به گزارش مشرق، بسیاری بر این باورند که سیطره به سادگی قابل مشاهده دوستان اسرائیل بر برخی از جنبه های سیاست های دولت، پدیده ای منحصر به ایالات متحده است که در آن یهودیان و صهیونیست های سرسخت قادرند هم سیاستمداران و هم پیام های رسانه ای را در ارتباط با آنچه که در خاورمیانه می گذرد کنترل کنند. شوربختانه واقعیت این است که در بسیاری از کشورها یک «لابی اسرائیل» وجود دارد که بدون توجه به منافع واقعی کشور میزبان، همگی تلاش خود را وقف حمایت از دستورهایی کرده اند که تمامی دولت های اسرائیل درپیش گرفته اند. ناکامی در مواجهه با جنایات اسرائیل علیه بشریت به همراه ناتوانی در مقاومت در برابر خواسته های این کشور در ارتباط با چگونگی تعریف مسائلی چون یهودستیزی و سخنان نفرت پراکنانه، لطمات ویرانگری را بر آزادی بیان در اروپای غربی و مهم تر از همه در جهان آنگلوفون وارد آورده است.
بیشتر بخوانید:
کوربین: لندن باید به حمایت از سعودیها پایان دهد
برای ایالات متحده این به فساد کشاندن رسانه ها و روندهای سیاسی توسط اسرائیل، به معنای جنگ های بی پایان در خاورمیانه و نیز از دست رفتن آزادی های مدنی در داخل کشور است، اما کشورهای دیگری نیز هستند که ارزش های اعلام شده شان را بسیار بیش از این در معرض خطر قرار داده اند. استفن هارپر نخست وزیر پیشین کانادا، اسرائیل را یکجا و به غلط به عنوان نوری که «با درخشش تمام می تابد و از اصول همگانی تمامی ملت های متمدن -آزادی، دمکراسی و عدالت- حمایت می کند» مورد تحسین و ستایش قرار داده است. او همچنین گفته است: «من به هر بهایی که (برای کانادا تمام شود) از اسرائیل دفاع خواهم کرد.» تاکیدی که ممکن است ابراز آن از دهان یک رئیس کشور کانادایی بسیار عجیب به نظر آید.
موارد دیگری وجود دارد که اسرائیل مستقیم بازی می کند و علیه دولت هایی که در این خط قرار نگیرند، تهدید به تلافی جویی می کند. بنجامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل اخیرا به نیوزیلند هشدار داد که حمایت این کشور از یک قطعنامه سازمان ملل در محکومیت یهودی نشین های اسرائیل، به معنای «اعلام جنگ» خواهد بود. او می توانست این کار را انجام دهد، چون به قدرت لابی اسرائیلی در آن کشور برای بسیج کردن و رسیدن به نتیجه دلخواهش اطمینان داشت.
احتمالا برخی از شنیدن این حرف متعجب خواهند شد که «مادر پارلمان ها» در بریتانیای کبیر شاید تنها نهاد قانونگذاری باشد که بیشتر از همه تحت سلطه منافع اسرائیل قرار دارد، حتی از بسیاری جنبه ها بیشتر از کنگره آمریکا. حزب حاکم محافظه کار انگلیس یک کمیته سران «دوستان اسرائیل» دارد که شامل بیش از ۸۰ درصد از اعضای پارلمان این کشور می شوند. بیکام، «مرکز ارتباطات و تحقیقات اسرائیل در بریتانیا» رونوشتی از «کمیته روابط عمومی اسرائیل و آمریکا» (آیپک) است که درلندن واقع شده است. این سازمان از منابع مالی بسیار خوبی برخوردار است و قدرت سیاسی زیادی از طریق نمایندگان مختلف «دوستان اسرائیل» خود دارد. آمریکاییان شاید از فهمیدن این متعجب شوند که چگونه این قدرت به طور علنی اعمال می شود، از جمله اینکه سازمان های یهودی بریتانیایی منحصرا اجازه گشتزنی گسترده در محلات یهودی لندنی با یونیفرم هایی شبیه لباس پلیس و سوار بر وسایل نقلیه ای شبیه اتومبیل های پلیس را دارند. گزارش هایی در این باره وجود داشته که این گشت ها، مسلمانانی را که به دنبال راهی برای ورود به این مناطق بوده اند، تهدید کرده اند.
ترزا می نخست وزیر انگلیس مراقب است که هیچگاه احساسات اسرائیل یا جامعه یهودیان ثروتمند و قدرتمند بریتانیایی را جریحه دار نکند. بعد از آنکه جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۶ دولت اسرائیل را «دست راستی افراطی» توصیف کرد، می با گفتن اینکه «ما معتقد نیستیم که الان زمان مناسبی برای حمله به ترکیب دولت یک متحد که به شکل دمکراتیکی انتخاب شده است» به دفاع از تل آویو برخاست. پاسخ تند می می توانست توسط نتانیاهو نوشته شده باشد، شاید هم چنین نبوده است. دو هفته بعد دولت او «ملاحظاتی» را در باب یک کنفرانس صلح خاورمیانه که با حمایت دولت فرانسه قرار بود در اواسط ژانویه برگزار شود، منتشر کرد و بعد از آنکه نتانیاهو به شدت این روند را محکوم کرد، نشانه ای دال بر صدور بیانیه ای مشترک که خواستار یک راه حل دو کشوری مذاکره شده برای کشمکش اسرائیل- فلسطینی ها شود، از خود نشان نداد.
