحیه بالا در تمرینات حاضر شدند و دیدم که وقتی شما خیلی خوب، سخت و حرفه ای با تیم کار کنید، همه با صددرصد وجودشان برای شما کار می کنند و این کار خیلی خوب و درستی بود.
*در شش ماهه اول شاید تنها اتفاق خاصی که در استقلال افتاد آمدن تیام بود، یعنی فقط یک بازیکن اضافه شد ولی تقریبا همه چیز تغییر کرده بود. یک سرور متفاوت، یک گلر متفاوت، 4بازیکن در تیم ملی و دو، سه بازیکن که می توانستند در تیم ملی باشند. همه اینها باورنکردنی بود و همه به دنبال این بودند که چه چیزی اینجا تغییر کرده. چون معمولا تاثیر مربی را ده درصد می دانند ولی اتفاقی که افتاده بالا شصت تا هفتاد درصد تغییر در استقلال بود.
من با بازیکنان و به خصوص بازیکن های جوانتر صحبت کردم و از آنها پرسیدم مشکل چیه و چه اتفاقی افتاده که شما نتیجه نمی گیرید. چرا وقتی به تمرین می آیید لبخند نمی زنید. نمی خواهم درباره مربی قبلی صحبت کنم ولی بازیکن ها به من گفتند که ما در اردوی ارمنستان تمرینات بدنسازی خوبی نداشتیم و من این را احساس کردم که بازیکن ها تمرین بیشتر و بهتر می خواهند. و ما سبک فوتبالمان را تغییر دادیم و بعد از اینکه خیلی وقت ها پاس بلند می دادیم به فوتبال روی زمین رو آوردیم. فکر کنم بازی بسیار بسیار مهمی که داشتیم بازی اول مقابل پرسپولیس بود که یک هیچ باختیم ولی هوادارانمان دیدند که ما خیلی چیزها را عوض کردیم و همه بازیکنانمان دارند با همه وجودشان برای تیم تلاش می کنند و این کلید موفقیت ما بود. یک مقدار مشکلات کوچکی با بعضی بازیکن ها داشتیم که مثلا از بازی نکردن ناراحت بودند و من با آنها صحبت کردم و گفتم که زمانی که کامل آماده باشید بازی می کنید. من همیشه با بازیکن هایم صادق بودم و همیشه به آنها گفتم دقیقا برای عملکرد بهتر باید چه کاری انجام بدهند. با بعضی بازیکن ها تمرینات انفرادی گذاشتیم. بازیکن ها به تمرین می آمدند و بعدش که می خواستند به خانه بروند با لبخند می رفتند. من هیچوقت نگران هیچ بازی نبودم، ما با پرسپولیس دو بار بازی کردیم، با الهلال بازی کردیم، با الریان بازی کردیم، با ذوب آهن بازی کردیم و... من به بازیکن ها به اعتماد بنفس دادم و این اطمینان را به آنها دادم که می توانند در هر بازی موفق باشند و نتیجه بگیرند.
*اتفاق دیگری که افتاد حس از خود دانستن طرفدارها بود یعنی با اینکه تمرین ها بسته بود ولی شما با ری اکشن هایتان کنار زمین و صفحه شخصی تان در اینستاگرام، یک مسیری را برای گفت وگو با هوادارها ایجاد کردید، چیزی که در فوتبال ایران خیلی مرسوم نبود و قبلا انجام نشده بود، کاری کردید که هواداران شما را از خود بدانند.
