به گزارش مشرق، تا چند روز دیگر نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» به کارگردانی کوروش زارعی در شهر حلب و دمشق سوریه با موضوع واقعه کربلا روی صحنه میرود. این نمایش به همت مرکز «مهنا» در راستای تبادلات فرهنگی و هنری و توجه به اشتراکات مذهبی میان دوملت ایران وسوریه، به اجرا در میآید. 60بازیگر سوری در این نمایش حضور دارند که آقای مروان غریوانی، سمیر طویل، یاسین عدس، حسان الفیصل، محمد سقا، خانم وجد سعید، بشری طول و نور شاغولی و ....از بازیگران اصلی هستند. به بهانه اجرای این نمایش با کوروش زارعی کارگردان اثر گفتوگویی داشتیم.
ایده اجرای نمایش در کشور سوریه و شهر حلب از کجا شروع شد؟ موضوع و مضمون نمایش را چه کسی پیشنهاد داد؟
فکر و ایده اولیه اجرای نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» برای دوستان سازمان اوج بود چرا که این دوستان سالهاست در حوزه فرهنگی در کشورهای اسلامی فعالاند. البته این فعالیت بیشتر در زمینه سینما فعال بوده است که اخیراً هم اکران فیلم «به وقت شام» در کشورهای عربی بااقبال مواجه شد.
حالا این سازمان تصمیم گرفت در حیطه تئاتر هم فعالیت کند. وقتی دوستان کارگردانی این اثر را به من پیشنهاد دادند من پذیرفتم. پس از خواندن متن و شیوه اجرایی کار و قبل از تمرینات نهایی سفری هم به سوریه داشتم تا هم فضا و مکانهای اجرا در حلب و دمشق را بررسی کنم که در این سفر با گروه بازیگران سوری آشنا و تستهای اولیه را انجام دادم. در این سفر انتخاب عوامل و بازیگران را به سرانجام رساندیم و چند جلسه دورخوانی و تحلیل متن هم انجام شد و بعد از آن یک دستیار سوری انتخاب کردم که از افراد صاحبسبک و صاحبنام سوریه است که در غیاب من کارها را انجام بدهد.
هماکنون نیز من در سوریه برای انجام امور نهایی و کارگردانی کار و شروع نمایش حضور دارم تا در روزهای آینده اجرای خود را در شهر حلب آغاز کنیم.
به نظر میرسد نمایش شما با نمایش «خورشید کاروان» که سالها در ایران اجرا داشته مشابه باشد؟ چقدر از محتوای این نمایش استفاده کردید؟
نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» به لحاظ مضمون و محتوا با نمایش «خورشید کاروان» تشابه دارد اما به لحاظ کارگردانی، ایده اجرایی، موسیقی، طراحی صحنه و متن دستخوش تغییرات زیادی شده است. نویسنده اثر هم مرحوم ابوالقاسم حیادار یک سوری است که نمایشنامه «هیهات» را نوشته بود و ما با اجازه خانواده وی اصل نسخه دستنویس این نمایشنامه را گرفتیم و سعی کردم برخی مباحث غیرضروری را حذف و البته مواردی که جامعه کنونی سوریه به آن نیاز دارد به آن اضافه کردم تا تبدیل شد به آنچه الان اجرا میکنیم.
نویسنده و بازیگران این نمایش سوری هستند. اصلاً چهطور به این نتیجه رسیدید از عوامل سوری استفاده کنید و چگونه تعامل میان شما و عوامل برقرار میشود؟
تمام بازیگران نمایش ما سوری هستند که همگی در حرفه خود شناخته شده و مشهور هستند. متن نمایش هم به زبان عربی اجرا میشود که قطعاً برای مردم جذابتر هست که وقتی یک غیرسوری کاری برایشان انجام میدهد بازیگران از کشور اصلی انتخاب شوند تا مردم با بازیگران خودشان این قصه را ببیند و ارتباط بگیرند و این مسأله باعث همذاتپنداری با نمایش خواهد شد. به لحاظ ارتباط هم تعامل خوبی با بازیگران سوری داریم. من همیشه سعی میکنم با بازیگران و عوامل کارم دوست باشیم و این مسأله ثمره خودش را در کار نشان میدهد. در اینجا هم این رفاقت و دوستی خیلی سریع اتفاق افتاد و الان بعد از 20جلسه تمرین وقتی میزانسن را توضیح میدهم قبل از ترجمه توسط آنها درک میشود و خیلی جاها مترجم حذف میشود و البته این مسأله درباره من هم صادق است و من خواسته آنها را سریع متوجه میشوم.
