به گزارش مشرق، بعد از اینکه کلاس زبان را رها کرد بر خلاف خواهرهایش به ژیمناستیک رفت اما تاب دوری نداشت و بعد از یک سال تکواندو را برای ادامه فعالیت ورزشی خود انتخاب کرد؛ عهد بست در صورت مدالآوری آن را به یک شهید تقدیم کند و از وی در این راه کمک خواست.
مرجان سلحشوری ملیپوش پومسه موفق شد در بازیهای آسیایی جاکارتا مدال نقره را کسب کند و به اولین بانوی ایرانی مدالآور در این مسابقات تبدیل شود، همچنین اولین مدال اصفهانیها را از آوردگاه آسیایی دشت کرد.
گفتگو با این ملیپوش تکواندوکار اصفهانی را در زیر میخوانید:
رشتههای مختلفی در ورزش داریم، چه شد به سمت تکواندو و پومسه کشیده شدید؟
3 خواهر هستیم، کلاس زبان میرفتیم اما آن را رها کردیم و بعد از آن خواهرهایم به تکواندو رفتند که من ژیمناستیک را انتخاب کردم، بعد از یک سال من هم به تکواندو رفتم؛ از 10 سالگی تکواندو را شروع کردم و بعد از 5 سال فعالیت در این رشته وارد تیم ملی شدم، از سال 2012 هر سال در اردوهای تیم ملی شرکت کردم و به مسابقات مختلف اعزام شدم.
مربیان شما چه کسانی بودهاند؟
مهناز مردانی اولین مربی من بود که زحمات زیادی برای من کشید، در تیم ملی نیز مربی کرهای داشتیم، استاد کانگ لینالی پیشرفت خوبی برای ورزشکاران رقم زد؛ بعد از چند سال که کانگ از ایران رفت و استاد اسدپور مربی شد، رابطه خیلی خوبی با مربی خودم دارم و به دلیل اردوهای پی در پی که داشتیم مانند مادر و دختر هستیم.
تاکنون چه افتخاراتی کسب کردهاید؟
15 مدال آسیایی و جهانی در پومسه دارم، طلای قهرمانی آسیا 2014 را کسب کردم و همان سال بهترین بازیکن آسیا شدم، همچنین برنز مسابقات جهانی 2016 دارم که فکر میکنم از مهمترین مدالهای من بوده است.
چگونه برای مسابقات آسیایی انتخاب شدید؟
از زمانی که مشخص شد پومسه به بازیهای آسیایی وارد شده آرزو داشتیم بتوانیم مسافر جاکارتا باشیم، برای انتخابی تیم ملی باید مدال کشوری داشته باشید؛ در انتخابی شرکت کردم و چندین مسابقه درونگروهی داشتیم تا برای این مسابقات انتخاب شدم، پومسه برای اولین بار بود که وارد بازیهای آسیایی شده بود و به همین خاطر رقابتها بسیار مهم و سخت بود.
با کدام رشتهها به جاکارتا سفر کردید؟
با تیمها شنا و ووشو به مسابقات اعزام شدیم، در جاکارتا با استادم هماتاقی بودم و اوایل کمی سخت بود اما بعد از 3 روز توانستم خودم را با شرایط تطبیق دهم.
از قبل امید به مدالآوری داشتید؟
قبل از اعزام به کسب مدال امید داشتم، همیشه با انگیزه و برای کسب مدال به مسابقات میروم، در بخش تیمی نیز فقط به طلا فکر میکردیم و به فکر جبران مدالهای برنز گذشته بودیم اما متاسفانه به قرعه سختی خوردیم در بازی نخست به حریف اصلیمان یعنی کره خوردیم و حذف شدیم.
برای افتتاحیه حضور داشتید، چرا در رژه تیمها شرکت نکردید؟
برای افتتاحیه مسابقات حضور داشتیم اما چون روز بعد مسابقه داشتیم در رژه شرکت نکردیم، فقط به فکر رقابت بودم و از نرفتن در افتتاحیه ناراحت نشدم و تنها دغدغه مسابقه را داشتم؛ البته کمی از این مراسم را در هتل تماشا کردم.