همه می دانند که هواداران در فوتبال ایران بسیار بسیار قوی هستند و مهم این است که هواداران ما این را ببینند و بدانند که ما داریم صددرصد وجودمان را برای موفقیت تیم می گذاریم. آن زمان یک مقدار شرایط سخت بود ، برای اینکه خیلی از شایعات از بیرون مطرح می شد ولی ما احساس کردیم که خیلی خوب است که ما به مردم خبرهای خوب را بدهیم قبل از اینکه شایعات از بیرون به تیم ما وارد شود. برای همین من با پسرم که صحبت می کردم به این نتیجه رسیدیم که بهترین کار این است که دقیقا به هواداران بگوییم چه اتفاقی دارد می افتد و بعد از 6ماه ما به موفقیت رسیدیم و بازیهایمان را پشت هم بردیم و خیلی از آنها که قبلا از باشگاه یا از تیم ما دور بودند بعد از موفقیت هایی که داشتیم می خواستند برگردند ولی من به آنها گفتم من این اجازه را به شما نمی دهم، برای اینکه در زمانی که کار سخت بود در کنار ما نبودید. به همین دلیل ما به این نتیجه رسیدیم که بهتر است خودمان اخبار درست را به هواداران منتقل کنیم تا در جریان باشند و بتوانند برداشت و تصویری که می خواهند را از تیم داشته باشند. باید بگویم از روز اول و بازی اول تا امروز همیشه هواداران پشت ما و حامی ما بودند. هواداران این را دیدند که من بخشی از باشگاه استقلال هستم، نه اینکه فقط بخواهم بیایم تمرین بدهم یا بازی کنم و به خانه بروم و این خیلی برای هواداران ما مهم بود که ببینند همه اعضای تیم با همه وجود برای تیم کار می کنند. از روز اول به بازیکنان گفتم در تمرین و بازی شما می توانید اشتباه کنید، هیچ نگرانی درباره اش نداشته باشید و آن کار را دوباره و دوباره انجام بدهید. خیلی خوشحالم برای عملکرد بازیکنان جوان مثل مجید حسینی که به یکی از بهترین بازیکنان تیم ملی در جام جهانی تبدیل شد. بازیکنان باتجربه تر مثل مهدی رحمتی و پژمان منتظری، خیلی ها می گفتند شاید پژمان هم به آخر خط رسیده باشد ولی الان می بینید که او به یکی از بهترین بازیکن های ما تبدیل شده است. به خاطر همین مسائل است که من به کاری که در استقلال انجام دادیم افتخار می کنیم.
*فصل قبل با یک موفقیت تمام شد ولی قراردادتان خیلی سخت تمدید شد و از آن بدتر بعدش بود که شما برای استارت فصل جدید آمدید. تقریبا می شود گفت هوادارها از اینکه ستاره های تیم رفته بودند ناامید بودند و یک سری بازیکن جدید آمده بودند که کسی آنها را ندیده بود. خودتان از این اتفاق دلسرد نشده بودید؟
من 6ماه قبل از جام جهانی با باشگاه صحبت کردم که باید چکار کنند. قرارداد جدید با امید و مجید ببندند. قبل از اینکه جام جهانی شروع شود من پتانسیل هر دو بازیکن را دیده بودم و برایم مشخص بود که اگر هر دو بازیکن این روند رشد و پیشرفتشان را همینطور ادامه بدهند به جام جهانی می روند و بعد از جام جهانی هم می توانند از تیم ما بروند. باشگاه به حرف من گوش نکرد ولی الان مشکلی نیست. جباروف مشخص نبود که می تواند عملکرد گذشته اش را داشته باشد یا نه. درباره تیام هم مشخص بود که من می خواستم که او بماند ولی یک سری مشکلاتی با باشگاه داشت که موضوعش مفصل است. ما الان تیمی متشکل از بازیکنان باتجربه و بازیکنان جوان داریم. ترکیب اینها خیلی مهم است. نمی توانیم فقط با بازیکن های جوان بازی کنیم، بازیکن های جوان ساپورت و حمایت بزرگترها را می خواهند مثل پژمان منتظری، خسرو حیدری، وریا غفوری و... من فکر می کنم که می توانیم قدم به قدم تیم را برای یک مدت طولانی آماده نگه داریم نه فقط برای یک سال. و مشخص است که ما باید از همین حالا با تمام قدرت و خیلی سخت کار کنیم. ما یک برنامه یک ساله داشتیم و برنامه ای که الان داریم شاید سه سال و چهار سال باشد. با بازیکن هایی مثل سجاد آقایی، الهیار صیادمنش، رضا آقایی و علی کریمی و آرمین سهرابیان و دروازه بانمان حسین حسینی که همه جوان هستند. این طبیعی است که وقتی تیم موفق می شود باید یکی دو بازیکن تغییر کنند برای اینکه بازیکن هایی با انگیزه بالا و با انرژی بالا به تیم اضافه شوند.