با توجه به حضور گسترده اهل سنت در کشور سوریه چگونه این نمایش را که درباره امام سوم شیعیان است، اجرا میکنید که حساسیتهای مذهبی را شعلهور نکند؟
ما اصلاً قصد نداریم وارد اختلافات مذهبی شویم. ما در این نمایش نگاه بینالادیانی را تقویت کردیم که در طول کار یک قرابت و نزدیکی بین اسلام و مسیحیت نمایش خواهیم داد و حرف ما این است که همه زیر یک پرچم واحد که همان خداوند یکتا است قرار داریم، همه ما بنده خداییم و یک خدا را میپرستیم.
متن دستخوش تغییرات زیادی شده است. نوع نگاهی که من در این اجرا دارم کاملاً به روز است و به لحاظ اجرا و ایده کارگردانی تفاوت زیادی با اجرای خورشید کاروان دارد.
من در کارگردانی این اثر شرایط سال61 هجری را با شرایط امروز سوریه مطابقت دادم و اتفاقاتی که امروز در دنیای سوریه رخ داد و سوریه از آن لطمه دیده، در این اجرا میبینم. این نمایش در دفاع از مظلومیت مردم سوریه است و اتفاقاتی را که استکبار داعش و آمریکا و سعودی بر این سرزمین آورده بازگو میکنیم. نمایش به این شکل است که وقتی کاروان کربلا به همراه سرداران فاتح کربلا به دیر وارد میشود که همراه با جشن و پایکوبی است ما بلافاصله ورود اسرا را داریم و در بکگراند شادی سربازان داعش را نشان خواهیم داد و این اتفاقات را با هم تطبیق میدهیم و این کار در چند بخش نمایش داده خواهد شد و دو فضای تاریخی و امروزی بازسازی خواهد شد. در این نمایش نشان میدهیم اتفاقی که در سال61 رقم خورده امروز در سوریه تکرار میشود و این مسأله در جزئیات نمایش قابل مشاهده و لمس است. موسیقی کار هم بر اساس موسیقی عربی و البته حماسی است و اینبار کاروان اسرا فاتحانه از دیر خارج میشوند و در پایان تصاویر خروج داعش از سوریه را نشان میدهیم و البته پیروزی مردم سوریه که به خانه باز میگردند و پیام نمایش هم مقاومت در برابر ظلم است و امید و نشاطی که با بازگشت مردم به زندگی خودشان حاصل میشود.
به نظر میرسد یکی از غفلتهای ما در سالهای قبل در سوریه عدم حضور فرهنگی در این کشور باشد. به نظر شما این اجراهای مشترک میتواند به افزایش مناسبات فرهنگی ایران و سوریه کمک کند؟
قبل از اینکه بخواهیم راجع به غفلتها در سوریه و عراق و لبنان یا هر کشور مظلوم دیگری سخن بگویم اینطور نگاه کنیم که ما کشور متمدن و دارای پیشینه فرهنگی غنی هستیم و پشتوانه فرهنگ و آیینهای غنی در موسیقی و نمایش و ادبیات داریم ولی هیچوقت تلاش نکردیم اینها را واسطه آثار هنری خصوصاً تئاتر صادر کنیم حالا این فرصتی است که پیشآمده و ما باید استفاده کنیم. باید این کار را فرامنطقهای انجام دهیم و به تولیدات مشترک در همه حوزهها اقدام کنیم تا اتفاقات بینافرهنگی در عرصه بینالملل بهوجود بیاوریم. آثار فرهنگی ما به جهان نشان میدهد که دارای توانمندیهای زیاد فرهنگی هستیم که میتوانیم آن را در اختیار دیگر کشورها قرار دهیم و دستاوردهای خوبی هم بهدست بیارودیم. به نظرم بعد از 40سال اگر مجموعه اوج وارد این ماجرا نشده بود خیلی از دستگاههای دولتی و فرهنگی نمیتوانستند در این حوزه کاری در خور انجام بدهند. این اتفاق میمون و مبارکی است و باید به فال نیک گرفته شود.
