سرویس جهان مشرق- پس از سالها که از حاکمیت اردوغان بر ترکیه میگذرد دو رخداد نشان داد مردم ترکیه هنوز او را دوست دارند: واکنش فداکارانه مقابل کودتای سال ۲۰۱۶ میلادی و رأی ۵۲ درصدی در انتخابات سال جاری. اکنون دیگر به جای آیا و اما باید پرسید «چرا مردم ترکیه اردوغان را دوست دارند؟»
۱- دستاوردهای محسوس اقتصادی با مدیریت قدرتمند
اگر چه محدودیتهای اخیر در عرصه رسانهای و سیاسی نیز بر نگرانی جوانانِ درگیر با شبکههای اجتماعی از گسترش یک حکومت اقتدارگرا در ترکیه دامن زده است اما اینکه «شهروندان بالای سی سال در ترکیه می دانند ترکیه پیش از دوران اردوغان چه وضعیتی داشت.» مهمترین دلیل برای محبوبیت اردوغان در میان ترک های بالای سی سال است.
دهها بیمارستان، پل، راه ریلی و جاده و مترو، صدها مدرسه و یکی از بزرگترین فرودگاههای جهان تنها بخشی از دستاوردهای واقعی و محسوس دولت اردوغان طی ۱۶ سال اخیر است. ۲۳ میلیارد دلار بدهی دولت ترکیه به صندوق بینالمللی پول پرداخت شده، تورم سهرقمی تکرقمی شده، تحصیل رایگان برای همه فراهم شده، گسترش بهداشت و امکانات درمانی مرگ نوزادان را به یک پنجم کاهش داده و تولید ناخالص داخلی بیش از چهار برابر افزایش یافته که خود موجب کاهش بیکاری تا حدود ۱۰ درصد شده است.
در عرصه سیاست خارجی البته باید به اشتباهات او در زمینه حمایت از مرسی در مصر، همراستایی با آمریکا در تلاش برای برکناری اسد در سوریه، ناتوانی در الحاق به اتحادیه اروپا، سرنگونکردن جنگنده روسی و مانند آن اشاره کرد، اما از همه مهمتر این است که او پرستیژ ترکیه را به عنوان یک قدرت نوظهور تقویت کرده است. افزایش بیسابقه گردشگران خارجی در ترکیه و میانجیگری آنکارا در مسائل منطقه از نشانههای تقویت پرستیژ آن کشور است.
۲- احیای حیات اجتماعی و سیاسی مسلمانان
پس از بروز مشکلات اقتصادی و اداری طی چندین دهه در پایان قرن ۱۹ میلادی در ساختار نظام عثمانی که منجر به ضعف در برابر قدرتهای اروپایی شده، این امپراتوری را به «مرد بیمار اروپا» معروف کرد، جنگ جهانی اول بروز کرد و فروپاشی نهایی آن را رقم زد.
آتاتورک، مؤسس و پدر ترکیه دولت جدید را در ۱۹۲۳ در دست گرفت و با توجه به سابقه تلخی که از حکومت عثمانی به جا مانده بود، سختگیرانه ترین سیاستهای لائیسیته را بر کشور اعمال کرد. در نتیجه این سیاستها، مسلمانان به عنوان یک گروه با مشخصه دینی از سیاست ترکیه طرد شدند و حتی خط این کشور به لاتین تبدیل شد.
این مقدمهای بود برای حاکمیت نظامیان سکولار تا اواخر قرن ۲۰. اما هر چه جلو میرفت، نظام جدید نیز به تدریج به سرنوشت عثمانی دچار شد، یعنی بدهی بینالمللی ترکیه دائماً افزایش مییافت، سیاست اقتدارگرایانه بر فضای کشور حاکم بود و رشوه و فساد اقتصادی همهگیر شده بود.
نجم الدین اربکان که در دوران دانشجوییاش برای تأسیس مسجد در دانشگاه خود پیشقدم شده بود، توانست طی دهههای پایانی قرن ۲۰ با تأسیس پیاپیِ احزاب از سویی و قرارگرفتن در جایگاه معاون نخستوزیر از سوی دیگر کادری را مبتنی بر سلامت اقتصادی، مدیریت تخصصی و سیاستهای اسلامی تشکیل دهد. نهایتاً در دهه ۱۹۹۰ میلادی حزب وی (رفاه) توانست با تصاحب اکثریت کرسیهای مجلس، دولت تشکیل دهد اما پس از چند سال فعالیتهای حزب به دلیل مغایرت بااصل لائیسیته در قانون اساسی متوقف شد.