*خیلی از این بازیکن ها را حتی ما روزنامه نگارها هم ندیده بودیم. مثلا الهیار شاید شش ماه گذشته بازی نکرده بود. اینها را کجا دیدید که این قدر سریع هم آمدند و قرارداد بستند؟
در اردوی تدارکاتی در ترکیه دیدم این بازیکن ها پتانسیل خیلی بالایی دارند ولی ما هر روز باید بیشتر با اینها کار کنیم. نمی شود که شما با همان تمریناتی که در تیم جوانان و امید دارید بخواهید در لیگ برتر ایران بازی کنید. من این بازیکن ها را در تمرینات دیدم که چه شرایط خوبی دارند و در چه مهارت هایی باید تقویت شوند و برایشان در همان مهارت ها تمرینات ویژه و اختصاصی درنظر گرفتیم. نکته ای که برای بازیکن های جدید خیلی مهم است که دیرتر به عنوان یار تعویضی به میدان بیایند نه اینکه بخواهند فیکس به زمین بیایند و زودتر از زمین خارج شوند. اگر بازیکن از ابتدا در زمین باشد وبخواهد زود تعویض شود این برای آینده فوتبالش خوب نیست. بهتر است که به عنوان یار تعویضی به زمین بیاید تا بتواند عملکرد بهتری داشته باشد و قدم به قدم بهتر بشود. من در تیم های خودم مخصوصا کارلسروهه با الیور کان، شون و... این کار را انجام دادم یا در العین با عمر که بازیکن جوانی بود این کار را انجام دادم و او قدم به قدم بهتر شد. همینطور ساموئل اتوئو در تیم ملی کامرون. از زمانی که بازیکن از زمین خارج می شود باید به عملکرد خودش در زمین افتخار کند. مطمئنم شاید اواخر این فصل یا شاید فصل بعد جز بهترین ها می شوند و عملکرد خیلی خوبی خواهند داشت. من این را در اینستاگرام هم نوشتم که هواداران باید به این بازیکن های جوان وقت بدهند. بازیکن های بسیار خوبی هستند و حرف مربی خودشان را می پذیرند و همه وجودشان را برای تمرینات و کار اجرایی تیم می گذارند و مطمئنم در دو سال آینده یکی از این بازیکن ها بازیکن تیم ملی خواهند بود.
*در کنفرانس خبری جمله ای گفتید که به نظر می رسید مستقیم منظورتان کارلوس کی روش است زمانی که گفتید هیچکس نمی تواند به من بگوید بازیکن هایی که در لیگ بلژیک یا روسیه بازی می کنند از بازیکن هایی که در لیگ ایران بازی می کنند کیفیت بیشتری دارند.
مشخص است اگر من بتوانم در اندرلخت که یکی از بهترین تیم های بلژیک است بازی کنم باید به این تیم بروم یا اگر بتوانم در دو تیم برتر روسیه بازی کنم. ولی اگر در یک تیم میانه جدول مثلا در بلژیک بازی کنم یا فقط 15 بازی از فصل را در آن تیم بازی کنم، پس بهتر است در ایران بمانم چون لیگ ایران بسیار قوی است. مثلا اشکان دژاگه را دیدید از تیم ناتینگهام فارست آمد و الان در لیگ ایران بازی می کند ولی دیدیم که اینجا کارش سخت است. چرا امید ابراهیمی بهترین بازیکن تیم ملی در جام جهانی بود، برای اینکه در لیگ ایران بود. در تیم ما خیلی چیزها یاد گرفت، در لیگ قهرمانان مقابل بهترین تیم های آسیا مثل الهلال و العین و الریان بازی کرد. همه بازی ها را بازی کرد و در بهترین شرایط آمادگی جسمانی بود. مثلا شما در تیم ملی به بازیکنی احتیاج دارید که مثلا در شارلروا روی نیمکت نشسته باشد؟ این فقط درباره ایران نیست. درباره تمام کشورها است. همینطور در آلمان هم اگر یک بازیکن مثلا در لیگ انگلیس فقط ده بازی، بازی کند هیچ کس او را به تیم ملی دعوت نمی کند. یک مثال برایتان می زنیم. یک بازیکنی بود که در لسترسیتی بازی می کرد. یک دفاع معمولی بود، به تیم ما آمد، در کوپاآمریکا بازی کرد و سه جام بسیار مهم و باقدرت را برد، به انگلیس برگشت و در تیمش بسیار بهتر بازی کرد و با لسترسیتی هم قهرمان شد. شما نمی توانید بگویید اروپا برای همه بازیکن ها بهشت فوتبال است، فقط تیم های درجه یکش اینطور هستند. اگر شما مثلا در لیگ یک کشور اروپایی همه بازی ها را ببازید یا فقط روی نیمکت بنشینید پس همان بهتر که برگردید و در لیگ ایران بازی کنید. به عنوان یک ایرانی من باید به ایران احترام بگذارم. چیزی که ما خیلی خیلی نیاز داریم این است که بازیکن های بااستعداد خیلی خوب اینجا داریم و شما فقط زمانی می توانید بهتر باشید که بیشتر تمرین کنید و تمرینات اختصاصی داشته باشید. به عنوان مثال زمانی که من آمدم مجید حسینی یک بازیکن ذخیره بود و خوشحال نیستم که به ترابوزان رفته. نه به خاطر استقلال، به خاطر خودش. او بازیکنی است که می تواند در آلمان یا انگلیس بازی کند. من خیلی این بازیکن را دوست دارم، شخصیت بسیار خوبی دارد و بازیکن بسیار خوبی است. ولی الان در یک تیم میانه جدول در لیگ ترکیه است.
*شما در 6ماهه گذشته خیلی از تیم ملی حمایت کردید و هنوز هم تیم ملی را حمایت می کنید ولی برای یک چیز از کارلوس کیروش دلخور هستید و آن هم ماجرای خط خوردن وریا است و احساس می کنید که سرمربی تیم ملی وریا را در مقابل تیمش قرار داد.
این تصمیم سرمربی است که بگوید وریا باشد یا نباشد و اشتباه آنجاست که گفته شد وریا در پست اشتباهی فوتبال بازی می کند. وریا 84درصد بازی ها در آن پست بازی کرد و دیدم در یکی بازی های دوستانه قبل از جام جهانی خیلی بازیکن ها در پستی بازی کردند که تا به حال بازی نکرده بودند. پژمان مقابل یک تیم از ازبکستان به عنوان هافبک بازی کرد یا در بازی با مراکش هم هافبک بازی کرد. او همیشه دفاع بوده یا وریا بازیکن بسیار خوبی است، همیشه با صددرصد وجود برای تیمش می جنگد، حتی زمانی که بیمار باشد. من مربی تیم ملی نیستم. این تصمیم آقای کی روش است که این بازیکن به جام جهانی برود یا نرود. ولی آن صحبتی که مطرح شد به نظر من درست نبود. چون 84درصد بازی ها را در آن پست بازی کرده بود و خیلی گل زد و یک بازیکن کامل بود در ضدحمله ها. دیدید که مقابل ذوب آهن دوگله شد. ولی الان هر چه بوده تمام شده.
*در دوره ای که استقلال داشت اوج می گرفت، به نظر می رسید یک تنش هم آقای برانکو برای تیم ایجاد کرد. یک شوک درباره سرور به تیم شما داد. به نظر می رسد یک جنگ برای محبوبیت بین این مثلث برانکو، کی روش و شما وجود دارد.
نه من هیچ مشکلی با آقای برانکو ندارم. من خیلی خوشحالم که می بینم برانکو کارش را خیلی خوب برای فوتبال ایران و نه فقط پرسپولیس انجام می دهد. من خیلی خوشحال شدم که ایشان بهترین مربی سال شد. ما مشکلی با هم نداریم.