از مسابقه فینال بگویید، چه شد که به مدال طلا دست پیدا نکردید؟
در فینال امتیاز خودم را گرفتم اما امتیازی که به حریف اندونزی داده شد خیلی زیاد بود، در فرم اول که تعادلی بود لق خورد و با وجود اینکه با هم اجرای فرم میکردیم، آن حرکت را دیدم و خیالم راحت شد امتیازم بیشتر میشود اما 4 صدم بیشتر از من امتیاز گرفت؛ کل سالن مسابقه ورزشکار کشور میزبان را تشویق میکردند، سعی میکردم تمرکز کنم و زیاد سر و صدا را نمیشنیدم چرا که رئیس جمهور اندونزی برای مسابقه فینال حضور داشت.
فکر میکنید داوری هم در رنگ مدال تأثیر داشت؟
داوری پومسه خیلی سلیقهای است؛ در مبارزه فرصت جبران وجود دارد ولی در پومسه نه و این رشته از دور ساده به نظر میرسد اما ریزهکاریهایی دارد؛ در کل از داوری راضی نبودم، ورزشکاران اندونزی در 3 فرم دیگر مدال نگرفته بودند و این شانس آخر آنها بود که در رودربایستی رئیس جمهور میزبان قرار گرفتند و فکر میکنم داوران کملطفی کردند؛ البته داشتن کرسی در فدراسیون جهانی و آسیایی و حتی مربی که کنار زمین مینشیند در داوری تأثیرگذار است.
رقابت با یک مسلمان محجبه در فینال چه طمعی داشت؟
در فینال با یک حریف مسلمان رقابت کردم و راحتتر بودم؛ رئیس جمهور اندونزی من را با ورزشکار این کشور اشتباه گرفته بود و چون با وی دست ندادم ناراحت شده بود.
امتناع از دست دادن مرجان سلحشور با رئیس جمهور اندونزی
اگر حجاب نداشتید، طلا میگرفتید؟
درست است در سلیقه داور همهچیز مثل ظاهر ورزشکار هم تأثیر دارد اما از اول با مقنعه و حجاب مسابقه دادهام و مسابقاتی هم بوده است که در رقابت با یک حریف غیرمحجبه مدال طلا کسب کرده باشم.
زمانی که مدال گرفتید اولین نفر با چه کسی صحبت کردید؟
بعد از اینکه مدال گرفتم خیلی دیر با خانوادهام صحبت کردم، آنها خیلی خوشحال بودند و مادرم میگفت همه سختیها و خستگیها از روی دوشم برداشته شد؛ خودم هم پس از کسب مدال، احساس کردم دیگر الان بیدغدغهترین فرد روی زمین هستم!
وقتی روی سکو رفتید به چه چیزی فکر میکردید؟
وقتی روی سکو بودم و پرچم ایران را میدیدم یاد همتیمیهایم افتادم و نمیدانستم خوشحال باشم یا ناراحت، از اینکه مدال گرفتم بسیار مسرور بودم اما روی سکو به همتیمیهایم فکر میکردم که از کسب مدال بازماندیم.
اولین بانوی مدالآور کاروان ایران بودن چه حسی داشت؟
حس کردم مدال من انرژی خوبی بود برای سایر بانوان کاروان ایران که بدانند میتوانند با تلاش به موفقیت برسند؛ نمیدانستم اولین مدال اصفهانیها را در جاکارتا کسب کردم و آنجا بیشتر بحث ملی بود تا استان.
در بخش تیمی نیز حضور داشتید، چه شد که به مدال نرسیدید؟
در بخش تیمی نیز حضور داشتم اما نتوانستیم از مرحله اول عبور کنیم، خیلی خوب بودیم و تفاوت زیادی در فرم اول با حریف داشتیم اما در دور اول به کره جنوبی خوردیم؛ مهسا صادقی و فاطمه حسام همتیمیهای من بودند، انگیزه زیادی داشتیم و حتی وقتی مشخص شد با کره رقابت داریم آرامش خوبی داشتیم و مربی را نیز آرام میکردیم؛ قرعه تیمی خیلی سخت بود و بهترین تیمها از کسب مدال باز ماندند اما تیم تایلند در یکی از مسابقات فرم خود را فراموش کردند که خجالتآور است اما چون حریفشان خیلی ضعیف بود به فینال رسیدند و طلا گرفتند.