انحلال حزب، مقدمه تشکیل حزب عدالت و توسعه توسط شاخه اصلاحطلب و راستگرایِ حزب رفاه به رهبری رجب طیب اردوغان در سال ۲۰۰۱ میلادی شد که علیرغم انتقادات اربکان از آن، باز هم به دلیل رشد اقتصادی و شعارهای اسلامی مورد اقبال مردم در انتخابات سال بعد قرار گرفت و تا کنون نیز به مدت ۱۶ سال اکثریت خود را حفظ کرده است.
همسران اربکان، اردوغان و عبدالله گل، اولین بانوان اول ترکیه بعد از چندین دهه بودند که با حجاب اسلامی در منظر عمومی ظاهر شدند. حرکتی که اربکان آغاز کرد، احیای سلامت اقتصادی و سیاسی در ترکیه از راه تجدید حیات اجتماعی مسلمانانِ آن کشور بود و این رویکرد به همراه دستاوردهای قابل تقدیرِ دولتهای اسلامگرا بهترین فرصت برای خروج مسلمانان از انزوای سیاسی را فراهم کرد.
شاید محسوسترین نماد این شرایط، حذف ممنوعیتِ پوشیدنِ روسری در دانشگاهها بود که پس از کلنجار بسیار میان اردوغان و دادگاه عالی ترکیه بالاخره در سال ۲۰۱۲ میلادی تصویب شد. توجه کنید که ۷۴% از مردم ترکیه در یک نظرسنجی اعلام کردهاند که تقریباً تمام وظایف دینی را انجام میدهند، بنابر این عجیب نیست آنان که میخواهند مسلمان زندگی کنند، اردوغان را حامی خود بدانند. ممنوعیت روسری برای کارمندان دولتی و همسران سربازان و فرماندهان ارتش نیز برداشته شده است.
حمایت اردوغان از حوزههای علمیه موجب شده تعداد طلاب ترکیه از ۶۰ هزار در سال ۲۰۰۲ به ۱.۲ میلیون در سال ۲۰۱۴ میلادی برسد. وی با توجه به تحصیلاتش در مدارس مذهبی، همواره در سخنرانیهایش از ترکیب بیان ملیگرایانه با مذهبی بهره میگیرد. هم از دموکراسی دفاع میکند و هم در روز عاشورا روضه میخواند. در مورد عملیات تصرف عفرین در شمال سوریه به توفیق الهی اشاره میکند که «بدون شک حملهکردن از ماست اما پیروزی از خدا است» اما برای شهید گمنام شعر میخواند که «زمینی که او دفن شده، شناخته شده است؛ پرچمی که بلند کرده مشهور است؛ چه کسی میگوید او گمنام است؟».
۳- تلاش برای تجدید عظمت عثمانی
وقتی تجدید حیات اجتماعی مسلمانان را در کنار انتقادهای اردوغان به اقدامات آتاتورک قرار میدهید، ناخودآگاه این ذهنیت پیدا میشود که اردوغان اساساً به پیش از دوران نظام لائیک ترکیه، یعنی به تجدید عظمت امپراتوری عثمانی میاندیشد.
دولت اردوغان از سیاستهایی چون لغو ممنوعیت روسری به عنوان «تقویت آزادی مذهبی» در ترکیه نام میبرد، اما هواداران لائیسیته آن را حمله به بنیانهای نظام ترکیه میدانند. افزایش اختیارات رئیسجمهور در این کشور بسیاری را بر آن داشت که به طعنه بگویند نظام سلطانی برگشته است. اگر چه این حرف واقعیت ندارد، اما به هر حال اکنون دست رئیسجمهور در امورات مملکت بسیار بازتر از مجلس است.
این اولین بار نیست که مردمِ یک کشور از تجربه احیای عظمتِ فروشکسته خود استقبال میکنند. آنگلا مرکل اتحادیه اروپا را «وارث تمدن روم» مینامد و پیش از آن هیتلر مردم آلمان را به نام احیای شکوه «رایش» مقابل دولتهای اروپاییِ پیروز در جنگ اول بسیج کرد.
