قتل گروگان با اره چوب‌بری، زورگيري سه پرايدسوار از مسافران، خواب عجيب برای بخشش قاتل و قتل همسر به خاطر بی توجهی به فرزند از مهمترین اخبار حوادث 24 ساعت گذشته است.

گروه خواندنی های مشرق:

*قتل گروگان با اره چوب‌بری
هيات قضات دادگاه كيفري براي صدور راي درباره سه برادر كه پسر جواني را ربوده و به قتل رسانده‌اند، وارد شور شدند. اين سه برادر هفته گذشته در جلسه محاكمه‌اي كه در شعبه پنج دادگاه كيفري استان فارس برگزار شد از خودشان دفاع كردند و جزييات قتل پسر 25 ساله را شرح دادند.
 ظهر روز 24 تير سال 87 مردي كه سوار بر خودرواش در منطقه ريكي استان فارس در حركت بود بعد از رد كردن چشمه دارنگون به پلي رسيد كه زير آن شعله‌هاي آتش به چشم مي‌خورد. مرد توقف كرد تا ببيند علت اين آتش‌سوزي چيست. او وقتي جلو رفت جسد انساني را ديد كه طعمه حريق شده بود. مرد رهگذر در تماس با مركز فوريت‌هاي پليسي موضوع را به ماموران اطلاع داد.

دقايقي بعد تيمي از ماموران در صحنه جرم حاضر شدند و با ديدن جسد مردي كه به طرز فجيعي به قتل رسيده بود تحقيقات‌شان را آغاز كردند. مقتول هيچ مدرك شناسايي نداشت و صورتش از بين رفته و قابل شناسايي نبود. متخصص پزشكي قانوني كه در محل حادثه حاضر شده بود بعد از معاينه‌هاي اوليه اعلام كرد قاتل يا قاتلان گردن اين جوان را با شي تيزي بريده و روي صورتش نيز اسيد پاشيده‌اند. به اين ترتيب جنازه به پزشكي قانوني انتقال يافت و تلاش براي رازگشايي از اين جنايت آغاز شد.

 همزمان با اين اتفاق تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي در تلاش بودند تا جوان 25 ساله‌اي به نام ايمان را كه توسط افراد ناشناسي ربوده شده بود، نجات بدهند. خانواده ايمان يك روز قبل از كشف جنازه مفقود شدن فرزندشان را به پليس اعلام كرده و در مراجعه بعدي خود گفته بودند فردي ناشناس با آنها تماس گرفته و براي آزادي ايمان درخواست پول كرده است. كارآگاهان براي اينكه بتوانند ردي از گروگان‌گيران به دست بياورند آموزش‌هاي لازم را به خانواده ايمان ارايه دادند و از آنها خواستند با متهمان براي پرداخت باج، قرار ملاقات بگذارند. اين‌گونه بود كه تحقيقات وارد مرحله تازه‌اي شد و بعد از تعيين زمان و مكان قرار، اين محل به صورت نامحسوس تحت پوشش ماموران درآمد و زماني‌كه يكي از متهمان براي تحويل گرفتن ساك پول به آنجا مراجعه كرد در حلقه محاصره گرفتار و دستگير شد.
اين متهم وقتي به اداره آگاهي انتقال يافت در همان بازجويي‌هاي اوليه اعلام كرد آدم‌ربايي را با كمك دو برادرش انجام داده و ايمان را به قتل رسانده است. پس از آن بود كه دو برادر اين متهم نيز بازداشت شدند و پليس به اين نتيجه رسيد كه جنازه كشف شده زير پل متعلق به ايمان است.

