به گزارش مشرق، خبر تصویب قانون منع به کارگیری بازنشستگان نهیبی بود بر پیکره کهنسال دولت که بخش زیادی از کرسیهای مدیریت به بازنشستگان و مدیران پرسن و سال دولتی اختصاص داشت. ابلاغ این قانون در 17 شهریورماه به دستگاههای دولتی باعث شد بسیاری از مدیران به اجبار از پست دولتی خود خداحافظی کنند. به گزارش «وطن امروز»، محمدمهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی که پس از دوران سخت و پرحاشیه حجتالله ایوبی بر این کرسی نشسته بود نیز طبق این قانون مجبور به خداحافظی از صندلی ریاست سازمان سینمایی است و چالشهای انتخاب جایگزین وی، یکی از دغدغههای مهم این روزهای صالحی در وزارت ارشاد است. گزینههای مطرحشده طیف متفاوتی را شامل میشود، از ابراهیم داروغهزاده، دبیر جشنواره فجر و معاون ارزشیابی سازمان سینمایی تا حسین انتظامی که تقریبا هیچ کارنامه مرتبطی با سینما ندارد. انتخاب رئیس سازمان سینمایی میتواند اثر چشمگیری بر وضعیت سینمای ایران داشته باشد. عقبگرد یا پیش رفت، دو راهی است که سیدعباس صالحی با انتخاب گزینه مدنظر خود میتواند پیش روی سینمای ایران قرار دهد. در این گزارش نگاهی خواهیم داشت به گزینههای احتمالی ریاست سازمان سینمایی که بیشتر مورد توجه رسانهها قرار گرفتهاند.
سینما پس از ایوبی
سینمای ایران با حضور حجتالله ایوبی یکی از تلخترین دورههای خود را در یک دهه اخیر تجربه کرد. مدیریت وی بر سازمان سینمایی آثار سوء فراوانی بر این هنر-صنعت-رسانه داشت و طیفهای گوناگون سینمایی در نارضایتی از فعالیتهای وی مشترک بودند. حجتالله ایوبی که دانشآموخته رشته علوم سیاسی در دانشگاه لیون فرانسه است به عنوان نخستین رئیس سازمان سینمایی در دولت روحانی توسط علی جنتی در سال 94 به این سمت منصوب شد. او در مرتبطترین فعالیتهایش به فرهنگ و سینما در پستهای مدیریتی چون مدیر کل پژوهشهای سیاسی سازمان صداوسیما و رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فرانسه قرار گرفته است. ارتباط سینما با ایوبی به بخشی از کتاب او یعنی «سیاستگذاری فرهنگی در فرانسه» بازمیگردد که سینمای فرانسه را به عنوان الگوی مطلوب سینمایی در سیاستگذاری فرهنگی معرفی میکند. ابعاد حضور وی در پست مدیریت سازمان سینمایی نیز در حوزه سیاستگذاری منجر به رشد چشمگیر رئالیسم سیاه و حمایت تولیدی و جشنوارهای از فیلمهای نوآر شد. عملکرد اجرایی وی نیز حاشیههای بسیاری داشت. مدیریت سیاستزده و سیاستورزانه وی باعث شد رویدادهای شگفتانگیزی در دوران مدیریت وی رقم بخورد. تلاش ایوبی برای راضی نگه داشتن طیفهای مختلف باعث شد برای نخستینبار جشنواره فجر تعداد داوران زوج را در خود تجربه کند. بارها 2 فیلم یا 2 بازیگر سیمرغ مشترک دریافت کردند، مدیران تلویزیونی و تئاتری بر سمتهای سینمایی تکیه زدند، حذف عجیب فیلمهایی چون «شیار 143» از حضور در جشنواره فجر که با اعتراض اهالی سینما بار دیگر به جشنواره بازگشت و بحران داوری در جشنواره سیوپنجم فیلم فجر و... از جمله پیامدهای حضور وی در این موقعیت بود. حضور حیدریان در این جایگاه باعث شد روند افول سینما پس از ایوبی متوقف و ثبات نسبی در سینما ایجاد شود.