*آن زمان این اتفاق افتاد؟
بله. ایشان در مورد سرور صحبت کرد و ما یک بازی او را از دست دادیم. باید بگویم بیشتر شوخی بود ولی خود آقای برانکو متوجه منظور من می شود. من هیچوقت راجع به بازیکن های پرسپولیس، ذوب آهن یا مثلا سایپا صحبت نمی کنم که چرا کارت قرمز نگرفتند. ولی دیدم که در بازی اول ما مقابل پیکان سجاد آقایی با یک تکل بسیار خشن متوقف شد، تکلی که شاید فوتبال سجاد آقایی تمام می شد واقعا خوش شانس بود که این اتفاق نیفتاد. درباره این چیزها من باید صحبت کنم ولی اگر در تلویزیون ببینم که بازیکن پرسپولیس یک خطایی انجام می دهد این کار من نیست که درباره اش صحبت کنم. آن بازی داور و کمک داور دارد و خود مسوولان فوتبال هم تلویزیون دارند و بازی را می بینند.
*می خواهیم یک مقدار درباره یک رویای بزرگ با شما صحبت کنیم. شما در فوتبال آسیا تجربه اش را دارید، استقلال هم دوبار سابقه اش را دارد ولی این نسل از هواداران استقلال شاید این تجربه را نداشته باشند. قهرمانی آسیا.
ستاره سوم. برای من استقلال نام بسیار بسیار بزرگی است. در گذشته شاید یک اسم خیلی بزرگ بوده ولی یک باشگاه خیلی بزرگ نبوده. می خواهم هر دو تغییر کند. هم تیم و هم باشگاه. همه باید حرفه ای باشند از مدیرعامل تا داخل تیم. این الان زندگی و عشق من است. شاید هیچوقت در گذشته هوادارانی مثل هواداران ایران ندیدم. هوادارانی که احساس می کنند چه زمانی باید از تیم حمایت کنند و به تیم قدرت می دهند. یک بار هم در کارلسروهه این اتفاق برای من افتاد. ما می خواهیم این تیم را به رده بسیار بالایی برگردانیم. ما الان نیمه نهایی را مقابل السد داریم. ما سال بعد هم در آسیا هستیم ولی نمی دانیم چه اتفاقی قرار است رخ بدهد. باید از حالا شروع کنیم چون این شانس را در دست داریم. به همین دلیل هم با مدیرعامل قبلی و هم با مدیرعامل جدید صحبت کردم و گفتم ما برای این موفقیت بازیکن می خواهیم. نمی توانیم اجازه دهیم این از دستانمان خارج شود. الان علی کریمی را داریم، فرشاد محمدی مهر را در دفاع راست داریم. گرو را داریم و این بازیکن های جدید را داریم و فکر می کنم شانس داریم. السد در بازی آخرش ده - یک بازی اش را برده اینها هیچ مشکلی برای ما نیست و امیدوارم بازی بعدی شان را هم نه-هیچ ببرند. اینها برای ما مهم نیست، تیم خود ما مهم است نه السد. الان مارکوس نویمایر را داریم و مرتضی تبریزی که بازیکن بسیار بااستعدادی است. حالا باید این تیم را بسیار قوی بسازیم. از حالا قطعی نیست که بتوانیم السد را ببریم ولی من احساس می کنم که می توانیم این تیم را ببریم. به خاطر همین من حمایت کامل مدیرعامل باشگاه را می خواهم. زمانی که می گویم بازیکن ها باید با لبخند سر تمرین بیایند، فقط برای این نیست که بیایند خوب تمرین کنند. بازیکن ها یک سری نیازهایی دارند، باید حقوقشان پرداخت شود، کادر پزشکی به امکانات نیاز دارند؛ وقتی شما موفقیت در یک سطح بسیار بالا را می خواهید، باشگاه هم باید در سطح بالایی باشد. بایرن مونیخ، بارسلونا، رئال مادرید، منچستر یونایتد همه چیز کامل است. وقتی شما می آیی همه چیز مشخص است. وقتی بازیکن ها احساس کنند در یک باشگاه بزرگ هستند، نه در یک اسم بزرگ پس احساس بهتری دارند. این چیزی است که من در استقلال می خواهم.