چگونه به هماهنگی میرسید؟ نقش مربی در حین مسابقه چیست؟
مربی کنار زمین در حد یک کلمه صحبت میکند اما اینکه زیاد حرف بزند خیر چون داشتن تمرکز بسیار مهم است؛ برای هماهنگی در بخش تیمی هم چندین ماه تمرین میکنیم تا به هماهنگی برسیم و بعد از تمرینات سخت انگار به یک ورزشکار تبدیل میشویم.
در بخش مبارزه نیز کار کردهاید؟
به صورت حرفهای پومسه کار میکنم، قبل از اینکه دانشجو شوم و بیشتر تمرین میکردم گاهی اوقات کیوروگی یا همان مبارزه هم کار میکردم و فقط یک بار مسابقات استانی مبارزه شرکت کردم و برنز گرفتم.
در مورد پومسه بیشتر توضیح دهید؟
پومسه کمتر شناخته شده است و قدمت زیادی ندارد؛ مهسا مردانی جز اولین ملیپوشان پومسه بود و سال 85 وارد تیم ملی شد، پومسه اجرای فرم و حرکات نمایشی است و باید بیان انرژی، سرعت، قدرت و دقت در اجرای فرم داشته باشیم؛ مسابقات به دو صورت برگزار میشود که در برخی رقابتها همه ورزشکاران اجرای فرم دارند و بر اساس امتیاز ردهبندی صورت میگیرد و در برخی دیگر از مسابقات نیز مانند بازیهای آسیایی بازی به صورت حذفی است.
اصلیترین رقبا در پومسه از کجا هستند؟
اصلیترین حریفان ما در این رشته آسیاییها مثل کره جنوبی، چین، چین تایپه و مالزی هستند، کشورهای اروپایی هنوز به جایگاهی نرسیدهاند که بتوان به عنوان رقیب اصلی از آن یاد کرد.
وضعیت تکواندو و پومسه چگونه است؟
در گذشته وضعیت هیأت تکواندو اصفهان خوب نبود و راضی نبودیم اما اکنون کمی بهتر شده است، برای مسابقات لیگ برتر چیزی به ما نمیدادند؛ رقابت اصلی در لیگ برتر همیشه بین قهرمانان است اما امسال به دلیل اینکه حمایتی صورت نمیگیرد هیچکدام از قهرمانان در لیگ حضور نخواهند داشت زیرا قراردادی با بازیکنان بسته نمیشود و باشگاهی در پومسه نداریم، در دهه 80 اسپانسرهایی داشتیم و خیلی خوب بود اما بعد از آن خبری از حمایت مالی نبوده است.
دوری از خانواده را چگونه تحمل میکنید؟
دوری از خانواده بسیار سخت است و فشار تمرینات نیز سختی آن را بیشتر میکند اما استاد اسدپور خیلی به فکر ما بودند و هوای ما را داشتند؛ خانواده از لحاظ روحی بسیار جایگاه مهمی دارد و برای کسب مدال من را در فشار قرار نمیدهند، با همه افراد خانواده صمیمی هستم اما خواهر دومم انرژی بیشتری به من میدهد.
عروسک هدیه مسابقات را دوست داشتید؟
در بین عروسکهایی که به نفرات برتر داده میشد همین گوزن مدال نقره را بیشتر دوست داشتم و فکر میکنم زیباترین عروسک نیز همین بود!
مدال خود را به یک شهید تقدیم کردید، ماجرا از چه قرار بود؟
قبل از اعزام به مسابقات با رئیس فدراسیون تکواندو سر مزار شهید گمنامی که دفن است حاضر شدیم و آنجا به هر نفر یک پلاک دادند که پلاک من به اسم شهید محمدحسین گیتینما بود؛ رفتم و در خصوص وی اطلاعاتی کسب کردم، سال تولد این شهید با پدرم یکی بود و همچنین سن شهادتش با سن کنونی من برابر! خودم را جای وی گذاشتم، آن موقع فکر کردم اگر مدال گرفتم آن را به شهید گیتینما تقدیم کنم.
میزبانی اندونزیاییها خوب بود؟
برای بار سوم بود به اندونزی سفر میکردم، جو این کشور و رفتار مردم خوب بود و بعد از مسابقه فینال تماشاگران صدایم زدند و با من عکس یادگاری گرفتند.
