به گزارش مشرق، «جعفر بلوری» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
دیروز حرامیها به مردم عادی و نظامیانی که با اسلحه خالی در اهواز رژه میرفتند زدند. چند نفری را شهید و تعدادی از هموطنان مظلوممان را مجروح کردند. در میان شهدا و مجروحین، هم زن و کودک هست، هم سرباز عادی هست، هم سرهنگ و جانباز ۷۵ درصد هست و هم روحانی و طلبه!
بیشتر بخوانید:
حمایت از تروریستها در لندن، تسلیت در تهران
امیری که یکی از تروریستها را به هلاکت رساند
برای این کودک و سرباز شما تیتر بزنید
دستور رییس قوهقضاییه برای شناسایی سرشاخههای مزدوران حادثه تروریستی اهواز
مسئولیت این حمله تروریستی کور را گروه جداییطلب «الاحوازیه» بر عهده گرفته است. گروهی که در انگلیس و در دانمارک دفتر دارد و رسما و آزادانه فعالیت میکند. درست مثل تروریستهای منافقین که در پاریس مشغولند. داعش نیز برای اینکه نگویند، قدرت خود را از دست داده خیلی با عجله مسئولیت را بر عهده گرفت اما آنجا که نوشت به رژهای حمله کرده که رئیسجمهور ایران از آن سان میدید، حماقت خود را آشکارتر کرد. اگرچه فرقی بین داعش و الاحوازیه و سعودی و آمریکا و آن چند کشور اروپایی حامی تروریستها نیست. درباره این حمله تروریستی گفتنیهایی هست:
۱- این حمله درست در آخرین روز تابستان و در بحبوجه حملات اقتصادی غرب و متحدانش به مردم کشورمان صورت گرفت. دشمن نام این تابستان را «تابستان داغ» گذاشته بود با این توهم که کار جمهوری اسلامی ایران با فشارهای اقتصادی که بر مردم وارد کرده تمام است. برای این توهم هم تدارک جدی دیده بود. از خارج کردن ارز بگیر تا راهاندازی شبکههای خبری اختاپوسی برای تحریک مردم به اغتشاش. تیرشان اما با هوشیاری مردم به سنگ خورد. این حمله تروریستی کور میتواند واکنشی عصبی به این شکست باشد. احمقها فکر کردهاند با کشتن زنان، کودکان و سربازان در حین رژه، میتوانند به کشور ضربه بزنند. غافل از اینکه با کشتن مردم بیگناه، به خود ضربه زدند.
۲- اکنون که در حال مطالعه این وجیزهاید، سرکردههای این گروههای تروریستی در کشورهای اروپایی راست راست قدم میزنند، کنفرانس خبری میگذارند، با شبکههای تلویزیونی و خبرگزاریهای انگلیسی و دانمارکی، از نحوه کشتن مردم ایران در اهواز حرف میزنند. در کشورهایی که همواره مدعی دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم بودهاند. مگر کارگروه FATF را به خاطر مبارزه با پولشویی و تروریسم تشکیل ندادهاند؟ کارگروه FATF الان کجاست؟ چرا با تامین کنندگان مالی تروریستهای الاحوازیه برخورد نمیکند؟ چرا برخوردی با قاتلان ۱۷ هزار شهید ایرانی که هر سال در پاریس شو برگزار کرده و با پرداخت پول به چهرههای ضدایرانی، نمایش میدهند، کاری ندارند؟ FATF آیا فقط برای مقابله با حزبالله لبنان و سپاه که کمر داعش را شکسته ساخته شده است؟! بزککنندگان FATF بدانند، با تضعیف تامین کنندگان امنیت کشور پیش از همه تیشه به ریشه خود میزنند. حرامیهای تکفیری اصلاحطلب و اصولگرا نمیشناسد. به قول مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا چیزی به نام اعتدال و میانهرو در ایران وجود ندارد و باید همه آنها را زد!