اردوغان در هر سخنرانی خود این اعتماد به نفس و افتخار ملی را به مخاطبانش تزریق میکند. او مستقیماً مقامات اتحادیه اروپا را خطاب قرار میدهد، تهدید اروپاییان مبنی بر عدم امکان الحاق ترکیه به اتحادیه در صورت احیای حکم اعدام را به سخره میگیرد و خلاصه هفتهای دو یا سه سخنرانی دارد و در بسیاری از سخنرانیهایش همان کاری را میکند که ترامپ در توئیتهایش. همانند شعار ترامپ که «Make America Great Again»، او نیز این حس را به هوادارنش میدهد که «ما دوباره ترکیه را به قدرتی برتر تبدیل میکنیم».
برای فهم چگونگی بهرهگیری او از احساسات مردمش با لحنی عامیانه به این جمله از وی در اوج تنش با آلمان توجه کنید: «و حالا یک وزیر خارجه دارند که... وای خدای من... عجب فاجعهای است! او هیچ وقت جایگاه خود را نمیداند. تو کی هستی که...هه... با رئیسجمهور ترکیه صحبت کنی؟ تو باید با وزیر خارجه ما صحبت کنی. جایگاه خودت را بدان. تازه میخواهد به ما درس هم بدهد. سابقه تو در عالم سیاست چیه؟ اصلاً چند سالته؟ ببینید در زندگی باید با چه کسانی سر و کله بزنیم».
در یک مورد دیگر وی خطاب به شورای امنیت در سخنرانی عمومی خود گفت: «سازمان ملل قطعنامه داده. لعنت به قطعنامه شما. اصلا قطعنامه شما چه فایدهای دارد؟ شما تقلب میکنید! شما فقط ۵ نفرید.»
این «استثنایی» و «فراتر از یک کشور» دانستنِ ترکیه از سوی اردوغان و حزب حاکم برای بسیاری از ترکها جذابیت دارد. حزب حاکم نه تنها با اتحادها و دشمنیهایش، حمایتهای سرسختانه از خیزشهای اخیر در منطقه و اشغال بخشی از شمال سوریه سعی میکند نفوذ امپراتوری عثمانی در کشورهای عربی را به اذهان متبادر سازد، بلکه با همکاریهای اقتصادی و تأسیس دانشگاههای ترک برای نفوذ در تمام کشورهای آسیای مرکزی برنامه دارد. او همواره ترکها را لایق بیش از آنچه دارند میداند، حتی اگر این سیاستش منجر به ارتکاب اشتباهاتی در سیاست خارجی شود.
۴- محدودکردن رسانهها و پروپاگاندا علیه مخالفان سیاسی
اردوغان با هدف مقابله به کمالیستها و لائیکها از گسترش حضور هواداران و شاگردان مکتب فتح الله گولن حمایت کرد. آنها در بسیاری از ارگانها به ویژه مدارس و دادگاهها نفوذ کردند و همین موجب شد پس از کودتای نیمه ژوئیه ۲۰۱۶ میلادی از طرف اردوغان به عنوان عامل اصلی و پشت پرده کودتا معرفی شوند.
دهها هزار شهروند ترک پس ازکودتای ژوئیه بازداشت شدند، خبرنگاران و رسانههای متعدد توقیف شدند و انتشار اطلاعات در محدودیت کمسابقهای قرار گرفت. البته شاید این به همان وضعیت فوقالعاده که در ترکیه اعلام شد مربوط باشد و از آنجا که رفع وضعیت فوقالعاده در هفتههای اخیر اعلام شده، به تدریج از شدت آن کاسته شود اما به هر حال در این مدت همان قدر که این محدودیتهای رسانهای موجب گسترش اعتراضات در میان گروههای مخالف شده است، به دولت کمک کرده تا در کشوری که تنها ۱۶% از بزرگسالانش دارای تحصیلات دانشگاهی بوده و تنها ۶% به خارج سفر کرده اند، از انتشار آنچه به ضررش تمام میشود جلوگیری کند.
مخالفان مدعی هستند حزب حاکم همواره با ادبیاتی انتقامجویانه و مظلومنمایانه به استقبال انتخابات میرود تا مسلمانانی که احساس میکنند تحت فشار ممنوعیت روسری بودهاند یا مسجد آنها هدف حمله سکولارها قرار گرفته است، به صندوق رأی به عنوان راهی برای انتقام و فتح عرصه اجتماعی نگاه کنند. دولت بر همه چیز حاکم است اما نزدیک انتخابات مانند یک اپوزیسیونِ مظلوم صحبت میکند.
به نظر میرسد اردوغان آن قدر سخنرانی میکند که هوادارانش فرصت قانعشدن توسط رقبا را ندارند. مرال اکسنر از رقبای او در انتخابات اخیر یک بار در میتینگ خود مستقیماً وی را خطاب قرار داد که «لطفاً کمی سکوت کن... دلیلی ندارد راجع به همه چیز اظهار نظر کنی و انگشتانت را به این سو و آن سو نشانه روی.»
دولت همچنین از ترویج بیمِ تضعیف سیاستهای سوسیالیستی و کاهش حمایتهای اجتماعی به عنوان اهرمی برای کسب آرای اقشار محروم بهره میگیرند در حالی که حتیالامکان از نمایش زندگی سلطنتی اردوغان و خانوادهاش خودداری میشود. تصور دورانِ پسااردوغان برای مادری که سه بار در هفته در بیمارستانهای ترکیه به صورت مجانی دیالیز میشود، نگرانکننده است.
مخالفان مدعی هستند او دستگاه اطلاعاتی ترکیه را در خدمت منافع حزب حاکم درآورده، با ضبط گفتگوها یا گرفتارکردن آنها در دام رابطه جنسی، مخالفان سیاسی خود را از میدان به در میکنند. آنجا که چنین حربهای موفق نشود، حریف خود را با جابجایی خطوط حوزههای انتخابیه یا بدنامکردن و توقیف فعالیتهای او حذف میکنند.
در همین انتخابات اخیر و زمانی که اردوغان طی سخنرانی تبلیغاتی گفت «اگر روزی ملت ما بگوید بس است، ما کنار میرویم» هشتگ «تمام» #TAMAM در توییتر به ۱.۵ میلیون رسید اما سخنگوی حزب عدالت و توسعه مدعی شد بسیاری از توییتها از کشورهای دیگر و از طریق ربات ارسال میشوند.
در واقع ترکیه شاید اکنون کشوری دموکراتیک باشد به این معنا که اردوغان با انتخاب مردم بر سر کار است، اما کشوری لیبرال که هر مخالفی بتواند آزادانه فعالیت کند بدون اینکه متهم به ایجاد شکاف در ملت و توطئه علیه دولت شود، نیست.
۵- عمل به وعدهها
از آن زمان که پیش از انتخابات ۲۰۰۲ میلادی اردوغان وعده رفع ممنوعیت روسری را داده بود تا همین انتخابات ۲۰۱۸ میلادی که وعده رفع وضعیت فوقالعاده را مطرح کرد، دائماً به وعدههایش عمل کرده است. بدون اشاره به این خصیصه مهم، نمیتوان جمعبندی کاملی از محبوبیت اردوغان داشت.
دولتهای ترکیه سه بار در سالهای ۱۹۶۰، ۱۹۷۱ و ۱۹۸۰ میلادی بر اثر کودتا سرنگون شدند اما کودتای نیمه ژوئیه ۲۰۱۶ میلادی با مقاومت فداکارانه مردم روبرو شد. آنها میتوانستند امیدوار باشند دولت دیگری پس از کودتا بر سر کار آید و حتی پس از چندی به دموکراسی ترکی بازگردند، اما نمیتوانستند مطمئن باشند باز هم سیاستمداری بر سر کار خواهد آمد که پس از انتخابات نیز مانندِ پیش از آن در کنار مردم میمانَد.
جمعبندی
اردوغان ترکیبی از اصلاحطلبی لیبرالی، اقتدارگرایی عثمانی، برنامهریزی اقتصادی، حمایتهای اجتماعی و مدیریت رسانهای را برای تداوم حکومت خود بکارگرفته است. این شاید در برخی موارد دست حریفان را در انتقاد از او باز بگذارد اما اولاً دستکم نشاندهنده توانمندی بالای دولت او در پرداختن به مطالبات گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی است و ثانیاً موجب میشود هر شهروندی اگر از زاویهای به دولت اردوغان انتقاد دارد، به دلیل نفعی که از زاویهای دیگر به او میرسد، همچنان با وی همراهی کند.