این تفاوت با وجود افشاگری حیرت انگیزی صورت گرفت که به تازگی از سوی الجزیره منتشر شد و فاش می کرد که چگونه سفارت اسرائیل در لندن برای «به زیر کشیدن» اعضای پارلمان و وزاری دولتی که منتقد دولت یهود تلقی می شدند، با مقامات دولتی همدستی داشته است. همچنین معلوم شد که سفارت اسرائیل محرمانه به گروه های خصوصی که منافع اسرائیل را ترویج می کردند، از جمله انجمن های اعضای پارلمان، کمک های مالی و مشورتی ارائه می داده است.
جرمی کوربین رئیس حزب کارگر بریتانیا به دلیل این واقعیت مورد حملات بی امان قرار گرفته که او اولین رهبر حزب سیاسی بزرگ است که در طول سال های متمادی در برابر مطالباتی مبنی بر این که از اسرائیل بت بسازد، مقاومت کرده است. در واقع کوربین مردی از جناح چپ است که پیوسته با نژادپرستی، ناسیونالیسم افراطی، استعمار و مداخله گرایی نظامی مخالفت کرده است. جرم کوربین این بوده که از دولت یهود انتقاد کرده و خواستار «پایان دادن به سرکوب مردم فلسطین» شده است. به عنوان پاداش، دو سال است که یهودیان بریتانیایی، حتی آنها که در حزب خود او هستند بی رحمانه او را آماج یورش خود قرار داده اند.
هر چه پیش تر آمده ایم، دشنام و ناسزایی که از دهان برخی یهودیان بریتانیایی و اسرائیل بیرون می آید بیشتر شده است. ظاهرا دلیل اصلی این اتفاق نیز این است که دولت محافظه کار می ضعیف فرض می شود و احتمال زیادی وجود دارد که رهبر حزب کارگر نخست وزیر بعدی باشد. نخست وزیری که ممکن است نسبت به درد و رنج فلسطینی ها از خود همدردی نشان دهد، به کلی غیرقابل قبول قلمداد می شود.
ماه گذشته مارگارت هاج عضو دست راستی حزب کارگر پارلمان به سیم آخر زد و کوربین را «یک یهود ستیز و نژادپرست لعنتی» نامید. سپس در گاردین نوشت که حزب کارگر «دارای یک فضای خصمانه برای یهودیان است.» گاردین که به طور سنتی لیبرال است به رهبری سردبیر ارشد آن جاناتان فریلند در واقع در خط مقدم انتقاد یهودیان از کوربین قرار داشته است. گفته می شود وی معتقد است که «هویت یهودی او عمیقا با اسرئیل پیوند دارد... و اینکه حمله به اسرائیل حمله به شخص اوست... و اینکه حق انحصاری معیارهای بحث پیرامون اسرائیل را از پلیس تقاضا کرده است.» ماه گذشته او در روزنامه خود نامه ای را در حمله به کوربین منتشر کرد که به امضای ۶۸ خاخام رسیده بود.
تمام این دشنام ها کم و بیش با رهبری دولت اسرائیل صورت گرفته که از گله گروه هایی که برای به زیر کشیدن کشیدن کوربین دست به یکی کرده اند، مستقیما حمایت می کند. این تلاش ها برای نابود کردن رهبر حزب کارگر شامل استفاده از یک اپلیکیشن برای انتشار پیام هایی از طریق شبکه های اجتماعی با هدف متهم کردن کوربین به یهود ستیزی نیز می شود. این اپلیکیشن توسط وزارت امور راهبردی اسرائیل ساخته شده که «اقدامات پوششی اسرائیل برای خرابکاری در جنبش یکپارچگی فلسطین در اطراف جهان را هدف خود قرار می دهد.»
دو هدف اساسی برای کارزار «کار کوربین را بسازید» وجود دارد. اولی کنار زدن او از جایگاه رهبری حزب کارگر است و در نتیجه تضمین اینکه او هرگز به نخست وزیری انتخاب نخواهد شد، در حالی که تمام اعضای دیگر حزب را که پنداشته می شود نسبت به اسرائیل موضعی «بیش از حد انتقادی» دارند، حذف شوند. در عمل این بدان معناست هیچ کس اصلا نباید انتقادی از اسرائیل کند. و دومین هدف تشکیل یک مبنای حقوقی است که «جرم نفرت پراکنانه» یهود ستیزی به خصوص در تعریف شامل انتقاد از اسرائیل نیز شود و از این رو نوشتن یا سخن گفتن درباره رفتار نژادپرستانه اسرائیل در قبال اقلیت مسلمانان و مسیحیان خود جرمی جنایی درنظر گرفته شود و نیز سخن گفتن آزادانه از جنایات جنگی این کشور نیز ناممکن شود.