زمانی میگفتیم راه قدس از کربلا میگذرد ولی سالهاست با برادران عراقی خود مراوده فرهنگی کمی داریم درحالیکه خیلی فعالیتهای خوبی میتوانستیم انجام بدهیم با توجه به آن که قرابت و دوستی خوبی بین ما شکل گرفته است. ما میتوانستیم تولیدات مشترک تئاتری و سینمایی با عراقیها داشته باشیم و تجربیات خود را به آنها منتقل کنیم و از تجریبات آنها استفاده کنیم. در همین کشور سوریه هم روسیه بهشدت کار فرهنگی و هنری میکند و از ما جلو زده است درحالیکه به نظر ما از لحاظ فرهنگی و اعتقادی اشتراک بیشتری با مردم سوریه داریم اما همین اقدام کنونی هم مهم است و به نظرم این کار شروع موفقی باشد و درحالیکه نمایش هنوز شروع نشده اتفاقات خوبی در تئاتر ایران و سوریه را دارد رقم میزند.
با توجه به تعاملی که با گروه سوری داشتید شرایط فرهنگی کشور سوریه را چطور ارزیابی میکنید؟
مردم و هنرمندان سوریه انسانهای فرهیخته و علاقهمند به هنر هستند و از این نمایش حتی قبل از شروعش استقبال کردند. در شهر حلب و دمشق این تبادل تئاتری که قرار است رخ دهد بسیار مورد توجه قرار گرفته و همه منتظر شروع نمایش هستند. تئاتر سوریه در میان کشورهای عربی بسیار موفق بوده و سریالهای موفق سوری هم در کشورهای عربی مورد توجه بوده است. مردم این کشور هنردوست هستند. آنچه برای من جالب بود این است که چون شخصیت اصلی ما راهب مسیحی هست با علمای مسیحی این کشور مشورت کردیم تا برخی مسائل جزئی اختلافی هم به وجود نیاید. قرار بود با کشیشی در این زمینه ملاقات داشته باشیم و وقتی فهمید نمایشی با این رویکرد تقریب مذاهب اجرا میشود بسیار استقبال کرد و ما را به بزرگترین کلیسای حلب دعوت کرد و حتی اجازه داد بخشی از نمایش را در محوطه کلیسا تمرین کنیم.
تئاتر و نمایش در سوریه چه سابقه و زمینهای دارد؟ مردم در سوریه برای تماشای تئاتر چقدر هزینه میکنند؟
تئاتر سوریه یکی قدرتمندترینها در کشورهای عربی است. نویسندگان و بازیگران و کارگردان خوبی در این عرصه فعالیت میکنند. خودشان معتقدند از مصر هم در عرصه تئاتر پیشروتر هستند. جالب اینجاست که مردم هم علاقهمند تئاتر هستند و در عرصه کودک و نوجوان هم تئاترهای فعالی دارند و برای این گروه سنی هم آثاری وجود دارد. حتی در زمان جنگ حلب هم هیچوقت تئاترهای آنها تعطیل نشد و مردم هم استقبال میکردند.
با مشکل زبان چطور کنار آمدید؟ از دشواریهای کار کردن به زبان عربی صحبت کنید.
ما مشکل زبان نداشتیم من خودم اندکی با زبان عربی آشنایی دارم. البته مترجم و دستیار ایرانی و سوری داریم که مسأله زبان را کاملاً حل میکنند. یکی از دستیارهای من زبان فارسی را متوجه میشود و دستیار ایرانی من هم زبان عربی را مسلط است.
البته در این نمایش بعد از مرحله اولیه زبان دیگر مسألهای برای ما نیست و با زبان و عناصر تئاتر با هم ارتباط داریم. چند روز هم است که عوامل فنی به ما اضافه شدند تا در روزهای آینده این نمایش در حلب شروع به کار کند.
*صبح نو