سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** عطریانفر: موضوع حصر در مقابل مشکلات کشور اصلاً مسأله مهمی نیست
«محمد عطریانفر» از فعالین اصلاح طلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:
«رئیسجمهوردر قضیه محدودیت برخی افراد گفت که تلاش خود را میکنیم و تا آنجا که ما اطلاع داریم تلاش خود را انجام داده است. همین شرایط بهبود این افراد ناشی از همان فعالیتها است. البته این موضوع در مقابل بسیاری از مسائل و مشکلاتی که کشور با آن درگیر است اصلاً مساله مهمی نیست».
چندی پیش «عبدالله نوری» وزیر کشور دولت اصلاحات گفته بود: «برای مردمی که نان شب ندارند، دغدغههایی حتی مانند رفع حصر کمتر مطرح است، هیچ کس انتظار ندارد کسی که چند جوان بیکار در خانه دارد، اولویت اولش رفع حصر باشد».
«عبدالله رمضانزاده» سخنگوی دولت اصلاحات نیز چندی پیش گفته بود: «اگر از هزار خانواده اولویتهایش را بپرسیم، قطعاً بین رفع حصر و رفع بیکاری به رفع مشکل بیکاری تأکید میکند».
گفتنی است در زمستان سال گذشته مرکز دولتی ایسپا نتایج یک نظرسنجی را منتشر کرد. در این نظرسنجی ۶۹ درصد شرکت کنندگان، بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار را خواستار شده و پاسخ ۷۴.۸ درصد از شرکت کنندگان به این پرسش که آیا از شرایط اقتصادی رضایت دارید، منفی بوده است.
در نظرسنجی فوق، ۹، ۷ درصد آزادی بیان و ۲، ۳ درصد رفع حصر را خواسته اصلی شرکتکنندگان در تجمعات دی ماه ۹۶ اعلام کردند.
لازم به ذکر است که هیچ گاه «نیمه پنهان» حفاظت قانونی از میرحسین موسوی و مهدی کروبی به صورت جدی بیان نشده و این منجر به مظلوم نمایی خلاف واقع شده است. چندی پیش قسمتی از ناگفتههای حفاظت قانونی از سران فتنه توسط رسانهها منتشر شد. برای نمونه در بخشی از آن آمده بود: «مهدی کروبی مرتباً به استخر انقلاب میرفت، به گونهای که در برخی هفتهها تا سه نوبت استخر برای حضور او قرق میشد. ماموران امنیتی کروبی را برای سفر به هر نقطه از ایران آزاد گذاشته بودند. کاشان، قم، کرج، چند سفر شمال تنها بخشی از سفرهای مهدی کروبی و محافظانش بود».
شرایط برای میرحسین موسوی نیز همانند کروبی بوده است.
جریان تندروی اصلاحات حیات سیاسی خود را در جامعه ایرانی به «جنجال سازی» و «مسأله آفرینی تصنعی» گره زده است. یکی از موارد فوق، کاسبی از مسئله حصر است.
** عبدی: حمله فلسطینیها به اسرائیلیها اقدام تروریستی است!
«عباس عبدی» از فعالین اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «معیارهای دوگانه برای تروریسم» نوشت:
«تشخیص عمل تروریستی همواره موضوعی مورد مناقشه بوده است و اینکه چه اقدامی تروریستی نامیده میشود، بحث جدیدی نیست...در مورد مفاهیمی از این دست در دنیا معیارها دوگانه است. غربیها مطابق با معیارهای خودشان هر چه را بخواهند، تروریسم خطاب میکنند و هرچه را نخواهند تروریسم نمیدانند. البته یک طرفه نباید قضاوت کرد. مسلمانها نیز کم و بیش همین وضعیت را دارند. ممکن است اقدامی که فلسطینیها علیه اسراییل انجام میدهند از نگاه ما غیرتروریستی و دفاعی به حساب بیاید اما غربیها همان اقدام را تروریستی بدانند و معرفی کنند».