*شاید این اتفاق بیفتد که در مرحله بعد با پرسپولیس بازی کنید. هواداران پرسپولیس خیلی امیدوار هستند که این جمعه کاپی که شما جلوی تیمشان بازی نکردید را بگیرند و می گویند استقلال از بازی جلوی ما طفره رفته و شاید ترسیده. در مرحله بعد لیگ قهرمانان که بازی می کنید؟
شما مرد شوخ طبعی هستید. بعد از جام جهانی زمان بسیار کوتاهی بود، ما تیم کاملی نداشتیم، بازیکن های ملی مان را نداشتیم، شاید فقط 15 بازیکن داشتیم که 6تای آنها زیر 21 سال بودند. شما می خواستید با این شرایط ما بازی بسیار مهم سوپرکاپ را برگزار کنیم؟ ممکن نیست. روزبه مصدوم بود، شاید باید روزبه، پژمان و وریا را بازی می دادیم و شاید مصدوم می شدند و به بازی با السد نمی رسیدند. این یک اتفاق خیلی بد است. همینطور برای پرسپولیس، آنها هم سه، چهار بازیکن ملی داشتند که هیچکدام نمی توانستند در این بازی به میدان بروند. شاید باید به اجبار بازی می کردند و مصدوم می شدند و شاید نیمه نهایی مقابل الدحیل را از دست می دادند. فدراسیون باید این را بداند که سوپرکاپ در زمان خوبی نبود. چرا بعدا این بازی را شاید در اروپا برگزار نکنیم؟ ولی الان این ممکن نبود. چرا آلمان شروع فصلش را دیرتر از ایران گذاشت؟ برای زمان کافی برای ریکاوری. همینطور انگلستان و اسپانیا. می دانم که این مشکل به خاطر ای اف سی و مسابقات جام ملت ها بود ولی نمی توانیم بازیکن ها را در شرایطی بیاوریم که باعث مصدومیتشان شود. بازیکن ها سرمایه های باشگاه هستند. شاید اگر ما می گفتیم بازی می کنیم، برانکو می گفت که بازی نمی کنند. ما در قبال بازیکنانمان مسوولیت داریم. آلمان 24 آگوست بازی اولش را شروع کرد ودیروز لیگ انگلستان و اسپانیا شروع کرد. بازیکن ها ماشین نیستند، آنها عضله دارند، نمی توانیم فقط در دفترمان بنشینیم و بگوییم باید در آن تاریخ بازی را برگزار کنیم. باید با مربی ها صحبت شود. من هیچ نگرانی ای برای پرسپولیس ندارم. خیلی خوشحالم که می توانیم بازی کنیم چون صدهزارنفر به ورزشگاه می آیند و پول زیادی به فدراسیون می رسد ولی امیدوارم هر دو تیم به مرحله بعدی لیگ قهرمانان برسند و ما مقابل پرسپولیس بازی کنیم، این فوق العاده است. من در نهایت دارم به فوتبال ایران فکر می کنم، نه فقط استقلال، پرسپولیس، ذوب آهن و ... نمی دانم کی ولی این مهم است که زمانی که من به خانه می روم مردم بگویند شفر کاری برای فوتبال ایران کرد نه فقط برای استقلال. من این کشور را بسیار دوست دارم مردم بسیار خوبی دارد.
*هوادارها یک ذهنیتی دارند که فکر می کنند یک دست هایی پشت پرده است برای اینکه استقلال ضربه بخورد. اگر بخواهید خیلی رک با هواداران صحبت کنید الان شرایط را چطور می بیند و آیا این حس آنها واقعی است؟
این مچ بند را می بینید، وقتی که این مچ بند دور دست من است هیچ کس نمی تواند به باشگاه ضربه بزند. یادم است در شش ماه گذشته خیلی چیزها را می شنیدم، خیلی ها از بیرون صحبت می کردند ولی هیچوقت نمی توانند به باشگاه ما هیچ ضربه ای بزنند. وقتی ما همه با هم باشیم، باشگاه، هیات مدیره، مدیرعامل، تیم، مربی ها و هواداران هیچ کس برای ضربه زدن به ما هیچ شانسی ندارد.