وی به طبقات متوسط و متوسط-پایین که از سویی دغدغههای فرهنگیِ بیشتری در زمینه ترویج شعائر اسلامی دارند و از سوی دیگر نیازمند حمایتهای اجتماعی وسیعتر هستند (آنچه دولتهای پیشین بدان کمتر توجه میکردند) توجه ویژهای در سیاستهای دولت خود نشان داد و خود را به عنوان ابزاری نشان داد که این طبقات میتوانند برای انتقام از طبقات فاسدِ نخبه روی آن حساب کنند.
این رویکرد البته با توجه به افزایش ارتباط مستقیم بالاترین مقام کشور با توده مردم احتمال دارد به پوپولیسم و یا دیکتاتوری بیانجامد، کمااینکه بسیاری از تحلیلگران به درستی خطر آن را گوشزد کردهاند. تصویر اردوغان در همهجا دیده میشود، صدای او از بسیاری خانهها و کافهها شنیده میشود و گاهی جملات احساسبرانگیز او سیاستهای کشور را تغییر میدهد. در چنین فضایی حذف رقیبان به بهانه وجود حمایت مردمی از یک سیاست بسیار ساده است.
خطر دیگری که حکومت او را تهدید میکند، تکروی در میان اسلامگرایان است. عبدالله گل و داووداغلو مقامات ارشد پیشین به کارمندان ساده حزبی تبدیل شدهاند و هواداران گولن از بیم تکرار توطئه از کار برکنار شدهاند. در تداوم این روند، داماد اردوغان به سِمَت وزارت دارایی نصب میشود و این یعنی ممکن است دولت بیش از پیش از مدیران توانمند خالی شود.
روند رشد اقتصادی که حزب عدالت و توسعه به ویژه در دهه گذشته میلادی برای ترکیه به ارمغان آورد، مدیون مدیریت هماهنگ و تخصصی طبق برنامهای بلندمدت بود، اما فاصلهای که اکنون ترکیه با چشمانداز ۲۰۲۳ که حزب عدالت و توسعه برای کشور تدوین کرده و وعده داده است، با انتصاب فامیلها به مناصب کلیدی قابل دستیابی نیست.
به هر حال تقویت اسلامگرایان در دوره نسبتاً بلند حاکمیت اربکان و اردوغان در ترکیه نشان داد لائیکهای ترکیه نمیتوانند صرفاً با سیاست حذفی خیال خود را از آینده لائیسیته در جامعه ترکیه راحت کنند، حتی اگر چندین دهه خبری از اسلامگرایان نباشد. به همان نسبت البته چه اردوغان در ترکیه و چه هر اسلامگرای دیگر در منطقه نمیتواند حتی پس از چندین دهه حاکمیت تصور کند که لائیسیته باز نخواهد گشت، به ویژه اینکه اصرار اردوغان برای ماندن در قدرت، ممکن است مردم ترکیه را در دوراهی اسلامگرایی و دموکراسی قرار دهد.
منابع
http://theconversation.com/why-did-turks-react-so-strongly-against-anti-erdogan-coup-62643
https://www.theguardian.com/world/2016/jul/20/we-see-him-as-one-of-us-why-many-turks-still-back-authoritarian-erdogan
https://www.nytimes.com/2018/04/02/world/middleeast/erdogan-turkey.html
https://www.quora.com/Why-does-40-of-Turkey-still-love-Recep-Tayyip-Erdogan
https://besacenter.org/perspectives-papers/erdogan-popularity
http://www.france24.com/en/20180509-turkey-tamam-million-turks-enough-erdogan-twitter-social-media
https://www.gq-magazine.co.uk/article/recep-tayyip-erdogan
https://www.populationpyramid.net/turkey/2075
https://tradingeconomics.com/turkey/gdp
http://www.globalreligiousfutures.org/countries/turkey#/?affiliations_religion_id=0&affiliations_year=2010®ion_name=All%20Countries