خانواده اين پسر به پزشكي قانوني رفتند و با رويت جسد هويت آن را تاييد كردند. در حالي‌كه بخشي از دو معماي مطرح‌شده، حل و گره‌هاي اوليه گشوده شده بود، سه برادر تحت بازجويي قرار گرفتند.
حسن- يكي از متهمان- گفت: «ما به بهانه‌اي ايمان را سوار خودرومان كرديم و ربوديم و او را به منزل يكي از برادرانم برديم. هدف ما از اين كار اين بود كه از خانواده‌اش باج بگيريم اما چون ايمان ما را شناسايي كرده بود اگر آزاد مي‌شد به سادگي ما را لو مي‌داد و به زندان مي‌افتاديم. براي همين به اين نتيجه رسيديم كه بايد او را به قتل برسانيم. براي اين كار ايمان را به منطقه‌اي خلوت برديم و با استفاده از يك اره چوب‌بر گردن او را بريديم و براي اينكه از مرگش مطمئن شويم و كاري كنيم كه جنازه شناسايي نشود روي صورت او اسيد پاشيديم و بعد جسد را به آتش كشيديم و فرار كرديم.»

اين متهم ادامه داد: «بعد از قتل بار ديگر با خانواده ايمان تماس گرفتيم و با تهديد وادارشان كرديم مبلغي را كه خواسته‌ايم هرچه زودتر بپردازند به اين ترتيب مي‌خواستيم به هدف اصلي‌مان هم برسيم.»

دو برادر ديگر نيز در بازجويي‌ها گفته‌هاي حسن را تاييد كردند و به بازسازي صحنه قتل پرداختند. پس از آن قرار مجرميت و كيفرخواست عليه متهمان صادر شد و آنها هفته پيش در دادگاه كيفري استان فارس پاي ميز محاكمه رفتند. در اين جلسه نماينده دادستان مجازات سه‌برادر را خواستار شد و اولياي دم مقتول نيز اعلام كردند، خواسته‌شان قصاص قاتلان است. در ادامه سه برادر اظهارات‌شان را در بازجويي‌ها بار ديگر تكرار كردند و پس از آن هيات قضات براي صدور راي وارد شور شدند.


*زورگيري سه پرايدسوار از مسافران
 سه زورگير كه طعمه‌هايشان را به عنوان مسافر سوار مي‌كردند و اموال آنها را به غارت مي‌بردند، دستگير شدند.
ما ماموران كلانتري پانزده خرداد شهر قم ساعت 4:30 بامداد آخرين روز آبان ماه در حين گشت‌زني در خيابان زاويه به يك دستگاه پرايد 132 با سه سرنشين جوان برخورد كردند كه سرنشينان پرايد به محض مشاهده ماموران اقدام به فرار كردند و تعقيب و گريز ميان ماموران و سرنشينان پرايد آغاز شد. اين تعقيب و گريز سرانجام در ميدان پليس به پايان رسيد و در حالي‌كه سه سرنشين پرايد قصد داشتند ضمن درگيري با ماموران از محل متواري شوند، با افزوده شدن واحدهاي گشت كمكي، هر سه نفر آنها دستگير شدند و در بازرسي از داخل پرايد نيز يك قبضه شمشير و يك عدد اسپري اشك‌آور كشف شد.

با انتقال سه سرنشين خودرو پرايد به كلانتري و انجام تحقيقات مقدماتي، سرنشينان پرايد به اسامي وحيد (20ساله)، علي (23 ساله) و سامان (20 ساله) در اظهارات اوليه خود مدعي شدند براي زيارت به شهر قم آمده‌اند.

ماموران با وجود ادعاي اين سه جوان، با توجه به كشف شمشير و اسپري اشك‌آور در داخل خودرو و همچنين فرار سرنشينان پرايد از دست ماموران و نهايتا درگيري با پليس، تحقيقات درخصوص ارتكاب جرايم احتمالي از سوي آنها را آغاز و اطلاع پيدا كردند چند ساعت قبل از دستگيري سرنشينان پرايد در حدود ساعت دو بامداد يك فقره سرقت و زورگيري در پوشش مسافركشي توسط سرنشينان يك پرايد 132 در مسير قم – كاشان گزارش شده است.

