به گزارش مشرق، جنگهای دفاعی همانطور که فرماندهانشان را پیدا میکنند، نویسندگانشان را نیز پیدا میکند. این یک جمله مشهور از مرتضی سرهنگی است؛ کسی که پایهگذار ادبیات دفاع مقدس در دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری بود و به قول بسیاری از پژوهشگران این عرصه، باید از او به عنوان «پدر ادبیات پایداری» یاد کرد.
دفاع مقدس در کنار همه دستاوردهای انسانی و خودکفاییهایی که برای کشور به ارمغان آورد، نویسندگانی را نیز به منصه ظهور رساند. حمیدحسام، گلعلی بابایی، سعید عاکف و بسیاری دیگر از نویسندگان که کتابهایی با شمارگان و تیراژهای متعدد به چاپ رساندهاند، همگی از رویشهای دفاع مقدس بودهاند.
در این میان نویسندگان زن نیز با خلق آثار فاخری در حوزه دفاع مقدس توانستند جایگاه خودشان را تثبیت کنند. دا، من زندهام، دختر شینا و دهها و صدها کتاب درخشان دیگر توسط زنان نویسنده به رشته تحریر درآمد. نویسندگانی که غالباً بخاطر دغدغهها و کمبودهای این حوزه قدم به میدان گذاشتند و امروز طیف وسیعی از مخاطبین آثار آنها را مطالعه میکنند.
«عارفه مرادی» نیز یکی از نویسندگان و رویشهای ادبی دفاع مقدس است. وی با نگارش کتاب «وهب زمان» زندگینامه شهید مدافع حرم «هادی شجاع» به جامعه ادبی جریان دفاع مقدس معرفی شد. خبرنگار ما به بهانه انتشار این کتاب گفتوگوی کوتاهی را با این نویسنده انجام داده است که در ادامه میخوانید:
**: این کتاب شامل چه مقطعی از زندگی شهید شجاع است و کمی درباره فرم هم توضیحی بفرمایید با توجه به مصاحبههای انجام شده آیا کار زندگینامه است یا اینکه زندگینامه داستانی؟
محتوای کتاب مبتنی بر خاطراتی است که از زبان اعضا خانواده، دوستان و همرزمان شهید هادی شجاع بیان شده است. بنده سعی کردم با کمترین دخل و تصرف، خاطرات بیان شده را با قلمی روان به خوانندگان و علاقهمندان خصوصا نسل جوان ارائه دهم.
فرازهای زندگی شهید هادی شجاع متعدد است تا جایی که من به عنوان نویسنده این اثر سردرگم بودم که کدام فراز زندگی این شهید بزرگوار را دستمایه کار قرار دهم.
زندگی مشترک کوتاه این شهید عزیز و دل کندن از همه علایق زندگی و رهسپار جبهه دفاع از حرم و حریم اهل بیت (ع) شدن یکی از جاذبههای اصلی کتاب است. این شهید بزرگوار با وجود علاقه عجیبی که به همسرش داشت تنها بعد از 10 روز که از ازدواجشان گذشته بود، با اصرار عازم سوریه میشود و پس از گذشت کمتر از یک ماه به شهادت میرسد. این نحوه شهادت ایشان تداعیکننده شهادت «وهب» از یاران اباعبدالله الحسین (ع) است.
یکی دیگر از فرازهای اصلی زندگی این شهید عزیز آرزوی به شهادت رسیدن در ایام محرم و دفن پیکر مطهرشان در تاسوعای حسینی است که این آرزو به ظاهر دستنیافتنی برای این شهید عزیز محقق میشود و پیکر ایشان در روز تاسوعا دفن میشود.
در مجموع باید عرض کنم که فرم این کتاب کاملا نزدیک به کتاب خاطره است و من سعی کردم که ساختار خاطره بودن این کتاب حفظ شود. البته لازم است عرض کنم که خواننده در خلال مطالعه خاطرات بیان شده با سیر زندگی شهید از تولد تا شهادت آشنا میشوند.
**: چطور با این شهید آشنا شدید تا زندگی ایشان را به عنوان سوژه نگارش کتاب انتخاب کنید؟
از طریق یک خانواده من به خانواده شهید شجاع معرفی شدم و صحبتی که با مادر شهید داشتم من را ترغیب به جمعآوری و تالیف زندگینامه این شهید کرد.