حرف اصلی مطرح شده علیه کوربین این است که حزب کارگر را یهودستیزی فراگرفته و کوربین در مخالفت با آن کار اندکی انجام داده یا هیچ کاری نکرده است. برخی از بی رحمانه ترین حملات علیه کوربین از سوی جماعتی همیشگی درایالات متحده مطرح شده است. اندرو سولیوان اخیرا در مجله نیویورک گفته است «وقتی که نازشاه یک عضو پارلمان جدید از حزب کارگر مطرح شد، وی قبل از انتخاب شدن درفیس بوک گفته بود که اسرائیل باید به ایالات متحده منتقل شود و کن لوینگستون شهردار سابق لندن نیز با گفتن اینکه نازی ها در اصل طرفدار صهیونیسم بودند، کوربین دست روی دست گذاشته و هیچ کاری نکرده از او حمایت کرد.» آنگاه سولیوان در ادامه نوشت «سپس معلوم شد که خود کوربین در چندین گروه طرفدار فلسطین در فیس بوک عضو است که یهودستیزی اعضای آن بسیار شدید است» و حتی نوشت: «او با شرکت در نشستی در روز یادبود هولوکاست در سال ۲۰۱۰ به نقل از اسرائیلی ها خطاب به نازی ها گفت «دوباره هرگز برای هیچ کس: آشویتس برای غزه هرگز.»
به عبارت دیگر کوربین باید مسئول نظارت پلیسی بر دیدگاه های شخصی نازشاه و لوینگستون شناخته می شد. عضویت هر دوی این افراد در حزب کارگر در پی این اظهارنظرها به حالت تعلیق درآمد و لوینگستون درنهایت استعفا کرد. او همچنین باید از اظهارنظرهای فیس بوکی در مورد فلسطین نیز اجتناب می کرد، چون به اصطلاح یهودستیزان گه گاه درباره دیدگاه های او اظهار نظر می کنند و جنایات جنگی که اسرائیل به طورروزمره در غزه مرتکب شده به هیچ شکلی نباید مورد تاکید قرار گیرد.
بنابراین به تشخیص کسانی چون اندرو سولیوان در آن سوی اقیانوس اطلس و مشتی دیگر از سینه چاکان اسرائیلی در بریتانیا، کوربین بر اساس این «واقعیت» او احتمالا زیرزیرکی یک یهود ستیز است. اما بدترین جرم رهبرحزب کارگر این است که «تهدیدی برای موجودیت» قوم یهود به شمار می رود، چرا که او در همه جا برابر فشارهایی که برای صحه گذاشتن و پذیرش تعریف چند وجهی «اتحاد بین المللی یادبود هولوکاست» از یهودستیزی وارد آمده مقاومت کرده است.
آیا کوربین برای نجات جایگاه خود به عنوان رهبر حزب کارگر به این مطالبات پاسخ خواهد داد؟ باید مظنون بود که او چنین کند، هر چند که قبلا به کرّات این نکات را قبول و پوزش خواهی کرده و علنا کرنش لازم را نسبت به هولوکاست به عنوان «بدترین جنایت قرن بیستم» انجام داده است.
و هر بار که او می کوشد کسانی را که به او گیر داده اند اقناع کند، ضعیف تر ظاهر می شود. حتی اگر او به کلی تسلیم شود، سینه چاکان اسرائیل که برای فروکشیدن او سر از پا نمی شناسند، درست مثل کنترل قابل توجهی که بر رسانه های آمریکایی دارند، به حمله به او ادامه خواهند داد تا وقتی که به هدف خود دست یابند.
شورای اجرایی ملی حزب کارگر ماه سپتامبر برای رای دادن درمورد پذیرش کامل تعریف یهودستیزی تشکیل جلسه خواهد داد. وقتی چنین کنند - که احتمالش می رود - در برابر ضرب الاجلی که به آزادی بیان در بریتانیا خاتمه خواهد داد به زانو درخواهند آمد. از اسرائیل انتقاد کنید تا سر از زندان درآورید.
و همین اتفاق در ایالات متحده نیز دقیقا به همین شکل درحال رخ دادن است. انتقاد از اسرائیل یا اعتراض نسبت به آن به زودی زود به کاری مجرمانه تبدیل خواهد شد. گاهی اوقات من به فکر فرو می روم که آیا سناتور بن کوردین و دیگرانی که وضع قوانین نفرت پراکنی را ترویج می کنند، واقعا می فهمند که وقتی آنها قانون اساسی آمریکا را در دفاع از اسرائیل قربانی کنند، واقعا چه چیزی از دست خواهد رفت یا نه. زمانی که آزادی بیان از دست برود دیگر هیچگاه بازنخواهد گشت.
نویسنده: فیلیپ جیرالدی (PHILIP GIRALDI) کارشناس ضد تروریسم و مامور اطلاعات نظامی پیشین در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا