سرویس ورزش مشرق - سلولهای نافرمان تقریبا تصمیم خود را گرفته بودند، هنوز برای راضی کردن آنها فرصت باقی مانده بود، می شد آنها از شروع سفر در رگ های خونی منصرف کرد و از همه معترضان خواست همانجا که هستند بمانند، البته وقت زیادی باقی نمانده بود، والدین خورخه باید تصمیم میگرفتند، یک جراحی به ظاهر ساده اما پر هزینه و مملو از خطر یا صبر و صبر و صبر.
خورخه مارتینس، فقط 5 سال داشت و ثانیه ها هر یک به تنهایی مقابل این 5 سال خودنمایی می کردند و فخر می فروختند. هوادار کوچک تیم فوتبال باشگاه رئال مادرید اسپانیا به احتمال زیاد ششمین سال زندگی خود را روی کره زمین تجربه نمی کرد و تنها چیزی که می توانست او را از دردهای گاه و بیگاه سرطان فارغ کند، تماشای بازی فوتبال رئال مادرید بود، عشق سپیدی که در قلعه سیمانی برنابئو فریاد می زدند و خورخه با صدایی که گاه به سختی شنیده می شد، در سایه شلوغی تداعی شده از تلویزیون، شعار میداد: ویوا لامادریدا، ویوا اسپانیا...
مدتی بعد دیگر چیزی زیادی از داستان نمانده بود، خورخه بود و پرچم سپیدی با لوگوی رئال مادرید و صندلی که پدرش برای یک فصل به نام خورخه رزرو کرده بود، صندلی آبی رنگی دو ردیف پایین تر جایگاه ویژه استادیوم سانتیاگو برنابئو که مدیرعامل مجموعه، با شناختی از پسر سرم به دست و مبتلا به سرطان داشت، نام خورخه را روی آن حک کرده بود و در هر بازی به احترام او جمعی از جوانان داوطلب تونل افتخار تشکیل داده و او را برای نشستن روی صندلی خود هدایت میکردند.
برنابئو تا امروز 16 صندلی افتخاری را در تاریخ خود ثبت کرده است، صندلی مخصوص رئیس جمهور پیشین آمریکا که هنگام تماشای بازی رئال مادرید و بایرن مونیخ ترجیح داد در جایگاه ویژه نباشد و تماشای بازی را در میان هیاهوی مردم تجربه کند، صندلی ویژه پیرمردی فقیر که از یک هوادار خواسته بود تنها آرزوی زندگی او را برآورده کند و وقتی داور بازی سوت دقیقه 90 را کشید، پیرمرد خیلی وقت بود که دیگر نبود.
از این صندلی ها و داستانهای عجیب و غربشان در برنابئو کم نیست و امروز پس از 24 سال، صندلی خورخه فقید، همچنان در سانتیاگو برنابئو رخنمایی می کند، قرار است به خاطر پروژه برنابئوی نوین، صندلی خورخه از جای همیشگی خود جدا شده و از این به بعد در موزه برنابئو نگهداری شود. صندلیها در استادیوم های فوتبال داستان های مخصوص به خودشان را دارند و همه داستانها مثل داستان خورخه روی آنها حک نمی شود، پسر 5 ساله برنابئو هرگز 6 سالگی خود را تجربه نکرد اما 8 ماه زندگی در برنابئو روی صندلی آبی خود را در حالی سپری کرد که هر روز آن از دید پزشکان یک معجزه بود.