عبدی در ادامه نوشت:
«برنامههایی چون کشتن یا منفجر کردن با هر هدفی که از سوی گروههای خشونتطلب که هدف و نتیحه ان ارعاب است صورت گیرد در هر کجای دنیا کم و بیش به عنوان یک حرکت تروریستی مطرح میشود فارغ از اینکه جزییات کارشان چگونه بوده است».
این فعال اصلاح طلب در یادداشت مذکور از به کار بردن عنوان منافقین امتناع کرده و گروهک تروریستی منافقین را که دستانش به خون ۱۷ هزار ایرانی آلوده است، سازمان مجاهدین خلق نامید.
در روزهای گذشته نیز «حمیدرضا جلایی پور» در یادداشتی در روزنامه اعتماد در اقدامی تأمل برانگیز، گروهک تروریستی و جدایی طلب الاحواز که دستش به خون مردم غیور خوزستان آلوده است را «جبهه مقاومت اهواز» نامید.
اما درخصوص ادعای عبدی درباره تروریستی نامیدن اقدامات فلسطینیها در مقابل رژیم کودک کش و غاصب اسرائیل باید گفت، یکی از اتهامهای غرب در جهت ایجاد پیوند میان اسلام و تروریسم، همسان شمردن تروریسم انتحاری با عملیات استشهادی است که به ویژه در مسألهٔ فلسطین، مطرح شده و در این چارچوب، یکی از مصادیق عملیات تروریستی، عملیات استشهادی قلمداد میگردد.
این در حالی است که دقت در عملیات شهادت طلبانه نشان میدهد که این رفتار هم از جهت «قصد و انگیزه»، هم از جهت «هدف و غایت» و هم از نظر «آثار و پیامدها» با انتحار تفاوت اساسی دارد. غفلت از شکاف عمیقی که میان این دو گونه رفتار و عاملان آن وجود دارد، سبب شده که عدهای آن را با «انتحار» اشتباه بگیرند.
اقدام به عملیات استشهادی، به ویژه در فلسطین و لبنان، جز در مقام دفاع (آن هم دفاع مشروع از هستی و موجودیت خود) یا در حالت اضطرار، صورت نمیگیرد. چنان چه مادهٔ ۵۱ منشور ملل متحد نیز بر وجود چنین حقی صحه گذاشته است. مادهٔ ۵۱ این منشور میگوید: «در صورت وقوع حملهٔ مسلحانه بر ضد یک عضو ملل متحد تا زمانی که شورای امنیت، اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی را به عمل آورد، هیچ یک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع از خود، خواه فردی یا دسته جمعی، لطمهای وارد نخواهد کرد.» ضمن این که شرایط جنگ و اضطرار نیز به خودی خود اقتضائاتی دارد که عملیات استشهادی را در زمرهٔ اعمال مشروع میبرد.
علاوه بر این دفاع مشروع؛ دفاعی شخصی است که در مقام تجاوز دیگری به جان، مال و ناموس انسان صورت میگیرد و در آن باید شرایطی چون ضرورت، لزوم توسل به زور و تناسب دفاع و حمله و تداوم دفاع تا زمان دفع تجاوز، رعایت شود. جواز این دفاع در مادهٔ ۶۱ به بعد قانون مجازات اسلامی ایران و مادهٔ ۵۱ فصل هفتم منشور سازمان ملل و بسیاری از قوانین ملی و بین المللی آمده است.