ابراهیم داروغهزاده
ابراهیم داروغهزاده با مدرک دکترای پزشکی عمومی و کارشناسی ارشد روابط بینالملل، در میان سایر نامزدها سابقه مرتبطتری با سینما دارد که دبیری جشنواره فجر و معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی از جمله آنهاست. او که سال گذشته دبیری سیوششمین جشنواره ملی فجر را برعهده گرفت و امسال نیز عهدهدار این مسؤولیت است، توانست نسبت به دورههای قبل عملکرد تقریبا بهتری از خود نشان دهد و به عنوان یکی از جوانترین نامزدها در زمره نامزدهای ریاست سازمان سینمایی قرار گیرد. او متولد 1349 است و از دیگر فعالیتهایش میتوان به ریاست پخش شبکه 4، مدیر گروه اجتماعی شبکه یک، مدیرعامل مؤسسه رسانههای تصویری، مدیرعامل مؤسسه تصویر شهر، دبیر چهارمین جشنواره فیلم شهر و قائممقام دبیر سیودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر اشاره کرد که هیچیک همتراز معاونت سینمایی وزیر ارشاد نبوده است.
محمود اربابی
محمود اربابی متولد 1340 دارای مدرک کارشناسی با گرایش فیلمنامهنویسی و کارشناسی ارشد در رشته سینما با گرایش کارگردانی از دانشگاههای صداوسیما و تربیت مدرس است. او در فعالیتهای هنری و مدیریتی خود مدیریت مدرسه کارگاهی فیلمنامهنویسی حوزه هنری، عضو شورای درجهبندی فیلمنامهنویسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عضو شورای فیلمنامهنویسی مرکز گسترش سینمای تجربی، مدیرگروه آموزش تولید دانشکده صداوسیما و... را در کارنامه دارد. اربابی هماکنون معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی وزارت ارشاد را برعهده دارد و در عمده فعالیتهای خود بیش از فعالیت اجرایی به تدریس و پژوهش هنر و سینما مشغول بوده است.
مهدی شفیعی
مهدی شفیعی از اسفند سال 1393 و همزمان با دوران مدیریتی ایوبی با حکم علی جنتی مدیریت کل اداره هنرهای نمایشی را برعهده گرفت. اگرچه شفیعی در عرصههای گوناگون فرهنگی مشغول به فعالیت بوده است اما در میان فعالیتهای او ردی از سینما به چشم نمیخورد و تئاتر بیش از همه در کارنامه شفیعی پررنگ است. در سابقه عملکرد او فعالیتهایی چون برنامهریزی معاونت هنری وزارت ارشاد، رئیس شورای حمایت از آثار نمایشی کشور و... دیده میشود. شفیعی در طول حضور خود در جایگاه مدیریت مرکز هنرهای نمایشی همواره مسیری کمچالش را برگزیده است به گونهای که از مدیریت وی نه رشد بهخصوص و نه افول چندانی انتظار میرود. شاید به همین خاطر هم بود که در زمان اعلام خبر رفتن او از مرکز هنرهای نمایشی ارشاد بسیاری از اهالی تئاتر به حمایت از این مدیر آرام و بیدردسر پرداختند و احتمالا همین کارنامه کمحاشیه باعث شود گزینه مطلوبی از دید مدیران محافظهکار فعلی وزارت ارشاد باشد.
محمد احسانی
محمد احسانی فارغالتحصیل دکترا در رشته مبانی حقوق اسلامی عمده تجربیات مدیریتی خود را در تلویزیون سپری کرده است. مدیر شبکه یک، مدیرگروه اجتماعی شبکه 3، مدیرکل طرح و برنامه معاونت سیما، معاون فرهنگی سازمان فرهنگی- هنری شهرداری، مدیرکل مطالعات و برنامهریزی راهبردی سازمان از جمله مسؤولیتهای وی در صداوسیما است که در کفه ترازو نسبت به مسؤولیت سینمایی او به عنوان معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی سنگینی میکند. این تجربه وی نیز در دوران ریاست حجتالله ایوبی رقم خورد که پس از روی کار آمدن علیعسگری از این سازمان رفت و به مدیریت شبکه نسیم در صداوسیما منصوب شد. برجستهترین تجربه احسانی نیز در این سمت رقم خورد. شبکه نسیم به واسطه «سرگرمیمحور» بودن توانست خیلی زود با برنامههایی چون «خندوانه» و «دورهمی» به عنوان یکی از پربازدیدترین شبکههای تلویزیون مطرح شود اما این رویکرد مورد انتقاد بسیاری از جامعهشناسان و اهالی رسانه است. احسانی برای بیشتر دیده شدن این شبکه «اصالت سرگرمی» را در آن مورد توجه قرار داد. اتفاقی که باعث شده برنامههای بسیاری به صرف سرگرمکننده بودن و آوردن لبخند به لب مخاطب به عنوان برنامههای برجسته این شبکه مورد توجه قرار گیرند. حضور احسانی در مقام مدیریت سازمان سینمایی میتواند رویکرد او را در تلویزیون به سینما منتقل کند. اصالت فیلمهای سرگرمیمحور و طنز که عمدتا از فروش بالایی برخوردارند و مدیران همواره از اثرات سوء این فیلمها و زائل کردن ذائقه مخاطب غافلند. اتفاقی که این روزها بسیاری از دردمندان فرهنگ را آزار داده و تشدید آن در دوره بعد سینمای دغدغهمند و جدی را تهدید خواهد کرد.