۳- حمله تروریستی اهواز نشان داد دشمن پس از اقتصاد، امنیت کشور را نشانه رفته است. امنیت ایران به اعتراف دوست و دشمن نظیر ندارد. دشمن با این گونه حملات کور به دنبال گرفتن این مولفه رشکبرانگیز از مردم است. میخواهد چنین القا کند که، همزمان با فشارهای اقتصادی، امنیت را هم از شما خواهیم گرفت تا به خیال خود، به حس نا امیدی، حس ترس و تسلیم هم اضافه شود. جالب است، از یک طرف میگویند باید بر سر موشکهایمان مذاکره کنیم، از آن طرف به مردم حمله میکنند. کدام انسان عاقلی در بحبوحه جنگ، بر سر سلاح خود (نه سلاح حریف) مذاکره میکند؟! در این مذاکرات که عدهای در داخل به شدت دنبال آنند، قرار نیست بر سر موشکهای حریف مذاکره کرد، قرار است بر سر موشکهای ما مذاکره شود! درست مثل مذاکراتی که بر سر توانایی هستهایمان انجام شد!
۴- این یک عرف جهانی است که هنگام برگزاری رژه، سلاح بیگلوله در اختیار سرباز گذاشته شود. تروریستهای بزدل دیروز به سربازانی حمله کردند که اسلحه داشتند اما گلوله نه. این حادثه مثال خوبی است برای درک بهتر فضایی که درصورت مذاکره مجدد! قطعا وارد آن خواهیم شد. گفتیم در مذاکرات موشکی که عدهای در داخل برای آن له له میزنند، قرار است بر سر موشکهای ما مذاکره شود. مذاکره، بر سر «افزایش توانایی موشکیمان» که نیست بر سر کاستن از این توانایی است. ایران بدون توان موشکی یعنی همان سرباز بدون گلوله. دقیقا شبیه به چیزی که دیروز در اهواز اتفاق افتاد. دیروز اگر سربازان عزیزمان گلوله داشتند، ۲۵ شهید نمیدادیم. فردا اگر موشک را بدهیم هزاران شهید خواهیم داد. دشمن با حمله به رژه سربازانمان نشان داد، توان دیدن اقتدار نظامی و امنیت کشور را ندارد! با مذاکره بر سر سایر مولفههای قدرت باید منتظر تکرار حادثه اهواز در ابعادی بسیار بسیار وسیع بود.
۵- گروه تروریستی الاحوازیه که عددی نیست. مزدوری است که سابقه همکاری با صدام و حمله به کاروان راهیان نور را هم دارد. در حالی که مردم این شهر را به رگبار میبندد میگوید فارسها اهواز را اشغال کردهاند و به اعراب ساکن آن ظلم میکنند! این گروه تروریستی نیز درست مثل داعش و جندالشیطان به شدت مورد حمایت آلسعود و ام.آی ۶ و سیا و موساد است. دیروز توییتی به نقل از «عبدالخالق عبدالله» مشاورسیاسی ولیعهد امارات در واکنش به حمله تروریستی اهواز منتشر شد با این مضمون که: «حمله به یک هدف نظامی، اقدام تروریستی نیست و انتقال نبرد به داخل ایران یک تصمیم علنی است و در آینده افزایش خواهد یافت.» این خبر اگر تکذیب نشود، سر نخ خوبی است برای دوستان در سپاه...! فراموش نکنیم بن سلمان ولیعهد سعودی نیز چندی پیش در تریبون رسمی گفت، نا امنی را به داخل ایران میکشانیم.
۶- اتحاد بیسابقهای بین دشمنان ایران علیه مردم ایجاد شده است. دشمنانی که بعضا با هم کارد و پنیر هستند. وقتی این همه دشمن علیه تو متحد میشوند، این نشانه ضعف تو نیست، نشانه «قدرت» توست. به شدت معتقدیم این حجم از حملاتی که به ایران در تمام حوزهها (اقتصادی، نظامی و...) میشود، اتحادهای عجیبی که بین وهابی و کمونیست! یهودی و عرب و... میشود یک دلیل بیشتر ندارد و آن احساس خطر و نگرانی از افزایش قدرت و نفوذ ایران و متحدانش در منطقه است. اگر به مقاله ستوننویس یونایتدپرس درباره جایگاه ایران و متحدانش در منطقه سری بزنید، راز این همه دشمنی و کینه و نگرانی را خواهید یافت:
«جنگ داخلی طولانی هفت ساله سوریه با پیروزی بشار اسد و با کمک روسیه و ایران در حال پایان یافتن است. مذاکرات برای پایان دادن به این جنگ سرعت گرفته. چه کسانی پای میز این مذاکرات نشستهاند؟ روسیه، ایران و... مشخصا خبری از آمریکا نیست... جای خالی آمریکا در مذاکرات سوریه، به ویژه در تصاویر اخیر از میز مذاکرات سران ایران، ترکیه و روسیه به شدت مشهود بود. به رغم حضور نظامی گسترده آمریکا در منطقه و سابقه دخالتهای دیرینه واشنگتن در امور خاورمیانه، آمریکا در میان چهرههایی که سرنوشت سوریه را رقم میزنند، حضور ندارد... من به عنوان یک کارشناس امور خارجی بر این باورم که اضمحلال قدرت جهانی آمریکا در هیچ کجا به اندازه تحولات خاورمیانه تا این اندازه مشهود و آشکار نبوده است. این روند تغییر موازنه قدرت آمریکا موقتی و زودگذر نخواهد بود. دیگر زمانهای که آمریکا پرنفوذترین نیرو در منطقه به شمار میرفت، سپری شده و دوران پر هیبت گذشته قابل بازگشت نخواهد بود و آمریکا باید خود را با این وضعیت رو به اضمحلال وفق دهد......نظم سابق منطقهای در خاورمیانه به سرعت در حال افول و اضمحلال است...ایران به هیچ وجه مهار نشده است. ضریب نفوذ تهران در منطقه به وضوح پس از سرنگونی صدام در عراق به مراتب تقویت شده و افزایش پیدا کرده است. به عبارت دیگر تعمیم قدرت نظامی و سیاسی ایران در سراسر سوریه تا لبنان و حماس که بخشی از آن در قالب واکنشی دفاعی در برابر آمریکا صورت گرفته است، تهران را به یک بازیگر اصلی در منطقه تبدیل کرده است.»
۷-در گزارش یونایتدپرس راجع به اقتدار ایران یک نکته مهم جا افتاده بود. نکتهای که بر شدت وحشت و نگرانی دشمن از موقعیت ایران افزوده است: «عاشورا» و راهپیماییهای میلیونی. راهپیماییهایی که مسلمان و غیر مسلمان نمیشناسد و همه را مجذوب و محب حسین بن علی(ع) میکند، حتی بودائیان را! راهپیمایی میلیونی عاشورایی یمن با شعارهای ضد سعودی، صهیونیستی، آمریکایی، راهپیمایی میلیونی کربلا، راهپیمایی عظیم عاشورایی ضاحیه بیروت، نیجریه، بحرین، عربستان، پاکستان، هند، انگلیس، آمریکا و... اهواز دشمن را حقیقتا ترسانده است. هموطنان عزیز اهوازیمان عاشورای امسال سنگ تمام گذاشتند. دشمن به شدت نگران است. اقتدار ایران اسلامی فراتر از خاورمیانه، و جهانی است و دشمن چنین وضعی را نمیتواند تحمل کند.
۸- دشمن شمشیر را از رو بسته پس باید شمشیر را از رو بست. ریاض باید منتظر سیلی سخت باشد. این کمترین انتظار مردم و شهدای حمله تروریستی اهواز است. ما هم مثل همه مردم ایران عزیز منتظر انتقام خون شهدایمان هستیم.