از کدام مدال از کاروان ایران بیشتر شگفتزده شدید؟
مدال طلای بانوان کبدی خیلی به دلم چسبید و خیلی خوشحال شدم، وقتی فیلم کسب مدال آنها را دیدم اشک شوق ریختم، همچنین به دلیل علاقهای که به والیبال دارم از طلای این رشته هم خوشحال شدم.
چه پاداشهایی گرفتید یا قرار است بگیرید؟
قبل از اعزام گفته شده بود کمیته ملی المپیک برای مدال نقره 3 هزار دلار میدهد اما به من دم سکو تنها 2 هزار دلار داده شد، قرار بود 80 سکه هم به نفر دوم به عنوان جایزه داده شود اما تاکنون اخبار و شایعات زیاد و متفاوتی شنیدهام و نمیدانم کدام درست است؛ در هنگام برگشت و در فرودگاه فهمیدم قرار بوده برای اعزام به مسابقات 5 میلیون تومان از سوی اداره کل ورزش و جوانان اصفهان هم به ما داده شود که هنوز این مبلغ را هم دریافت نکردهام!
جشن 5 سالگی دکتر سلام هم بودید؟
وقتی برای جشن دکتر سلام دعوت شدم فکر میکردم یک برنامه تلوزیونی است و اطلاعات زیادی نداشتم، اما حال و هوای جشن بسیار خوب بود، خیلی خوش گذشت و تجربه جالبی برای من بود؛ یک قاب عکس نیز از خودم و مدالم هدیه گرفتم که سورپرایز خوبی بود.
دانشجو هستید؟
2 سال کاردانی را در تهران گذراندم و الان برای کارشناسی در دانشگاه اهواز شیمی میخوانم و یک ترم دیگر تمام میشود، دوست داشتم درسم ورزشی نباشد و تجربههای دیگری نیز داشته باشم اما اگر بخواهم ادامه دهم و به دلیل سختی که کنکور ارشد دارد، به رشته تربیت بدنی میروم؛ از دانشگاهم تشکر میکنم که حضور من در اردوها و مسابقات را تسهیل کردند، همتیمیهایم که در دانشگاههای تهران و اصفهان بودند حتی برای حضور در تمرینات مشکل داشتند و تا مشروطی نیز پیش رفتند.
کنار پومسه فرصتی دارید تا کارهای دیگری انجام دهید؟ تفریح اصلیتان چیست؟
در خانه خیلی کار میکنم اما در اردوی آخر زمان استراحت بسیار کم بود و به همین دلیل زیاد در کارخانه شرکت نمیکردم؛ تفریح من خواندن کتاب است و بیشتر کتابهایی که در خصوص مشیت الهی و انرژی مثبت است را دوست دارم؛ صحبتهایم را با خدا و همچنین آرزوهایم را مینویسم و از این کار لذت میبرم اما هیچوقت دوس ندارم آنها را دوباره بخوانم!
قضیه عکس در قصر یانگوم چه بود؟
عید امسال بود که برای حضور در سمینار آموزشی فرمهای جدید پومسه به کره جنوبی رفتیم و در آن زمان استاد کانگ هماهنگ کردند با استاد اسدپور به این قصر رفتیم و با لباسهای محلی عکس یادگاری گرفتیم.
از فنون رزمی خارج از دنیای ورزش استفاده کردهاید؟
اگر در خانه با خواهرهایم دعوایمان شود، حتما از آنها استفاده خواهیم کرد!(باخنده)
بهترین دوست ورزشی؟
مهسا صادقی
برنامهتان برای آینده ؟
سلحشوری: نزدیکترین هدفم مسابقات جهانی چین تایپه در آبانماه است و برای کسب مدال طلا به این مسابقات میروم، همچنین مربیگری در برنامه آینده من قرار دارد.
حرف پایانی؟
تنها خواستهای که دارم این است که از لحاظ مالی حمایت شویم، جوان هستیم و میخواهیم زندگی خود را بسازیم، امیدوارم مسؤولان به قول خود عمل کنند و فقط به حرف تمام نشود؛ همچنین خیلی دوست دارم دیداری با خانواده شهید گیتینما داشته باشم اما هنوز فرصت نکردهام و منتظر هستم این دیدار زودتر صورت پذیرد و فکر میکنم مادر این شهید منتظر من باشد.