حسین انتظامی
حسین انتظامی با مدرک فوقلیسانس مهندسی شیمی و دکترای مدیریت استراتژیک از دانشگاه عالی دفاع ملی وابسته به ستاد نیروهای مسلح متولد 1346 است که در 27 سالگی به عنوان مدیریت اداره کل مطبوعات داخلی نخستین تجربه مدیریت فرهنگی کلان خود را رقم زد. از او به عنوان یکی از مهمترین گزینههای ریاست سازمان سینمایی یاد میشود. در کارنامه پروپیمان انتظامی سمتهایی نظیر مدیرمسؤولی روزنامه جامجم، عضویت در هیات منصفه دادگاه مطبوعات، مشاورت دبیر و سخنگوی شورای عالی امنیت ملی، مدیرمسؤولی روزنامه همشهری، معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اخیرا نیز قائممقامی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که همگی در دو حوزه امنیتی و مطبوعات است دیده میشود. تقریبا هیچ! قانعکنندهترین پاسخ برای پرسش از کارنامه فعالیتهای سینمایی انتظامی است. حضور انتظامی به عنوان کسی که هیچ سابقه سینمایی ندارد، میتواند بزرگترین چالش پیشروی وزارت ارشاد باشد. فارغ از اینکه جهتگیری انتظامی به عنوان شخصیتی سیاستورز در بدنه وزارت فرهنگ به چه سمت و سویی است، از همین حالا میتوان پیشبینی کرد ناتوانی او در مدیریت سینمایی کشور ثبات نسبی که به واسطه حضور حیدریان پدید آمده بود را تغییر خواهد داد و به همین دلیل سینما میتواند به بلایای دوچندانی نسبت به امروز دچار شود. نداشتن تجربه و تخصص سینمایی اما تنها چالش حضور انتظامی نیست، بلکه تجربه حضور وی در معاونت مطبوعاتی نیز ثابت کرده است نگاه سیاستزده او در عرصه فرهنگی و رسانهای نیز غلبه دارد.
فردای بعد از انتصاب
اکنون که سینما با چالشهای متفاوتی روبهرو است و مسائلی چون چرخه معیوب صنعت سینما، روند رو به رشد فیلمهای رئال و بازنمایی تیره و تار از جامعه ایرانی و نبود خلاقیت و فانتزی آن را تهدید میکند، باید دید وزارت ارشاد چه تصمیمی برای هدایت سکان سینمایی کشور خواهد داشت. مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری خود در گزارشی معترف بود جامعه ایرانی از نگاه سینماگران در سال گذشته جامعهای «درهم»، «بینظم»، «در آستانه اضمحلال» است و در آن «تضاد طبقاتی» به بیانی سطحی ارائه شده است؛ جامعهای که هیچ نشانهای از «گذشته افتخارآمیز» ندارد، «زمان حال» در آن به حالت تعلیق درآمده است و «آتیه روشنی» در خلال فیلمها برای آن ترسیم نمیشود. به عبارت دیگر، «حبل المتینی» که درباره آن وفاق جمعی وجود داشته باشد ارائه نمیشود و در نتیجه وضعیت تیره و مبهم است و مقصدی در افق قابل مشاهده نیست. بدون شک انتخاب هر یک از این گزینهها به عنوان رئیس آینده سازمان سینمایی میتواند سیاستهای این سازمان را دچار تحول کند و اثر ویژهای بر سینمای ایران داشته باشد.
منبع : وطن امروز