در شرايطي كه متهمان همچنان خود را بي‌گناه معرفي مي‌كردند، ماموران هماهنگي‌هاي لازم را با پليس كاشان انجام دادند و مشخصات خودرو توقيف شده و سرنشينان آن با مشخصات سارقان و خودرو تحت تعقيب مورد بررسي قرار گرفت و با توجه به اطلاعات ارايه شده توسط مالباخته به پليس كاشان ـ به ويژه شماره پلاك خودرو پرايد ـ ماموران اطمينان پيدا كردند افراد دستگير شده همان سارقان زورگير هستند.
با اطلاع مالباخته از دستگيري سارقان، وي كه دانشجوي يكي از دانشگاه‌هاي تهران است و قصد داشت نزد خانواده خود در شهر يزد برود، در كلانتري حاضر شد و هر سه متهم را شناسايي كرد. او به ماموران گفت: « حدود ساعت دو بامداد از تهران به فلكه 72تن قم رسيدم، قصد داشتم به يزد بروم و به همين علت سوار يك پرايد با سه سرنشين جوان شدم كه آنها نيز خود را دانشجو معرفي كردند، هنوز مدت زيادي از حركت ماشين نگذشته بود كه ناگهان پس از رسيدن به خروجي اضطراري كناره اتوبان، سرنشين صندلي عقب يك چاقو را در پهلوي چپ من گذاشت و راننده نيز ماشين را به شانه خاكي جاده هدايت كرد، پس از توقف خودرو، سرنشين صندلي جلو كيف همراهم را از دستم گرفت و همزمان اسپري گاز اشك‌آور را در صورتم پاشيد، در همين لحظه ماشين به سمت زيرگذر حركت و در آنجا توقف كرد در حالي‌كه ماشين در زيرگذر جاده توقف كرده و همه جا نيز كاملا تاريك بود، سرنشين صندلي جلو از ماشين پياده شد و در حالي‌كه دوباره گاز اشك‌آور را در صورتم مي‌پاشيد با كمك سرنشين صندلي عقب مرا از ماشين پياده و با تهديد چاقو مرا روي زمين دراز كرد و سپس همگي به سمت قم متواري شدند».

جوان مالباخته ادامه داد: «پس از متواري شدن سارقان، خودم را به كناره جاده و از آنجا به كانكس پليس رساندم و ماموران نيز با اطلاع از موضوع، بلافاصله با پليس 110 كاشان تماس گرفتند و مشخصات خودرو پرايد و سرنشينان پرايد را به آنها اعلام كردند، هنوز چند ساعتي از اعلام خبر سرقت نگذشته بود كه از كلانتري قم به ما اطلاع داده شد هر سه سارق و خودرو پرايد دستگير شده‌اند».
در شرايطي كه متهمان تا قبل از شناسايي توسط جوان دانشجو خود را بي‌گناه معرفي كرده بودند، به ناچار لب به اعتراف گشودند و در ادامه تحقيقات به سرقت‌هاي مشابه در مناطق مختلف جنوب و غرب تهران به ويژه در مناطق رباط كريم، اسلامشهر، پرندك، خيابان آزادي، منطقه آلارد، شهريار و... اعتراف كردند.

با توجه به اعترافات متهمان، پرونده از شعبه دوم بازپرسي دادسراي عمومي و انقلاب قم به تهران ارجاع داده شده و به دستور داديار شعبه يكم دادسراي ناحيه 27 پرونده براي رسيدگي تخصصي در اختيار پايگاه پنجم پليس آگاهي تهران قرار گرفت. سرهنگ عباسعلي محمديان، رييس پليس آگاهي تهران، با اعلام اين خبر گفت: «از تمامي مالباختگاني كه در طول چند ماه گذشته به اين شيوه و توسط سرنشينان يك دستگاه پرايد 132 مورد سرقت و زورگيري قرار گرفته‌اند، دعوت مي‌شود براي شناسايي متهمان و طرح شكايات خود به پايگاه پنجم پليس آگاهي تهران مراجعه كنند».