**: اهمیت انتشار زندگینامه شهدای مدافع حرم را چگونه میبینید؟
در وضعیت اجتماعی امروز کشور ترویج فرهنگ شهدا و ترویج سبک و سیره زندگی این عزیزان در زندگی روزمرهای که همه دامنگیر آن هستیم میتواند تأثیر بسزایی داشته باشد. از آنجا که شهدای مدافع حرم هر یک نمونهای بارز و الگوبرداری شده از شهدای هشت سال جنگ تحمیلی هستند لذا زنده نگهداشتن نام و یاد این شهدا همانند شهدای هشت سال دفاع مقدس ضرورت دارد. باید بیان شیوای رهبر فرزانه انقلاب که «زنده نگهداشتن نام و یاد شهدا کمتر از شهادت نیست» سرلوحه زندگیمان باشد.
شهید، قلب تاریخ است؛ همچنانکه قلب به رگهای خشک اندام، خون، حیات و زندگی میدهد و تاریخی که از حیات و جنبش و حرکت و زایش بازمانده است، شهید همچون قلبی، به اندام های خشک مرده بی رمق این جامعه، خون خویش را میرساند و بزرگترین معجزه شهادتش این است که به یک نسل، ایمان جدید به خویشتن را میبخشد.
رهبر معظم انقلاب فرمودند: «امروز مسئلهی شهدای دفاع از حریم اهلبیت مطرح است؛ این از آن ماجراهای عجیب تاریخ است. ما در دوران جنگ جوانها را تشویق میکردیم به اینکه بروید به میدان جنگ، اجابت میکردند و میرفتند؛ امام یک سخنرانی میکردند، خیل جوانها راه میافتادند میرفتند اما امروز ما چنین تشویقی نمیکنیم، درعینحال این انگیزه چقدر قوی است، این ایمان چقدر شفّاف است که این جوان از ایران، از افغانستان، از کشورهای دیگر راه میافتد، بلند میشود از همسر جوانش، از کودک خردسالش، از زندگی راحتش میگذرد، میرود در یک کشور غریب، در یک خاک غریب، در راه خدا مجاهدت میکند و به شهادت میرسد. این چیز کوچکی است؟ قدمبهقدم تاریخ انقلاباسلامی از این شگفتیهای تاریخساز پر است؛ اینها شگفتی است.
**: دیده شدن کتابهای دفاع مقدس و «وهب زمان» را متاثر از چه مولفههایی میدانید؟
از آنجایی که این کتاب به زندگی سراسر حماسی یکی از شهدای مدافع مربوط است و این موضوع یعنی موضوع شهدای مدافع حرم موضوع روز جامعه ماست و امنیت و آسایش مثال زدنی کشورمان مرهون فداکاریهای این عزیزان از جان گذشته است لذا من معتقدم که مردم عزیزمان بویژه نسل جوان علاقهمندند که این گونه کتابها را مطالعه کنند و با یکی از حساسترین اقدامات کشورمان یعنی حضور در سوریه و مبارزه با تروریستها آشنا شوند. من معتقدم هممیهنانی که حتی کمترین عِرق ملی را دارند نسبت به عظمت وجودی شهدای مدافع حرم تعلق خاطر دارند و قدردان فداکاریهای جوانان غیور کشورشان هستند.
**: هر توضیحی را که فکر میکنید درباره این کتاب و قهرمان مورد اشاره آن لازم است، بفرمایید؟
قهرمان این کتاب شهید حاج هادی شجاع است. ایشان جامع صفات نیکویی که یک جوان ولایتمدار و پرورده فرهنگ انتظار باید داشته باشد را دارا بودند. این شهید بزرگوار چندین ویژگی داشتند. اولین ویژگی ایشان مخلص بودن است. پیرو ولایت فقیه بودن با گوش دادن به فرمان رهبر، عشق به اهل بیت و خصوصاً خانم حضرت زهرا (س)، شهادتطلبی، تلاش در کار فرهنگی و بسیجی واقعی بودن و بسیجی وار کار کردند و از هیچ کاری فروگذار نبودند.
بسیجی امام خامنهای بودن از سرباز امام خمینی (ره) بودن سختتر است و صد البته شیرینی بیشتری هم دارد... این شهدا نه امام را دیدند و نه شهدای دفاع مقدس را، با این حال هم پای امام ماندهاند. غربت بسیجیهای امام خامنهای را تنها آغوش مهدی موعود (عج) تسکین خواهد داد.