** بی قراری اصلاح طلبان برای دیدار روحانی و ترامپ
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «هشدار اصولگرایان نسبت به دیدار اتفاقی روحانی و ترامپ» نوشت:
«اصولگرایان به ویژه دلواپسان این روزها پس از سیگنالهای مکرر ترامپ و یارانش در کاخ سفید برای مذاکره با روحانی، تاب و قرار ندارند و نگرانند که مبادا دیداری تصادفی میان روحانی و ترامپ در حاشیه اجلاس عمومی سازمان ملل رخ دهد که تمام نقشههایشان نقش بر آب شود. همانهایی که قبل از این نگران بودند که مبادا میوه برجام عاقبت به خیر شود و از دولت روحانی به عنوان یک دولت مطلوب و از ظریف تا ابد به عنوان یک قهرمان ملی یاد شود».
لازم است که اصلاح طلبان که اینگونه برای دیدار روحانی و ترامپ تقلا میکنند، پاسخ دهند که نتیجه دیدارهای مکرر ظریف و کری در مذاکرات هستهای و گفت و گوی تلفنی روحانی و اوباما و دست دادن ظریف با اوباما چه شد؟!
پس از همه این اتفاقات، دولت باراک اوبامای مؤدب! و باهوش! نماینده ویژه دولت آقای روحانی در سازمان ملل را نپذیرفت و مدعی شد که وی تروریست است!
پس از این ارتباطات ویژه، دولت اوبامای دموکرات، قانون تحریمی آیسا و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تصویب و تمدید کرد.
پس از همه این اتفاقات، دولت اوباما، ۲ میلیارد دلار از اموال ملت ایران را غارت و بر اجرای قانون محدودیت ویزا با هدف سنگ اندازی در مراودات تجاری ایران تاکید کرد.
مسئله اصلاح طلبان نه تحریم است نه مشکلات معیشتی مردم و نه تسهیل مراودات اقتصادی ایران با دیگر کشورها، بلکه مسئله اصلی اصلاح طلبان کوتاه کردن دیوار استکبارستیزی و بزک چهره کریه آمریکاست. حال میخواهد باراک اوبامای دموکراتِ باهوش! و مؤدب! باشد یا دونالد ترامپ جمهوری خواهِ دیوانه و مزاحم.
اصلاح طلبان به هیچ عنوان حاضر نیستند که نازکتر از گل به کدخدا بگویند و برای همین بدون توجه به عهدشکنیهای مکرر آمریکا در موضوع برجام، تمام تقصیرها را به گردن منتقدین برجام میاندازند.
** افزایش قیمت ۷۳ درصدی مسکن در یکسال!
روزنامه ایران در گزارشی اقتصادی نوشت:
«در شهریور ماه (نسبت به سال گذشته) قیمت مسکن ۷۳ درصد افزایش یافت و در مقابل معاملات ۱۹.۶ درصد کاهش داشت».
ارگان دولت در ادامه نوشت:
«بررسی بازار مسکن از فروردین تا شهریور از افزایش مداوم قیمت و کاهش معاملات حکایت دارد. مهدی سلطان محمدی کارشناس ارشد بازار مسکن در پاسخ به این سؤال که آیا با کاهش تقاضا نباید انتظار کاهش قیمت را داشته باشیم، میگوید این شرایط فقط در بازار مسکن پیش نیامده بلکه در حال حاضر به خاطر افزایش قیمتها در تمام بازارها تقاضا کم شده است. وقتی افزایش قیمت بدون افزایش درآمد خانوار باشد این شرایط رخ میدهد. پس وقتی قیمتها بالا میرود و درآمدها ثابت است طبیعتاً تقاضا هم کم میشود و حجم فروش پایین میآید».
افزایش قیمت سرسام آور مسکن و اجاره بهای مسکن و قیمت ۱۵ هزارتومانی دلار در کنار افزایش سرسام آور قیمت سکه و خودرو و اقلام ضروری خانوار همگی میوههای برجام است.
وقتی همه دولت به وزارت خارجه خلاصه شده و وزارت خارجه نیز به برجام خلاصه میشود و برای مدیریت غول نقدینگی و بهره مندی از ظرفیتهای عظیم داخلی اقدام اساسی انجام نمیشود، شاهد این وضعیت نامناسب خواهیم بود.