*خواب عجيب برای بخشش قاتل
سرنوشت تلخ پسر جواني كه در نزاع خياباني مرتكب قتل شده و در يك قدمي چوبه دار قرار داشت به تصميم يك زن گره خورده بود.
پسر جوان كه هنوز باور ندارد از طناب دار نجات و يك بار ديگر فرصت زندگي پيدا كرده وقتي در شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي تهران مقابل قاضي جمشيدي ايستاد در حالي كه اشك در چشمانش حلقه زده بود، گفت: «هرگز آن روز شوم را فراموش نمي‌كنم. اول بهمن 87 بود. ما ساكن محله گلشهر كرج بوديم. آن روز صبح مثل هميشه براي كار از خانه بيرون رفتم و حوالي ظهر هم برگشتم. غروب بعد از استراحت براي ملاقات دوستم از خانه بيرون رفتم اما وقتي به مغازه‌اش رسيدم او را نديدم. مي‌خواستم برگردم كه با دو پسر جوان چشم در چشم شدم، يكي از آنها زير لب حرف نامربوطي زد كه خيلي عصبي شده و جوابش را دادم. اما همين موضوع موجب درگيري ما شد و لحظاتي بعد هم دو تن ديگر از دوستانشان به كمك آنها آمده و با من درگير شدند. در حالي كه خيلي ترسيده بودم براي دفاع از خودم كاردي را كه همراه داشتم از جيبم درآورده و در هوا بي‌هدف مي‌چرخاندم. اما ناگهان يكي از پسرها روي زمين افتاد و خون از قلبش بيرون زد. صحنه وحشتناكي بود به همين خاطر از ترس فرار كردم. اما دو تن از آنها تعقيبم كردند و با يك پاره آجر ضربه‌اي به پشتم زدند كه روي زمين افتاده و دستگير شدم. باور كنيد اگر مي‌دانستم قرار است چنين اتفاقي رخ دهد هرگز آن روز از خانه خارج نمي‌شدم.
پوريا 22 ساله كه در آستانه اعدام قرار داشت در حالي كه از مادر محمد – مقتول – تشكر مي‌كرد، گفت: باور كنيد پشيمانم. من قصد كشتن محمد را نداشتم همه اين اتفاقات هم آنقدر سريع رخ داد كه هنوز بعد از سه سال در شوك هستم و باورش برايم سخت است.
وي ادامه داد: تنها پسر يك خانواده 8 نفري هستم كه پنج خواهر دارم. بعد از مرگ پدرم مي‌خواستم پشتيبان و ياور آنها باشم. اما با اين اتفاق زندگي آنها را هم خراب كردم. بيچاره مادر و خواهرانم خودشان را به هر دري زدند تا بتوانند رضايت بگيرند كه شرمنده همگي‌شان هستم.

زن جوان كه هنوز پس از سه سال با شنيدن اسم پسرش و يادآوري خاطره مرگ او اشك از چشمانش سرازير مي‌شود، گفت: محمد فقط 17 سال داشت و تنها پسرم بود. وقتي شوهرم فوت كرد همه دلخوشي‌ام به محمد بود كه تكيه‌گاه من و خواهرش باشد. اما افسوس كه بچه‌ام ناكام قرباني شد و تمامي آرزوهايش را با خود به دل سرد گور برد. روز حادثه با دوستانش بيرون رفته بود، مي‌خواست براي خودش شلوار بخرد اما به گفته دوستانش وقتي متوجه درگيري شد براي ميانجيگري وارد معركه شد كه متأسفانه خودش قرباني شد.
وقتي قاضي همتيار – رئيس شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران – پوريا را به قصاص محكوم كرد دلم آرام گرفت اما پس از تأييد حكم در شعبه 27 ديوان عالي كشور هر چه به زمان اجراي حكم قصاص نزديك‌تر مي‌شديم من بي‌قرارتر مي‌شدم تا اينكه چند شب پشت سر هم خواب محمد را ديدم كه مي‌گفت «مادر از پوريا بگذر».

