به گزارش مشرق، «خورشید از حلب طلوع میکند» نام نمایشی درباره برخی از حوادث سال 61 هجری است که به کارگردانی کوروش زارعی، در حلب روی صحنه رفته است. این نمایش که در محل اصلی وقوع داستان در آن سال اجرا میشود، با استقبال خوبی از سوی مردم سوریه همراه شده است و بناست تا در دمشق نیز روی صحنه رود. نمایشی که به همت مرکز هنرهای نمایشی انقلاب اسلامی(مهنا) تولید و اجرا شده است. این مرکز، سال گذشته نیز نمایشی را همزمان با راهپیمایی اربعین در عراق اجرا کرد. به همین مناسبت با علیرضا کوهفر، مدیر مهنا و تهیهکننده نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» به گفت وگو پرداختیم.
- سال گذشته و در جریان راهپیمایی اربعین نیز تجربه اجرای یک نمایش در عراق را داشتید. چه تفاوتی بین تجربه سال قبل و امسال در سوریه مشاهده کردید؟
با توجه به اینکه سوریه در زمینه تئاتر و سینما صاحب سبک است، اقتضائات و شرایطی متفاوت با عراق دارد. در عراق حتی آشنایی با تئاتر و سینما، مانند سوریه نیست و راضی نگاه داشتن مخاطب سادهتر است. اتفاقا کارهای ما هم برای آنها جذابتر است.
در سوریه چون سالنهای تئاتر فعال است و حتی در دوره جنگ هم کمابیش فعال بودهاند و در یک سال اخیر که جنگ فروکش کرده، نمایشهای بیشتری روی صحنه میرود، سینما دارند، بازیگرهای معروف دارند و حتی برخی بازیگرانشان در هالیوود بازی میکنند، به همین جهت کارساختن برای آنها سختتر است. در مواجهه با مخاطب سوری و حتی در مواجهه با هنرمندان سوری، وقتی میخواستیم با بازیگران سوری تمرین کنیم باید با یک متن شسته رفته و کلاسیک سراغشان میرفتیم تا بتوانیم آنچه را که میخواهیم به اجرا برسانیم. ضمن اینکه به لحاظ محتوایی هم کار ما در سوریه متفاوت از ایران است. نمایش «هیهات» مرحوم ابوباسم حیادار، کاری بوده که سالهای سال در ایران با نام «خورشید کاروان» اجرا میشده است و سالها مردم ایران میرفتند پای این نمایش مینشستند و با آن ارتباط برقرار میکردند. در سوریه اما وضعیت مخاطب به یکپارچگی ایران نیست. طیفی مسیحی هستند، گروهی اهل تسنن، عدهای علوی و درصد پایینی هم شیعه حضور دارند. لذا سعی شد در بازنویسی این نمایشنامه برای سوریه توجه به منظر تاریخی بیشتر مدنظر قرار بگیرد. حقانیت اهل بیت را در فرآیند حادثه تاریخی برای مخاطب نشان دادیم و از اساس چون لوکیشن این نمایش در همین نقطه است برای تماشاچی جذاب است. اینکه مردم تاریخ این نقطهای را که نمایش در آن برگزار میشود، بشناسند.
- دلیل استقبال مردم از این نوع نمایشها را چه میدانید؟
یکی از اولویتها این بود که مردم بدانند اینجایی که به اسم رأس الحسین دارد توسط شیعیان زیارت میشود چه تاریخی دارد. بفهمند که یک روزی در اینجا چه اتفاقهایی رخ داده و کاروان اسرا به اینجا رسیدند و دیر راهبی که سر مبارک امام حسین را نگه داشته و اتفاقهایی که رخ داده است. به همین جهت چه به لحاظ محتوایی که بازنویسی ویژهای داشته ایم و چه به لحاظ اجرایی و قالب و فرم تمرینها با هنرمندان سوری- چون سبک خودشان را دارند- و چه به لحاظ مخاطب کاملاً با شرایط سوریه این کار را پیش بردیم.
- برخی ادعا میکنند که نمایشهای مذهبی فاقد مخاطب هستند. نظر شما چیست؟
نمایشهای مذهبی مخاطب خودشان را دارند. نمایشهای روشنفکری و آثار متکی بر فرم، مخاطب خاص و محدودی دارند و برای همین هم در سالنهای ۱۰۰ و 200 نفره اجرا میشوند، اما نمایشهای مذهبی چون مخاطبشان اکثریت مردم هستند عمومیت بیشتری پیدا میکنند. و معمولا تجربه نشان داده در ایران نمایشهای مذهبی اتفاقا پرمخاطب روی صحنه رفتند. زخم مدینه، از خاک تا افلاک، خورشید کاروان از این جملهاند که اجرای آنها مملو از جمعیت میشود. همان طور که در سوریه هم این اتفاق افتاد.
درسوریه به سمت بیان مسائل تاریخی رفتیم. یعنی گفتیم یک واقعه تاریخی را میخواهیم در مکانی که رخ داده اجرا کنیم. استقبال بسیار بینظیر بود و سوریها خودشان میگفتند کمتر نمایشی داشتهاند که این طور هزار نفر، هزار نفر پایش بنشینند. معمولا در سالنهای نمایش همان جمعیتهای ۲۰۰، ۳۰۰ نفره تئاتر میبینند. برای مردم دانستن حقایق تاریخی جذاب هست. بازخورد خوبی هم از مسیحیها و اهل تسنن داشتیم. گابریل، اسقف اعظم حلب وقتی خودش آمد نمایش را دید، بسیار استقبال کرد و هر شب میهمان میآورد و مسیحیها را دعوت میکرد برای تماشای این نمایش یا اهل تسنن مفتیهایشان که میآمدند،اشک در چشم هاشان جاری میشد.
- نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» را در دستهبندیها جزو نمایشهای میدانی قرار دادهاند. تعریف این نمایش چیست و چه تفاوتی با نمایشهایی که در سالنهای معمولی اجرا میشوند دارد؟
با توجه به اینکه نمایش ما در خارج از سالن برگزار میشود، اقتضائات خودش را دارد. البته این نمایش میدانی نیست. نمایش میدانی بهرهبرداری از یک میدان وسیع برای انجام اتفاقاتی است که نمیشود روی صحنه نمایش اجرا کرد. کار میدانی جذابیتهای خاص خودش را دارد. ما برخی سختیهای نمایش میدانی را داشتیم اما به این معنا که کیفیت فضای کار میدانی را داشته باشیم. وقتی در میدان هستیم زیرساختها فراهم است و میتوانیم برای ایجاد جلوههای ویژه و دکور از آن استفاده میکنیم. اما وقتی در فضایی محدود مانند همین مشهد الحسین حلب این نمایش را اجرا میکنیم، با سختیهایی برای نورپردازی و چینش آن و مشکلاتی از این دست مواجهیم.
- بین مردمی که نمایش «خورشید...» را در سوریه دیدند و مردمی که در ایران چنین آثاری را میبینند چه تفاوتهایی دیدید؟
مخاطب سوریه متنوع است. ما در ایران به خاطر تقریب اعتقادی و مذهبی مردم به این موضوعات بازخوردهای حسی فراوانی داشتیم و مردم اشک میریختند. ولی در سوریه به خاطر تنوع مخاطبی که داشتیم فضای کار را به سمت طرح مسئله تاریخی بردیم و آنها هم با فرهنگ خودشان نسبت به نمایش ابراز احساسات میکردند. مثلا در ایران مرسوم نیست در نمایشهای این چنینی مخاطب با تشویق ابراز احساسات کند ولی ما در سوریه بازخوردهای این چنینی داشتیم.
- اهمیت اجرای نمایشهایی چون «خورشید از حلب طلوع میکند» برای انسان امروز چیست؟
در اهمیت موضوع نمایش باید بگویم ما تلاش کردیم نمایش برای انسان امروزی باشد. به همین دلیل شرایط آن روز را با وقایع امروز سوریه مقایسه کردیم و در برخی از فضاها در خلال نمایش، بخشی را اضافه کردیم و تصاویر مستندی را پخش میکردیم که نشان میداد این جنایتها همچنان ادامه دارد. همان آدمهایی که یک روز در قالب لشکر یزید آن مصیبتها را به اهل بیت عصمت و طهارت وارد میکردند، امروز هم نسلشان در قالب همین داعشی هاست که بر سر سوریه این قضایا را به وجود آورده.در واقع با مقایسه پرده پرده وقایع هزار و 400 سال گذشته با امروز یک نوع همذات پنداری را در مردم و مخاطبان ایجاد کردیم. به همین دلیل حتی در بین کسانی که شیعه هم نیستند، در بین سنیها، مسیحیان و علویان حس همراهی ایجاد میکرد. اینکه کسانی که مدعیاند به فرمان اسلام و به اسم حکومت اسلامی وارد شدند و افراطیگری کردند، مانند همان هزار و 400 سال پیش هیچ رابطهای با اسلام ندارند. مردم سوریه متوجه میشدند که این افراطیون از زبان خودشان حرف میزنند و اسلام را به حاشیه بردند. مقایسه این مسائل با اتفاقاتی که امروز دارد میافتد برای مردم روشنگری ایجاد میکند و حقانیت شیعیان را به شکلی تاثیرگذار اثبات مینماید.
- یکی از دغدغههای فرهنگی ما، حضور آثار هنری - ارزشی در کشورهای مختلف است. در زمینه تئاتر چگونه میتوان زمینه را برای اجرای این نوع نمایشها در فرامرزها فراهم کرد؟
پیش از این نمایشهای مختلفی به خارج از کشور رفته، اما خارج از کشور تنوع مخاطب به لحاظ اعتقادی مطرح است و معمولاً کارهای ارزشی انتخاب نمیشوند. برای صدور به خارج از کشور معمولاً کارهای جشنوارهای و کارهایی که کلاسیکتر و فرم محور و معناگرا هستند انتخاب میشوند. نمایشهای دیالوگ محور بعضا اساسا انتخاب نمیشوند چون سعی میشود کارهایی که با فرم مفهوم شان را میرسانند معرفی شوند که در فضای بیگانه نیز قابل فهم باشند. ما در این نمایش از بازیگران سوری و کلام عربی استفاده کردیم. شما میدانید حتی «خورشید کاروان» هم که در زمان خودش به چند کشور برای اجرا رفته بود فارسی و برای ایرانیان مقیم آن کشورها اجرا میشد و بقیه مخاطبان با دقت در بروشورها مفهوم را متوجه میشدند. اما ما این کار را از اساس عربی بستیم و با بازیگران عربی آن را روی صحنه بردیم. اتفاقی که کمتر پیش میآید. خارجیها هم وقتی به ایران میآیند با زبان اصلی خودشان اجرا میکنند. ما از بازیگران سوری استفاده کردیم و با استقبال مخاطبان مواجه شدیم. شاید اگر گروههای دیگر هم به این فکر بیفتند که وقتی نمایشها را میخواهند به خارج از کشور ببرند با این فرمول کار کنند، موفقتر و تاثیرگذارتر باشند.