سرویس سیاست مشرق - «حسین کروبی:پدرم در حمام زمین خوردند و به دلیل عوارض ناشی از این ضربه امروز به بیمارستان منتقل شدند...خوشبختانه عمل فردا به صورت موضعی انجام می شود».
در روزهای گذشته خبرگزاری دولتی ایرنا این خبر را منتشر کرد و سایت ها و کانال های تلگرامی اصلاح طلب نیز این خبر را به صورت ویژه بازنشر داده و به آن پرداختند.
در هفته های اخیر رسانه های دولتی و اصلاح طلب به دفعات و به بهانه های مختلف به انتشار تصویر و خبر درباره کروبی اقدام کرده اند.
یکروز کروبی در «روف گاردن یک خانه در منطقه اعیان نشین ولنجک» مشغول خوش و بش و صرف میوه و شیرینی است، روز دیگر با کرباسچی و قوچانی- مشاور رسانه ای رئیس جمهور- عکس یادگاری می گیرد و دیگر روز خبر عمل جراحی موضعی وی در صدر اخبار رسانه های دولتی و اصلاح طلب قرار می گیرد.
در این سو، التهاب بازار دلار و افزایش سرسام آور قیمت سکه و خودرو و مسکن و مرغ و تخم مرغ و نرخ های عجیب و غریب اجاره بهای مسکن و بازار ملتهب لوازم خانگی بسیاری از خانوارها و از جمله جوانانی که در تدارک ازدواج هستند را به شدت نگران و دلواپس کرده است.
قیمت دلار در این روزها به حدود ۲۸ هزارتومان رسیده است. قیمت سکه نیز از ۱۳ میلیون تومان نیز فراتر رفته است. به عبارت دیگر در دولت روحانی، قیمت دلار حدود ۹ برابر و قیمت سکه نیز حدود ۱۳ برابر افزایش یافت!
این وضع نتیجه مدیریت امثال «عباس آخوندی»، و «بیژن زنگنه» است. افرادی که در سال ۸۸ جزو اعضای ارشد ستادهای انتخاباتی میرحسین و کروبی بودند.
علاوه بر این، شیوع ویروس کرونا تعداد قابل توجهی از مشاغل را دچار خسارت کرده است.
اما هیچکدام از موارد مذکور در صدر اخبار رسانه های دولتی و اصلاح طلب قرار ندارد. از نظر این طیف «عمل جراحی موضعی کروبی» مهمتر از پرواز قیمت دلار و سکه و خودرو و مسکن است!
خاتمی کجاست؟!
این روزها از «محمد خاتمی» نیز هیچ خبری نیست. وی در سالهای ۹۲ و ۹۶ با «تَکرار می کنم»، مردم را به رای دادن به روحانی تشویق کرد و تاکید کرد که با روحانی در میانه راه هستیم و باید «تا ۱۴۰۰ با روحانی» پیش برویم و اگر اینکار را انجام دهیم، هیچوقت «به عقب برنمی گردیم».
حالا این روزها که مردم به واسطه سیاستگذاری های نادرست «دولتِ اصلاح طلبان» با مشکلات عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند، از خاتمی خبری نیست.
خاتمی وقتی به میدان می آید که دغدغه های قبیله ای و حزبی و باندی در میان باشد. برای نمونه وقتی «محمدعلی نجفی» سیاستمدار مشهور اصلاح طلب با سلاح غیرمجاز همسر دومش را به ضرب گلوله به طرز فجیعی به قتل رساند، خاتمی به سرعت به موضوع ورود کرد.
در آن مقطع فعالین اصلاح طلب با محوریت «محمد خاتمی» به صورت تشکیلاتی و با استفاده ازپتانسیل مهرههای استانی اصلاح طلب جهت اخذ رضایت از خانواده مقتول فعال شدند.
در اردیبهشت سالجاری نماینده دادستان گفت: «نجفی با پرداخت وجه المصالحه گزاف رضایت اولیا دم را اخذ کرده است و براساس آنچه شنیده ایم، با این مبلغ می توان نیمی از محکومان به قصاص در زندان رجایی شهر را که بخاطر خشم آنی مرتکب قتل شدند، آزاد کرد».
لیدر جریان اصلاحات، نقش تعیین کننده ای در جمع آوری این پول برای نجات «قاتلِ یک زن» ایفا کرد و در نهایت اصلاح طلبان حدود ۱۰ میلیارد تومان برای نجات نجفی هزینه کردند.
دهن کجی به مشکلات مردم!
فضاسازی اصلاح طلبان درباره اخبار مربوط به محصورین نقش «بمب صوتی» و به عبارتی «نارنجک دودزا» را ایفا می کند.
کاربرد بمبهای صوتی و نارنجکهای دودزا ایجاد صحنه مصنوعی با هدف دور کردن ذهن و نگاه افکارعمومی از مسائل و مشکلات اصلی و سرگرم کردن آنان به مسائل کم اهمیت و دست چندم است.
«عبدالله نوری» وزیر کشور دولت اصلاحات پیش از این گفته بود:«برای مردمی که نان شب ندارند، دغدغههایی حتی مانند رفع حصر کمتر مطرح است، هیچ کس انتظار ندارد کسی که چند جوان بیکار در خانه دارد، اولویت اولش رفع حصر باشد».
«عبدالله رمضانزاده» سخنگوی دولت اصلاحات نیز چندی پیش گفته بود:«اگر از هزار خانواده اولویتهایش را بپرسیم، قطعاً بین رفع حصر و رفع بیکاری به رفع مشکل بیکاری تأکید میکند».
«محمود صادقی» فعال سیاسی اصلاح طلب در مقطعی که نماینده مردم در مجلس بود در اظهارنظری عجیب گفت:«در اهواز، زاهدان، کرمانشاه، ملایر، همدان، اصفهان و...منتظر بودم مردم از ریزگردها، فقر، بیکاری و...شِکوه کنند، اما رفع حصر خواسته اصلی بود»!
«صادق زیباکلام» در توصیف بیگانه بودن همقطاران خود با مطالبات عموم مردم، گفت:«انتخابات دوم اسفند ۹۸ نقطه پایان رسمی اصلاحطلبان بود. نهبهواسطه آن که بخش قابلتوجهی از نامزدهای اصلاحطلب تایید صلاحیت نشدند، بلکه بیشتر بهواسطه آنکه حتی اگر نامزدهای این جریان تاییدصلاحیت هم شده بودند، آنان بخت و اقبالی در آن انتخابات نداشتند. چراکه مشکل اصلی اصلاحطلبان آن بود که بیش از دو سال میشد بدنه اجتماعیشان را از دست داده بودند، اما نمیخواستند این واقعیت تلخ را بپذیرند. افول جریان اصلاحطلب از بعد از مجلس دهم و تشکیل فراکسیون امید آغاز شد. انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ و نحوه عملکرد آقای روحانی در دولت دومش، روند فروپاشی جریان اصلاحات را سرعت بخشید».
با اینحال رسانه های دولتی و اصلاح طلب همچنان اصرار دارند که به مشکلات و مطالبات مردم دهن کجی کنند.