البته اوايل توجهي نكردم اما وقتي خواب‌ها تكرار شد با خودم گفتم به طور حتم آرامش روح پسرم در اين گذشت و بخشش است. به همين خاطر تصميم گرفتم رضايت بدهم. من پوريا را بخشيدم اميدوارم خدا هم او را ببخشد.

*قتل همسر به خاطر بی توجهی به فرزند
مرد ۳۱ ساله اي که متهم است همسر ۳۰ ساله اش را به قتل رسانده، صبح روز پنجشنبه گذشته پس از اقرار به درگيري با همسرش و کتک زدن وي روانه زندان شد.
متهم به قتل که تحت الحفظ ماموران انتظامي به شعبه ويژه قتل عمد در مجتمع قضايي شهيد قدوسي مشهد منتقل شده بود پس از تفهيم اتهام قتل عمدي همسرش به دفاع از خود پرداخت و به مقام قضايي گفت: بيشتر اختلافات و درگيري هاي ما از زمان تولد فرزندم آغاز شد. او به زندگي اهميتي نمي داد. احساس مي کردم او به پسرم غذا نمي داد، ميوه نمي داد... و به همين دليل ما همواره با يکديگر مشاجره داشتيم. وقتي او را کتک مي زدم، غش مي کرد و نقش زمين مي شد. شب حادثه هم وقتي مشاجره لفظي ما به درگيري انجاميد مثل هميشه چندين ضربه محکم به سر و صورتش زدم و او به زمين افتاد ابتدا فکر کردم مثل هميشه غش کرده است! اما وقتي بعد از گذشت مدتي ديدم به هوش نيامد نگران شدم و به خانواده ام زنگ زدم که بعد فهميدم او مرده است. اين جوان ۳۱ ساله در پاسخ به سوال مقام قضايي که پرسيد آثار خراشيدگي روي جسد همسرت وجود داشت در اين باره چه مي گويي؟ گفت: هنگامي که من او را کتک مي زدم او با کشيدن ناخن، خودزني مي کرد!!

اين گزارش حاکي است: متهم به قتل استعمال کريستال و حمل و نگهداري آلات و ادوات استعمال موادمخدر را نيز پذيرفت و در پايان جلسه بازپرسي با صدور قرار بازداشت موقت از سوي قاضي شاکر، روانه زندان شد تا تحقيقات تکميلي در اين باره انجام شود.
شايان ذکر است: دقايق اوليه سه شنبه گذشته، ماموران کلانتري طبرسي جنوبي که در پي دستور سرهنگ بهروز رنجبر (سرکلانتر شمال مشهد) براي بررسي ماجراي مرگ زن جوان به خيابان وحيد ۱۶ رفته بودند، پس از تاييد درستي خبر، مراتب را به قاضي ويژه قتل عمد اطلاع دادند. به دنبال دريافت اين خبر، بلافاصله قاضي اسماعيل شاکر به همراه عوامل بررسي صحنه جرم، پزشک قانوني و کارآگاهان دايره جنايي پليس آگاهي، شبانه به محل حادثه رفت. با حضور مقام قضايي، تحقيقات درباره چگونگي وقوع جنايت آغاز و مشخص شد که مقتوله، مدتي قبل با جواني که تنها فرزند پسر يک خانواده بوده آشنا شده و با وي ازدواج کرده است اين در حالي بود که مقتوله قبلا نيز ازدواج کرده بود. اين ازدواج که با مخالفت اعضاي خانواده پسر روبه رو شده بود در نهايت با اصرار پسر، انجام شد و پس از آن اختلافات خانوادگي بين اين زوج آغاز شد و در حالي که آن ها صاحب يک فرزند پسر شده بودند اختلافات خانوادگي هر روز شدت مي گرفت.
بنابراين گزارش، تحقيقات پليس براي روشن شدن زواياي پنهان اين پرونده جنايي در حالي ادامه دارد که پزشک قانوني پس از معاينه دقيق جسد ، علت مرگ را خونريزي مغزي ناشي از اصابت جسم سخت اعلام کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس